کد خبر: 4321320
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۰
در نشست ایکنا مطرح شد

بازگشت مرجعیت گروه‌های دانشجویی نیازمند توجه به اقتضائات نسل جدید است

توجه به پرسش‌ها و اقتضائات نسل جدید دانشجویان، عدم بزرگ‌نمایی گذشته و تحلیل واقعی آن، توجه به داشته‌ها و تقدیر از آن‌ها و همچنین توجه جریان‌های دانشجویی به رقابت جدی در عرصه رسانه از جمله موضوعات مطرح شده در نشست «بررسی حضور مجموعه دانشجویی در مسائل عمومی کشور» بود.

نشست روز دانشجو در ایکنابه گزارش ایکنا از خوزستان، به مناسبت 16 آذر و روز دانشجو نشستی با موضوع «بررسی حضور فکری و فیزیکی مجموعه دانشجویی در مسائل عمومی کشور» در ایکنای خوزستان برگزار شد. در این نشست، حجت‌الاسلام آیت عادلی‌نژاد، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های خوزستان، حجت‌الاسلام جعفر علوی‌کیا، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و مهدی بزمه، مسئول بسیج دانشجویی در دانشگاه شهید چمران اهواز به بیان نقطه‌نظرات خود در این باره پرداختند.

ایکنا _ با توجه به تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر آرمان‌گرایی دانشجویان در علم و اخلاق و همچنین تأثیر آن‌ها در هدف گذاری‌های سیاسی و اجتماعی در کشور، این تأثیر را امروز چگونه می‌بینید؟

علوی‌کیا: قطعاً تجربه انقلاب اسلامی یک تجربه منحصر به‌فردی است که شخصیت بسیار تأثیرگذاری برای قشر دانشجو و حتی دانش آموز ایجاد کرد. اینجا می‌شود موضوع را از ابعاد مختلف مورد مداقه قرار داد که آیا جوان متفکر انقلابی با دیدگاهی فرهنگی و اجتماعی در پیروزی انقلاب اسلامی نقش مؤثر داشت یا این نهضت انقلاب اسلامی بود که چنین دیدگاه و تأثیرگذاری را برای دانشجو ایجاد کرد و این عرصه را برای او گشود؟ هر کدام از  این ابعاد می‌تواند درست و این تأثیرگذاری می‌تواند متقابل باشد. 

حجت الاسلام علوی کیا، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه کشاورزی خوزستان

می‌توان با مطالعه نهضت‌های و حرکت‌های بزرگ سیاسی و اجتماعی جهان، به نقش منحصر به‌فردی که در نهضت انقلاب اسلامی برای جوان اجتماعی، فرهنگی و متفکر (که مصداق آن می‌تواند دانشجو یا دانش آموز باشد) به وجود آمد، پی برد. این وسعت تأثیر گذاری منحصر به‌فرد است.

ما این نقش را هم در گسترش و پیروزی انقلاب اسلامی از ناحیه دانشجوی متفکر تأثیرگذار بسیار پررنگ می‌بینیم و هم در استمرار و ارتقا و پیشرفت انقلاب اسلامی شاهد آن هستیم. تسخیر لانه جاسوسی و حتی انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها، نقش بی‌بدیل دانشجویان را به ما نشان می‌دهد.

ایکنا _ از دید یک دانشجو یا مسئول یک تشکل دانشجویی، با توجه به شاخص‌هایی که در کلام رهبر معظم انقلاب می‌بینیم نگاه شما به این اثرگذاری چیست؟ 

بزمه: اگر بخواهم از نگاه دانشجویی که صرفاً برای تحصیل و دریافت مدرک وارد دانشگاه می‌شود به این مسئله نگاه می‌کنم، یک دیدگاه می‌توان ارائه داد و اگر بخواهم از منظر مسئول یک تشکل دانشجویی به این سؤال پاسخ بدهم، یک رویکرد دیگر است، اما در یک نگاه جامع‌تر به‌عنوان یک نقدکننده فضای فعلی جریان دانشجویی، می‌توان به پاسخ واقع‌بینانه‌تری رسید.

اگر از دهه اخیر یعنی سال 1400 به نقش جریان دانشجویی در سطح کشور توجه کنیم، بعد از گسستی که در دوره کرونا بین شبکه دانشجویی و جریان دانشجویی اتفاق افتاد ـ و ما از آن به انقطاع نسلی یاد می‌کنیم ـ انتقال تجربه و تربیت نیروی فکری و اجرایی و گفتمانی در شبکه‌های دانشجویی به شدت ضعیف شد؛ یعنی دانشجوی ورودی سال 1400 با هیچ عقبه‌ای روبه‌رو نبود. هیچ مدل موفقی را پیش روی خود ندید و هیچ کنش قابل توجهی در سطح دانشگاه نبود. این مسئله در فضای تشکلی و جریانات دانشجویی خیلی آسیب داشت. برخی تشکل‌ها کاملاً از بین رفتند و هنوز نتوانسته‌اند خود را احیا کنند.

این مسئله باعث شد نقشی که همیشه از دانشجو می‌بینیم و تحت عنوان نقش دانشجو در جامعه، هویت دانشجویی، اثرگذاری و کنش دانشجویی از آن یاد می‌کنیم، تحت‌تأثیر قرار بگیرد و به نقطه‌ای رسیدیم که برای مثال با مسئله مهمی مثل آلودگی هوای خوزستان مواجهیم، اما از سمت جریانات دانشجویی در سطح استان نهایتاً یک بیانیه و چند توئیت صادر می‌شود، یعنی کنش جدی مؤثری شاهد نبودیم.

این مسئله که جریان دانشجویی متوجه این نیست که جایگاهش کجاست و چه اثری می‌تواند داشته باشد، می‌تواند چند عامل داشته باشد؛ یکی از این عوامل، عقبه جریان دانشجویی است؛ می‌شود گفت ارتباط آن‌ها در فضایی دانشجویی کاملا قطع شده است. عامل دیگر، نقش استادان دانشگاه است که ارتباط غیر درسی با دانشجو ندارند و در هدایت فکری، انتقال تجربه و راهبری فکری دانشجو، اثر ملموسی ندارند. اینکه می‌گویم ندارد به معنی نفی کامل این تأثیر نیست، بلکه به این معنی است که این‌گونه نیست که شاهد این باشیم که یک جریانی از اساتید، دانشجو را راهبری می‌کنند.

مسئله دیگری که به نظر من، نقش دانشجو را در دهه اخیر کمتر کرده است، افول جایگاه جریانات دانشجویی و نقش دانشجو بین مدیران و مسئولان استان است؛ در دهه 80 یا دهه 90 فضای کشور تحت‌تأثیر یک بیانیه قرار می‌گرفت، توجه به جریان دانشجویی و دانشگاه زیاد بود. بی‌توجهی مدیران باعث شده است که جریان دانشجویی خود را بی‌اثر ببیند.

مهدی بزمه، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز

از طرف دیگر، بی‌توجهی به دغدغه دانشجویان از سوی مسئولان هم باعث کمرنگ شدن اثر دانشجویی شده است. مسئله دیگر، دست گذاشتن جریانات دانشجویی بر موضوعاتی است که برای مردم ملموس نیستند یا برای آن‌ها مسئله نیست. این کمرنگ شدن به معنی، نفی کامل این اثر در جامعه نیست، بلکه این اثرگذاری در سطح مطلوب و مانند دهه‌های گذشته نیست. این هم به صبحت اول برمی‌گردد که ایده‌ای در ارتباط با چگونگی کنش دانشجویی وجود ندارد و این برآمده از اتفاقاتی است که به آنها اشاره شد و باعث ضعیف شدن بدنه دانشجویی شده است.

ایکنا _ از دیدگاه یک مسئول در نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری چقدر با این سخنان موافق هستید و چه عواملی را در تضعیف بدنه دانشجویی مؤثر می‌دانید؟ 

علوی‌کیا: این مسئله خود می‌تواند زمینه پژوهش گسترده‌ای باشد، چون مهم است. اینکه امروز تأثیرگذاری دانشجو، در جامعه مثل دهه‌های گذشته نیست، قطعا بر ما لازم می‌کند که به صورت جدی‌تری بپردازیم.

این مسئله را می‌شود از زاویه‌های گوناگونی مورد دقت قرار داد؛ اگر با یک نگاه سیاسی به این مسئله بپردازیم باید بگوییم قشر دانشجو و جوان مؤمن انقلابی در گسترش گفتمان انقلاب بسیار تأثیر داشت و حتی بعدا که انقلاب اسلامی با چالش جنگ تحمیلی مواجه شد، حضور نظامی این جوان دانشجو و البته در کنار آن حضور فنی و علمی، قابل توجه است و شاید مانند آن را نشود جای دیگر و در انقلاب‌ها و فعالیت‌های دیگر مشاهده کرد.

واقعیت امر این است که دشمن همواره نقاط ضعف و قوت طرف مقابل خود را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. تلاش می‌کند از نقاط ضعف شما سود ببرد و نقاط قوت را مورد هجمه قرار بدهد. یکی از نقاط قوت ما، بیداری نسل جوان متفکر انقلابی دانشگاهی و تأثیر گسترده این نقش و این قشر است. از جنبه سیاسی باید بگوییم دشمن چند ده سال است که روی این فضا کار می‌کند تا ذهن دانشجو و اولویت‌های او را تغییر بدهد.

یک موقع نگاه دانشجو به مقوله استقلال و آزادی، یک نگاه مترقی و پیش برنده کشور است و یک وقتی نگاه در شناخت مصادیق آزادی، خیلی پایین‌تر از این است. با وجود این، آیا امروز جنبش دانشجویی و تأثیرگذاری جریان دانشجویی از بین رفته است؟ خیر. مراکز رشد دانشگاه‌ها را ببینید. مراکز رشد، فضای پویا و قابل توجهی است که در آن جا با عده‌ای جوان دانشگاهی مواجه می‌شوید. فعالیت این جوانان در عرصه تولید علم که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است و پاسخ دادن علمی به نیازهای کشور قابل توجه است. این جوانان، امیدوار و با همت بسیار بالا مشغول به کار هستند. نباید از این غافل بشویم.

در یک سری فعالیت‌های دینی، این جریان دانشجویی است که پیشگام است. در اینجا نکته‌ای از مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحسن شفیعی را نقل می‌کنم که می‌گفتند در یک سری کنش‌های کاملا دینی، این دانشگاه بود که پرچمداری کرد و این کنش‌های دینی را در جامعه گسترش داد. مثل دعای ندبه. مراسم قرائت دعای ندبه، پیش از این به صورت محدود برگزار می‌شد. مجموعه‌ای که این کنش دینی را گسترش داد، دانشگاه بود. ابتدا دانشگاه تهران این کار را انجام داد و بعد کم کم گسترش پیدا کرد. نمونه دیگر آن اعتکاف است. باید به داشته‌های خود اشاره کنیم.

باید بدانیم دانشگاه سرچشمه و پرچمدار بسیاری از فعالیت‌ها و کنش‌های مثبت فرهنگی و دینی بوده است. این جایگاه همچنان برای دانشگاه وجود دارد.

ایکنا _ چه عواملی می‌تواند به جریان دانشجویی در بازگشت به نقش مؤثر گذشته خود کمک کند؟

بزمه: رهبر معظم انقلاب در سخنرانی دو سال گذشته خود خطاب به جریان دانشجویی تأکید فرمودند به دانشگاه برگردید. برداشت من این است که منظور این نیست که شما الان بیرون دانشگاه دارید حضور اثرگذاری دارید، بلکه منظور این است که جریان دانشجویی در حال حاضر نه تنها به دانشگاه نمی‌پردازد بلکه بیرون از دانشگاه نیز اثرگذاری لازم را ندارد. اگر رهبر معظم انقلاب، جریان دانشجویی را مؤثر در بیرون از دانشگاه ببینند، چنین مطلبی می‌فرمایند که به دانشگاه برگردید؟ چرا فرمودند به دانشگاه برگردید؟ چون رهبر انقلاب، دانشگاه را منشأ اثر می‌دانند؛ یعنی اگر اثرگذاری شما در فضای دانشگاهی ملموس باشد، قطعا در جامعه نیز تسری پیدا می‌کند.

این‌گونه نیست که جریان دانشجویی کاملا از بین رفته باشد، برای مثال در زمینه کنش‌های دانشجویی در حوزه انرژی هسته‌ای، آقای رستمی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های کشور به نقل از رهبر انقلاب گفتند که این تجمعات اتفاق خوب و مثبتی بود که ما در خوزستان این تجمع را در دارخوین داشتیم. پس جریان دانشجویی کنش می‌کند و اثرگذاری دارد، به نحوی که رهبر انقلاب از کنش آن‌ها تقدیر می‌کند، اما انتظار از جریان دانشجویی بیش از این است.

مسئله ما، اولویت‌شناسی و مسئله‌شناسی است. اگر ما اهل مطالعه تاریخ باشیم، می‌دانیم که مسئله اصلی ما در نزاع تمدنی با قوم یهود چیست و دنبال این نخواهیم بود که به دانشجو اثبات کنیم که لازم است مقابل غده سرطانی اسرائیل و اقدامات ضد بشری آن واکنش داشته باشد. پس حرف این است که قدری از نقطه تعالی که دانشجو از نظر معرفتی و مطالعاتی در آن قرار داشت، فاصله داریم. این تجربه شخصی است و ممکن است نقد بر آن وارد باشد.

این اتفاق به اقتضای شرایط فعلی جامعه ماست ولی هدایت جریان دانشجویی به آن مسیر، زمان‌بر است. لازم است فعالان جریان دانشجویی در این زمینه الگو بشوند و این نیازمند تقویت تشکل‌ها است.

نقش اساتید، نقش نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در داشگاه، مدیریت دانشگاه و... در این زمینه مهم است که این اثرگذاری به نقطه مطلوب خود برسد.

علوی‌کیا: واقعیت امر این است که باید استقلال در فعالیت‌های دانشجویی حفظ شود. دانشجوها، نباید پیمان کار فعالیت‌های مجموعه‌های بیرون دانشگاه باشند. فعالیت‌های دانشجویی باید به این استقلال و حریت برسند که برای خدمت‌رسانی به یک سری مجموعه‌ها بیرونی فعالیت نکنند. شاید نتیجه گذشت دو سه دهه از این دست فعالیت‌ها، شرایط امروز است که تلاش شده است جریانات دانشجویی مصادره شوند. اگر جریان‌های دانشجویی، آرمان‌های اصیل را برای خود تعریف کنند، تأثیرگذاری مثبتی خواهند داشت.

ایکنا _ جریان دانشجویی امروز برای کنشگری با چه چالش‌های مواجه است و چه زمینه‌های برای آن باید فراهم باشد؟

عادلی‌نژاد: در ابتدای سخنان خود یاد و خاطره همه شهدای دانشجو و دانشمند کشور را گرامی‌دارم؛ هم شهدایی که در این جنگ 12 روزه به شهادت رسیدند و هم سه شهیدی که با جان خود، این روز را در تاریخ معاصر ما ماندگار کردند؛ شهید قندچی، شهید شریعت رضوی و شهید بزرگ‌نیا.

حجت الاسلام آیت عادلی نژاد، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های خوزستان

در تکمیل سخنان گفته شده، در تحلیل وضع موجود باید قدری به گذشته برگردیم. اگر به سیر مسائل نگاه کنیم، بهتر می‌توانیم امروز را ببینیم، چون گذشته پایه تحلیل امروز است. معتقدم ما گذشته را بزرگ نمایی می‌کنیم؛ در همه حوزه‌ها. یعنی دانشجویانی که امروز بر مسند مسئولیت نشسته‌اند، دنیای دانشجویی خود را معیار قرار می‌دهند و فکر می‌کنند کارهای خیلی بزرگی کرده‌اند، در حالیکه بخش زیادی از همان کارها را بچه‌های دانشجوی ما هم دارند انجام می‌دهند.

گذشته را نباید این قدر پررنگ ببینیم که امروزِ خود را با آن، نادیده بگیریم. معتقدم دانشجو را باید براساس واقعیت‌های موجود ببینیم و گذشته را آنچنان بزرگ نکنیم که دانشجوی در فضای موجود امروز، له بشود. این گزاره‌ها را که گفته می‌شود دانشجوی امروز مانند سابق فعال و اثرگذار نیست، به این شدت و حدت نمی‌پذیرم. بخشی از فعالان امروز در فضای اجتماعی، دانشجویان گذشته بودند. ما این گروه را نمی‌توانیم از دانشگاه جدا ببینیم. این فرد، آزمون و خطای خود را در دانشگاه انجام داده و پرورش پیدا کرده و حال خود کنشگر اجتماعی شده و در عرصه‌های گوناگون فعالیت می‌کند.

این را هم می‌پذیرم که گروه‌های مرجع به چالش کشیده شده‌اند؛ نه فقط در فضای دانشجویی، در سایر بخش‌ها. گروه‌های مرجع گذشته به چالش کشیده شده‌اند و گروه‌های مرجع جدیدی شکل گرفته است که در بزنگاه‌های سیاسی و اجتماعی آن‌ها را می‌بینیم. طبیعتاً، فضای دانشجویی هم متأثر از این تحولات است. 

جریان رسانه‌ای گسترده‌ای که امروز وجود دارد، قابل قیاس با دهه‌های گذشته نیست. طبیعتاً گروه‌های مرجع جدیدی که به وجود آمده دانشجویان را در یک رقابت سخت، نابرابر و نامتوازنی قرار داده است. اینها را باید در کنار هم قرار دهیم تا نسبت به وضع موجود، به درک دقیق‌تری برسیم.

از طرفی، برخی از مدیران درک دقیقی نسبت به دانشجو و کنش دانشجویی ندارند. به‌طور نمونه اگر یک دانشجو بیانیه‌ای بیرون داد، آن را یک تهدید تلقی می‌کنند و ترجیح می‌دهند دانشجو را عتاب و خطاب کنند. نگاه فرهنگی تربیتی مدیران اگر تضعیف شود، زمین پرورش برای دانشجو فراهم نمی‌آید. همین باعث می‌شود که کنشگری تضعیف شود. باید به این عوامل توجه کنیم.

از طرف دیگر، باید گذشته را واقعی روایت کنیم. جوانانی که در دهه 60 جنگ را اداره کردند و الان بر مسند مسئولیت نشسته‌اند، مبنای تحلیل وضع موجود شده‌اند. دانشجویان امروز کارهای بزرگی کرده و می‌کنند. ما کنشگران جهادی فراوانی داریم که بی چشم داشت مادی کار می‌کنند ولی آن‌ها را نادیده می‌گیریم. بزرگ‌نمایی گذشته باعث می‌شود که انتظارات ما زیاد شود و از وضع موجود هم اظهار نارضایتی کنیم. 

درباره اینکه چگونه به کنشگری سابق بازگردیم، جریان دانشجویی باید بداند که رقابت خیلی جدی است. ما در دهه 70 یا 80 نیستیم که نه فضای رسانه‌ای به این شکل بود و نه مرجع‌های رسانه‌ای این چنین بودند. جریان‌های دانشجویی اگر در این رقابت به میدان نیایند، یا منزوی و یا یا حذف می‌شوند.

اگر بخواهیم تشکل‌های دانشجویی به میدان بیایند، نیازمند نگاه فرابخشی هستیم. همه چیز در دانشگاه نیست. دستگاه‌های بیرون دانشگاه و مسئولان دانشگاه باید به این باور برسند که یک تصمیم مثلا انتظامی یا امنیتی آثار بلندمدتی در دانشگاه دارد و قدری طول می‌کشد تا دوباره فضای پویای سیاسی سابق در دانشگاه شکل بگیرد. در حوزه برنامه‌های فرهنگی، جریان دانشجویی مانند گذشته بلکه بهتر از قبل کمّا و کیفا در حال حرکت است و در حوزه‌های علمی هم به‌درستی توضیح داده شد که جریان دانشجویی زنده است، ولی در بخش سیاسی که محل گفت‌وگو است، نیازمند نگاه فرابخشی هستیم. همه باید دست به دست هم بدهند که دانشجو احساس نگرانی نکند.

عامل دیگر که مهم است، مسائل مالی و اعتباری است. کار فرهنگی و سیاسی هم اعتبار نیاز دارد. در دهه 70 و هشتاد اعتبارات زیادی در این بخش‌ها می‌آمد. این‌ها کمرنگ شده است. مسأله دیگر پرسش‌های جدیدی است که بچه‌ها دارند. پرسش‌های این نسل متفاوت است. برای مثال شاید در دهه نود، حکومت اسلامی و ولایت فقیه، محل پرسش بود، امروز پرسش‌ها در حوزه کارآمدی است. با پرسش‌های نسل جدید باید جلو برویم. هیچ معیاری وجود ندارد که پرسش‌های فلسفی از پرسش‌های روانشناسی برترند. کی این معیار را تعیین کرده؟ اگر با اقتضائات نسل جدید حرکت کنیم می‌توانیم مرجعیت گروه‌های سیاسی دانشگاه را دوباره به آن‌ها برگردانیم.

انتهای پیام
دبیر:
کامله بوعذار
captcha