تحقق ایده دولت جهانی از نگاه علامه جعفری
کد خبر: 4027799
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۴
مرور کتب مهدوی /۳

تحقق ایده دولت جهانی از نگاه علامه جعفری

علامه جعفری درباره تحقق ایده دولت جهانی با ظهور حضرت مهدی(عج)، به طرح‌هایی که برای وحدت ملل مطرح شده اشاره می‌کند و بعد از نقد آنها می‌نویسد: هر یک از اتحاد‌هایی که در انسان‌ها وجود دارد تا زمانی که به اعماق روح آنان مربوط نباشد، رویدادهایی هستند که با شرایط عارضی به وجود می‌آیند و با عوامل دیگر از بین می‌روند.

علامه جعفریکتاب مهدوی که در سه‌شنبه این هفته مرور می‌کنیم، کتاب «امید و انتظار» از علامه محمدتقی جعفری است. این کتاب با عنوان فرعی «حکومت الهی در مهدی(عج) در روی زمین» در 102 صفحه، توسط انتشارات ارمغان طوبی نشر یافته است. به نظر می‌آید آنچه در این کتاب آمده مجموعه سخنرانی‌های علامه جعفری در موضوع امید و انتظار باشد که علی جعفری و کریم فیضی، گردآوری، تدوین و تنظیم آن را انجام داده‌اند.

علامه جعفری در مقدمه خود بر کتاب «امید و انتظار» درباره ویژگی‌های دوره ظهور صحبت می‌کنند و دگرگونی‌هایی که در این دوره با ظهور انسان کامل در طرز فکر و زیست انسان به وجود می‌آید به اختصار بیان می‌کنند.

به گفته ایشان در دوره ظهور چند اتفاق می‌افتد: استعدادهای انسانی فعلیت پیدا می‌کنند. انسان تعریف حقیقی و علوم انسانی مشکل واقعی خودشان را پیدا می‌کنند. آن انسان کامل و ولی اعظم الهی، هوی و هوس و تمایلات حیوانی را که ملاک و محور رشد و کمال قرار گرفته بود مغلوب هدایت و انسانیت می‌کند. سپس، به این موضوع (افرادی که هدایت را مغلوب هوی می‌کنند) می‌پردازد و ویژگی‌های این طرز فکر را بر می‌شمارد که در آن افراد، دیگران را وسیله تلقی می‌کنند و مانند آفت‌های نابودکننده درخت تنومند جوامع انسانی هستند.

نکته مهمی که علامه در اینجا به آن اشاره می‌کند این است که: «اگر این افراد تنها به دور خود می پیچیدند و کاری به زندگی دیگر افراد نداشتند ما هم گفتیم بگذارید در دوزخ هوا و شیطنت خود تباه بشوند، اما ضرر این ضد انسان‌ها و این دشمنان انسانیت خیلی تلخ‌تر و نابود کننده‌تر از این است که حتی یک لحظه حیات آنها قابل پذیرش باشد.» نکته علامه این است: «همه این نابکاری‌های نابخردانه که تباه کننده‌ترین عامل فرهنگ متعالی انسانی است یک طرف و قابل پذیرش ساختن آنها برای انسان‌ها به عنوان پدیده‌های زندگی آزادانه از طرف دیگر، تیر خلاصی است که صدای شلیک آن را همه خردمندان شنیده‌اند».

قابل پذیرش ساختن زندگی بر اساس هوا به اعتقاد علامه جعفری، یک تیر خلاص به جوامع انسانی است.

در ادامه علامه درباره انسان کامل و اینکه ایشان هوی و هوس را مغلوب هدایت می‌کنند، نکات و ویژگی‌های این تفکر را بیان می‌کنند که این انسان کامل است که ماهیت هوا و هوس و مختصات و همچنین ماهیت هدایت و صفات آن را برای همه انسان‌ها روشن می‌کند و روش‌های تقویت اراده را به مردم تعلیم می‌دهد تا جایی که مردم حیات خود را در هدایت و مرگ خود را در هوا و هوس ببینند.

در ادامه همین بحث علامه جعفری می‌نویسد:

«به صورت کلی هدایت در آن روز چنان تفسیر خواهد شد که هیچ‌کس نتواند مفهوم و مختصات آن را به دلخواه خود به این سو و آن سو کشیده آنها را در خدمت هوا و هوس‌های خود قرار بدهد».

در صفحه 20 کتاب، علامه می‌نویسد: «در آن روزهای الهی چهره نورانی آن انسان کامل، قیافه حقیقی قرآن را روشن خواهد ساخت و نظریات پیش‌ساخته که بر مبنای آلودگی‌های مغزی و تمایلات درون شکل گرفته‌اند، توانایی رویارویی با آن قیافه نورانی قرآن را از دست خواهند داد. ... مردم در این دوره به انس و الفت حقیقی با قرآن نائل می‌شوند».

بنابراین، در این مقدمه علامه جعفری مهمترین خصوصیت دوره ظهور امام عصر(عج) را این می‌داند که امام هدایت را بر هوا و هوس غالب می‌کنند و هواهای نفسانی و جامعه بشری فرصتی برای زندگی کردن زیر سایه عدالت و انسانیت پیدا می‌کنند و زیباترین دوره زندگانی بشر رقم می‌خورد. بنابراین می‌توانیم بگوییم مهمترین مانع و مسئله انسان در دوره غیبت، ملاک و محور قرار گرفتن هواهای نفسانی برای رشد و کمال است و در گام بعدی قابل پذیرش ساختن این‌ها برای نوع انسانی به عنوان پدیده‌های زندگی آزادانه. امام عصر(عج) بزرگ‌ترین قدمی که بر می‌دارند، مغلوب کردن این موضوع است.

در مقاله قطعی بودن ظهور، مبحث بسیار کوتاهی را طرح می‌کنند که با عبارتی از خطبه ۱۸۲ نهج‌البلاغه آغاز می‌شود و علامه جعفری درباره اینکه منظور از شخص مورد نظر در خطبه امیرالمؤمنین کیست، بحث را ادامه می‌دهد. او می‌گوید برخی معتقدند که منظور از این شخص حضرت قائم(عج) و شارح معتزلی ابن ابی‌الحدید هم این نظریه را نقل کرده است. در ادامه علامه به فوق تواتر بودن روایات مربوط به وجود حضرت مهدی(عج) و بقای عمر شریفشان در این مدت طولانی(در نقد مطلب ابن ابی‌الحدید که می‌گوید مهدی موعود متولد نشده است) اشاره می‌کند و کتاب آیت‌الله صافی‌ گلپایگانی را به نام «منتخب الاثر» به عنوان یکی از جامع‌ترین کتاب‌هایی که در این زمینه دیده است، معرفی می‌کند.

ستارگان هدایت در اقیانوس هستی

علامه جعفری در گفتار «خاندان عصمت؛ ستارگان هدایت در اقیانوس هستی»، سخن خود را با عبارتی از حضرت علی(ع) شروع می‌کند. در پرانتز این نکته را باید یادآوری کرد که علامه جعفری بر اساس عبارات نهج‌البلاغه موضوع مهدویت را طرح کردند به عبارتی می‌توان گفت مقدمه ایشان برای طرح موضوع مهدویت به جایگاه راهنمایان الهی؛ انبیا و ائمه معصومین است و در همان ابتدا به یک مانع بزرگ در تمسک به این راهنمایان می پردازند و آن محدود شدن انسان به خود حیوانی است.

ایشان متذکر می‌شوند که گرچه مقداری اصول کلی فطری در مغز همه انسان‌ها وجود دارد، اما نظرها و تنوع حالات ذهنی و شرایط در کارهای متفاوت در خود انسان به اندازه‌ای مختلف است که بدون راهنمایان الهی جز ابهام و تاریکی در افق زندگی انسان چیزی دیده نمی‌شود.

ایشان معتقد است که بیشتر انسانها نه در قلمرو «آن چنان که هست» و نه در قلمرو «آنچنان که باید» نیازی به راهنمایی راهنمایان الهی در خود احساس نمی‌کنند، چراکه این انسان‌ها اصلاً افقی در زندگی خود ندارند تا ببینند این افق روشن است یا تاریک. به عبارتی احساس تشنگی نمی‌کنند تا به دنبال آب بروند.

در صفحه ۳۵ علامه نکته‌های مهمی را در این فصل بیان می‌کنند. ایشان می‌گویند این بینوایی اختیاری که از کور کردن و فلج ساختن خویشتن ناشی می‌شود آنها را تا سرحد زندگی حیوانی تنزل می‌دهد و در این نوع زندگی این نتیجه منطقی فطری حاصل نمی‌شود که پیامبران کیستند؟ چه می‌گویند؟ ائمه کیستند؟ چه می‌گویند؟

خلاصه همانطور که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند ائمه مانند ستارگان آسمان هستند: «ألاَ إنّ مَثَلَ آلِ محمّدٍ صلى الله عليه و آله كمَثَلِ نُجومِ السَّماءِ ...» ولی برای کسانی که بدانند وجود آنها مانند کشتی بسیار عظیم و پر محتوا رو به مقصدی بسیار با اهمیت در حرکت است، برای کسانی که واقعاً بدانند برای زندگی آدمی، روشنایی‌ها و تاریکی‌هایی وجود دارد و اگر در آن تاریکی‌ها به عقل و درک ناچیز خود مغرور شوند و از راهنمای واقعی پیروی نکند، روشنایی‌های زندگیشان نیز به تاریکی مبدل می‌شود.

بشر به کجا می‌رود

علامه در این مقاله بیان می‌کنند این سؤال که بشر به کجا می‌رود و در انتظار چیست از آغاز برای همه صاحب‌نظران اقوام و ملل مطرح بوده است، اما سه انگیزه برای طراحی این سؤال وجود دارد:

1. عدم رضایت به وضع موجود که معمولاً دامن‌گیر اغلب مردم می‌شود و از مشاهده پایمال شدن حقوق انسان‌ها ناشی می‌شود. این نارضایتی چون بر احساس‌های ناگوار مبتنی است که در آن انسان، فرداهایی را می‌خواهد تا از ناملایمات رها شود، بدون اینکه فردای واقعی که بشر در آن نجات پیدا خواهد کرد را بشناسد. به عبارت ساده‌تر این اشخاص رهایی از وضع دردآور زمان خود را می‌خواهند بدون اینکه از آن فردا خبری داشته باشند. اینها قربانیان تخیلات بی‌اساس خود هستند.

2. انگیزه دوم را علامه عدم‌ رضایت تکاملی معرفی می‌کنند و می‌گویند خیلی از کمال‌یافتگان بشری در هر زمانی که زندگی می‌کنند، در هر موقعیتی از فرهنگ و تمدن بشری که قرار بگیرند، موقعیت بالاتر را می‌جویند و هرگز به وضع موجود قناعت نمی‌کنند. اساسی‌ترین عامل گریز از وضع موجود، احساسی است که از لزوم گسترش من یا ذات در همه جای جهان ریشه می‌گیرد.

3. انگیزه سوم، عدم‌ رضایت مقدس نام دارد که توضیح آن این‌طور است: انسان، استعدادها و سرمایه‌های فراوان و خیره‌کننده‌ای دارد. هیچ موقعیتی نمی‌تواند او را اشباع کند. این عدم رضایت بی‌اساس نیست، بلکه ریشه آن را باید از جنبه گرایش جدی او به ماورای طبیعت که جزء ذات ناب و فطرت سلیم اوست جستجو کرد، نه از سطوح و ابعاد طبیعی محض من. زیرا «من» با سطوح و ابعاد خود، تلقین‌پذیر و قابل انحراف به خودخواهی تباه‌کننده است. جامعه انسانی با جنبه گرایش به ماورای طبیعت است که با عامل عدم رضایت مقدس در انتظار روزهای الهی به سر می‌برد.

دو عامل نابودکننده این امید

علامه در صفحه ۴۴ درباره امید صحبت می‌کنند و آن را یک پدیده بسیار با عظمت روانی معرفی می‌کنند که به گفته جامعه‌شناسان و کسانی که به صورت جدی به علوم انسانی سروکار دارند، بشر با امید به یک حقیقت برتر زندگی می‌کند. به اعتقاد علامه جعفری شعله این امید که در درون وجود دارد به سبب دو عامل خاموش می‌شود:

1. وسایل تخدیر(که هر اندازه انسان‌ها به پیشرفت می‌رسند این وسایل گسترده‌تر می‌شوند).

2. رنگ‌آمیزی مواد و موضوعات زندگی دنیوی با مطلق بودن و بی‌نهایت بودن مانند امتیازات مادی: علم، آزادی، محبوبیت، مقام و امثال این امور در صورتی که با نظر به ماهیت و مختصات آنها به این نتیجه می‌رسیم که هیچ‌یک از این مسائل نمی‌تواند جای حقیقت فراتر و برتر از انسان و طبیعت را که مورد امید عالی ما است بگیرد، زیرا هر یک از آنها علاوه بر آنکه محدود و نسبی هستند، بُعدی از ابعاد انسان را اشباع می‌کنند.

علامه جعفری در مقاله «امید و انتظار» در صفحه ۴۷ چند موضوع را طرح می‌کنند:

محاسبه جریان تدریجی واقعیات

علامه در این بخش درباره فاصله زمانی میان ما و هدفی که می‌خواهیم به آن برسیم صحبت می‌کنند و معتقدند که مردم به حسب گنجایش روحیِ گوناگونی که دارند در خصوص انتظار مختلف هستند؛ برخی ضعیف هستند و همواره می‌خواهند هدف‌های زندگی آنان بدون فاصله در مقابل دیدگانشان بروید، اما جریان قانون زندگی و مشیت خداوند چنین است که باید برای به دست آمدن هدف، حوادثی کم و بیش به تدریج سر شود.

گروهی هم هستند که تا حدودی با وضع جریانات طبیعی آشنایی دارند و می‌دانند که هر میوه‌ای در هر فصلی روی شاخه درخت پیدا نمی‌شود و آیا در دنیا سخنی باطل‌تر از این به گوش شما رسیده است که همواره باید فضای زمین روشن باشد و هرگز شب فضای زمین را فرا نگیرد؟ با اینکه حرکات قانونی اجزای منظومه شمسی، تاریکی شب را ضروری می‌سازد و ما در دوران غیبت در شب تاریک، روزگار خود را سپری می‌کنیم و نه تنها باید ضرورت‌های زندگی در شب را فراموش نکنیم، بلکه باید همه شئون زندگی خودمان را در این شب که بامداد ظهور خورشید حقیقت است، با دقت و تلاش بیشتر مراعات کنیم نه اینکه بنشینیم و بگوییم وقتی روز فرا رسید به تکاپو می‌افتیم.

تفکیک امید از خیالات

مهمترین تفاوتی که میان خیالات و امید وجود دارد این است که خیالات عبارت است از جریان شکل‌های مخلوط‌شده از واقع و ساختگی در صفحه ذهن انسان.  

علامه می‌گوید هر امیدی ناظر به آینده و یک هدف است. اگر می‌خواهیم ارزش یک امید را بدانیم باید هدفی که باعث تولید آن شده را ارزیابی کنیم. امید بستن به هدف‌ها و مقصدهای عالی انسانی و الهی، عظمت بشر را در تاریخ اثبات کرده است.

شخص امیدوار در قلمرو هدف

درست است که رسیدن به یک هدف احتیاج به گذشت زمان و سپری شدن رویدادهای زیاد دارد، اما اینطور نیست که وقتی شخصی امید به وصول یک هدف دارد، در امتداد این امید، حالت خلأ روحی را سپری کند(صفحه 52). بلکه گویی در قلمرو هدف گام برمی‌دارد. پس دوران امید رسیدن، دوران خلأ نیست. برای مثال اگر شما بدانید معشوق شما حقیقتاً در زمان آینده به شما خواهد رسید از زمان تصور آن وصال، روح شما شکفتگی خود را آغاز می‌کند.(صفحه 54).

علامه در مثال دیگری می‌نویسد: «ملاقات پیشگاه خداوندی پس از مرگ» به عنوان هدف نهایی به وسیله تمام پیامبران و متفکران الهی برای تمام بشریت عرضه شده است ولی مردم دراین باره دو گروهند:

گروه اول: مردم معمولی: چون این ملاقات راهی بس دور و دراز دارد از این رو در گفتار و کردار آنها اثر و نقشی از این ملاقات دیده نمی‌شود.

گروه دوم: مردمان الهی: چون ایمان و یقین آنها در عالی‌ترین حد خود است، تمام لحظات زندگی آنها در پیشگاه الهی سپری می‌شود.

علامه در فصل بایستگی‌های امید و انتظار، یک مثال عالی و جالب توجه می‌زنند:

«باغبان با دیدن هسته گل و آب و خاک مناسب، گل شکوفا شده را می‌بیند. با کاشتن آن هسته در زیر خاک، طراوت و زیبایی گل، باغبان را شادمان می‌سازد و به هنگام راه رفتن، زیر پای خود را می‌بیند تا مبادا آن هسته در دل خاک رفته را پایمال کند. آیا دیده‌اید باغبانی پس از آنکه نهالی را در زمین کاشت، در زیر آن آتش برافروزد و ادعا کند: من درخت میوه‌دار را نمی‌سوزانم؟ مگر درخت میوه‌دار غیر از همین نهال است که چند صباحی نیازمند طلوع آفتاب و تغذیه از مواد زمین و آب است؟

اگر می‌خواهی با رهبر الهی خود باشی، به همین مزرعه و گلشن روی زمین نظاره کن. این جاست جایگاه شکفتن آن دسته گل ابدیت. هواپرستی تو، ستمکاری تو بر دیگران، بی‌اعتنایی‌ات به دستورات الهی، پایمال کردن این مزرعه است که دسته گل خندان تو از همان جا سر بر خواهد زد».

علامه در صفحه 59 در بخش پایانی این گفتار می‌نویسد: «واقعیت‌های جاری نشان می‌دهد که هر جامعه‌ای برای آینده نسل، نژاد و اقلیم خود تلاش می‌کند اما برای چه؟ برای به دست آوردن نیرومندترین وسایل نفع و لذت و سلطه‌گری، نه برای تکامل نسل و نژاد از نظر اصول والای انسانی. به اعتقاد علامه لذت‌جویی و خودکامگی به از خودبیگانگی از خود و دیگران منتهی می‌شود(یعنی از خودبیگانگی یعنی انکار خود و زیستن با خود مجازی به جای خود حقیقی. به عبارت دیگر، شستشو شدن «خود» یا «من حقیقی» انسان و زندگی کردن با «خود» یا «من» ساخته شده به وسیله اربابان زر و زور).»

منابع حدیثی، گفتار دیگری از کتاب «امید و انتظار» است که با گفتاری از ابن‌خلدون شروع می‌شود مبنی بر اینکه مشهور در میان مسلمین در گذرگاه دوران‌های تاریخ این است که گریزی از ظهور مردی در آخرالزمان از اهل بیت پیامبر اکرم(ص) نیست. در ادامه علامه بر اساس کتاب «منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر» موضوعات احادیث مهدوی و تعداد آنها را به صورت کلی ذکر می‌کند و علاقه‌مندان را به این کتاب ارجاع می‌دهند.

گفتار دیگر کتاب، دیدگاه جلال‌الدین محمد مولوی درباره حضرت مهدی(عج) است. علامه در صفحه 91 کتاب اشعاری از وی را نقل کرده و می‌نویسد: جلال‌الدین محمد مولوی اشعاری دارد که شخصی بودن ولی آخرین را به نام مهدی(ع) به صراحت بیان می‎کند.

تحقق ایده دولت جهانی

بخش پایانی کتاب، تحقق ایده دولت جهانی با ظهور حضرت مهدی(عج) نام دارد، فصلی خواندنی و ارزشمند در باب طرح وحدت ملل در سیطره یک حکومت جهانی. علامه در این بخش تصریح می‌کند: جریانی به نام تنازع در بقا که بر مبنای قدرت محوری استوار شده است، هر طرحی را که برای وحدت اقوام و ملل مطرح می‌شود، نقش بر آب کرده است.

علامه در ادامه به طرح‌هایی که برای وحدت ملل مطرح شده اشاره می‌کند: مثلا وحدت در امتیازهای اقتصادی، تعمیم فرهنگ و تعلیم و تربیت، وحدت سیاسی و وحدت حقوق و هر یک از آنها را برای تبدیل شدن به طرح وحدت ملل، نقد می‌کند. مثلا درباره وحدت سیاسی در صفحه 96 می‌نویسد: «برداشتن مرزها و تعمیم اصول و نظام‌های سیاسی که جنبه معلول و روبنایی برای مسائل فراوان زیر بنایی دارند، مانند اصلاح طبیعت خود بشر و پذیرش یک ایده ‌آل کلی که نه تنها هنوز برای بشر حل و فصل نشده است، بلکه نمی‌خواهد تصورش را از ذهن خطور بدهد، نمی‌تواند به نتیجه مثبت و منطقی برسد».

لب کلام این فصل این است که «هر یک از اتحاد‌هایی که در انسانها وجود دارد تا زمانی که به اعماق روح آنان مربوط نباشد، به خاطر مجاورت با طبیعت تضادانگیز، رویدادهایی هستند که با شرایط عارضی به وجود می‌آیند و با عوامل دیگر از بین می‌روند.» (ص 97).

منظور از طبیعت تضادانگیز را علامه در صفحه بعد اینطور روشن می‌کنند: علت امکان ناپذیر بودن وحدت برای ما عبارت است از: تمایلات سودجویانه، قدرت‌پرستی و کوته نظری بشری.»

به گفته علامه جعفری: «اتحاد ملل بدون تحریک اعماق روان انسان‌ها امکانپذیر نیست. ... این تحریک احتیاج به یک ایده‌آل کلی دارد که برای همه جوامع قابل پذیرش باشد. این ایده‌آل کلی که سرچشمه خود را از ارتباط با آهنگ کلی هستی می‌گیرد، مربوط به رویه ماورای طبیعی روان‌های انسانی است که تنها پیشوایان مافوق طبیعت می‌توانند آن را تحریک نموده و به جریان بیندازند».

علامه در پایان معنای حکومت جهانی را برداشتن مرزها و الغای گذرنامه‌ها یا اجرای اجباری قوانین بدون پذیرش آزادانه آنها یا شست و شوی مغزی همه انسان‌های پنج قاره برای پذیرش یک نظام زندگی نمی‌داند و در صفحه 101 در عبارت فوق‌العاده مهمی می‌نویسند: «پس از سپری شده هزاران سال پر فراز و نشیب تاریخ و فداکاری‌های مقدس برای قابل درک ساختن عظمت اتحاد در انسانیت و مستهلک شدن حیات رهبران عالی‌قدر در این راه، هنوز از رابطه انسان با انسان دیگر برای احتیاج و دوری از آنان از یکدیگر برای سود شخصی تجاوز ننموده‌ایم، اگر چه این دو انسان از یک پدر و مادر متولد شدند و در یک خانواده زندگی ‌کنند».

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناظمی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۰۱/۱۲ - ۲۰:۱۸
0
0
سلام ، خیلی عالی بود، آیا کتابهای دیگه علامه جعفری رو همینطور خلاصه و با زبان ساده دارید؟
captcha