یکی از ادعیه توصیه شده در ماه مبارک رمضان، صلوات وارده از حضرت جوادالائمه(ع) است. عبدالحسین طالعی، سردبیر مجله کتابشناسی شیعه و عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه قم در گفتوگو با ایکنای خوزستان، به شرح و توضیح این صلوات گرانقدر پرداخت. بخش اول این گفتوگو تقدیم مخاطبان میشود:
عبدالحسین طالعی در ابتدا درباره ماه رمضان، اظهار کرد: هرچه درباره اهمیت و عظمت ماه رمضان بگوییم، کم گفتهایم؛ ماهی که نه فقط عبادتهای اختیاری ما، بلکه اعمال روزانه و عادی عبادت حساب میشود، به شرط مؤمن و معترف به مقام اهل بیت(ع) بودن.
وی با اشاره به مواجهه انسان با دو حالت فقر گسترده و فرصت ماه رمضان گفت: با دو حالت مواجه هستیم؛ از یک طرف فقر گسترده و تهیدستی آشکار ما است، ما از تهیدستی خود بیخبریم. اگر انسان بداند نیازمندی او چه میزان است و در چه عرصههایی نیازمند است برای تأمین آن اقدام میکند اما اگر از داشتهها و نداشتههای خود خبر نداشته باشد، وضعیت سخت میشود. بنابراین از یک طرف فقر گسترده داریم و از طرفی دیگر با فرصتی به نام ماه مبارک رمضان مواجهیم که فرمودند درهای رحمت الهی در آن باز است، شیاطین در غل و زنجیرند و هر چه میخواهید در این ماه بخواهید.
طالعی بیان کرد: در این ایام چند مطلب را با دقت بخوانید. یکی خطبه شعبانیه که امام رضا(ع) از رسول خدا(ص) روایت کردند. وظایفی که رسول خدا(ص) برای ما در این ماه معین کردهاند تا بتوانیم فقر و نیاز گسترده خود را تا حدی جبران کنیم، مرور کنید. مطلب دوم دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه که دعای ورود به ماه مبارک رمضان است. دعای مهم دیگر، دعای چهل و پنج صحیفه سجادیه است که دعای وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان است. این دعا را فقط برای وداع نخوانیم، بلکه بخوانیم تا ببینیم امام سجاد(ع) وقتی وداع میکنند، چه گوهر قیمتی میبینند که این چنین دلسوخته با آن وداع میکنند.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه افزود: صلوات کوتاهی از حضرت جواد(ع) نقل شده که با وجود کوچکی شبیه دانه کوچک برلیان است، یعنی با وجود حجم کم بسیار ارزشمند و قیمتی است و یک یا دو دقیقه بیشتر وقت ما را نمیگیرد و اختصاص به ماه مبارک رمضان هم ندارد و در غیر آن نیز میتوان این دعا را خواند. متن این صلوات چنین است: «یَا ذَا الَّذِی کَانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ، ثُمَّ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ، ثُمَّ یَبْقَی وَ یَفْنَی کُلُّ شَیْءٍ، یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ، وَ یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَی، وَ لاَ فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَی، وَ لاَ فَوْقَهُنَّ وَ لاَ تَحْتَهُنَّ وَ لاَ بَیْنَهُنَّ إِلَهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ، لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لاَ یَقْوَی عَلَی إِحْصَائِهِ إِلاَّ أَنْتَ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ، وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاَةً لاَ یَقْوَی عَلَی إِحْصَائِهَا إِلاَّ أَنْتَ؛ اى آنكه پيش از هر چيز بوده سپس هر چيز را آفريد و او باقى است و هر چيز فانى شود. اى آنكه بمانند او چيزى نيست اى آنكه در آسمانهاى بلند و نه در زمينهاى پست و نه بالاى آنها و نه در زير آنها و نه در ميان آنها معبود به حقى كه پرستش شود جز او نيست. حمد مر تر است آن سپاس که جز تو کس نتواند آن را شمرد پس درود فرست بر محمد(ص) و آل محمد درودى که جز تو کس نتواند آن را شمرد».
وی اظهار کرد: این صلوات را شیخ مفید در کتاب «المقنعه» روایت کرده است. از امام جواد(ع) روایت شده است که در ماه رمضان این دعا را زیاد بخوانید و توصیه به زیاد خواندن از خود امام است. دعای کوتاهی است اما در این دعای کوتاه، حقایق موج میزند.
طالعی گفت: این گنج گرانقدر الهی و مرحمت حضرت جوادالائمه(ع) به ما است که در ادامه برخی از نکات محتوایی این دعا را مرور کنیم: «یَا ذَا الَّذِی کَانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ» در اینجا باید کلمه «کان» و «قَبْلَ» توضیح داده شود. ای خدایی که بودهای قبل از هر شیء. شیء یعنی هر مخلوقی. نظام تقسیم انواع خلایق در تفکر یونانی اینطور است که به ترتیب عظمت اول انسان قرار دارد، پس از آن حیوان، سپس گیاه و مرتبه چهارم جمادات یا اشیا هستند. طبق این نظام فکری، مطلق انسان بر مطلق حیوان برتری دارد و مطلق حیوان بر مطلق گیاه و به این ترتیب، اشیاء پایینترین درجه را دارند. این سخن اشکالات متعددی دارد که فعلا در مقام نقد آن نیستیم. خلاصه آن این است که هیچ نوعی بر هیچ نوعی برتری ندارد. در نظام دین، برتری به عبادت خدا است.
وی افزود: این تقسیمبندی چون در ذهن برخی مسلمانان بوده، برخی آیات قرآنی را بر آن منطبق کرده و بعد گفتهاند که انسان اشرف مخلوقات است که همه اینها محل اشکال است. از آنجا که این نوع تقسیم بندی چندین هزار سال در ذهن بشر باقی مانده، محققان و نویسندگان این کلمات را تکرار کرده و در ذهن ما جدی گرفته شدهاند که اشیاء یعنی جمادات بی جان مثل سنگ و کلوخ و در و دیوار و ... در مرتبه چهارم اهمیت و اولویت هستند، اما در نظام معرفت دینی، شیء معنایش این نیست.
طالعی اضافه کرد: از این مطلب (شیء یعنی هر مخلوق و هر مخلوقی، شیء است.) یک عده خاص استثنا میشوند که معصومین ما هستند. آنها مشیت خدا هستند. این موضوع بحث دیگری است که در جایی دیگر طرح کردهام. در این نظام دینی، جبرئیل هم شیء است. همه ما آدمها شیء هستیم. البته درجهبندی بین اشیا طبیعی است. بنابراین اگر گفتیم «یَا ذَا الَّذِی کَانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ» یعنی خدایا تو قبل از هر مخلوقی بودهای: «كان الله و لم يكُنْ مَعه شيءٌ».
این مدرس دانشگاه گفت: کلمه دیگری که در جمله «یَا ذَا الَّذِی کَانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ» باید مورد تأمل باشد، کلمه «قَبْلَ» است. وقتی میگوییم فلان مطلب، قبل از فلان مطلب است، «قبل» در امور بشر، حد مشخصی دارد. مثلاً میگوییم زمان ورود به خانه ساعت 11 و زمان صرف ناهار ساعت 12 است. ورود به خانه «قبل» از صرف ناهار انجام میشود. یا در یک خانواده، فرزند اول «قبل» از فرزند دوم متولد شده است، منظور زمان است. گاهی منظور ما از اینکه چیزی قبل چیزی قرار دارد، مکان است، مثلاً کسی که میخواهد به سمت مشهد برود، قبل از مشهد به سمنان میرسد. در تمام این موارد «قبل» بودن، محدودیت زمانی و مکانی دارد. از طرفی میدانیم خداوند در هیچ یک از شئون مثل مخلوق نیست، لذا وقتی میگوییم «خداوند قبل از هر شیء است»، این «قبل» بودن خداوند، با ما تفاوت اساسی دارد.
وی ادامه داد: وقتی از قبل بودن زمانی یا مکانی دو چیز یا دو فرد سخن میگوییم، میتوانیم دو فرد، دو مکان یا دو موضوع را تصور کنیم، بعد «قبلیت» را بر اساس زمان یا مکان تصور میکنیم، اما وقتی میگوییم «كَانَ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ» میتوانیم اشیاء را ـ که مخلوقات هستند ـ تصور کنیم، اما خداوند را که نمیتوانیم تصور کنیم. اینجا است که میگوییم «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ». چون خداوند مثل خلایق نیست، لذا زمان و مکان و مانند اینها در او راه ندارد. اینها در مورد خداوند بیمعنا است و به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) «ضَلَّتْ فِیک الصِّفَاتُ؛ ویژگیها آنجا گم میشود». در دعای «مشلول» چه میگوییم؟ «يَا مَنْ لا يَعْلَمُ مَا هُوَ وَ لا كَيْفَ هُوَ وَ لا أَيْنَ هُوَ وَ لا حَيْثُ هُوَ إِلا هُوَ»: ای کسی که هیچ کس نمیداند چیستی، چگونهای، کجایی و کدام سویی، جز خودش. یعنی اگر کجا بودن و کی بودن در او راه داشته باشد، فقط خودش میداند.
طالعی بیان کرد: خلاصه سخن این است که خداوند متعال نامحدود است: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» احد یعنی یگانه. کسی که دومی ندارد. رسول خدا(ص) و ائمه هدی(ع) با همه عظمتشان، عبد او هستند و هیچ از خود ندارند. خداوند در همه صفات خود، یگانه و بینظیر است، از جمله در «قبل» بودن نسبت به اشیاء. به عبارت دیگر اگر ما میگوییم سمنان قبل از مشهد است و آقای الف قبل از آقای ب. اینها سنخ هم هستند. هر دو شهر و هر دو انسان هستند، اما وقتی میگوییم خداوند قبل از خلایق بود، خدا از سنخ خلایق نیست. این نکته لطیف و دقیقی است.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه گفت: یکی از جهات عمده فقر گسترده ما این است که ما در دوره غیب به سر میبریم؛ در دوره محرومیت و حرمان از حضور امام عصر(عج)؛ در دورهای که دست امام برای تصرف باز نیست و طبعاً ما از برکات تصرف حضرت محرومیم. این درد بزرگ و نقصان بزرگ زندگی ما است و ما متوجه نیستیم. چاره کار در این است که ایام ماه رمضان را مغتنم بدانیم و برای ظهورش دعا کنیم؛ چه به دعای افتتاح که خود ایشان به ما یا دادند و چه دعای دیگر و بدانید هویت، سرمایه و نفس کشیدن ما به دعا برای ظهور و فرج است. خداوند ما را به این امر مهم موفق بدارد.
ادامه دارد...
انتهای پیام