به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، نوروز که فرا میرسد هر کس در تدارک لحظات خوشی برای خانوادهاش است، تا بهار طبیعت را به شادمانی آغاز کند، اما هستند کسانی که بهار طبیعت برایشان رنگ خزان دارد، زیرا از توان هزینههای زندگی بر نمیآیند و چرخ زندگی برای آنها به سختی میچرخد.
بانوان
سرپرست خانوار، بانوانی هستند که بر روی پای خود
ایستادهاند؛ آنها جلوهای از انسانهایی هستند که در تلاطمهای زندگی کم نیاورده و با تلاش کوشش و تحمل سختیها راه را طی میکنند
تا بتوانند بار زندگی خود و فرزندانشان را به سلامت به مقصد برسانند.
این بانوان در بهار طبیعت که همه به دنبال نو شدن و تازه شدن هستند، خواستههایی کوچک دارند، آنها میخواهند شادی را میهمان خانههایشان کنند. هرچند روزگار سر ناسازگاری با آنها برداشته اما در این ناسازگاریها کم نیاورده و با همتی فولادین قدم در مسیر زندگی گذاشتهاند؛ در آستانه عید نوروز به سراغ این بانوان رفتیم.
آسانی امرار معاش من و فرزندم؛ دعایم در لحظه تحویل سالزهره حافظی، یکی از بانوان سرپرست خانوار است که یک تنه به جنگ با زمانه رفته و توانسته لبخند را بر روی لبان فرزندانش ماندگار کند؛ وی با وام خوداشتغالی و خریداری چند چرخ خیاطی کارگاهی را راه انداخته است.
این بانوی سرپرست خانوار در گفتوگو با ایکنا بیان کرد: همسرم در کارگاه خیاطی با من کار میکرد اما بهدلیل بیماری قلبی شدید، حدود 40 روز است که ما را تنها گذاشته و از این دنیا رفته است.
این بانوی سرپرست خانوار از خواستههایش در لحظه تحویل سال برایمان اینگونه گفت: در این لحظه از خدا میخواهم تا همه بیماران را شفای عاجل عنایت فرماید، زیرا در دوران سخت بیماری همسرم که سرگردان بین کارگاه و بیمارستان بودم و شرایط سخت این بیماری را تحمل میکردم، متوجه شدم، خانوادههایی که یک فرد بیمار دارند، چه مرارتهایی را تحمل میکنند.
حافظی بیان کرد: همچنین در لحظه تحویل سال از خداوند میخواهم تا امرار معاش من و فرزندم را آسان کند و امورات این کارگاه خیاطی بهراحتی پیش رود.
از خدا میخواهم مثل همیشه از من حمایت کندصغری خدادادی دیگر بانوی سرپرست خانوار که سال 88 به عنوان کارآفرین نمونه استان معرفی شده است، میگوید: سالها پیش همسرم به دلیل گازگرفتگی به رحمت خدا رفت، من همراه سه بچه قد و نیمقد، بار زندگی را به دوش کشیدم، بعد از مدتی با تهیه وام کارآفرینی توانستم کارگاه خیاطی را برپا کنم.
وی در ادامه بیان کرد: متأسفانه در بازار، کارهایی که توسط بانوان تهیه میشود، از ارزش و بهای کمتری برخوردار است و مغازهداران لباسها را به قیمت اندکی میخرند و خودشان چندین برابر به مشتری میفروشند.
وی با بیان اینکه آرزو دارم روزی تولید مانتوی زنانه را دنبال کنم، میگوید: زندگی بعد از همسرم، سختیهای زیادی را بر من تحمیل کرد، به گونهای که برای تهیه جهیزیه دختر بزرگم، تا پاسی از شب مشغول کار بودم تا جهیزیه آبرومندی را به خانه بخت ببرد.
خدادادی با اشاره به بیماری پسرش، بیان کرد: پسرم مبتلا به بیماری تالاسمی است که هزینه درمان و پیوند استخوان او زیاد است، اما با امید به خدا تلاش میکنم تا از پس هزینههای زندگی برآیم.
وی در ادامه عنوان کرد: لحظه تحویل سال نیز از خدا میخواهم تا مثل همیشه از من حمایت کند و من نیز توسلم را به درگاه خدا ادامه دهم و هیچوقت از درگاهش ناامید نشوم.
دل خوش و خوشبختی؛ آرزوی من در لحظه تحویل سالسمیه حیدرآبادی، بانوی خودسرپرست مشهدی که ابتدا در کارگاه تهیه روبالشتی خالهاش مشغول به کار شده بود، گفت: پس از مدتی کار در این کارگاه، درصدد گرفتن وام برای برپایی یک کارگاه مجهز شدم، اما به دلیل نداشتن ضامن کارمند، نتوانستم کارگاه را سرپا کنم و در حال حاضر نیز با خالهام مشغول به کار هستم.
حیدرآبادی گفت: لحظه تحویل سال از خداوند دل خوش و خوشبختی میخواهم تا روزگار سختی من نیز به پایان برسد و طعم خوشی را احساس کنم.