به گزارش ایکنا از خوزستان، مهدی دغاغله، پیشکسوت و مدرس قرآن کریم در برنامه «هندسه تلاوت» که شب گذشته، 26 فروردینماه در فضای مجازی برگزار شد، اظهار کرد: اصطلاح هندسه، مهندسی و معماری تلاوت که اخیراً در کشور ما مطرح شده است برای اولین بار در کتاب «هندسه روحانی» به قلم آقای دکتر کاشفی به کار برده شد؛ این کلمه به معنای «هنر تلاوت قرآن» و از جمله هنرهای متأخر است. یعنی اینگونه نیست که بگوییم در صدر اسلام اصول خاصی برای تلاوت قرآن مطرح بوده است. آنچه که در تلاوت قرآن اصل است، معنامحوری یا معناگرایی است، چون هدف نزول قرآن هم همین است.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه نام قرآن به معنای ذکر است و ما مسلمانان با هر زبان و گویش همه این آیات را هر روزه تکرار میکنیم میتوان گفت که قرآن نسلها را به هم میدوزد. قرآن کریم دارای مفاهیم و اصولی است که باید مدنظر باشد و اگر فقط ورد زبان قرار گیرد به تعبیر امام علی(ع) «ألا لا خَيرَ في قِراءةٍ ليسَ فيها تَدَبُّرٌ؛ بدانيد كه در قرآن خواندنى كه با تدبّر همراه نباشد، خيرى نيست» منتهی میشود.
دغاغله بیان کرد: تلاوت قرآن با صوت و لحن بیارزش نیست، اما مقدمه است و هدف نیست. مقدمه تلاوت، یعنی فرد باید هنرهایی داشته باشد که به وسیله آن معنا را برساند و مخاطب را وادار به تأمل و تفکر کند؛ این وظیفه یک قاری است. بعضی از قاریان نمیدانند چه میخوانند که به فرموده پیامبر(ص) «ويلٌ لمن لاکها بين لحييه و لم يتدبّرها؛ وای بر کسی که قرآن را در بين لبهای خود لقلقه کند و در آن تدبر و تفکر نکند» تبدیل میشوند.
این پیشکسوت قرآن کریم گفت: اولین شرط برای اینکه معنا و مفهوم آیات قرآن به مخاطب رسانده شود آشنایی قاری با معنا است. یک قاری باید تفسیر فرازهای قرآن کریم را هم مطالعه کند. همانگونه که قاریان صدر اسلام از فقها، علما، ادبا و سخنوران بودند. این کار دارای مراحلی است و ممکن است تحقق آن سخت باشد. در این فرآیند ذوق و هنر هر شخص دخیل است و به همین دلیل ما نمیتوانیم یک نسخه ثابت را در مورد مهارتهای انتقال معنا صادر کنیم. فراز و نشیبهای صوت، تکرارها و ... از جمله مهارتهای تلاوت هستند که البته اینها مشروط به تأثیرپذیری قاری از معنا است. قاری بعد از اینکه معنا و مفاهیم آیات را دانست باید ابزار هنر و مهارتهای انتقال معنا را بداند. اولین قدم این است که قاری بداند چه میخواند و با مهارت فن بیان به وسیله الحان، صوت و حتی نگاه به مخاطبان آن را انتقال دهد.
وی بیان کرد: زبان قرآن با زبان محاورهای در کشور ما متفاوت است و عده محدودی به این زبان آشنایی دارند، خداوند هم آن را برای کسانی که میخواهند در این راه قدم بردارند پیشبینی کرده و در قرآن میفرماید: «وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛ ما قرآن را براي يادآوری آسان ساختيم آيا كسی هست كه متذكر شود» و به هیچ عنوان این تفاوت زبانی نمیتواند بهانه خوبی برای این باشد که بر مستمع تأثیر نداشته باشیم، چراکه الفاظ در قرآن با مفاهیم هماهنگ هستند.
دغاغله درباره تأثیرگذاری تجوید، صوت، مقام و... بر انتقال مفاهیم، توضیح داد: تجوید نه تنها بر این امر مؤثر، بلکه خطکشی بین قرآن خواندن و خواندن غیر از قرآن(دعا) است. بعضیها میگویند تجوید را روی دعا نیز اعمال کنیم، چه فایده دارد؟ در این صورت مردم فکر میکنند قرآن است. صوت منهای لحن هم در این موضوع بسیار مؤثر است، چرا که با هر صوتی نمیتوان قرآن خواند. همچنین شیوه استفاده از مقام در قرائت قرآن بسیار مهم است. نمیتوان حتماً گفت که یک مقام خاص برای خواندن آیاتی خاص به کار برده میشود. مثلاً گفته میشود مقام رست مقام شادی است در صورتی که مصطفی اسماعیل آیات حزین را در این مقام خوانده است.
وی در پایان گفت: در مورد سنت اقراء باید بگویم که آموزشی «مُوَحَد» به تمام قاریان است. مصریها هم علیرغم تنوع در تلاوتها در این سنت از یک چارچوب مشخص پیروی میکنند. آموزش در سنت پیامبر(ص) یک موضوع مستقل است که موضوع القائی و اقرائی و بحث استاد و شاگرد در آن مطرح میشود. تلقی یعنی شاگرد مستقیم از دهان استاد چیزی را بشنود و تکرار کند. اقراء کاری میکند که قرائتها در کشور ما به هم نزدیک شوند.
انتهای پیام