به گواهی تاریخ، استان چهارمحالوبختیاری از دوره زندیه تاکنون محل برگزاری تعزیه و نمایشهای آیینی ایام محرم و صفر بوده است و شاعران و هنرمندان فراوانی به ویژه در دوره قاجار در ساحتهای گوناگون تعزیه اعم از متون و اشعار و بازیگری و صحنهگردانی نام خود را در این عرصه ماندگار کردهاند. جایگاه تعزیه و قالب سنتی آن با وجود پیشرفتهای فناوری همچنان حفظ شده است و هر ساله در ایام محرم و صفر شاهد برگزاری این جلوه آیینی در جایجای استان هستیم که متأسفانه امسال به دلیل شرایط ناشی از شیوع کرونا این سنت دیرینه اجرا نشد.
ابوالقاسم نادری بنی، متولد سال ۱۳۳۵ در شهر بن، معروف به حسینیه چهارمحالوبختیاری مانند سایر ساکنان این شهر کودکی را با صدای تعزیه و طبل و سنج و نوای محزون «ای واویلا صد واویلا» صبح عاشورا سپری کرد و عشق به حسین(ع) در عمق وجودش جای گرفت. او به دلیل همین عشق و ارادت حسینی و توصیه استادش در حوزه علمیه، شهید مظلوم مرتضی مطهری، که خشت اول و زیربنای فکری و کاری را برای طلبه جوان بنا نهاد، دورههای نمایشی را در تهران گذراند و سپس کولهبار هنریاش را بست و راهی دورافتادهترین مناطق ایران از سیستان تا کردستان و از خراسان تا کرمان شد و به اجرای نمایشهای آیینی و تعزیه پرداخت.
ثمره حدود نیمقرن نویسندگی، کارگردانی و بازیگری در عرصه تعزیه و نمایشهای آیینی، نگارش و اجرای سه هزار و ۶۰۰ نمایش با موضوعات مختلف است و نکته جالب توجه اینکه درونمایه و موضوع حدود دو هزار نمایشنامه این پیشکسوت هنری برگرفته از قصهها و تمثیلات قرآنی و مضامین و مفاهیم آیات قرآن است. او در مراسم اختتامیه نوزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم، با انتخاب مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حکم رئیسجمهور وقت به پاس سابقه طولانی و درخشان، به عنوان فعال برگزیده در حوزه هنر در سال ۱۳۹۰ برگزیده شد.
حجتالاسلام نادری که مسئولیت ستاد تعزیه در ادارهکل اوقاف و امور خیریه استان تهران را نیز داشته کتابهای فراوانی را در حوزه ادبیات نمایشی و نمایشنامه به زیور طبع آراسته است. گفتوگوی ایکنا را با این محقق و نویسنده هنرهای نمایشی و پیشکسوت تعزیهخوانی با هم میخوانیم.
ایکنا - ماجرای ورودتان به عرصه تعزیهخوانی و نگارش نمایشنامههای آیینی چیست؟
در سال ۱۳۴۹ تحصیلات حوزوی را ابتدا در شهرکرد و سپس مشهد و کاشان آغاز کردم و در قم پی گرفتم. خاطرهای دارم از سالهای قبل از انقلاب که زیربنای کارم در آینده و زندگی شد، در مجلسی با حضور آیتالله شهید مطهری و شهید مظلوم دکتر بهشتی بودیم که در خصوص ویژگیهای یک مبلغ دینی گفتند و من شنیدم. بر این اساس آموختم که پیامرسان باید سه نکته را بداند؛ نخست آنکه چرا بگوید؟ دوم چه بگوید و سوم چگونه بگوید؟ پاسخ اولی و دومی را همه میدانیم، به خاطر خدا باید گفت و از قرآن و عترت بهره جست. دغدغه در چگونه گفتن است و همین دغدغه مرا همزمان به سوی سه ساحت هنر نمایشی، روانشناسی و علوم اسلامی کشاند. در روزگار حساس پیش از انقلاب با حمایت شهید بهشتی زمینههای آموزش هنری در تهران برایم فراهم شد و دورههای آموزشی کارگردانی، نمایشنامهنویسی، گریم، صحنهپردازی و ... را گذراندم.
ایکنا - از نخستین اجراهایتان بگویید.
پس از گذراندن دورههای آموزشی، نمایشهایی چون شهید اول، نماز باران مربوط به نماز استسقاء مرحوم آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، سحر حادثه، مربوط به بعثت پیامبر اسلام(ص)، ابلیس و عابد، حکمیت و میرزا نظام در حوزه علمیه قم را به روی صحنه بردم. بنا بر توصیه آن دو شهید بزرگوار بهدنبال کسب نان و مقام و شهرت در تهران نبودم؛ چرا که اصالت و تعهد هنری آن است که مانند «طبیب دوّار بطبّه» ابزار هنریات را در کولهبارت قرار دهی و در مناطق محروم دور از دسترس، از آن در راه تبلیغ دین بهره بجویی. لذا پس از جنگ تحمیلی، در مناطق و استانهای گوناگونی حضور داشتم و با گروه کوچکی که داشتیم بدون امکانات و جلوههای سمعی و بصری نمایش، بر روی زمینهای خاکی به اجرای تعزیه و نمایشهای آیینی برای افراد محروم میپرداختیم.
ایکنا - خاطراتی از آن دوران در ذهنتان ماندگار شده است؟
در یکی از اجراها در روستای دهوک از توابع سرباز سیستان و بلوچستان، از سوی گروه عبدالمالک ریگی به جرم جاسوسی دستگیر شدیم و سه روز در اسارت بودیم که خوشبختانه آزاد شدیم چون هنرمندان بیمرزی بودیم که فارغ از شهر و رنگ و افکار این یا آن گروه به کار هنری خود مشغول بودیم. همچنین در جریان اجراها در روستایی در نقطه صفر مرزی با پاکستان، حکم اعدام اعضای گروهمان از سوی وهابیون صادر شد که به مدد الهی و یاری اهلبیت(ع) نجات پیدا کردیم.
ایکنا - از افتخاراتتان بگویید.
افتخار بنده این است که عمر خود را در راه تبلیغ دین از مسیر هنرهای نمایشی سپری میکنم و تاکنون سه هزار و ۶۰۰ نمایش با درونمایه آیات قرآن کریم و روایات و احادیث و موضوعات دینی تهیه و اجرا کردهام. مهمترین مؤلفه در اجراها سادگی و بیپیرایگی و دوری از قید و بند جلوههای سمعی و بصری است. اگر کاری بخواهد با تمام جلوههای دیداری و شنیداری یک تئاتر مدرن روی صحنه برود به ۶ ماه تا دو سال وقت نیاز است، ضمن اینکه فراهم آوردن این ابزار و امکانات و فضا در مناطق محروم غیرممکن است؛ لذا با تأسی به پیامبران بزرگوار در کمال سادگی در پی تأثیر بر دل مخاطبان بودیم که خوشبختانه این توفیق تا امروز کسب شده است.
ایکنا - علاوه بر مناطق محروم، چه فضاهای دیگری را برای اجرای نمایشها انتخاب کردهاید؟
نمایشهای آیینی بنده با بازیگرانی از یک تا هفتاد نفر در مکانهای مختلفی نظیر دانشگاهها، مدارس، حوزههای علمیه، میادین و سالنهای شهرها و روستاهای کشور، ادارات، اردوگاههای دانشآموزی و ... اجرا شدهاند. همچنین، در دوران دفاع مقدس نمایشهای فراوانی در جبهه برای رزمندگان اجرا شد که به تصویر کشیدن جنگهای مهم صدر اسلام از جمله بدر، احد، صفین، نهروان و نیز روایت حماسه عاشورا، عصر ظهور و زندگی بسیاری از مردان تاریخساز اسلام از آن جمله است.
ایکنا - از تألیفات خود بگویید.
توفیقی حاصل شده است تا آثاری را در حوزه نمایش و نمایشنامهنویسی آیینی و مذهبی به رشته تحریر درآورم؛ از جمله تحقیقی درباره تعزیه انجام دادهام که حاصل آن در کتاب «تعزیه و هزار نکته» آمده و در دست چاپ است. «سقا»، «در آستان جانان»، «شیر در بند»، «قصههای نمایشی» و چند عنوان دیگر از آثار چاپشده بنده است. کتاب «در آستان جانان» شرحی بر زندگی حافظ شیرازی است که نمایش آن در تهران و بسیاری از شهرهای ایران اجرا و متن نمایشنامه در جشنوارهای در انگلستان برگزیده شد.
ایکنا - در خصوص نمایشنامههای قرآنیتان بیشتر توضیح دهید.
این نمایشنامهها با درونمایه آیات قرآن کریم و نیز به تصویر کشیدن قصهها و تمثیلات قرآنی و مضامین و مفاهیم آیات نورانی این کتاب آسمانی تالیف شده و بر روی صحنه به مخاطبان علاقهمند ارائه شدهاند. روند نگارش به این صورت است که پس از گزینش آیه شریفه قرآن کریم و خوانش تفاسیر و نکات آن، به سوژهیابی و پردازش موضوع و نگارش نمایشنامه میپردازم که حفظ مفهوم و امانتداری در پیام قرآن با نهایت وسواس رعایت میشود. انتخاب بازیگر و صحنهآرایی و کارپردازی و کارگردانی در مراحل بعدی کار قرار دارند.
ایکنا - جایگاه و نقش هنر را در انتقال مبانی قرآنی و روایی به مخاطبان چگونه میبینید؟
هر فردی که بخواهد حرفی بزند که از دل برآید و بر دل نشیند، به تعبیر مقام معظم رهبری باید سخن و کارش را با هنر عجین کند. هنر وسیلهای برای بیان فرهنگ است؛ لذا برای بیان و ارائه آموزهها باید از زبان هنر بهره گرفت.
از قصص قرآنی برمیآید که خداوند نیز در آموزش انسان از هنر بهره برده است. زمانی که قابیل برادرش هابیل را کشت نمیدانست که با جنازه برادر چه باید کند. در همان حال خداوند کلاغی را فرستاد که جنازه کلاغی دیگر را بر منقار داشت. آن کلاغ پیش روی قابیل نشست و مشغول کندن گودالی شد و کلاغ مرده را در آن قرار داد، قابیل صحنه را دید و دریافت که باید پیکر بیجان برادر را در زمین دفن کند. در اینجا ما با یک تئاتر تمامعیار و آموزنده سر و کار داریم که خداوند کارگردان آن، کلاغ بازیگر، طریقه دفن موضوع و قابیل تماشاگر است. به تاثیر شگرف هنر به عنوان عطیه الهی و بهویژه تئاتردرمانی معتقدم. مؤلفههای «السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤَادَ» توأمان در نمایش موجود است و با نمایش و دیدن میتوان به هزار توی دردها و گرههای روانی راه یافت.
ایکنا - به عنوان فردی که از کودکی تا امروز با هنر تعزیه عجین هستید، تعزیه را در چند جمله توصیف کنید.
تعزیه هنری است که از دل برآمده و بر جانها نشسته و رسانهای است که تمام جلوههای دیداری و شنیداری و تمام مصادیق عزاداری از جمله زنجیرزنی، سینهزنی، روضهخوانی و ... را در خود دارد و اگر تعزیه نبود پیام عاشورا به شکل امروزی به دست ما نمیرسید.
انتهای پیام