به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، شمار آیات قرآن در خصوص نیایش به 300 آیه میرسد که تقریباً یک بیستم آیات قرآن است. آیاتی که در کتاب وحی درخصوص دعا آمده، گاهی به معنی فراخواندن برای عذاب به کار رفته مانند آیه 17 سوره معارج، همچنین در آیه 178 سوره بقره پذیرش دعا و برآوردن نیاز نیازمندان را نوید داده است که البته در این آیه لطافتی نهفته است. در آیه آخر سوره فرقان آمده است «اگر پرستش و دعا کردن شما نباشد پروردگار من به شما عنایتی نخواهد فرمود».
همچنین در آیاتی از جمله آیه 55 سوره اعراف، 205 اعراف و آیه 17 سوره سجده چگونگی دعا کردن گفته شده است.
امیرالمؤمنین(ع) شهره به فراوانی دعا کردن و حضرت سجاد(ع) نیز از برگزیدهترین رهپویان این حالت پسندیده است. امام سجاد(ع) به روایت امام محمدباقر(ع) میفرماید: پدر بزرگوارم را در حالی دیدم که از بیدارخوابی و گریستن رنگ رخسارش زرد شده و چشمانش متورم است و ساق پا و پشت پاهایش آماس کرده و سخت در حال گریستن است به گریه افتادم پس از اندکی فرمود: «پسر عزیزم یکی از کتابهای دعای جدم امیرالمؤمنین(ع) را بیاور.» اندکی از دعا را خواند و با دلتنگی و اندوه کتاب را کنار گذاشت و گفت: «چه کسی را توان انجام عبادت علی(ع) است؟».
ابونعیم اصفهانی در کتاب حلیهالاولیاء مینویسد حضرت علی(ع) فرمود: «از آن هنگام که رسول خدا(ص) تسبیحات معروف به نام حضرت زهرا(س) را به ما آموزش دادند هرگز آن را ترک نکردم تا آنجا که در شب جنگ صفین هم آن را انجام دادم.»
ادب و مسکنت امام علی(ع) در پیشگاه پروردگار بزرگ را میتوان از این مطلب شیخ طوسی فهمید: «کمیل بن زیاد نخعی میگوید: خودم دیدم که امیرالمؤمنین(ع) تمام دعای خضر را در حال سجده تلاوت فرمود و من آن دعا را فرا گرفتم».
بسیاری از نیایشهای علوی و نبوی در کنار نیایشهای قرآنی در نیایشهای برگزیده نثر و نظم ایرانی جلوهگر شده است و میتوان گفت یکی از مظاهر تفکر اسلامی در تمدن ملل مسلمان شده همین تأثیرپذیری از ادعیه قرآنی، نبوی و علوی است که اثرپذیری آن در آثار سنایی و نظامی به روشنی دیده میشود.
یکی از نکاتی که یادآوری آن لازم است استفاده امامان بزرگوار و معصوم شیعه از نیایشهای علوی در دعاهای خود ایشان است. با توجه به فراوانی دعا در خطبههای نهجالبلاغه و آشنایی اهلبیت(ع) به آن نیز طبیعی است امام سجاد(ع) در صحیفه خود از آن استفاده کرده باشد، برای نمونه تمام دعای امیرالمؤمنین(ع) که به شماره 220 در شرح نهجالبلاغه آمده است نیز در دعای بیستم صحیفه سجادیه با اندک فزونی همراه با صلوات بر ختمی مرتبت و خاندان ایشان آمده است.
این موضوع درباره نیایشهای نبوی هم که در اختیار اهلبیت(ع) بوده، دیده میشود چنانچه امام حسین(ع) در روز عاشورا همان دعایی را تلاوت فرمود که به راستی از نیایشهای ارزنده در گرفتاریهای دشوار است.
نیایش تجلی یک نیاز عمیق، جدی و غیرقابل پوششی در درون انسان است که به بیرون سرریز میکند. انسان تحت فشار و استیصال آنجا که دیگر نیروی جسمانی، تعقل و خرد نمیتواند راهی برای نجات او بگشاید یا خواسته حیاتی او را به گمان خویش برآورده سازد، نیاز او در پیشگاه معبودی فرازمینی بر زبان رانده میشود. حتی کسانی که اعتقاد به معبود فرازمینی ندارند، نمیتوانند از بر زبان آوردن و فریاد زدن نیاز خود در حالت استیصال خودداری کنند.
نیایش یک خصیصه ذاتی در درون هر انسانی است، همانگونه که احساس دینی یک امر ذاتی و درونی و یک نهاد اصلی و یک بعد از وجود انسان است، اما اینکه گوشی وجود دارد تا نیاز انسان را بشنود بستگی به اعتقادات انسانها دارد. ادیان که در آنها خدا بهعنوان معبودی زنده و جاویدان و حاکم بر عالم وجود دارد بر این اعتقاد هستند که برای شنیدن نیایش پیروان گوشی هست که میشنود و در صورت صلاح فرد به وی پاسخ میدهد.
فلسفه نیایش در اسلام کندن انسان از زمین است. هنگامی که خدا را میخوانیم و از او یاری میجوییم، در واقع یک ارتباط ماوراء زمینی را برقرار کردهایم، نگاهی به نیایشهای پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) این نکته را به خوبی روشن میسازد اما این بدین معنا نیست که نباید خواستههای مربوط به زندگی در دنیا وجود داشته باشد. اگر خواستههای دنیوی در راستای ارتقای منزلت انسان است؛ لذا مقدمهای برای جهتگیری روحانی او به سوی خدا و واپسین زندگی شمرده شود و میتوان برای آن نیایشها ارزش معنوی و دینی قائل شد.
نیایش در چارچوب دین مطرح است و از آنجا که هدف دین بیرون آوردن انسان از پوسته زمینی و ارتقا دادن به جایی برتر از زمین است؛ بنابراین نیایش ابزاری برای نائل ساختن انسان به خواستههای دنیوی نیست؛ لذا با قائل شدن به چنین فلسفهای خواهیم دانست چگونه باید نیایش کنیم و از معبود چه بخواهیم.
مولوی نیایش را یکی از راههای ارتقای معنوی انسان به قرب الهی میداند و معتقد است نیایش ابزار خدا برای شکار انسانها و نزدیک ساختن آنان به قرب خویش است. از نظر وی اگر خدا به محض درخواست بنده اجابت کند آن شخص از درگاه الهی دور شده و سرگرم چیزی میشود که خواسته بود، لذا از آن به بازیچه تعبیر کرده است. پس باید او را نگاه دارد تا بیشتر به سمت خدا برود تا به خلوص برسد و ارتقای معنوی بیابد.
بیگمان به تأخیر افتادن اجابت دعا میتواند منجر به ناامیدی شود، در حالی که اگر انسان اعتقاد داشته باشد که معبود او فهیمتر است و مصلحتش را بهتر میداند عدم اجابت دعا نباید وی را مأیوس کند. اجابت دعا بستگی دارد که از خدا چه بخواهیم و در چه مرتبه و منزلتی باشیم، چه بسا برخی از دعاها برای زندگی دنیوی ما زیان داشته باشند؛ لذا نمیتوان از خدایی که عاشق بندگان خویش است انتظار داشت در سطح خواست و اراده بشر خود را پایین بیاورد و با وی همنوا شود و در راستای تمایلات او عمل کند که این عین ستم خواهد بود.
منبع: «گزیدهای از نیایشهای حضرت علی(ع)» به گزینش و ویرایش محمود مهدوی دامغانی و ترجمه کمالالدین غراب
انتهای پیام