سلوک عاشورایی علامه مخبردزفولی؛ از روضه‌خوانی برای مردم تا جمع کردن سنگ از مسیر عاشقان اباعبدالله(ع)
کد خبر: 3650948
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۴
سلوک عاشورایی علما/1

سلوک عاشورایی علامه مخبردزفولی؛ از روضه‌خوانی برای مردم تا جمع کردن سنگ از مسیر عاشقان اباعبدالله(ع)

گروه معارف: تمام شب‌های تاسوعا و عاشورا می‌دیدم انگار کسی که عمامه سفید بر سر دارد مرتب به سمت رودخانه می‌رود و برمی‌گردد، کنجکاو شدم و وقتی رفتم دیدم مرحوم علامه مخبر است، متوجه شدم مرحوم علامه شب‌های تاسوعا و عاشورا می‌آید و سنگ‌های تیزی که در مسیر حرکت عزاداران حضرت اباعبدالله(ع) بود، جمع می‌کند، چون عزاداران پای برهنه این مسیر را می‌آمدند.

نوری که از سیدالشهدا علیه‌السلام و عاشورای او می‌تابد، گاهی همه‌اش نصیب ما نمی‌شود، اندازه ما آن قدر نیست. این جور وقت‌ها می‌رویم سراغ کسانی که آینه وجودشان نور بیشتری مهمان شده، حسین علیه‌السلام و  عاشورای او را بیشتر دیده و عظمت آن روز را در رفتارشان، صدایشان، در حرکات و سکنات و چشم‌هایشان جستجو می‌کنیم و یاد می‌گیریم. 

متن زیر مروری بر احوالات مرحوم علامه فقید شیخ عباس مخبر دزفولی در ایام عاشورای حیاتشان در گفت‌وگو با فرزندشان است. علامه فقید شیخ عباس مخبر دزفولی از علمای معاصر استان خوزستان است که در سال ۱۳۴۷ قمری در خانواده‌ای روحانی در دزفول متولد شد. وی علوم حوزوی را تا اخذ گواهی اجتهاد فراگرفت و از محضر آیات عظام در نجف اشرف کسب علم کرد و صاحب تألیفات متعددی در حوزه اخلاق، قرآن، حدیث و فقه و فلسفه است.

علامه مخبر دزفولی

علیرضا مخبردزفولی، فرزند علامه مخبردزفولی در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، پیرامون سلوک عاشورایی مرحوم علامه مخبر، گفت: مرحوم حاج شیخ عباس مخبردزفولی پیش بسیاری از بزرگان خود چه در ایران و چه در نجف تلمذ کرد و وقتی به مدارج عالی حوزه و مقام شامخ اجتهاد رسید، خیلی‌ها توصیه کردند در فضای درس و حوزه باقی بماند چون بسیار خطیب بود. در عین حال مرحوم علامه مخبر تا جایی که به لحاظ سلامت جسمی امکان داشت سرپا بایستد در ایام محرم و صفر در خانه‌های مردم روضه می‌خواندند.

علی‌رغم مشغله‌های فراوان علمی و اجرایی آن هم در شرایط جنگ با وجود آن بحران، مُصِر بودند روضه‌خوانی را در منزل مردم علاوه بر مساجد داشته باشند. علی‌رغم آنکه استادان ایشان می‌گفتند و مرسوم نبود و الان هم مرسوم نیست که کسی با وجود وجاهت علمی روضه بخواند اما ایشان نپذیرفتند و تا دم آخر به این موضوع پایبند ماندند، ایشان در محرم و صفر روزانه در منازل مردم سخنرانی و سوگواری می‌کردند.

نکته دیگر درباره مرحوم علامه مخبر دزفولی این است که اعتقاد عجیبی داشتند در هر سخنرانی چه محرم و صفر و چه غیر از آن، گریزی به حادثه عاشورا بزنند و بر آشناکردن نسل نوجوان و جوان با فلسفه عاشورا اصرار می‌کردند. یکی از همراهان ایشان نقل می‌کند یک بار که با پای پیاده از مسجد به سمت منزل باز می گشتیم و محافظان ایشان را همراهی می‌کردند، شش یا هفت نوجوان 6 تا 12 سال جلو ایشان را گرفته بودند و از ایشان می‌خواستند که در تکیه‌شان برای آنها روضه بخواند. همراهان و محافظان حاج آقا مانع نوجوان‌ها شدند اما علامه مخبر داخل تکیه این نوجوان‌ها رفت و یک ربع برای آنها درباره امام حسین(ع) روایت و روضه خواند. ایشان خیلی اهتمام داشتند نسل جوان با این مسئله آشنا بشود.

تا آخرین روزهای حیات که در سال 57 از دنیا رفتند، به دلیل ضعف مفرط جسمانی از منزل بیرون نمی‌آمدند،‌ شب عاشورای آخرین سال حیاتشان با زحمت فراوان ایشان را به مسجد بردیم. روی پله آخر منبر نشست. مسجد سلمان فارسی دزفول بود و آن شب برای حضرت سیدالشهدا(ع) سخنرانی و روضه خواند.

در کل سال‌های حیات رسم‌شان این بود در ایام محرم خصوصاً از روز قبل از تاسوعا و عاشورا خرجی را از خانواده قطع می‌کرد. مطلقاً در منزل ما بوی غذا بلند نمی‌شد و هیچ خریدی صورت نمی‌گرفت و این سنت به بستگان ما هم سرایت کرده بود. مرحوم علامه مخبر تا روزی که توان ایستادن روی پای خود داشت، در تاسوعا و عاشورا پای برهنه به میان عزاداران می‌آمد و در آخر حیات نزدیک بقعه سیدرودبند که محل عبور دسته‌های عزاداری بود، یک صندلی زیر درختی می‌گذاشتند، آنجا می‌نشستند و عزاداری می‌کردند.

 از یکی از دوستان ایشان خاطره‌ای را ذکر می‌کنم که اولین بار است نقل می‌شود:یک عزیزی برای ما نقل کرد زمان سلامت مرحوم علامه مخبر، خانه ما نزدیک آب بود (رودخانه دز) نزدیک بقعه رودبند؛ تمام دسته‌ها از سراسر شهر از کنار این سید رد می‌شدند، این شخص نقل می‌کند تمام شب‌های تاسوعا و عاشورا می‌دیدم انگار کسی که عمامه سفید بر سر دارد مرتب به سمت رودخانه می‌رود و برمی‌گردد، کنجکاو شدم و وقتی رفتم دیدم مرحوم علامه مخبر است، وقتی مرا دید یک چیزی از زیر عبایش روی زمین ریخت، اصرار کردم در آن موقع شب آنجا چه می‌کنید؟ متوجه شدم مرحوم علامه شب‌های تاسوعا و عاشورا می‌آید و در مسیر حرکت عزاداران حضرت اباعبدالله(ع) سنگ‌های تیزی که روی زمین است در عبایش جمع می‌کند، چون عزاداران پای برهنه این مسیر را می‌آمدند. 

علامه چنین نگاهی داشت و به نوکری عزاداران اباعبدالله(ع) افتخار می‌کرد. ما آدم‌هایی با این نوع نگاه و افتخار به نوکری در این استان داشتیم که این دیانت در مردم و اعتقاد آنها به حضرت اباعبدالله(ع) فراگیر شده است.

iqnakhouzestan@

captcha