به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، یوسف بینا، شاعر و منتقد ادبی، شب گذشته، 7 تیرماه در نشست نقد کتاب «طفلی به نام شادی» از محمدرضا شفیعی کدکنی که از طریق لایو اینستاگرام در حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد در رابطه با انتشار این کتاب، گفت: انتشار کتاب «طفلی به نام شادی» از سوی استاد شفیعی پاسخی است به تمام افرادی که میگویند شعر دیگر در زمانه ما مخاطب ندارد، مُرده است و جایگاه خود را به فضای مجازی داده است.
وی افزود: مقدمهای که شفیعی بر این کتاب نوشته، حاوی نکات بسیار جالب است و در آن اشاراتی کرده است به جدالهای قلمی خود در دهههای گذشته با افرادی مانند براهنی و یدالله رویایی و مسائل بنیادینی که سالها و دههها محل بحث شاعران و نظریهپردازان بوده است، از جمله مقولههایی که در زمینههای وزن، معنا، پیامرسانی و تعهد در شعر وجود دارد و شفیعی با نوشتن این مقدمه ثابت کرد که شعر معاصر و مباحث آن زنده، فعال و پویا است و در پاسخ به افرادی که میگویند شعر این زمانه فقیر و کمرنگ شده است، باید گفت که شما چه کردهاید؟ فردی مانند شفیعی کدکنی همچنان پویا و فعال شعر میگوید، منتشر میکند و همچنان بر سر مواضع شعرشناسانهاش ایستاده است و شما نیز اگر برای مرگ شعر ناراحت هستید شعر بگویید، منتشر کنید و از این رویکرد بیاموزید.
بینا در رابطه با انتخاب نام این کتاب بیان کرد: به نظر بنده نام این کتاب بیشتر از اینکه با رویکردهای ادبی انتخاب شده باشد، شاید به دلیل شهرت این شعر در فضای مجازی و بین مردم است که انتخاب شده و شعرهایی از آن درخشانتر و والاتر بسیار در این کتاب فراوان است و زمانی که بنده این نام را بر روی کتاب دیدم تعجب کردم و وقتی که نامهایی مانند «آیینهای برای صداها»، «بوی جوی مولیان»، «در کوچه باغهای نیشابور» و «هزاره دوم آهوی کوهی» را میشنویم و سپس به «طفلی به نام شادی» میرسیم تعجب خواهیم کرد اما شفیعی همیشه گفته است که یکی از ارکان شعر مخاطب است، بارها گفته است که من شعری را شعر جاودانه میدانم که در ذهن مخاطب نفوذ کند و اگر با این معیار بررسی کنیم بنده پاسخ خود را گرفتهام و میتوان گفت که شاید مشهورترین سطر همین سطر و همین شعر باشد.
این شاعر و منتقد ادبی با بیان اینکه شفیعی کدکنی نادره زمانه است، گفت: اگر از منظر پژوهشهایی که شفیعی در زمینه ادبیات عرفانی و متنشناسی انجام داده است که با موضوع بحث مرتبط نیست بگذریم، ایشان یکی از شاعران بزرگ معاصر و یکی از بازماندگان دوره طلایی شعر نو و نیمایی در ایران است، دهه 30 و 40 در سیطره شاعران نامدار شعر نو بود و دهه 50 اوج درخشش شاعران نوپرداز نسل دوم بود که از میان آنها شعر شفیعی سرآمد بود و در مقایسه با شعر شاعرانی که بعد از شاعران نسل اول شعرشان دچار نزول شد و به ورطه نظریهپردازی و بازیهای شعری روی آوردند، شفیعی عالیترین نمونههای شعر نو را سرود و به این که شعر نو، پر مایه و جاندار ادامه دارد مخاطبان شعر فارسی را امیدوار نگه داشت.
وی ادامه داد: پس از دو مجموعه کوچک اولی که شفیعی به نام «زمزمهها» و «شبخوانی» منتشر کرد شخصیت مستقل شاعری خود را یافت، هرچند در آن دو کتاب هم شعر خوب، درخشان و ماندگار وجود دارد، اما خیلی از آن شعرها هم در حد شفیعی نیست و پس از آن همواره به سوی اوج حرکت کرد و مجموعههای بعدی او بهتر از قبل شدند، تا زمانی که کتاب «در کوچه باغهای نیشابور» منتشر شد و او به اوج فعالیتش رسید و بنده بر این باور هستم که شفیعی چون این نگاه را ندارد که شعر را برای شعر بسراید و به سراغ کارهایی که شاعران میکنند که آثارشان متفاوت از قبل بشود، برود در همان حد باقی ماند و در واقع شعرهایی که شفیعی بعد از کتاب «در کوچه باغهای نیشابور» سرود و منتشر کرد، ارزش ادبی بالاتری نسبت به آن کتاب ندارد و ما توقع نداریم که تجربه شاعرانه خیلی شگفتانگیزی در این کتاب جدید ببینیم که در آن کتاب نباشد.
این منتقد ادبی افزود: به نظر بنده شاعرانی مانند شفیعی در سیر شاعری خود وقتی به اوج و شهرت میرسند و مخاطبان ویژهای پیدا میکنند سعی در ثبات دارند و شفیعی در کتاب «طفلی به نام شادی» به جای اینکه به ادبیات و شعر فکر کند، بیشتر بر مسند پیامبرگونه نشستن، بر مسند حرف زدن و خطابه نشستن فکر کرده است و ما در این کتاب میبینیم که شعرها بسیار معناگرا هستند و تکنیکهای شعری مانند تصویر و تخیل و عواطف ویژه شعری در سطحی در خدمت معنا قرار گرفتهاند.
عباس ساعی، شاعر و منتقد ادبی نیز در ادامه در رابطه با اشعار استاد شفیعی کدکنی گفت: شاعران معمولاً هنگامی که به سن کهنسالی میرسند رو به افول میروند، اما شفیعی در این زمینه استثناء است و حتی در شعرهای اخیر او پویایی و جوانی را میبینیم و نکته دیگری که میتوان مطرح کرد اعتدال است که در شعر شفیعی به وضوح دیده میشود، تشبیهها را در حد اعتدال میبینیم، توجه به فرم در حد معتدل است و شاید یکی از ویژگیهای که شعر او را دلپذیر کرده، همین است و همه افراد با گرایشهای مختلف خود را مخاطب شعر او تصور میکنند.
وی ادامه داد: نکته دیگری که در شعر استاد شفیعی ارزشمند است بلاغت بسیار بالا در شعر او است و او در لحظه سرودن به حال و هوای مخاطب هم توجه داشته است و متناسب با فهم و درک و ذوق و سلیقه مخاطب کلامش را سامان بخشیده است.
این شاعر در رابطه با محتوای اشعار شفیعی در کتاب «طفلی به نام شادی»، بیان کرد: پنج مجموعهای که در این دفتر گنجانده شده است از نظر محتوایی با یکدیگر تفاوت دارد، در مجموعه نخست که «زیر همین آسمان و روی همین خاک» نام دارد، عمدتاً شاعر دلشوره برای وطن دارد، از وضع موجود ناراضی است، شعرهای او بیشتر رویکرد اجتماعی و سیاسی دارد و دغدغههای استاد شفیعی برای آزادی به صورتی آشکارتر بسامد پیدا کرده است.
ساعی افزود: در مجموعه دوم که «به هنگامه شکفتن و گفتن» نام دارد عمده شعرها بر تأملات وجودی تأکید دارد و شاعر به آفرینش دقتهایی کرده است و از رهگذر این دقتها اشعار رقم خورده است و در مجموعه سوم که «از همیشه تا جاودان» نام دارد بیشتر سخن از سخن، کلمه و کلام به میان آمده و جالب است بدانید سخن از دوازده شاعر در این دفتر به میان آمده است که میتوان به بیدل، دهخدا، اخوان ثالث، نیما، خیام و ... اشاره کرد که شاعر درباره آنها حرف میزند.
وی ادامه داد: در مجموعه «شیپور اطلسیها» شاعر به جمال، زیبایی و طبیعت توجه بیشتری دارد و شعرهای او تصویری از زیباییهای طبیعت است و در این مجموعه شفیعی را شبیه به منوچهری دامغانی میبینیم و در مجموعه «در شب سردی که سرودی نداشت» از عشق و عرفان سخن به میان آمده است و بسیاری از مواقع شاعر شاید به تقلید از کلیات شمس و متون عرفانی با خدا گفتوگو میکند.
این شاعر و منتقد ادبی در رابطه با ویژگیهای زبانی شعر استاد شفیعی کدکنی بیان کرد: یکی از ویژگیهای زبان استاد شفیعی این است که هیچ واژهای را غیرشاعرانه نمیداند و برخلاف افرادی که از واژههای محدود استفاده میکنند، او بسیار راحت در شعر جدی خود از واژهای مانند پیاز هم صحبت میکند و اتفاقاً تصویر بسیار زیبایی هم با آن واژهها رقم میزند.
ساعی گفت: نکته دیگری که حائز اهمیت است که شفیعی به زبان کهن و شاعران مکتب خراسانی توجه ویژهای دارد و در شعر او، چه از لحاظ آوا و چه از لحاظ واژه جلوههایی از شعر کهن را میبینیم و در عین حال از زبان محاوره هم بهطور خیلی خوب استفاده کرده است و نکته دیگر نیز این است که در بحثهایی که بین دستورنویسان و زبانشناسان وجود دارد، شفیعی به زبانشناسان گرایش دارد و به دستور تجویزی تن نمیدهد.
انتهای پیام