به گزارش ایکنا از خوزستان، محمدرضا سنگری، مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و محقق عاشورایی، شامگاه هشتم تیرماه در سلسله سخنرانیهای عاشورایی خود با موضوع «عزت و عزتمندی در فرهنگ و آموزههای حضرت اباعبدالله(ع)» که به همت مؤسسه فرهنگ عاشورا در کتابخانه مخبر دزفولی برگزار شد، گفت: در ادامه موضوع شبهای گذشته مؤلفهها و پیوستهای عزت نفس را محضر شما عزیزان بزرگوار تقدیم خواهم کرد یعنی میخواهم بگویم، اگر کسی عزت نفس دارد دارای چه شاخصهایی است و چه نمودهایی وجود دارد که اگر ما آن نمودها را در زندگی خودمان بیابیم میتوانیم بگوییم ما هم دارای عزت نفس هستیم؛ اولین مؤلفه و پیوست عزت نفس، زیست آگاهانه است. انسان دارای عزت نفس، خودآگاهی را همیشه در وجود خودش و در هنگام مواجهه با صحنهها و رویدادها دارد.
وی با تأکید بر شناخت امکانات وجودی انسان گفت: کسانی هستند که میمیرند و تا لحظه مرگ، خود را نمیشناسند. چه بسیار خانوادهها هستند که استعدادشان هرگز کشف نمیشود و فرزندانشان در مسیر استعدادشان نتوانستند به جایگاهی برسند. کشفی بالاتر از کشف خویش نیست و والاترین فهمها فهم خویش است، ارزندهترین کشف، کشف خود است که من بفهمم خداوند در من چه قرار داده است و به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) سلسله انبیا یعنی همه 124 هزار پیغمبر آمدند تا همین را آشکار کنند که «وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول»؛ ما گنج پنهان خود را بسیاری اوقات درنمییابیم و گاهی وقتها این گنج دستنخورده و پنهان است. شناخت امکانات، محدودیتهای خود بسیار مهم است برای دست زدن به کاری باید محدودیتهای جسمی، فکری، آفاقی و بیرونی شناخته شود.
سنگری با بیان اینکه دومین ویژگی زیست آگاهانه این است که اگر امکان تغییر و حرکت به سمت مطلوب هست درنگ نکنیم، افزود: اگر زمینهای وجود دارد آن را با شتاب انجام دهیم. امام حسین(ع) میفرماید: هر وقت امری(کار خوب) را با عجله انجام ندهید آن را حساب نکنید «لا تحتسبوا بمعروف لم تعجلوه»؛ اگر کار خوب را با عجله انجام ندهیم عنصر بازدارنده یعنی شیطان(عدو مبین) مانع ما میشود. وقتی تصمیم گرفتید زود حرکت کنید. وقتی کار درست و خیر مطرح میشود، عجله کار رحمان است نه شیطان. «أَشْهَدُ أَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْکُلْ» یعنی نداشتن سستی، همان است که شش امام معصوم(ع) درباره حضرت ابوالفضل(ع) فرمودند.
بیشتر بخوانید:
این محقق عاشورایی بیان کرد: وقتی میخواهید کاری را انجام دهید واقعیتها را ببینید. حذف یک واقعیت گاهی شما را عقب میاندازد. گاهی وقتها دیدید در این پژوهها و برنامههای ملی گاه یک عنصر دیده نمیشود، میلیاردها سرمایه از بین میرود. امام حسین(ع) و یارانش زیست آگاهانه دارند یعنی میدانند چرا میروند، میدانند مقابل چه کسی قرار میگیرند و میدانند که سرانجام چه خواهد بود. حضرت اباعبدالله(ع) در قالب یک شعر این را مطرح کرده است. امام وقتی با تهدید حر مواجه شد بلافاصله جواب میدهد:
سأمضي و ما بالموت عار على الفتى
إذا ما نوى خيرا و جاهد مسلما
و واسى رجالا صالحين بنفسه و خالف مثبورا و فارق مجرما فإن عشت
من به همین زودی خواهم رفت؛ راه من را میخواهی ببندی من راه خودم را درک کردم و میدانم مسیر، مسیر درستی است. وقتی میدانی که در مسیر مسلمانانه خودت داری جهاد میکنی یعنی اگر راه روشن است سریع حرکت کن. درنگ نکن و توقف نکن. زیست آگاهانه من این است که با دیگران بجوشم و بر دشمنان بخروشم. (امالی شیخ صدوق)
وی بیان کرد: دومین ویژگی در قلمرو عزت نفس خویشتنپذیری است یعنی واقعیت وجودی خود را بپذیریم. ما و بهویژه نسل امروز دائم با خود درگیر هستند. نقطه ضعفهای خود را بشناسیم و بپذیریم. شما فکر میکنید آنچه که در این 12 روز اتفاق افتاد نتیجه چه مقدار تحلیل و بررسی عناصر است؟ رفتارهای اشتباه و احساسات منفی خود را بشناسیم. گاهی به خودمان القا میکنیم که ما نمیتوانیم. در فرهنگ اباعبداللهحسین(ع) آمده نه سستی کنید و نه خود را به سختی و تکلف بیندازید. خویشتنپذیری در نهضت حضرت اباعبدالله(ع) وجود دارد؛ امام دروغ نمیگوید، نشانی غلط نمیدهد و از اول میفرماید هر که با من میآید این راه پایانش چنین خواهد بود. از همان لحظهای که از مدینه در هشتم ذیالحجه میخواهد حرکت کند میفرماید: «من كان فینا باذلاً مهجته و موطناً علی لقاءالله نفسه فلیرحل معنا، فاننی راحل مصبحا ان شاءالله تعالی» امام سجاد(ع) فرمودند: حضرت همواره در راه داستان حضرت یحیی را بیان میکرد. دختر امام صبح عاشورا از ایشان میخواهد که آنها را به مدینه بازگرداند. امام او را در آغوش میگیرد و او را از سر خود باز نمیکند. امام میفرماید: «لو ترک القطا لنام ليلا» یعنی هر جا برویم شرایط همین است.
سنگری گفت: چینش نیروی امام مبتنی بر واقعیت است. ایشان میبینند که نیرو اندک است در مقابل یک یار امام، 285 نفر از آن طرف است. مجموع نیروها براساس گزارش امام باقر(ع) در روز عاشورا 145 نفر است. امام میفرماید فاصله بین خیمهها را بردارند و پشت خیمهها خارها را جمع و خندق فراهم کنند تا از پشت امکان حمله دشمن نباشد. چیدمان خاص نیروهای کربلا مبتنی بر واقعیت و تواناییها بوده است.
این محقق عاشورایی سومین ویژگی عزت نفس را خودتأییدی دانست و افزود: ما در زندگی منتظر قضاوتهای دیگران هستیم و براساس آن به هم میریزیم. اصولاً انکار و اقرار دیگران ملاک نباشد و منتظر تأیید و تکذیب دیگران نباشید. از زمانی که امام از مدینه حرکت میکند روشنفکران میخواستند ایشان را منصرف کنند. آنها افراد کوچکی نبودند؛ ابن عباس کوچک نیست، عبدالله بن مُطیع آدم کمی نیست، محمد حنفیه قهرمان جنگهای امام علی(ع) و برادر حضرت است. همه اینها صحبت کردند و تحلیلها و پیشنهادهای خوبی داشتند. امام در جواب آنها فرمود کوفیان نامه نوشتند، اما آنها گفتند سابقه کوفه را نمیدانید؛ آنها به پدر و برادرت وفا نکردند. خود میروی چرا خانمها و بچهها را میبری؟ آنها دورنمای این حرکت را نمیدیدند که نقش آنها (84 بانو و کودک) در نهضت چیست. امام دور را میبیند و پرتاب نگاه به دوردستها ما را از اشتغال به بازدارندگیهای دمدستی رها میکند. باید کاری که عاقلانه است انجام دهیم. در زندگی، دیگران ما را برای خودشان مصرف میکنند. ببینید چه کسی هست که تو را برای خودش نخواهد، خودش را برای تو بخواهد و این یعنی رفتار ابوالفضلی داشته باشد.
وی ادامه داد: وقتی بهدرستی راه ایمان دارید ادامه دهید. امام علی(ع) فرمود: اگر همه عرب مقابل من بایستد از راه خود برنمیگردم. «لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ»؛ یاران امام میدانستند پایان ماجرا چیست اما چون راهشان حق بود آن را ترک نکردند.
سنگری چهارمین ویژگی را خودمسئولی دانست و گفت: آن کس که عزت نفس دارد مسئولیت احساسات، رفتارها و نگرشهای خود را میپذیرد. این زرد قمارباز به تعبیر شهید سلیمانی هر روز یک حرفی میزند. اگر دیدید حرفی زدید که غلط است مسئولیت آن را بپذیرید. جرئت عذرخواهی داشته باشید. در شکستها دنبال متهم کردن دیگران نباشید و اول سهم خود را بپذیرید. در سلوک حسینی کسی که دارای عزت نفس است مسئولیت خود را میپذیرد و سهم خود را در شکست لحاظ میکند و اگر اشتباه کرد عذرخواهی میکند که درخشانترین نمونه آن حر بن یزید ریاحی است. در کنار این اتفاق پرشکوهترین صحنه، لحظه شهادت حر است. امام روزی به حر در منزل شراف گفت: «ثَکِلَتْکَ أمّک»؛ اما اکنون در لحظه شهادت به حر فرمود: «مرحبا بامک» تو در دینا و آخرت حر هستی. امام آنچه پیشتر گفته بود از دل حر درآورد.