علم بی‌نهایت خداوند؛ ملاک خیر و شر
کد خبر: 3743065
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۳

علم بی‌نهایت خداوند؛ ملاک خیر و شر

گروه معارف ــ بر اساس آیه 216 سوره بقره، ملاک خیر و شر، آسانی و سختی یا تمایلات شخصی نیست، بلکه مصالح واقعی ملاک است و انسان باید تسلیم فرمان خدایی باشد که بر اساس علم بی‌نهایت به او دستور می‌دهد، گرچه انسان دلیل آن را نداند.

ملاک خیر و شر، علم بی‌نهایت خداوند است

به گزارش ایکنا از اصفهان، آیه 216 سوره بقره می‌فرماید: «کُتِبَ عَلَيْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسي‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ عَسي‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛ جهاد {در راه خدا} بر شما مقرر شد، در حالی که از آن اکراه دارید و چه بسا از چیزی اکراه داشته باشید که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید که شر شما در آن است و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید».
آیه قبل درباره انفاق اموال است و در این آیه، سخن از انفاق جان‌ها در راه خدا است. این دو در میدان فداکاری، دوش به دوش یکدیگر قرار می‌گیرند. از آنجا که علم انسان‌ها از هر نظر محدود است و معلوماتشان برابر مجهولاتشان همچون قطره‌ای برابر دریا است، نباید تشخیص ابتدایی خودشان را در مسائل مربوط به سرنوشتشان حاکم کنند. آنچه آیه می‌فرماید، منحصر به مسئله جنگ با دشمنان نیست، بلکه از یک قانون کلی و عمومی پرده برمی‌دارد و تمام مرارت‌ها و سختی‌های اطاعت فرمان خدا را برای انسان سهل و گوارا می‌سازد، زیرا به مقتضای «اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» می‌داند که خداوند از همه چیز آگاه و برای بندگانش رحمان و رحیم است. به این ترتیب، بندگان مؤمن همه این دستورات را داروهای شفابخش می‌دانند و با جان و دل آن را پذیرا هستند.
آیه دلالت دارد بر اینکه جهاد و قتال بر همه مؤمنان واجب است، چون خطاب متوجه مؤمنان شده است، مگر کسانی که دلیلی آنان را استثنا کرده باشد، مانند آیه 61 سوره نور، «لَيْسَ عَلَي الْأَعْمي‏ حَرَجٌ وَ لا عَلَي الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَي الْمَريضِ حَرَجٌ...»؛ یعنی بر نابینا و افراد شل و بیمار، گناهی نیست.
در آیه مورد بحث نفرمود:«کَتَبَ الله»، (خدا بر شما واجب کرد)، بلکه فرمود:«کُتِبَ»، (بر شما واجب شد). این بدان سبب است که در ذیل آیه آمده است:«وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ»، (در حالی که جنگ را ناخوشایند می‌دانید). در چنین مقامی، نام خدا بردن و فاعل را معرفی کردن، نوعی بی‌ادبی در برابر خدا است و تعبیر صیغه مجهول، نام خدا را از استخفاف حفظ می‌کند.

انسان شقی، دعوت زبانی و عملی را نمی‌پذیرد

چرا جهاد و قتال بر مؤمنان سنگین بوده است؟ این نگرانی یا به این جهت است که در جنگ، جان‌ها در خطر قرار می‌گیرد، ضررهای مالی بسیار می‌آورد و امنیت و ارزانی ارزاق و آسایش را سلب می‌کند. یا به این دلیل است که خوی شفقت و رحمت بر مخلوقات، در مؤمنان شدیدتر از دیگران است، از این رو آنان حتی از آزار یک مورچه هم پرهیز دارند و به همه خلایق رئوف و مهربان‌اند. چنین کسانی از جنگ و خونریزی کراهت دارند، هر چند دشمنانشان کافر باشند. دوست دارند با دشمنان هم با مدارا رفتار کنند. خدای سبحان در آیه مورد بحث، به ایشان فهماند که اشتباه می‌کنند، چون خدایی که قانونگذار حکم قتال است، خوب می‌داند که دعوت با زبان و عمل برای کفاری که دچار شقاوت و خسران شده‌اند، هیچ اثری ندارد. البته وجه اول مناسب‌تر است.

خیر و شر انسان در گرو کراهت و محبت او نسبت به وقایع و پدیده‌ها نیست

تکرار کلمه «عسی» در آیه شریفه برای این است که مؤمنان از جنگ کراهت داشتند و به صلح علاقمند بودند. خدای سبحان خواست به آنان بفهماند که در هر دو جهت اشتباه می‌کنند. اگر می‌فرمود:«عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم او تحبوا شیئا و هو شر لکم» معنا این می‌شد که شما یک اشتباه دارید و آن این است که ملاک کار را کراهت و محبت خود قرار داده‌اید، اما کسی که دو بار خطا کرده است (مثلا هم از دیدن اشخاص کراهت داشته و هم اینکه دوستدار گوشه‌نشینی و تنهایی شده است) برابر چنین کسی، بلاغت در گفتار ایجاب می‌کند به هر دو خطایش اشاره و گفته شود: تو نه در کراهت از معاشرت، راه درست را پیش گرفته‌ای و نه در علاقه به گوشه‌گیری. در اینجا نیز خداوند به هر دو اشتباه اشاره نموده و می‌فرماید:«عَسي‏ أَنْ تَکْرَهُوا... وَ عَسي‏ أَنْ تُحِبُّوا...».
عبارت «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» خطای آنان در تشخیص را تکمیل می‌کند، چون خدای تعالی این مطلب را به تدریج بیان کرده، تا مؤمنان آمادگی پذیرش آن را داشته باشند؛ لذا در بیان اول تنها احتمال خطا را یادآور شد و فرمود: درباره هر چه کراهت دارید، احتمال بدهید که خیر شما در آن باشد و به هر چه علاقمندید، احتمال بدهید که برایتان بد باشد.
پس از آنکه ذهن مؤمنان از افراط دور شد و حالت اعتدال به خود گرفت، دوباره روی سخن را متوجه آنان کرده، می‌فرماید: این حکم (حکم قتال) که شما از آن کراهت دارید، حکمی است که خداوند دانا به حقایق امور، تشریع کرده و آنچه شما بدان آگاهی دارید و می‌بینید، هر چه باشد مستند به نفس شما است که جز آنچه خدا تعلیمش داده علمی ندارد، پس ناگزیر باید در برابر دستورهایش تسلیم شوید.
پیام‌ها
-ملاک خیر و شر، آسانی و سختی یا تمایلات شخصی نیست، بلکه مصالح واقعی ملاک است و نباید به پیش داوری خود تکیه کنیم.
-جنگ و جهاد در راه دین، مایه خیر است.
-تسلیم فرمان خدایی باشیم که بر اساس علم بی‌نهایت به ما دستور می‌دهد، گرچه ما دلیل آن را ندانیم.
منبع: تفسیر همراه با تلاوت نور(1)، گروه تخصصی تفسیر قرآنف ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانون‌های فرهنگی هنری مساجد کشور، تهران، مؤسسه فرهنگی و آموزشی شبستان دانش.
انتهای پیام

captcha