محمدجواد استادی، دبیر گروه مطالعات فرهنگی پژوهشکده نوین ثامن در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی به تبیین رابطه اقتصاد و فرهنگ و همچنین خلا موجود در تقویت تولید ملی و بیان راهکارها پرداخت.
استادی با بیان اینکه یک نظام اجتماعی دارای سه رکن سیاست، اقتصاد و فرهنگ است، عنوان کرد: سیاست، محور شکلگیری جوامع است، فرهنگ مجموعه پیچیدهای از باورها، اخلاقیات، آداب و رسوم و نوع خاصی از روابط یک جامعه است و اقتصاد نیز رکن سوم یک جامعه است که محسوسشده، رفتارهای اجتماعی نیز ملموس ارزشها و دیدگاهها است.
این کارشناس فرهنگی در رابطه با ارتباط بین اقتصاد و فرهنگ به مفهوم «اقتصاد فرهنگی» و «اقتصاد فرهنگ» اشاره کرد و افزود: اقتصاد فرهنگی، اقتصادی است که بروزهای آن کاملا مبتنی بر ارزشهای فرهنگی یک جامعه و برآمده از ویژگیهای فرهنگی یک جامعه است؛ از دیگر مقولاتی که در ارتباط بین فرهنگ و اقتصاد وجود دارد اقتصاد فرهنگ است که ناظر به جنبه اقتصادی محصولات فرهنگی است.
وی در همین راستا بیان کرد: بیتوجهی به اقتصاد باعث شده به فرهنگ نیز بیتوجهی شود و کارکردی که نظام فرهنگی ما باید داشته باشد اتفاق نیفتد چراکه اگر این ارکان به طور متوازن در کنار یکدیگر فعالیت نکنند نظام اجتماعی دچار آسیب میشود و ساختار اجتماعی آسیب میبیند.
فرهنگ، عنصری مؤثر در تقویت اقتصاد پس از جنگ جهانی دوماستادی با اشاره به مطالعات راجع به مقوله توسعه پس از جنگ جهانی دوم، توجه به فرهنگ و نقش آن در توسعه را مورد بحث قرار داد و اظهار کرد: اندیشمندان مختلفی از جمله «آمارتیا سن» که کتابهایی در این زمینه نوشته است، میگوید اگر بخواهیم به توسعه دست پیدا کنیم نمیتوانیم به عنصر فرهنگ بیتوجه باشیم؛ یکی از مقولههایی که در این راستا مورد توجه قرار میگیرد، تکثر و تنوع فرهنگی، به عنوان پایه مناسبی برای افزایش تولید، بهوجود آوردن بازارهای جدید و تقویت اقتصاد داخلی است.
وی در همین راستا اساس رویداد انتخاب پایتختهای فرهنگی جهان اسلام را براساس تکثر فرهنگی دانست و اضافه کرد: با اقدام به تعیین پایتختهای فرهنگی، از شهرهایی که از تکثر فرهنگی برخوردار بودند استفاده کردند تا با استفاده از این کلان رویدادها بتوانند به توسعه اقتصادی دست پیدا کنند؛ این تنوع فرهنگی در کشور ما نیز به عنوان یک مزیت نسبی وجود دارد که از آن استفاده نکردهایم.
ضعف نیازسنجی و نیازسازی؛ علل کمتوجهی به تولید ملیاستادی در بخش دیگری از سخنانش نامناسب بودن روند تولید را یکی از عوامل کمتوجهی به تولید داخلی عنوان کرد و در این راستا تصریح کرد: تولید ما، هم در حوزههای فنی و هم در حوزه نیازسنجی دچار آسیب است؛ اقتصاد اگر بخواهد پویا باشد باید به فضای فرهنگ بازگردد؛ به طور مثال دلیل اینکه برنامههای تلویزیونی ما موفق نیستند آن است که شناخت و تحلیل صحیحی از شرایط فرهنگی ندارند و در واقع نیازسنجی صحیحی صورت نگرفته است که براساس آن تولیدکنندهها بتوانند برنامه تولید کنند؛ مهمتر از تولید، بازاریابی مبتنی بر نیازهاست که این نیز اتفاق نیفتاده است.
این کارشناس مسائل فرهنگی نیازسازی را یکی دیگر از مهمترین راه حلهای مؤثر در جهت رونق تولید ملی شمرد و بیان کرد: علاوه بر فقدان نیازسنجی صحیح، ما در بخش نیازسازی، به این معنا که جامعه را برای تقاضای کالای منطبق با آرمانها و ارزشهایمان هدایت کنیم نیز موفق نبودهایم.
وی در همین راستا در رابطه با علت مصرف کالای خارجی و غیر بومی در ایران اظهار کرد: شبکههای رسانهای در حال ذائقهسازی و نیازسازی برای کالاهایی هستند که با فرهنگ ما همخوانی ندارد؛ این همان کاری است که ما باید انجام دهیم اما دیگران به عهده گرفته و انجام میدهند.
دبیر پژوهشکده شهر معنوی ثامن فرهنگسازی را یکی دیگر از عوامل مهم و تأثیرگذار بر رونق تولید ملی دانست و با بیان اینکه فرهنگسازی باید از نظام آموزشی و تربیتی ما آغاز شود، ادامه داد: فرهنگسازی با بروشور و چند آیتم تلویزیونی اتفاق نمیافتد بلکه باید از دوران کودکی آغاز شود و وارد نظام آموزشی ما شود در حالی که در حال حاضر نظام آموزشی ما گاهی متضاد عمل میکند و کارکرد اصلی خودش را ندارد.
سیاستگذاری فرهنگی؛ واژه کلیدی در تقویت تولید داخلی و اقتصاد ملیاستادی در بخش دیگری از این گفتوگو در رابطه با رواج فرهنگ غالب غرب در ایران و به تبع آن خرید کالاهای خارجی، با اظهار این مطلب که راه حل اساسی و بنیادین در حل مسئله فرهنگ و تقویت تولید داخلی «سیاستگذاری فرهنگی» است، تاکید کرد: اساس این نوع تحولات در سیاستگذاری فرهنگی نهفته است که در همه کشورها و کشورهای غربی وجود دارد؛ این سیاستگذاری فرهنگی است که با نگاه به آینده و تحلیل صحیح از وضعیت موجود، تمام روابط پیچیده عناصر را از پیش مشخص میکند؛ سیاستگذاران فرهنگی میتوانند آن رویکردهای کلان را به طور مثال در موضوع تقویت فرهنگ خرید کالای داخلی، به صورت هماهنگ به دستگاهها پیشنهاد کنند.
این کارشناس فرهنگی با اظهار این مطلب که ما متأسفانه در کشور در حوزه سیاستگذاری فرهنگ به شدت دچار مشکل هستیم، اضافه کرد: نبود نهاد متولی واقعی و موازیکاری از آسیبهایی است که سیاستگذاری فرهنگی به آن دچار است؛ نمیشود سیاستگذاری فرهنگی برای یک کشور در چند دستگاه اتفاق بیفتد بلکه باتوجه به اینکه همه نهادهای موجود در کشور حول یک آرمان مشترک کار میکنند، باید مبتنی بر یک سیاست فرهنگی صحیح نیز حرکت کنند؛ به عنوان مثال اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی متولی سیاستگذاری فرهنگ است، باید هم امکان و ظرفیتش را داشته باشد و هم ضمانت اجرایی برای سیاستهای مصوب وجود داشته باشد؛ در این صورت است که سیاستهای فرهنگی میتواند تأثیرگذار باشد.
وی با بیان اینکه سیاستگذاری فرهنگی در دنیا یک دانش پیشرو است، افزود: متأسفانه رشته سیاستگذاری فرهنگی تنها در دو دانشگاه در کشور ما ارائه میشود که یک ضعف بزرگ است؛ به هرحال ما باید به سمت سیاستگذاری فرهنگی رو بیاوریم، جدیتر به آن نگاه کنیم و همینطور، توجه جدی به حوزه ارتباطات میان فرهنگی داشته باشیم چراکه میتواند در سیاستگذاری به ما کمک کند.
سیاستگذاری فرهنگی، فرهنگ دستوری نیستدبیر پژوهشکده ثامن با تأکید بر اینکه سیاستگذاری فرهنگی به معنای فرهنگ دستوری و بخشنامهای نیست، عنوان کرد: هر سیستمی برای رسیدن به هدف مشخص باید براساس یک سری سیاستهای کلان مبتنی بر ارزشها و راهبردهای کلانی فعالیت کند اما این سیاستگذاری به معنای وادار کردن زیر مجموعهها به عمل براساس ابلاغیهها نیست که بگویند چه کالایی بخرید، چه لباسی بپوشید یا نه، بلکه به معنای شناخت اجزای مؤثر یک فرآیند، تنظیم روابط و اهداف و پیشبینی خروجیهای آنها با یکدیگر است تا نتیجه مورد نظر حاصل شود.
استادی سامان دادن فرهنگ به طور کلان و به ویژه فرهنگ حمایت از تولید ملی را نیازمند شناخت اهداف، برنامهها، چگونگی سازماندهی روابط و امکانات دانست و ادامه داد: کنترل فرآیندها، نظارت، شناخت نقاط ضعف و قوت و طراحی چشمانداز در حوزه سیاستگذاری فرهنگی لازمه تقویت فرهنگ حمایت تولید ملی است.
این کارشناس فرهنگی با بیان اینکه تا امروز بخشنامههایی صادر شده اما موفق نبوده است، تصریح کرد: ما در مسائل فرهنگی شاهد تفاوت و تناقضهایی هستیم که نشان از عدم وجود یک سیاست کلان دارد؛ به طور مثال تفاوت و حتی تناقض بین سینما و تلویزیون ما و حتی تناقض بین شبکههای تلویزیون، نشاندهنده عدم وجود معیار و یک سیاست کلان واحد است در حالیکه وقتی ما در جمهوری اسلامی یک آرمان مشخص داریم باید همه دستگاهها در همان راستا عمل کنند.
نیازمند شورای فرهنگی در سطح کلان هستیماستادی با اشاره به تشکیل شورای عالی فضای مجازی از سوی رهبر معظم انقلاب، این اقدام را هوشمندانه خواند و با تأکید بر لزوم وجود چنین شورایی در حل مسائل کلان و به ویژه حمایت از تولید ملی، عنوان کرد: تشکیل شورای عالی فضای مجازی به دلیل تکثر و تنوع رسانهها جدا از نتایج آن، اقدام هوشمندانهای بود؛ ما در سطح کلان فرهنگی نیز نیازمند چنین شورایی هستیم تا بتوانیم یک سیاست واحد و هندسه مشخص و از پیشتعیینشدهای برای اهدافمان داشته باشیم.
استادی در پایان با تأکید بر ضرورت توجه به فرهنگ به عنوان زیربنای تقویت تولید ملی و اقتصاد داخلی، ابراز کرد: توسعه و پیشرفت، مجموعهای چندساحتی است که به اعتقاد ما فرهنگ پایه آن است و اگر ما به دنبال پیشرفت و توسعه اسلامی هستیم، باید به آن توجه کنیم و مهمترین رکن آن، یعنی سیاستگذاری فرهنگی را جدی بگیریم که البته تا به حال نتوانستیم در این حوزه موفق باشیم، انرژی ما هرز رفته و گاهی به جای همافزایی در مقابل یکدیگر عمل کردیم که آسیبهایش به طور مستقیم به جامعه وارد میشود.