عملیاتی‌سازی تدریجی معارف قرآن مبتنی بر جامعه‌شناسی
کد خبر: 3931270
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۲
محمدمهدی جعفری در گفت‌وگو با ایکنا بیان کرد:

عملیاتی‌سازی تدریجی معارف قرآن مبتنی بر جامعه‌شناسی

محمدمهدی جعفری، مفسر و پژوهشگر قرآن و نهج‌البلاغه، معتقد است که برای مهجوریت‌زدایی از قرآن باید از روش‌‌های علمی مبتنی بر جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی بهره گرفت؛ یعنی در تفسیر قرآن و عملی کردن اصول و مبانی آن باید به روشی متعادل، که باعث هدایت مردم شود، روی آورد و برای مردم آگاهی‌بخشی کرد، نه اینکه براساس زبان زور عمل کرد.

مهجوریت قرآن

مهجوریت قرآن بیانگر به فراموشی سپردن روح و ماهیت درونی قرآن و توجه به جنبه‌های ظاهری و شکلی آن است یا به جای اینکه قرآن را به مثابه یک متن با کارکرد هدایتی برای همه عصرها و نسل‌ها بدانیم، آن را صرفاً به عنوان یک کتاب مقدس برای تبرک و جنبه‌های ظاهری مورد توجه قرار دهیم. خداوند در قرآن بیش از هر چیز درباره مهجور شدن قرآن هشدار داده است.

خبرنگار ایکنا اصفهان، درباره تعریف مهجوریت قرآن، علل و عوامل آن در طول تاریخ و راهکارهای مهجوریت‌زدایی از قرآن گفت‌وگویی با محمدمهدی جعفری، مفسر و پژوهشگر قرآن و نهج‌البلاغه، داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید: 

ایکنا ـ مفهوم مهجوریت قرآن به چه معناست؟

خداوند در آیه 30 سوره فرقان در مورد کافرانی که در قیامت حسرت می‎‌خورند که چرا راه رسول‌الله(ص) را در پیش نگرفتند و دیگری آنها را از راه درست منحرف کرد و از راهی که در دنیا در پیش گرفتند، پشیمان می‌شوند، می‌گوید: «وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً؛ پيامبر (در روز قيامت از روى شكايت) مى‌گويد: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند». مهجور به معنای ترک شده است و علامه طباطبایی(ره) در المیزان می‌گوید: در این آیه، منظور از رسول همان پیامبر اسلام است، به قرینه‌ای که می‌گوید هذَا الْقُرْآنَ. منظور از قوم نیز هم می‌تواند عرب آن روزگار باشد و هم امت رسول خدا بعد از ایشان که این کار را انجام داده‌اند. بنابراین منظور از مهجور ماندن قرآن، ترک کردن آن در عمل و آن را راهنمای عمل قرار ندادن است.

ایکنا ـ با توجه به اینکه طبق آیات قرآن، امت پیامبر(ص) بعد از ایشان قرآن را در عمل ترک می‌کنند، آیا این موضوع از قبل پیش‌بینی شده و در واقع خبری از عالم غیب است؟ آیا بدین معناست که ما هر چقدر هم تلاش کنیم، قرآن باز هم مهجور می‌ماند؟

اینکه ما هر چقدر هم تلاش کنیم، باز هم قرآن مهجور می‌ماند، یک عمل جبری نیست، بلکه به طبیعت انسان و شرایط زمان و مکان بستگی دارد که این‌طور می‌شود، ولی هم می‌تواند خبری از غیب باشد که خداوند به پیامبر(ص) داده است و هم می‌تواند از روی مردم‌شناسی باشد. در نهج‌البلاغه، حدیثی از قول امیرالمؤمنین(ع) آمده است، ولی سخن‌شناسان معتقدند که این حدیث از رسول خداست، هر چند شیخ صدوق از قول امیرالمؤمنین(ع) نقل کرده و ایشان نیز از قول پیامبر(ص)، بدون اینکه بگوید پیامبر(ص) گفته است. آن حدیث این است: «يأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ وَ مَسَاجِدُهُمْ يَوْمَئِذٍ عَامِرَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى...؛ روزگارى بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانى و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند. مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، امّا از هدایت ویران است». همچنین امیرالمؤمنین(ع) در آخرین وصیت خود به فرزندانش و از طریق آنها به همه انسان‌ها، می‌فرماید: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ...؛ خدا را خدا را در توجه به قرآن، مبادا دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی بگیرند».

یعنی شما مسلمانان قرآن را در اختیار دارید و به آن افتخار می‌کنید و شعار عمل به قرآن سر می‌دهید، ولی در واقع طبق آن عمل نمی‌کنید و دیگران که مسلمان هم نیستند، اصول و مبانی قرآن را گرفته‌اند، بدون اینکه بدانند این‌ها از قرآن است، یعنی رفتار انسانی با یکدیگر دارند و هدایت الهی را در زندگی و جامعه خود اعمال می‌کنند. در واقع مهجوریت قرآن از آغاز مطرح شده است و رسول خدا و امیرالمؤمنین(ع) آن را بیان کرده‌اند. بنابراین معلوم است که مسلمانان از همان ابتدا آن‌طور که باید و شاید به قرآن عمل نمی‌کردند و هر چه زمان پیش‌تر آمده، این کار زاویه وسیع‌تری پیدا کرده و از قرآن فاصله بیشتری گرفته شده است.

ایکنا ـ اشاره کردید که یکی از عوامل مهجوریت قرآن، طبیعت انسانی به لحاظ فراموش‌کاری و سهل‌انگاری است. علاوه بر این، چه عواملی باعث شده که قرآن در میان مسلمانان مهجور بماند؟

عوامل متعددند، ولی آنچه به نظر می‌رسد این است که وقتی مسلمانان از مسیر اصلی اسلام و قرآن منحرف شدند، به خصوص در زمان بنی‌امیه از معاویه به بعد، به گونه‌ای که امیرالمؤمنین(ع) از قول رسول خدا(ص) نقل می‌کند: «همان‌طور که من با قریش بر سر تنزیل قرآن جنگیدم، تو به دلیل تأویل قرآن با آنها می‌جنگی». وقتی رسول خدا(ص) اعلام کرد که از جانب خدا به رسالت مبعوث شده است، قریش این موضوع را نپذیرفتند و گفتند تو پیامبر نیستی و این قرآن از جانب خدا نازل نشده است. رسول خدا(ص) در برابر مخالفت آنها از دین دفاع کرد، هر چند ظاهراً به اسلام گرویدند، ولی در زمان امیرالمؤمنین(ع)، معاویه و برخی دیگر از بنی‌امیه و غیر آنها که در مقابل ایشان ایستادند، به ظاهر قرآن را قبول داشتند و خود را مسلمان می‌دانستند، ولی قرآن را تأویل می‌کردند، یعنی آن را به نفع خودشان برمی‌گرداندند. بنابراین امیرالمؤمنین(ع) به دلیل تأویل قرآن با آنها جنگید، یعنی نمی‌گفتند قرآن را قبول نداریم، از جمله در جنگ صفین که قرآن‌ها را بر سر نیزه کردند و از حکمیت قرآن سخن گفتند، ولی داورها نه تنها براساس اصول قرآن حکمیت نکردند، بلکه داوری‌شان دقیقاً برخلاف آن، اما به نام قرآن بود. بنابراین وقتی مسلمانان از مسیر قرآن منحرف شدند به تعالیم دیگری رو آوردند.

امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 137 نهج‌البلاغه در وصف مهدی موعود می‌فرماید: «خواسته‌های شخصی را به رهنمود قرآن باز می‌گرداند، در آن هنگام که رهنمود را به خواسته بازگردانده‌اند و نگرش فرد را به راه قرآن بازمی‌گرداند، در هنگامی که قرآن را به نگرش فردی بازگردانده‌اند». یعنی کسانی که ادعای راهنمایی و رهبری و تفسیر قرآن دارند، رأی و نگرش و خواسته‌های شخصی خود را اساس قرار داده‌اند و وقتی به قرآن مراجعه کرده‌اند، آن را به خواسته‌های شخصی خودشان برگردانده و اظهار کرده‌اند که قرآن نیز خواسته ما را تأیید می‌کند. به جای اینکه ببینند قرآن چه گفته است و به آن عمل کنند، هر چند برخلاف نگرش آنها باشد، رهنمود قرآن را به آنچه خود می‌خواهند، برمی‌گردانند و همین عامل باعث مهجور ماندن قرآن می‌شود. این مهدی موعود است که وقتی می‌آید، کار را برعکس می‌کند، یعنی هواها و خواسته‌ها را به هدایت قرآن برمی‌گرداند. در واقع مهم‌ترین عامل مهجوریت قرآن، نگرش‌ها و آرای شخصی است که آنها را اصل می‌دانند و قرآن را تابع آنها قرار می‌دهند.

ایکنا ـ یعنی یکی از عوامل مهجوریت قرآن، تأویل این کتاب آسمانی بوده که از صدر اسلام شروع شده و تا زمان حاضر نیز ادامه دارد.

افرادی که درون‌شان بیمار است، یعنی خواسته دیگری دارند، به قرآن مراجعه می‌کنند و آن را به صورتی که خودشان می‌خواهند، تأویل می‌کنند، آیات قرآن را به خواسته‌های شخصی خود برگردانده و از شبهه‌ها استفاده می‌کنند، در صورتی که باید به محکمات قرآن توجه کنند. امروز نیز همین‌طور است، مثلاً رباخواری را به نام اقتصاد اسلامی مطرح می‌کنند، کلاه شرعی بر سر آن قرار داده و اسمش را مضاربه یا معاملات شرعی می‌گذارند. این همان ترک کردن و مهجور ماندن قرآن و حاکم کردن آرا و نظرات شخصی بر قرآن و اجتماع اسلامی است.

ایکنا ـ علاوه بر این عوامل تاریخی، امروز چه عواملی باعث مهجوریت قرآن شده است؟

امروز نیز همان مسائل تاریخی به صورت و ظاهر دیگری مطرح است. به‌ هر حال طبیعت انسان تغییر پیدا نکرده و انسان همیشه به دنبال منافع زودگذر خود است. امروز نیز همان مسائل غیر اسلامی و غیر قرآنی به نام اسلام و قرآن به مردم عرضه می‌شود. در واقع فقط الفاظ و اصطلاحات تغییر پیدا کرده است. مثلاً رباخواری را در قدیم به عنوان خرید و فروش توجیه می‌کردند، ولی امروز به آن بانکداری اسلامی می‌گویند. در واقع امروز به بهانه عقب نماندن از تمدن و فرهنگ جدید، کارهایی انجام می‌شود که نتیجه‌اش، دین‌گریزی و حتی دین‌ستیزی است. امروز در کشورهای غیر اسلامی مثل ژاپن نه تنها سودی از وام‌گیرنده گرفته نمی‌شود، بلکه امتیازاتی هم به او می‌دهند و یا در کشورهای اروپایی نهایت سود بانکی دو درصد است، ولی در جامعه ما به نام بانکداری اسلامی، 30 درصد سود اخذ می‌شود. بنابراین برخی می‌گویند اگر بانکداری اسلامی این است، پس ما این را نمی‌خواهیم. در زمینه مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد.

اکنون به برخی جنبه‌ها از جمله حفظ قرآن، نوشتن قرآن، تذهیب قرآن، برگزاری مجالس قرآنی نظیر کلاس صوت و ... توجه می‌شود، ولی در عمل، قرآن را راهنمای زندگی قرار نمی‌دهیم و این به مهجوریت قرآن دامن می‌زند.

ایکنا ـ با تکیه بر چه راهکارهایی می‌توان قرآن را از مهجوریت خارج کرد؟

قرآن اصول و مبانی متعددی دارد و این اصول و مبانی تغییرناپذیر است، زیرا این کتاب تا ابد معجزه جاویدان رسول خدا(ص) است. منظور از بازگشت به قرآن، بازگشت به اصول و مبانی قرآن است، نه اینکه به کارهای عملی که مثلاً در زمان رسول خدا انجام می‌‌شده بازگشت پیدا کنیم. در قرآن گفته شده زکات بپردازیم، ولی مشخص نکرده درباره چه چیزهایی زکات بدهیم. حضرت محمد(ص) در زمان خودشان 9 چیز را مشخص کردند که باید زکات به آن‌ها تعلق گیرد. سال‌ها بعد از امام علی(ع) سؤال می‌کنند، اسب نیز زکات دارد، حضرت می‌گویند بله دارد. سؤال می‌کنند رسول خدا(ص) چنین چیزی نگفتند، امام(ع) می‌گویند چون در زمان رسول خدا(ص) اسب نداشتیم، ولی اکنون اسب زیاد داریم و باید زکات آن را بپردازیم. از امام صادق(ع) نیز سؤال می‌کنند که برنج زکات دارد؟ حضرت می‌فرمایند: بله دارد. می‌گویند رسول خدا(ص) چنین حرفی نزدند، امام(ع) پاسخ می‌دهند چون در زمان ایشان، زمین‌های کشت برنج نداشتیم.

مردم از امام صادق(ع) می‌خواهند معیاری به ایشان بدهد که در پرداخت زکات از آن بهره گرفته شود. حضرت می‌گویند دو چیز معیار پرداخت زکات است؛ نمو و گردش. یعنی اگر چیزی به صورت پیوسته نمو داشته باشد، رشد کند و بیشتر شود و دوم هم اینکه در جامعه گردش داشته باشد، یعنی مورد خرید و فروش قرار بگیرد. بنابراین ما باید از اصول و مبانی قرآن استفاده کنیم و مصادیق خاصی را که در مقاطع مختلف تغییر می‌کند، به عهده علم و تجربه بشر بگذاریم. مثلاً قرآن می‌فرماید عدالت به خرج دهید؛ عدالت در اقتصاد، سیاست، رفتارهای فردی و اجتماعی، اما اینکه این اصل را چگونه در زمان امروز به کار ببریم، باید مبتنی بر اقتضائات زمان و مکان باشد.

قرآن را باید راهنمای عمل خود قرار دهیم، آن هم نه اینکه به دوران پیامبر و امامان معصوم(ع) بازگردیم. ائمه معصومین(ع) نیز قرآن را راهنمای عمل خود قرار دادند. امروز نیز ما باید از اصول و مبانی قرآن بهره بگیریم، اما در موارد خاص و جزئی در عرصه فرهنگ، سیاست، اجتماع و اقتصاد، از علم و تجربه بشری استفاده کنیم.

ایکنا ـ یعنی معتقدید اگر اصول و مبانی قرآن را راهنمای عمل خود قرار دهیم و مصادیق آن را براساس شرایط زمان و مکان مشخص کنیم، این امر راهکاری برای خروج قرآن از مهجوریت است؟

بله همین‌طور است. یعنی باید از اصول و مبانی قرآن استفاده و در مصادیق آن به علم و تجربه بشری رجوع کنیم. در چنین شرایطی قرآن از مهجوریت خارج می‌شود.

ایکنا ـ در این زمینه چه موانعی وجود دارد؟

در این زمینه برخی که مصالح و منافعی دارند، مانع می‌شوند، مثلاً امروز برخی به نام بانکداری اسلامی، اعمالی خلاف قرآن انجام می‌دهند، به‌گونه‌ای که دست همه رباخواران را از پشت بسته‌اند و قطعاً در چنین شرایطی، همین افراد می‌گویند می‌خواهید اسلام را منحرف کنید. برای پذیرش این مسئله ابتدا باید فرهنگ جامعه ارتقا پیدا کند، دوم اینکه نیروی علمی و با اراده قوی برای اجرای آن وجود داشته باشد. چنین اتفاقی باید به صورت تدریجی رقم بخورد.

ایکنا ـ در بحث مهجوریت‌زدایی از قرآن باید چه نوع خوانش و رویکردهایی در پیش گرفته شود که گاه در ورطه افراط و تفریط یا خوانش‌های ظاهرگرایانه از متن قرآن نیفتیم و به جای آن جنبه هدایتی قرآن برجسته شود؟

در این زمینه باید از روش‌‌های علمی مبتنی بر جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی بهره گرفت. یعنی در تفسیر قرآن و عملی کردن اصول و مبانی آن باید به روشی متعادل که باعث هدایت مردم شود، روی آورد و برای مردم آگاهی‌بخشی کرد، نه اینکه براساس زبان زور عمل کرد. یعنی باید از روش‌های علمی استفاده و همزمان آن اصول را به صورت متعادل اجرایی کرد.

انتهای پیام
captcha