در سهشنبه این هفته، جلد اول کتاب «مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم(عج)» را مرور میکنیم. این کتاب اثر میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی است. او 142سال پیش در اصفهان متولد شد و در سال ۱۳۴۸ قمری در ۴۷ سالگی از دنیا رفت. او ارادت وافری نسبت به خاندان رسالت و به ویژه به امام منتظر حجتبن الحسن(ع) توجه ویژهای داشت که در کتاب «مکیال المکارم» نمود پیدا کرده است.
مولف در مقدمه کتاب اشاره کرده است که شوق دیدار امام زمانش او را به آنجا رساند که در خواب به زیارت و دیدار حضرت شرفیاب شد و به دستور آن جناب اقدام به تالیف این کتاب کرد و حتی اسم کتاب را هم خود حضرت نهاد.
انگیزه مولف، به اختصار در این کتاب چنین بیان شده است که «مهمترین و واجبترین امور از نظر عقل و شرع عبارت از ادا کردن حق کسی است که برعهده تو حقی داشته و نیز پاداش دادن به کسی که به تو احسان کرده باشد. بدون تردید کسی که از تمام مردم، حقش بر گردن ما افزونتر است و از همه بیشتر و بهتر احسانش شامل حال ما میشود و نعمتها و منتها بر ما دارند و آن کسی که خداوند معرفتش را متمم دین ما و باور به او را مکمل یقین ما و انتظار فرج او را بهترین اعمال ما قرار داد، کسی است که دیدارش نهایت آرزوی ما است ... دوازدهمین امام معصوم.»
کتاب هشت بخش دارد که جلد اول آن مشتمل بر پنج بخش زیر است:
۱. وجوب شناخت امام زمان علیهالسلام
۲. اثبات امامت حضرت
۳. حقوق آن حضرت نسبت به ما
۴.ویژگیهای آن حضرت
۵. نتایج دعا برای فرج
بخش اول: وجوب شناخت امام زمان علیهالسلام
مولف در آغاز دلایل عقلی و نقلی وجوب شناخت امام زمان(ع) را بیان کرده است. او در قسمت دلایل عقلی مینویسد: «همان دلایل و فلسفههایی که برای ضرورت وجود پیامبر گفتهاند، برای ضرورت وجود وصی پیغمبر نیز صادق است. پیغمبر لازم است باشد تا مردم در شئون مختلف زندگی خود به او مراجعه کنند. پس بر مردم واجب است او را بشناسند. ممکن است کسی اشکال کند که پیامبران قواعد و احکامی مربوط به امور معاش و معاد را برای مردم آوردند و نیازی به وصی نیست.» مولف سه پاسخ به این اشکال داده است:
پاسخ اول: پیامبر قواعد را به صورت کلی و در حد نیاز عموم در آن زمان تشریح کرده است. پارهای از مسائل نیاز به امام دارد. پیغمبر تمام احکام و علوم را به وصی خود سپرده است تا برای مردم بیان کند. اگر آن وصی معصوم نباشد مردم به گفته او اعتماد نخواهند کرد.
پاسخ دوم: ضرورت وجود شخصی آگاه به حقایق و واقعیتها برای از میان رفتن کشمکشها نزاعها و اختلافات.
پاسخ سوم: ضرورت وجود شخص معصوم مبرا از سهو و خطا (فراتر از علم دانشمندان) تا مرجع مردم در بیان حقایق باشد.
او در ادامه اشکال دیگری مطرح میکند: بودن امام با نبودنش در حالی که غایب است چه فرق میکند؟ مولف بعد از اینکه بیان کرده است بر مردم واجب است موانع ظهور را برطرف کنند میگوید: منافع وجود مبارک آن حضرت فراتر از این است و همه آنچه از سرچشمه فیض الهی به مخلوقات میرسند از برکات وجود ایشان است.
مولف در بخش دلایل نقلی ضرورت وجود امام روایات متواتری را نقل کرده است که مضمون آنها چنین است: ۱. ائمه اسماء حسنای خدا هستند. ۲. حجت خدا بر مردم تمام نمیشود مگر به وسیله امامی که شناخته شود. ۳. صفات امام ۴. توقف ایمان بر شناخت رسول الله(ص) و امامان و تسلیم امر آنها بودن.
مولف در صفحه ۴۵ مینویسد: بر هر کس در مرحله اول لازم و واجب است خدا و رسول او را بشناسد و در مرحله دوم نسبت به امام و پیشوا که خداوند برای او تعیین فرموده شناخت پیدا کند. در صفحه ۴۶ نیز روایتی را از امام باقر(ع) نقل میکند که دینداری بدون اعتقاد به امام را به حالتی از گمگشتگی تشبیه کردهاند:
«هر که دینداری خدا کند در حالی که خود را به رنج اندازد، ولی اعتقاد به امام منصوب از طرف خدا نداشته باشد، تلاشش پذیرفته نیست. گمراه و سرگردان است، مانند گوسفندی است که از چوپان و گله خود گم شده و شب و روز میجهد و میدود و میآید و شب، گله غریبی بیند و بدان دل نهد و فریب آن بخورد و با آن در آغلش شب را بگذراند و هنگامی که چوپان گله خود را براند، چوپان و گله را نشناسد و سرگردان بجهد و چوپان و گله خود را بطلبد و گلهای بیند و بدان دل نهد و چوپان بر او بانگ زند، به چوپان و گله خودت برو، زیرا تو گم گشته و سرگردانی. چوپانی ندارد که او را به چراگاه خودش راهبری کند و یا برگرداند.»
در صفحه ۴۹ مولف روایتی از کمالالدین نقل کرده است مبنی بر اینکه امام موسی بن جعفر(ع) فرمودند: «هر کس در چهار چیز شک کند به همه اموری که خداوند تبارک و تعالی نازل فرموده کافر است، یکی از آنها معرفت امام هر زمان به شخص و صفت است.»
در صفحه ۵۰ مولف بیان کرده است که منظور از معرفت و شناخت، دو امر است: یکی شناختن شخص امام با اسم و نسب او و دوم شناخت صفات و خصوصیات او که با آنها از دیگران امتیاز یابد.
بخش دوم: اثبات امامت حضرت
او در اینجا بیان میکند که «هیچ راهی برای اثبات امامت نیست، مگر نص و معجزه، زیرا همانطور که در جای خود ثابت شده از جمله شرایط امام، عصمت است. عصمت حالتی است نفسانی و مرتبهای است که از نظر مردم پوشیده است و کسی آن را نمیداند مگر خداوند و کسانی که خداوند علم آن را به آنها الهام فرموده باشد. در این رابطه بر خداوند است که امام معصوم را با یکی از دو راه به مردم معرفی کند؛ یکی به وسیله پیامبر یا امام قبلی، دو به وسیله معجزه.»
در ادامه کتاب مولف طی نقل یک حدیث طولانی و جالب از کتاب احتجاج در صفحات ۵۶ تا ۶۱ امامت امام عصر(عج) را با نص و معجزه اثبات میکند. ضمن حدیث، راوی پرسشهایی از امام عصر(عج) که کودکی بیش نیستند میپرسند و پاسخها جالب است؛ مثلاً در صفحه ۵۸ میپرسد: علت چیست که مردم نمیتوانند امامی برای خودشان برگزینند؟ فرمودند: امام اصلاحگر یا افسادگر؟ عرضه داشتم: اصلاحگر. فرمود: آیا امکان دارد که فاسدی را انتخاب کنند در حالی که ندانند که در اندیشه او چه میگذرد؟ فکر اصلاح دارد یا افساد؟ گفتم: آری. فرمود همین است علت. بگو ببینم پیامبران که خداوند آنان را برگزیده و کتابهای آسمانی بر ایشان نازل کرده و آنان را با وحی و عصمت تایید فرموده و پیشوایان امم بودند، از جمله موسی و عیسی، با علم و اندیشه برجستهای که داشتند، امکان دارد منافقی را انتخاب کنند، در حالیکه گمان داشته باشند که مومن است؟ گفتم خیر. فرمود: پس حضرت موسی کلیمالله چگونه شد که با آن همه عقل و علم و نزول وحی بر او ۷۰ نفر از بزرگان قوم و وجوه لشکریانش؛ کسانی که در ایمانشان تردید نداشت، انتخاب کرد ولی در واقع منافقین را انتخاب کرده بود؟ ما که میبینیم شخصی که خداوند او را به نبوت برگزیده بهجای اصلح، افسد را انتخاب میکند، میفهمیم که انتخاب کردن جایز نیست، جز برای آن که اسرار نهان و اندیشههای پنهان همه را میداند و نیز میفهمیم که انتخاب مهاجرین و انصار ارزشی ندارد، بعد از اینکه پیغمبران که میخواستند اهل صلاح را برگزینند انتخاب آنان بر اهل فساد واقع شد.»
این نکته را که انتخاب کردن جز برای خدا جایز نیست، شیخ صدوق در کتاب کمالالدین، بر اساس آیه ۳۰ سوره مبارکه بقره خیلی زیبا و مستدل بیان کرده است که بر مبنای آیه «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» استدلال میکند، جعل خلیفه، یک امر الهی است، نه بشری.
مولف در ادامه روایت دیگری از امام صادق(ع) در همین مضمون نقل کرده است که امامت عهد و پیمانی از طرف خدا و رسول او است.
میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی در بخش دوم، احادیث متواتر درباره امامت حضرت حجتبن الحسن(ع) و مقدار کمی از معجزات و کرامات متواتر امام عصر(عج) را بیان کرده است.
بخش سوم: قسمتی از حقوق و مراحم آن حضرت نسبت به ما
مولف در این بخش این حقوق را ذکر کرده است:۱. حق وجود و هستی ۲. حق بقا در دنیا(که اگر زمین بدون امام بماند از همه میپاشد ۳. حق قرابت و خویشاوندی پیغمبر ۴ و ۵. حق منعم بر متنعم و حق واسطه نعمت ۶. حق پدر بر فرزند ۷. حق آقا و ارباب بر بنده ۸. حق عالم بر متعلم ۹. حق امام بر رعیت.
بخش چهارم: ویژگیهای حضرت
مولف در این بخش ویژگیها و جهاتی که در امام زمان(ع) وجود دارد به ترتیب حروف الفبا آورده است. از جمله:
۱. هم آن حضرت: هم و اندوه آن جناب به خاطر ضعف و ناتوانی اهل اسلام و به تردید افتادن دلهای مردم و گناهانی که ما مرتکب میشویم و اصراری که بر معاصی داریم، است؛ چنانکه این امر از برخی توقیعات آن حضرت معلوم میشود.
۲. نصیحت آن حضرت برای خدا و مومنین: در زیارت حضرت آمده است: السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ (ولی خیر خواه).
۳.ندا و طلب یاری آن حضرت: در توقیع شریف ایشان در احتجاج و غیره آمده است: «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ» امام به زبان حال و مقام مومنان را به یاری فرا میخواند.
۴. نور بودن امام: کلینی در اصول کافی از امام باقر(ع) روایت کرده است که «نور امام در دلهای مومنین از خورشید تابان در روز نورانیتر است و آنان دلهای مومنین را نورانی میکنند» این نور باطنی است و اشراق ظاهری نور آن حضرت هم برای بعضی از برگزیدگان اتفاق افتاده است.
۵. محبت متقابل به مومنان: در روایات آمده است امام به خاطر حزن شیعیانش، محزون و در مسائل آنها متاثر و در بیماری آنها متالم میشود و احادیثی که دلالت میکند امام علیهالسلام برای شیعیانش دعا میکند و امام در تشییع جنازه مومن حاضر میشود.
۶. برطرف کردن ناراحتیها از مومنان: امام عصر با دعا کردن برای مومنان به طور عموم از آنها بدیها و ناراحتیها را دور می سازد و به طور خصوص برای افرادی که به آن حضرت توسل میجویند، دعا میکنند.
۷. کَرَم: فرق بین سخی و کریم این است که سخی بعد از درخواست از او چیزی میبخشد، ولی کریم پیش از درخواست میبخشد. احادیثی که بر کمال این صفت در حضرت قائم(عج) دلالت میکند، بسیار است، از جمله اینکه امام هر عصر کریمترین و سخاوتمندترین افراد زمان است و اینکه خلق و خوی امام، خلق و خوی پیغمبر است.
۸. قضای حوائج مومنین: مولف در این مورد، تجربه خود را ذکر میکند و تجربیات دیگر و روایتی را به نقل از کتاب کشف المحجه ذکر میکند.
۹.فضل و عنایت آن حضرت نسبت به ما
۱۰. عطف و پیرو ساختن هوای نفس بر هدایت: در سخنان امیرالمومنین(ع) در وصف امام قائم آمده است او هوای نفس را مطیع و تابع هدایت میکند.
۱۱ . عطا و بخشش آن حضرت ۱۲. عبادت آن حضرت ۱۳. صبر آن حضرت: انواع بلا بر آن حضرت جمع شده و طولانی شدن آن موجب شدت مصیبت و ابتلا ایشان است. ۱۴. سخاوت ۱۵. سیره پیامبر(ص) ۱۶. زهد 17. دعای حضرت برای مومنین در توقیع شریف که در آخر احتجاج روایت شده از آن حضرت آمده است: ما در پی حفظ آنان هستیم با دعایی که از خداوند زمین و آسمان پوشیده نیست. پس با این امر دلهای اولیا و دوستان مطمئن و آرام باشد.
حمایت آن حضرت از اسلام، تحمل اذیت از دست ما، ترک کردن حق خودش برای ما، تلطف حضرت نسبت به ما، استغاثه و دادرسی ستمدیدگان شیعه(در توقیعی که آن حضرت به شیخ مفید نوشتهاند آمده است ما نظر خود را از شما بر نمیگیریم و فراموشتان نمیکنیم اگر چنین نبود گرفتاریها شما را از پا میانداخت و دشمنان شما را از بین میبردند) از دیگر ویژگیهایی است که در این کتاب برای امام ذکر شده است.
بخش پنجم: نتایج دعا برای فرج
مولف این بخش را با این سوال آغاز کرده است که امام چه نیازی به دعای مردم دارد؟ و ۴ پاسخ برای آن طرح کرده است:
الف: دعای ما برای آن حضرت از باب هدیه شخص حقیر فقیر به رادمرد بزرگواری است و تردیدی نیست این نشانه نیاز این فقیر به بخشش آن بزرگ است.
ب: از روایات به دست میآید وقت ظهور از اموری است که امکان پیش و پس افتادنش است و شاید جلو افتادن آن به جدیت اهل ایمان در دعا کردن برای تعجیل فرج آن حضرت مشمول باشد و دلیل آن حدیث امام صادق علیهالسلام درباره کم شدن عذاب بنی اسرائیل در اثر دعاست.
ج: تردیدی نیست امامان به مقتضای وضع انسانی خود به بیماری غم و اندوه دچار میشوند و برای رفع آنها وسایلی هست که برخی از آن وسایل از اهل ایمان ساخته و از مهمترین وسایل دفع بلا جدیت و اهتمام در دعا کردن است.
د: چون تاخیر ظهور مولای ما به سبب موانعی است که از ناحیه خودمان سرچشمه گرفته است بر ما لازم است از خداوند متعال برطرف کردن آن موانع را بخواهیم.
و اما آثار و فواید دعا برای تعجیل فرج که از صفحه ۳۵۲ آغاز میشود که عناوین آن چنین است:
۱. اطاعت از فرمایش و توصیه حضرت به دعا ۲. زیاد شدن نعمتها ۳. اظهار محبت قلبی ۴. نشانه انتظار ۵. زنده کردن امر ائمه اطهار ۶. مایه ناراحتی و وحشت شیطان ۷. نجات از فتنههای آخرالزمان ۸ . ادا کردن قسمتی از حقوق آن حضرت ۹. تعظیم خداوند و دین خداوند ۱۰. حضرت در حق او دعا میکند ۱۱. شفاعت آن حضرت شامل حال او میشود ۱۲ . شفاعت پیغمبر(ص) شامل حالش میشود ۱۳. دعا فرمانبری امر الهی و طلب فضل او است ۱۴. مایه استجابت دعا میشود ۱۵. ادا کردن مزد رسالت است ۱۶. مایع دفع بلا است ۱۷. باعث وسعت روزی است ۱۸. باعث آمرزش گناهان میشود ۱۹ . تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری و خواب ۲۰ . رجعت به دنیا در زمان ظهور ۲۱. از برادران پیغمبر(ص) خواهد بود ۲۲. فرج مولای ما زودتر واقع میشود ۲۳. پیروی از پیغمبر(ص) و ائمه(ع) ۲۴ . وفای به عهد خداوندی ۲۵. آثار نیکی به والدین برای دعاکننده ثبت میشود ۲۶. فضیلت رعایت و ادای امانت برایش حاصل میشود ۲۷. زیاد شدن اشراق نور امام در دل او ۲۸. طولانی شدن عمر ۲۹. تعاون به همکاری در کارهای نیک و تقوا ۳۰. رسیدن به نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند ۳۱ . هدایت یافتن به نور قرآن ۳۲. نزد اصحاب اعراف معروف میشود ۳۳. به ثواب طلب علم نایل میشود ۳۴. از عقوبتهای اخروی ایمن خواهد بود ۳۵. هنگام مرگ به او مژده میرسد با او به نرمی رفتار میشود ۳۶. این دعا اجابت دعوت خدا و رسول اوست ۳۷. با امیرالمومنین و در درجه آن حضرت خواهد بود ۳۸. محبوبترین افراد نزد خداوند خواهد بود ۳۹. عزیزترین افراد نزد رسول خدا میشود 40. از اهل بهشت خواهد بود ۴۱ . دعای پیغمبر شامل حالش میشود ۴۲ . کردارهای بد او به کردارهای نیک مبدل میشود ۴۳ . خداوند در عبادت او را تایید کند ۴۴. دفع عقوبت از اهل زمین ۴۵ . کسب ثواب کمک و یاری مظلوم ۴۶. دریافت آثار تواضع و تجلیل بزرگتر ۴۷. کسب ثواب خونخواهی امام حسین(ع) ۴۸. تحمل احادیث پیچیده و دشوار ۴۹. درخشندگی نور او در قیامت ۵۰. شفاعت او درباره ۷۰ هزار تن از گنهکاران ۵۱ . دعای امیرالمومنین(ص) در حق او ۵۲ . بیحساب داخل بهشت شدن ۵۳. در امان بودن از تشنگی قیامت ۵۴. جاودانگی در بهشت ۵۵ . خراش صورت ابلیس ۵۶. تحفه و هدیه ویژه در قیامت ۵۷ . خدمتگزاران بهشتی ۵۸. سایه گسترده خداوند ۵۹ . کسب ثواب خیرخواهی مومن ۶۰ .حضور فرشتگان ۶۱. مباهات خداوند متعال به او ۶۲. استغفار فرشتگان در حق او ۶۳. رسیدن به درجه بهترین مردم بعد از امامان ۶۴. اطاعت اولیالامر ۶۵. خرسندی خداوند متعال از او .۶۶ خرسندی پیغمبر(ص) از او ۶۷. انجام محبوبترین اعمال ۶۸. حکومت در بهشت ۶۹. به آسانی به حساب او رسیدگی شود ۷۰ . مونس مهربان در عالم برزخ و قیامت داشتن ۷۱. بهترین اعمال ۷۲. مایه زوال غم ۷۳ . دعا در عصر غیبت بهتر از زمان ظهور امام است ۷۴ . دعای فرشتگان در حق او ۷۵ . دعای حضرت سجاد(ع) برای دعاکنندگان ۷۶. این دعا تمسک به ثقلین است ۷۷. چنگ زدن به ریسمان الهی ۷۸ .کامل شدن ایمان ۷۹. مانند ثواب همه بندگان به او میرسد ۸۰. تعظیم شعائر خداوند ۸۱. ثواب شهادت با پیغمبر(ص) ۸۲. ثواب شهادت زیر پرچم حضرت بقیهالله(ع) ۸۳. ثواب احسان به مولا ۸۴. کسب ثواب گرامی داشتن عالم ۸۵. کسب پاداش گرامی داشتن شخص کریم ۸۶. در میان گروهی از ائمه محشور شود ۸۷ . درجات او در بهشت بالا میرود ۸۸. از بدی حساب روز قیامت ایمن باشد ۸۹. نائل شدن به بالاترین درجات شهدا در روز قیامت ۹۰. رستگاری به شفاعت حضرت زهرا(س).
روش مولف این است که ثواب اموری مثل یاری کردن مومن، تواضع نسبت به مومن و غیره را جستجو کرده است و یکی از مصادیق آن را دعا برای امام عصر علیهالسلام قرار میدهد و ثواب اولی را به دومی هم سرایت میدهد، برای مثال ایشان فرمودند که دعاکننده برای مولای ما محبوبترین افراد نزد خدای تعالی است، زیرا امام صادق(ع) فرمودند: «خلایق عیال خدا هستند پس محبوبترین افراد نزد خداوند آن کسی است که به عیال خداوند نفع برساند و دعا برای تعجیل آن حضرت سودرسانی به اهل جهان است. مولف در اینجا ثواب سودرسانی به خلق خداوند را یک عنوان بزرگ در نظر گرفتهاند و دعا برای امام عصر را یکی از مصادیق آن دانسته است.
به نظر میرسد مولف مجموعهای از احادیث مربوط به فضایل و ثواب و فواید اعمال را گردآوری کرده و آنها را از حیث شمولیتشان بر دعا برای امام عصر(ع) بررسی کرده و هر عنوانی که میتوانست دعا برای امام عصر(ع) را در بربگیرد در این مجموعه ذکر کرده است.
مولف در پایان چند تذکر را بیان کرده است از جمله اینکه این فواید و این مکارم با دعا کردن به هر زبان و هر گونه حاصل میشود و بیشترین فواید با «بسیار دعا کردن» حاصل میشود و کمال این آثار با تحصیل ملکه تقوا و پاکسازی نفس از بدیها و زشتیها امکان میپذیرد.
یادداشت از کامله بوعذار، خبرنگار ایکنای خوزستان
انتهای پیام