از وی (بایزید (رض)) میآید که گفت: یک بار به مکه شدم، خانه مفرد دیدم، گفتم حج مقبول نیست که من سنگها از این جنس بسیار دیدهام. بار دیگر برفتم، خانه دیدم و خداوند خانه دیدم. گفتم که هنوز حقیقت توحید نیست، بار سه دیگر برفتم، همه خداوند خانه دیدم و خانه نه، به سرّم فروخواندند: یا بایزید اگر خود را ندیدهای و همه عالم را بدیدهای، مشرک نبودی و چون همه عالم نبینی و خود را بینی مشرک باشی. آنگاه توبه کردم و از دیدن هستیِ خود نیز توبه کردم و این حکایتی لطیف است اندر صحت حال وی و نشانی خوب مر ارباب احوال را والله اعلم. (برگرفته از مقدمه کتاب «خسی در میقات» به نقل از کشفالمحجوب هُجویری)
حافظ حاتمی، استادیار زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه پیام نور شهرکرد، در گفتوگو با ایکنا از چهارمحالوبختیاری، با اشاره به کتاب «خسی در میقات» به عنوان یکی از معروفترین آثار ادبی معاصر با موضوع حج، اظهار کرد: این کتاب را جلال آلاحمد در سال ۱۳۴۳ و در ۴۱ سالگی بر مبنای مشاهدات خود از سفر حج مینویسد که در زمره سفرنامههای ادبی قرار دارد.
وی درباره ویژگی متمایز خسی در میقات، بیان کرد: نویسنده این کتاب در جستجوی حقیقت در بسیاری از گروهها و نحلههای فکری و سیاسی زمان خود، اعم از توده و ضد توده سرک کشیده، اگرچه تربیت عمیق مذهبی در خانواده، تقید همیشگی به اسلام و اخلاق مذهبی را در او زنده نگاه داشته است.
گزارشی از سفر معنوی حج
حاتمی با اشاره به محتوای کتاب، اظهار کرد: این اثر گزارش لحظه به لحظه از سفر حج است که نویسنده در آن با زبانی طنز آمیخته با نگاهی انتقادآمیز به زوایای مختلف این سفر معنوی میپردازد و اطلاعات دقیقی را درباره وضعیت سفر حج در روزگار خود به دست خواننده میدهد.
وی ادامه داد: نویسنده در لابهلای سطوری که به شرح ماوقع میپردازند، نیش قلم انتقادش را به سمت حقایقی چون آلوده شدن دامن پاک معنویات با ناهنجاریهای مدرنیسم، فقر، تحجر و عقبماندگی مردم علیرغم برخورداری کشورشان از درآمد منابع خدادادی مانند نفت، نگرش عوامانه حجاج به سفر معنوی حج و مشغول شدنشان به زرق و برق و مادیات، جهل و نادانی، عبادت کورکورانه و ... نشانه میرود.
حاتمی نگاه آلاحمد به حج را نگاهی از جنس دیدگاه حافظ و مولوی برشمرد و اضافه کرد: در جای جای کتاب میتوان نگاه عرفانی مولوی را در بیتی چون «کعبه و سنگ نشانیست که حج گم نشود، حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست»، در نوشته آلاحمد یافت.
وی با بیان اینکه آلاحمد ذهن جستجوگری داشت و نشانههایی از ایدهآلیسم نیز در آثارش مشهود است، ادامه داد: اگرچه وی مانند بسیاری از روشنفکران زمان خود به حزب توده پیوست اما تربیت مذهبیاش در خانواده و ذهن حقیقتطلبِ او باعث شد تا از همان ابتدا به دنبال یک سفر زیارتی معنوی و متفاوت باشد.
این مدرس دانشگاه در ادامه تأکید کرد: وی در جای جای کتاب آرزو و آمالش را مبنی بر سپردن امور مکه و مدینه به دست افراد کاردان اعلام میکند، مثلاً در صفحه ۳۶ کتاب میخوانیم: «چارهای نیست جز اینکه بگوییم سعودیها لیاقت اداره این مَشاهد را ندارند. مکه و مدینه را باید از زیر نگین این حضرات بیرون کشید و شهر بینالمللی اسلامی معرفیشان کرد».
حاتمی با پرداختن به سبک نگارش نویسنده اظهار کرد: نثر آلاحمد را به جزئینگاری، جملات کوتاه و بریده و نثر تلگرافی میشناسند که در کتاب خسی در میقات این سبک نگارش با زبانی طنز و نقد نیشدار و تلخ همراه میشود که توصیف جزء به جزء و طنزآلود نویسنده درباره سفرشان از جده مدینه با یک اتوبوس بدون سقف و درب و داغان نمونهای از این نثر است اما در عین حال به گونهای به شرح مصائب و گرفتاری مسافران میپردازد که خواننده از خواندن آن اندوهگین میشود.
بازگویی جزئیات دقیق
وی با اشاره به اینکه سفرنامه آلاحمد را میتوان با «سفرنامه ناصرخسرو» مقایسه کرد، افزود: در این دو سفرنامه جزئیات دقیقی از نام کاروانها و افراد، نام شهرها و مناطق مختلف، اعمال و مناسک و نیز اطلاعات خوبی درباره اماکن و بقاع متبرکه، مساجد، و مناطق مختلف که از حیث تاریخی، سیاسی و اجتماعی برای مسلمانان اهمیت دارند وجود دارد.
حاتمی با اشاره به اینکه امروزه دیگر اثری از بسیاری از اماکن یاد شده در این سفرنامه وجود ندارد، گفت: آلسعود همواره و به ویژه در سالهای اخیر هر اثری را که به نوعی با نام و نشان اهلبیت(ع) گره خورده از میان بردهاند.
استادیار زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: توصیفی که آلاحمد از قبرستانِ بقیعِ سال ۱۳۴۳ درباره سنگنوشتهها و ... به دست میدهد با آنچه امروزه دیده میشود متفاوت است. ضمن اینکه امروز دیگر از مساجدی مانند مسجد حضرت زهرا(س) در منطقه خندق نیست و امکان ورود به مسجد مباهله که با نام امام علی(ع) گره خورده، وجود ندارد.
حاتمی درباره فضای توصیف شده از مکه و مدینه آن زمان در کتاب خسی در میقات، بیان کرد: پرداختن به نارساییها، دردسرها و مشکلات حجاج، سختگیری مأموران، امکانات حمل و نقل عربستان، امکانات رفاهی از قبیل نمازخانه، مهمانسراها، بازار مکه و مدینه، توصیف اقشار مختلف مردم عرب و ... با تصویر و واقعیتی که امروز مشاهده میشود قابل مقایسه نیست.
وی اظهار کرد: با اینحال باید گفت که امروز پیشرفت و مدرنسازی شهرهای مکه و مدینه فقط در مسیر عبوری حجاج قابل مشاهده است و چهره محلههای دیگر به ویژه محلههای شیعهنشین این دو شهر علیرغم درآمدهای هنگفت حج و منابع نفتی عربستان، رنگی از پیشرفت و مدرنیته نگرفتهاند.
حاتمی با اشاره به اطلاعات مفیدی که کتاب آلاحمد به خواننده امروزی میدهد، تصریح کرد: آلاحمد به دلیل تسلط به زبانهای عربی و فرانسوی با بسیاری از حجاج خارجی ارتباط برقرار و اطلاعات مفیدی از آنها کسب کرد که در کتاب آمده است. ضمن اینکه معماری مسجدالنبی و مسجدالحرام، چهره شهرها، معماری خانهها و ... از زیر ذرهبین این نویسنده گذشته است.
وی با تأکید بر تحول نویسنده در این سفر معنوی، بیان کرد: این نویسنده روشنفکر که بسیاری از کارشناسان با نظریه «روشنفکر دینی» بودن او موافق نیستند در مکه دگرگون و متحول میشود که آثار این تحول را در صفحه 78 کتاب میخوانیم، جایی که در بدو ورودش به مکه مکرمه مینویسد: «من فهمیدم که خسی هستم که به میقات آمده نه کسی که به میعاد».
انتهای پیام