حجتالاسلام حسین عزیزی، عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره اینکه چرا فلسفه و پیام عاشورا آن گونه که باید و شاید در جامعه نهادینه نشده است، اظهار کرد: تا 50 یا 60 سال پیش در ادبیات اجتماعی، مفهومی به نام فلسفه عاشورا نداشتیم، 50 یا 60 سال است که این بحث مطرح شده است و خلیل کوهکمرهای، دکتر شریعتی و شهید هاشمینژاد اولین کسانی بودند که این مباحث را مطرح کردند و دیگران آن را بسط دادند.
وی افزود: این بحثها در طول زمان گسترش پیدا میکند، ولی به نظر میرسد افکار عمومی با بحثهای اندیشهای خیلی مأنوس نیستند. چنین رویکردی درباره مراجعه به قرآن نیز صدق میکند، مثلاً بیشتر افراد جامعه به صوت قرآن و خواندن آن میپردازند تا اینکه بخواهند به مفاهیم و عمق آن توجه نشان دهند، زیرا زمانبر است. به هر حال توده مردم به بحثهای عمیق متفکرین رغبت نشان نمیدهند. به همین دلیل وقتی سخنرانی بخواهد درباره موضوعی سخنرانی کند، بسیاری از مردم جذب این سخنرانیها نمیشوند، توده مردم بیشتر دوست دارند در مجالس مناقب و روضه خوانده شود و عزاداری کنند. حتی اکثریت جوانان نیز چنین روحیه و خصلتی دارند. در واقع این مشکل باید از منظر روانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد که چرا بسیاری از توده مردم به بحثهای اندیشهای علاقهای ندارند.
عزیزی بیان کرد: در این زمینه نمیشود گفت چنین خصلتی را قدرتها اعمال کردهاند، زیر این مسائل به ذائقه خود مردم باز میگردد، همانطور که سرنوشت بازار را تا حدود زیادی ذائقه مردم تعیین میکند. مردم در مواجه با مسائل مختلف و حتی در تماشای فیلمها و برنامههای تلویزیون نگاه تحلیلی ندارند و بیشتر ذهنشان معطوف به جنبههای بصری و تصویرگریها است.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم از منظر اجتماعی به این مسائل بپردازیم باید به حدیث و یا روایتی اشاره کنم که میفرماید همانطور که هستید بر شما حکومت میشود. یعنی بدنه جامعه ساختار حاکمیت را مشخص میکند، اگر جامعهای فرهیخته و پخته بود، حاکمان آن جامعه هم فرهیخته و پخته میشوند. بنابراین رابطه متقابلی بین جامعه و حاکمان برقرار است. مرحوم مطهری میگفت که آیتالله بروجردی از مراجع بزرگ تقلید، هیئتهای قم را دعوت و به آنها توصیه میکنندکه در عزاداریها یک سری از رفتارهای نامتعارف را کنار بگذارند، آنها هم صراحتاً به آیتالله بروجردی میگویند ما در این چند روز مقلد شما نیستیم. این در حالی است که آیتالله بروجردی یک قدرت بود و شاه از او حساب میبرد، اما در آن مقطع برخی هیئتها از او حساب نمیبرند، این یعنی جامعه ساختار خاص خود را دارد.
عزیزی در توضیح عوامل قدرت در تبیین و نهادینه نشدن فرهنگ و معارف واقعه عاشورا بیان کرد: در زمان شاه اجازه تبیین معارف قرآن را نمیدادند، ولی در هر شرایطی این کار انجام شد، بنابراین در این زمینه قدرتها نقش زیادی نداشتند. پیام عاشورا به گوش خیلی از انسانها رسیده، و حتی در زمان امویه، نهضتهای رهایی بخش شکل گرفتند که تاکنون نیز ادامه دارند. این یعنی یک سری از افراد جامعه به این پیامها دست پیدا کردهاند. توده مردم به جاذبههای هنری، احساسی و عاطفی رویدادها توجه میکنند تا اینکه بخواهند عناصر تفکری و تعقلی آن موضوع توجه نشان دهند، زیرا چنین رویهای سخت و زمانبر است. در این زمینه حتی گروههای اجتماعی تمایلی به چنین رویکردی ندارند، مثلاً وقتی میخواهیم درباره قیام امام حسین(ع) صحبت کنیم، بلافاصله همین گروهها اعتراض میکنند که چرا دارید امام حسین(ع) را سیاسی میکنید و چرا روضه نمیخوانید.
وی در پایان اظهار کرد: پدیدههای تاریخی و دینی مورد خوانش و تفسیرهای متعددی قرار میگیرند. در روایاتی آمده که پیامبر(ص) فرمودند نباید قرآن را تفسیر به رای کرد، این یعنی نباید اندیشه و یا پدیدهای را مصادره به مطلوب کرد.
انتهای پیام