به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، شاید ماجرای قوم بنیاسرائیل را شنیده باشید، همانطور که در قرآن کریم به این جریان اشاره شده است، این قوم وقتی در تنگنای ظلم زمانه قرار گرفتند؛ در انتظار منجیشان نشسته بودند تا به این ستم پایان دهد.
آنان میدانستند که وعده الهی حق است، ولی کاسه صبرشان لبریز شده و مضطر شده بودند و 40 شبانه روز، با تضرع و التماس برای آمدن منجیشان دعا کردند و ظهور او را از خداوند تمنا کردند؛ تا اینکه دعای خالصانه و مضطرانهشان اجابت و در ظهور منجیشان تعجیل شد. همانطور که خداوند در آیه 62 سوره نمل فرمود: «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ» يا [كيست] آن كس كه درمانده را چون وى را بخواند اجابت مى كند و گرفتارى را برطرف مى گرداند و شما را جانشينان اين زمين قرار مىدهد آيا معبودى با خداست چه كم پند مىپذيريد.
حال پس از گذشت سالها، گویا تاریخ در حال تکرار است و کاممان از تلخی فراق، چون زهر شدهاست؛ تلخی از جنس ندیدنِ کسی که هر لحظه شاهد ما و در بین ماست ولی ما غافلانه، نگاه پر مهرش را نمیبینیم...؛ اما حالا عدهای در شب نیمه شعبان دور هم گرد آمدند تا از نهایتِ دل، منجیشان را صدا زنند و نالهی اضطرار سر دهند.
وقتی عروسک دنیا سرگرممان میکندماجرای ما، شرح حال کودکی شد که بهانهی مادر گرفت و او را با عروسکی سرگرم کرده و فریفتند؛ و ما، هرگاه دلمان بهانه گرفت و اشک و نالهی یتیمی و بی پدری سر دادیم، عروسک دنیا ما را فریب داد و فراموش کردیم که محرومیم، ذائقهمان عوض شد و با این تلخی خو گرفتیم.
حکایتِ ما، چنین بود تا اینکه زنگِ تلنگر ما را به خود آورد و فهمیدیم باید کاری کنیم و اینگونه بود، که شبِ نیمه شعبان، شبِ میلاد منجی عالم بشریت، که دلها در تب و تابند، عدهای در نقاط مختلف این کشور اسلامی، دور هم جمع شدند تا با دستِ زاری و تضرع، بر در خانه حق بکوبند، بلکه در فرج موعود و منجیمان، تعجیل شود.
شبِ قدر عاشقان در مشهد الرضا(ع)/نالهی تضرع در حرم رضویچه زیبا گفت سعدی که : «شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد / تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد» و این حکایت سحرگاه گذشته بود که در مساجد و اماکن مختلف ایران، عدهای نالهی فراق سر دادند و در مشهد الرضا(ع) نیز، بسیاری از دور و نزدیک، دور هم جمع شدند تا در حریم رضوی، نالهی پشیمانی و حدیثِ تضرع سر دهند.
در مراسم احیاء شب نیمه شعبان در حرم مطهر رضوی، بسیاری از عاشقان دعای فرج را به پنجره فولاد گره زدند و خواستند دعاهایشان، به دست امام مهربانیها(ع) بالا برود؛ بلکه خداوند باقیمانده غیبت امام زمان(عج) و موعودمان را برما ببخشد و به این غیبت و غربت پایان دهد.
کبوترِ دلم در هوای سحرگاهی این قطعه ای از بهشت، پرو بال میزند و در آسمان حرم پرواز میکند، به قرصِ کامل ماه شعبان سلامی میدهد و خورشید هشتم را طواف میکند؛ و با دعای این جمعِ دلسوخته و عاشق، اوج میگیرد.
عطرِ مناجات شب زندهداران در هوای حرمعجب هوایی است هوای حرم، که معطر به مناجاتهای شب زندهداران است؛ چشمی به اشک نشسته، قلبی آکنده از دلتنگیست و در تمام چهرهها، این عشق و بهانهگیری دلها، موج میزند و انگار همه دلها یکصدا میگویند: بیا مهدی(عج) شب هجران سحر کن...
آقا جان! از این رنگ و لعاب دنیا خسته شدهایم، بیا و به این انتظار پایان بده؛ هرچند ما شما را لابلای روزمرّگیهامان گم کردهایم، اما هر صبح و شام تمنای وصالتان را حداقل بر زبان داشتیم،در حالی که شما برای گشایش امور ما، از ته دل دعای فرج خواندید و ما نفهمیدیم که ظهورِ شما، فرج خودِ ماست...
و هر غروبِ جمعه که یکبار دیگر جهان نالهی نیامدنتان را سر داد؛ ما بیتفاوت نشستیم و در غفلت، با شیطان چای نوشیدیم؛ اما ای کاش امشب که خسته از یک عمر خوابِ غفلت، بیدار ماندیم و نوای «الهی عظم البلاء...» سر دادیم؛ بیدار بمانیم و خداوند، در این روز جمعه، روزِ میلاد شما به این انتظار و این غربت هزار و صد و هشتاد و سه ساله، پایان دهد.
هرچند حرم مطهر رضوی هم همچون خیابانها آذینبندی شده و سرود شادی سر میدهد؛ اما در دلها، غبارِ غم نشسته و سکوت سنگینی حکمفرماست، غمی از جنس نیامدنتان؛ آقاجان، تا شما نیایید، شادی رنگی ندارد.
به امید آنکه خداوند فرج مولایمان را معجل گرداند و این شبِ هجران، به صبح وصال برسد...
اللهم عجل لولیک الفرج
فاطمه حکم آبادی