مشارکت در همدلی‌هایِ از سر نوشته شده
کد خبر: 3890636
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۵

مشارکت در همدلی‌هایِ از سر نوشته شده

درگیری جامعه با ویروس کرونا یکی از عرصه‌هایی تلقی می‌شود که مردم را به تمرین همدلی فراخواند و نشان داد که دیگردوستی از ازل با برخی به دنیا آمده و از سر نوشته شده است.

علی بن مهزیار

با شیوع ویروس کرونا در کشور، همه مردم به نوعی خود را آماده کمک‌رسانی در این شرایط ویژه کردند. آستان علی بن مهزیار اهوازی یکی از اماکنی است که فضایی برای کمک و یاری به مردم و کادر درمانی شده است. از اوایل اسفندماه بود که بیش از یکصد بانوی نیکوکار دور هم جمع شدند و شروع به دوخت ماسک و گان کردند. متن زیر گفت‌وگوی خبرنگار ایکنا خوزستان، با تعدادی از این بانوان است. 

هدفم جهاد و کمک بود

یکی از خادمان افتخاری آستان علی بن مهزیار اهوازی که خواست نامی از او برده نشود، گفت: از هفته آخر اسفند ماه به این جمع پیوستم. خیاطی بلد نبودم اما چون هدفم جهاد و کمک بود با خودم گفتم جارو که می‌توانم بکشم و این شد که به این جمع پیوستم. 

او در پاسخ به این پرسش که ترس از ابتلا به کرونا را ندارد؟ گفت: در اینجا همه موارد رعایت بهداشت و فاصله بین افراد را رعایت می‌کنیم. فاصله میزها و افراد یک تا دو متر است، خانم‌ها از در ورودی که وارد می‌شوند ضد عفونی را شروع می‌کنند، ماسک می‌زنیم، دست‌ها و گوشی‌های همراه، میزها و چرخ‌های خیاطی مرتب ضدعفونی می‌شوند و باقی آن هم توکل به خدا.

واقعاً از صمیم قلب خوشحالم و فکر می‌کنم خداوند به من توفیق داده چراکه در شرایطی که همه بقاع و اماکن متبرکه تعطیل هستند، در کنار آقا علی بن مهزیار هم خدمت می‌کنیم و هم زیارت. برای همه مردم دنیا و کشورمان و همه خادمان سلامت آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم به زودی پایان بیماری کرونا را با هم جشن بگیریم.

نیکوکاری بانوان در سنین مختلف 

خانم حسینی، دیگر داوطلب حضور در این جمع می‌گوید: اینجا قرارگاه جهادی و حضور افراد کاملاً مردمی است. در این جمع اقشار و سنین مختلف از دهه 50 تا 80 را می‌بینیم. خواهران همه با نیت خالصانه حاضر به کمک شدند. از آنجا که تماس‌ها و درخواست‌های حضور و کمک با من برقرار می‌شود، میل و علاقه بسیاری را در مردم برای کمک به همنوعانشان می‌بینم. حتی خیلی‌ها درخواست دوخت خانگی داشتند، اما به خاطر مسائل بهداشتی این اقدام صورت نمی‌گیرد.

این افراد با توجه به بسته بودن مسیرها و مسافت دور تلاش خود را می‌کنند تا به حرم بیایند و به همنوعان خدمت کنند. همه با انگیزه و شوق و معنویت مایل به همکاری هستند و با درک بسیار بالا از شرایط کنار هم فعالیت می‌کنند.

اگر ترس از بیماری در وجود این بانوان نیکوکار بود، کسی به این فعالیت لبیک نمی‌گفت و به میدان نمی‌آمد. اینجا مکانی مقدس و معنوی است، کاری هم که انجام می‌شود معنوی و مقدس است. همه چیز اینجا مثبت است و نور علی نور می‌شود. در این شرایط که اماکن مقدسه تعطیل هستند، حرم را تعطیل نکردیم بلکه همان مکان مقدس را تبدیل به جبهه‌ای برای مقابله با شرایط فعلی کرده‌ایم.

روزانه دوخت گان و ماسک داریم که حداکثر دوخت ماسک در یک روز، 5000 است. خیاط‌ها بیش از یکصد نفر هستند و لوازم و وسایل دوخت به سرعت در عرض یک تا دو ساعت تمام می‌شود که این نشان‌دهنده انگیزه بالا است.

او در پاسخ به این پرسش که ترس از بیماری در شما وجود ندارد؟ گفت: اول از همه توکل ما به خداوند است. اینجا مکان مقدسی است و توکل و انگیزه‌های مذهبی بالاست و همین باعث می‌شود که ترس کم شود. البته در اینجا نکات بهداشتی کاملاً رعایت می‌شود، مثلا اگر کسی علائمی از بیماری داشته باشد به صورت خودجوش و با شعور بسیار بالا در خانه می‌ماند تا خدای ناکرده فرد دیگری را مریض نکند چرا که در اینجا جمع شده‌ایم تا به دیگران کمک کنیم نه اینکه دیگران را بیمار کنیم.

هر جا که نیاز باشد برای کمک حاضر هستم

فاطمه ۲۲ ساله و به همراه مادرش به حرم علی بن‌مهزیار اهوازی آمده است. او که پیش از این هر هفته برای دعای کمیل و دعای ندبه به حرم می‌آمد از طریق فضای مجازی متوجه این پویش مردمی شد. مادرش خیاط است و خودش به بسته‌بندی، شمارش ماسک‌ها و اتو کردن کمک می‌کند. درباره حضورش اینگونه گفت: هر جا که نیاز باشد، یک ایرانی و بسیجی باید برای کمک حاضر باشد. تا جایی که می‌توانیم نکات بهداشتی و ایمنی را رعایت می‌کنیم و بقیه آن هم به دست خداوند است. امیدوارم زودتر این ویروس برود چون وقتی حرم تعطیل است و زائران دوست دارند به حرم بیایند اما نمی‌توانند ناراحت می‌شوم. کارکردن در جوار علی‌بن مهزیار واقعاً افتخار است و ان‌شاالله ایشان از ما قبول کنند.

خودت را دریغ نکن

مریم که سوم فروردین امسال وارد بیست سالگی شد همراه مادرش در این پویش مردمی خیرخواهانه شرکت کرده است. ماجرای جالبی پشت این حضور و کمک نهفته است: بیش از ۱۰ روز است که دو شیفت در اینجا کار می‌کنم. دیپلم خیاطی دارم و برای دوخت ماسک اقدام کردم و اکنون سرشماری دوخت و تمیزکاری گان با من است.

پیش از این خیلی به دنبال مسائل اعتقادی نبودم و در زندگی‌ام یکی، دو بار بیشتر به علی بن مهزیار نیامده بودم. برادری داشتم که خیلی دوست داشت مدافع حرم باشد، ثبت‌نام کرد اما پدرم به او اجازه رفتن نداد. همان موقع که نتوانست برود به من گفت: «من نتوانستم بروم ولی تو هرجا که توانستی و کاری از دستت بر می‌آمد برو و خودت را دریغ نکن.» دو سه سال پیش برادرم این حرف را به من زد و اردیبهشت سال گذشته برادرم فوت کرد. زمان گذشت و خیلی نتوانستم به آن نصیحتش فکر کنم تا اینکه یک روز مادرم گوشی همراهش را به من داد و گفت پیامک‌های تبلیغاتی‌ که برایش آمده را پاک کنم، در بینشان پیامک فراخوان نیاز به نیروی خیاط هم بود. همان موقع نصیحت برادرم یادم آمد. به مادرم گفتم بیا برویم. گفت نمی‌شود، من تحمل یک داغ دیگر را ندارم. گفتم مامان اگر نیایی هم خودم می‌روم، الان زمانی است که نباید بترسم و از کاری که می‌توانم به عنوان یک انسان انجام دهم دریغ نکنم؛ این شد که آمدم و هر روز دو شیفت در اینجا کار می‌کنم.

فضای خیلی خیلی صمیمی و خیلی خوبی در این جا حاکم است و مطمئنم بعد از اینکه این ویروس تمام شد حتماً در هفته دو سه بار خواهم آمد. احساس می‌کنم اینجا آمدنم همان کاری است که برایش متولد شدم، هدف خلقت من این است.

حس خوبی دارم

خانم امین‌فرد که دارای دکترای رشته مامایی است و در اهواز مطب دارد؛ می‌گوید: از ۶ اسفند هر روز می‌آیم و اینجا کار خیاطی را انجام می‌دهم. در کلاس‌های جامعة‌القرآن شرکت داشتم از آنجا متوجه این مسئله شدم، تماس گرفتم و با چرخ خیاطی‌ام آمدم و مشغول شدم.

معتقدم باید به خاطر اسلام و مردم ایران هر آنچه که در توان داریم، انجام دهیم. اکنون که اینجا هستم حس خوبی دارم هیچ‌وقت به خوابم هم نمی‌دیدم که بیست و اندی روز بیایم و روبروی حرم بشینم و خیاطی کنم. در روز چندین بار به آقا سلام می‌دهم. اینجا که می‌آیم زمان سریع می‌گذرد چون به هموطنانم کمک می‌کنم. این را هم بگویم که کادر درمان انسانهای فداکاری هستند که در قسمت بیماران کرونایی خارج از وظیفه، مشغول هستند و این نشان‌دهنده ازخودگذشتگی آنها است با اینکه می‌دانند ممکن است به این ویروس مبتلا شوند.

آنچه که برایم مهم است رسیدگی به افرادی است که بیکار شده‌اند. بیمارانی به مطب من می‌آیند و می‌گویند هزینه دارو نداریم. مثلاً من برایشان سه برگ قرص یا کپسول می‌نویسم آنها یک برگ می‌خرند و می‌گویند هزینه خرید بیشتر را نداریم. مسئولان باید حواسشان به کسانی که از نظر مالی در مضیقه هستند باشند.

انتهای پیام
captcha