به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجتالاسلام محسن الویری، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، شامگاه گذشته 12 تیرماه در نشستی مجازی با موضوع «مسئلهشناسی پژوهشهای تمدن نوین اسلامی»، اظهار کرد: در ابتدا باید به دو نکته اشاره کنم: نکته اول، توجه واقعبینانه به وظایف و اختیارات سازمان «سمت» است، اینکه وظیفه اصلی این سازمان تدوین کتب درسی برای علوم انسانی است و در پژوهشگاههایی که تاسیس کرده باید پژوهشهایی صورت گیرد که بتواند پشتوانهای برای رشتههای علوم انسانی در دانشگاهها باشد.
وی بیان کرد: بنابراین ما باید به قلمرو وظایف و ماموریت سازمان «سمت» توجه داشته باشیم و پیشنهادی که برای سمت ارائه میشود در همین چارچوب باشد. در حقیقت شاید در راهبری اصلی بحثهای تمدن نوین اسلامی سازمان «سمت» بهعنوان یکی از ارکان مؤثر در ستاد سیاستگذاری حضور فعال و مؤثری داشته باشد، اما منحصرا نمیتوان از سازمان «سمت» چنین انتظاری داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) بیان کرد: نکته دوم این است که با پذیرش این واقعیت هرچند تلخ، این مسئله وجود دارد که میان نخبگان دانشگاهی با مسائل مختلف جامعه از جمله بحثهای تمدن نوین اسلامی، فاصله نگرانکنندهای وجود دارد. این در حالی است که بحثهای تمدن نوین اسلامی بهصورت مشخص یا در حوزه دنبال شده و یا اگر هم در دانشگاه به آن پرداخته شده، دانشگاههایی بودهاند که گرایشهای نزدیک به حوزه داشتهاند.
الویری بیان کرد: به نظر من تمدن نوین اسلامی در سطح امت اسلامی جز با مشارکت ملتها حاصل نخواهد شد و در سطح ملی هم در یک سیاستنامه در کشور ما جز با همگرایی جریانهای فکری اثرگذار، حاصل نمیشود. بنابراین مسئله فاصله نخبگانی جامعه ما با این موضوع نکته کماهمیتی نیست و چنین حرکتی بدون مشارکت نخبگان قطعا محکوم به شکست است.
وی یادآور شد: در اینجا باز هم سازمان «سمت» نقش بسزایی دارد و با توجه به پیشینهای که دارد و ریلگذاری که داشته است، ماموریت ذاتی این سازمان اجازه را به او میدهد که به موضوع تمدن بپردازد. از اینرو پیشنهاد من مسئله اشراف رویکرد تمدنی به متون درسی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) تصریح کرد: همواره به دلیل موقعیتی که سازمان «سمت» در حوزه کتب درسی علوم انسانی در اختیار دارد، اگر یک حرکت سنجیده را طراحی کند، میتواند از این طریق فضای گفتوگو میان باورمندان به تمدن نوین اسلامی و غیرباورمندان را ایجاد کند.
حجتالاسلام محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفیالعالمیة، در ادامه این نشست اظهار کرد: با توجه به اینکه هویت سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی و یا سازمان «سمت» یک هویت علمی و پژوهشی است و با توجه به اینکه یک پروژه را در نظام جمهوری اسلامی پذیرفته، قطعاً رهیافت این نهاد بزرگ و کلان پروژه، یک رهیافت تمدنی خواهد بود.
وی بیان کرد: حداقل در حوزه دانش تمدنی و یا دانش دینی تمدن محور که دارای رهیافت تمدنی است، تفکیک بسیاری میان علوم انسانی اسلامی و دانشهای حوزوی وجود ندارد که البته یک تفاوت اولیهای بین این دو وجود دارد، اما علوم انسانی اسلامی در حقیقت چهره و هویت و یا پدیدههای دانشی توسعه یافته دانش دین هستند که در روزگار تمدناندیشی اقتضای حرکت کردن دانشهای دین به سمت این دانشهای دینی است و حوزههای علمیه نیز به نوعی بر روی دانش دین تمرکز داشتهاند.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفیالعالمیة بیان کرد: اولین مسئله که به نوعی نظری و مفهومی است و باید به آن اشاره داشت این است که در حقیقت مسئلههای ما از مباحث بنیادین مفهومی نسبت به تمدن، متأخر هستند.
میرزایی تصریح کرد: این تعریفها و هویتسازیهای ما از تمدن است که راه را بر مسائل باز میکنند. در همین خصوص نیز من مسئله امامت را برای تمدنسازی مسلمانان غنیتر و مهمتر از مسئله تمدن میدانم، زیرا مسئله امتپژوهی یک مقوله طبیعی است که در قرآن نیز به آن اشاره شده و به نوعی این مفهوم با رویکرد تاریخی و ناظر بر مسئلههای عینی تصورات جامعه اسلامی مطرح شده است.
وی تأکید کرد: بنابراین اگر در این چند قرنی که انسانها بر روی تمدن تمرکز داشتند بر روی بحث امتپژوهی تمرکز میکردند، شاهد نتایج گسترده تری بودیم، اما این در حالی است که متأسفانه تمدنپژوهی ما از ریل فرهنگ و مناسبات انسانی تا حد زیادی خارج شده، اما در این میان باید گفت که مقوله امت یک مقوله کاملاً انسانبنیان، اجتماعی و اخلاقمحور است.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفیالعالمیة مسئله نسبت تمدن با دانش دین را از جمله مسائل حساسی دانست و افزود: همواره تمدن یک حقیقت متکثر، متنوع و منعطف و یک مقوله فرا قومیتی، فراملی، فرامذهبی و فرانژادی است. این مسئله اقتضایی دارد که اگر به طور طبیعی دانشی که این تمدن را تغذیه ایدئولوژیک میکند، این رویکردها و رهیافتها را نداشته باشد ما در این صورت دیگر نمیتوانیم از تمدن نوین اسلامی سخن بگوییم.
میرزایی اظهار کرد: مسئله هویت تمدنی نیز یکی دیگر از مقولات مهمی است که بدون بنیادسازیهای کلامی برای تمدن ممکن نیست. بنابراین تمدنها همواره باید مبدأ و معاد روشنی داشته باشند.
انتهای پیام