بررسی تطبیقی بيان مصائب در نقاشی‌های دیواری امامزاده‌ها و کلیساهای اصفهان
کد خبر: 4090989
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۷

بررسی تطبیقی بيان مصائب در نقاشی‌های دیواری امامزاده‌ها و کلیساهای اصفهان

با بررسی و تحلیل مضامین نقاشی‌های دیواری امامزاده‌ها و کلیساهای اصفهان می‌توان نتیجه گرفت که مصائب، موضوع مشترک هر دو مكان بوده است و در مجموع، نقاشی دیواری کلیساها به‌ لحاظ کیفی از نقاشی دیواری امامزاده‌ها برتر و پخته‌تر هستند.

نقاشی دیواری امامزاده میرحمزه اصفهان

در دوره صفویه، شکوه و عظمت ایران‌زمین بار دیگر آغاز شد. با شروع سلطنت شاه عباس اول در سال 116 ﻫ.ق و بعد از انتقال پایتخت به اصفهان، فضایی وسیع برای ساختن و آراستن بناهای عمومی و خصوصی مانند کاخ‌ها، کوشک‌ها و امامزاده‌ها آغاز شد. نمونه‌های زیبایی از آن در بنای چهلستون، عمارت هشت بهشت، عالی‌قاپو و امامزاده شاه‌زید(ع) در اصفهان وجود دارد. (مکی‌نژاد، 1387: 164)؛ لازم به ذکر است که این نقوش در بناهای مذهبی به‌عنوان نقش اصلی و در بناهای غیرمذهبی، بیشتر به‌عنوان پر کردن بستر و حاشیه نقش اصلی به‌کار برده می‌شده است.

پس از کوچ اجباری ارمنیان توسط شاه عباس به ایران، میراث هنری ارمنی نیز به مکان جدید منتقل شد و هنرمندان ارمنی در جلفای نو با بهره‌جویی از میراث هنری سرزمین آبا و اجدادی خود و نیز با متأثر شدن از هنر ایرانی به ابداع آثار هنری گوناگون پرداختند. کلیساها و عمارات مجلل بنا گردید و با نقاشی‌های دیواری زیبا تزئین شد. (قازاریان، 1363: 2)

در دوران قاجار، ضمن حفظ سنت تزئيناتی صفوی، تحت تأثير نقاشی دوران قاجار و همچنين الهام از نقاشی مسيحیت در كليساهای اصفهان، شاهد تغيير در تزئينات امامزاده‌های اصفهان هستيم كه كاملاً فيگوراتيو است و از طرفی، بازتابی از مصائب صحرای كربلاست كه يادآور مصائب مسيح است و از طرفی، بسياری از عناصر در نقاشی‌های ديواری كليسا به نقاشی‌های ديواری امامزادها راه يافت. در اين یادداشت، هدف، مطالعه تطبيقی نقاشی‌های ديواری امامزاده‌ها و كليساهای مسيحی اصفهان است و اين فرضيه وجود دارد كه نقاشی‌های ديواری امامزاده‌ها نیز در موضوع و بيان مصائب از كليساها تأثير گرفته است.

ابنیه و آرامگاه‌های مذهبی در ادوار مختلف اسلامی، همواره بستری مناسب برای ظهور استعداد و خلاقیت هنرمندان مسلمان بوده است. در این میان، معماری و تزئینات وابسته به آن، به یکی از عمده‌ترین جلوه‌گاه‌های هنر اسلامی تبدیل شد و نقوش تزئینی در دستان پیشه‌وران هنر اسلامی، به عنصری برای بیان عقیده و ارادت خالصانه به خاندان ائمه اطهار(ع) مبدل شد. (شهابی، 1392: 1)

واژه نقاشی دیواری

واژه «نقاشی ديواری» يكی از اصطلاحات تخصصی و رايج در حوزه هنر است كه چهار جزء دارد: نقاش (صفت عربی) + ی (مصدرساز) + ديوار (اسم) + ی (نسبت‌ساز) كه هم بر فرايند شکل‌گیری اثر دلالت می‌كند و هم بر اثری كه بر ديوار كشيده شده است. (علوی‌نژاد، 1387: 19)

واژه نقاشی دیواری به چیزی بیش از خلق اثر هنری در ابعاد بزرگ به‌جای بوم با سطح چوبی و اینکه صرفاً بر دیوار انجام شده باشد، دلالت دارد. این عنوان در عین‌ حال به خصلتی ویژه یا بهتر بگوییم، به حسی خاص که ضرورت‌هایی فنی و زیباشناسانه‌ را طرح می‌کند نیز اشاره دارد؛ چراکه مکان دائمی اثر، پاره‌ای جداناپذیر و بنیادین از ساختمان محسوب می‌شود. موارد فنی که در نقاشی دیواری مطرح است، از جهاتی به نقاشی سه‌پایه به روش رنگ‌ و روغن یا تمپرا شبیه است. لیکن در برخی زمینه‌ها تفاوت‌هایی اصولی نیز به چشم می‌خورد. از جمله اینکه، از یک نقاشی دیواری انتظار می‌رود که با شرایط فضای پیرامون تناسب داشته باشد و مادامی که ساختمان پابرجاست، اثر دیواری نیز دوام مطلوب را داشته باشد. هر چند تمیز کردن نقاشی دیر یا زود ضرورت خواهد یافت، ولی این امر برای هر دیوار نقش شده یا ساده، با گذشت زمان اجتناب‌ناپذیر است. در نتیجه، مقاومت فنی نقاشی برای چنین نظافت‌کاری بسیار مهم است. از سوی دیگر، به اثر دیواری از زاویه‌های مختلف نگریسته خواهد شد. بر این مبنا، داشتن حالت مات و عدم انعکاس نور در تمامی جهت‌ها ضروری است. (حسامی، 1389: 9)

نقاشی‌های دیواری‌ امامزاده‌های اصفهان

در ایران از سده 11 هجری، فرهنگ‌ عامه با الهام از آنچه در مراکز هنری می‌گذشت، خلاقیت‌ها و دستاوردهای خود را به نمایش گذاشت. نقاشی‌‌های دیواری‌ بقاع از جمله این جلوه‌های هنر عامیانه است که پیش از عهد صفوی سابقه روشنی ندارد. امامزاده‌های اصفهان دارای دوره‌های گوناگون تزئيناتی هستند كه هر كدام بر پايه دوره زمانی ويژگی خاصی دارد، ولی در نقاشی‌های ديواری اواخر قاجار به موضوعات مربوط به مصائب و زندگی ائمه معصومين(ع) و واقعه عاشورا می‌پردازد.

نقاشی‌های دیواری‌ کلیساهای جلفای اصفهان

شاه عباس در سال 1006 ﻫ.ق، دستور ساخت كليسا را در اصفهان صادر كرد و در ابتدای کار، معماران ایرانی را به یاری آنان گمارد. علاوه بر ارمنیان، دیگر اقوام مسیحی و پیروان سایر مذاهب مسیحی نیز کلیساهای مربوط به خود را در جلفا ساختند. (اهری، 1384: 37)؛ هنرمندان ارمنی در جلفای نو با بهره‌جویی از میراث هنری سرزمین آبا و اجدادی خود و نیز با متأثر شدن از هنر ایرانی به ابداع آثار هنری گوناگون پرداختند. کلیساها و عمارات مجلل بنا شد و  با نقاشی‌های دیواری زیبا تزئین شد. (قازاریان، 1363: 2)؛ نقاشی‌های تزئینات داخلی کلیسای وانک و ساير كليساهای ديگر در جلفای نو، صحنه‌هایی از انجیل (بهشت و جهنم روی دیوار شمال غربی) و زندگی قدیسان (رنج‌های گریگوری مقدس نورانی روی دیوار جنوب غربی) را به تصویر می‌کشند. علاوه بر این، بخش‌هایی از وقایع مقدس، اشکال فرشته‌ها، مصائب، مصلوب شده‌ها و شمایل مادر مقدس به چشم می‌خورد. (حق‌نظریان، 1385: 62 و درهوهانیان، 1379: 397)

غنای نسبی نقاشی‌های کلیساها نسبت به امامزاده‌ها

موضوع نقاشی‌های دیواری‌ امامزاده‌های اصفهان در اواخر قاجار، روایاتی تصویری از مضمون‌های مورد علاقه مردم شیعه‌مذهب ایرانی است. عنصر اصلی این نقاشی‌ها انسان است؛ انسانی مذهبی، اساطیری و مقدس که سرنوشتی پرپیچ‌وخم دارد. بسیاری از نقاشی‌های امامزاده‌ها تاریخ اجرا ندارند، اما در مقایسه‌ای تطبیقی میان نمونه‌های تاریخ‌دار موجود به این نتیجه می‌رسیم که آثار قدیمی‌تر (امامزاده شاهزید) و به‌تدریج که به عصر حاضر نزدیک‌تر می‌شویم، (امامزاده اسماعیل) همچنان که رونق این گروه از آثار هنری کمتر می‌شود، کیفیت هنری‌شان نیز تقلیل می‌یابد و مهارت هنرمندانی که به آن پرداخته‌اند، نازل‌تر می‌شود. افزون بر این، نقاشی‌های دیواری کلیساها نیز به‌لحاظ هنری غنای بیشتری دارد.

در نقاشی دیواری کلیساها استحکام ترکیب‌بندی، روابط خوشایند بصری در استفاده از رنگ‌ها و خلاقیت هنرمندان در ایجاد تناسب میان نقاشی و فضای معماری، درایت عمیق‌تری را نشان می‌دهد. همچنین در تأثیرگذاری بر بیننده و تحریک و تهییج احساسات مخاطب که از اهداف اصلی این آثار می‌باشد، موفق‌تر است، در حالی که آثار متأخرتر امامزاده‌ها جنبه نمایشی ضعیف‌تر و بیانی سطحی را بازتاب می‌دهند.

تأثير نقاشی ديواری كليسا بر نقاشی ديواری امامزاده‌ها

موضوع نقاشی‌هایی که بر دیوار کلیساها اجرا می‌شد، عموماً مصائب مسیح و نزدیکان او و دیگر روایات مذهبی آمیخته به اعتقادات مردم است. در نقاشی دیواری امامزاده‌های اصفهان نیز داستان‌های مذهبی و مصائب وارده بر ائمه دین آمیخته به باورهای عامیانه به تصویر درآمده است. نقاشان ایرانی در کلیساهای ارامنه جلفا، روایاتی از زندگی عیسی(ع) و رنج‌های او را دیده‌اند که بر دیوار نقش بسته، متأثر از آن و يا برای رقابت با ایشان دیوار بقاع مذهبی خود را با نقاشی آراسته‌اند و این تقلید در مضمون و صورت اجرایی با دیدگاه عامیانه، مذهبی، اقلیمی و فرهنگ بومی آمیخته شده و در ضمن تأثير هنر معاصر عصر قاجار، باعث پيدايش چنین آثاری شد.

علی‌رغم شباهت‌هایی که میان این دو هنر وجود دارد، تفاوت‌های چشمگیر و بنیادی نیز میان آنها به چشم می‌خورد، از جمله اینکه در آثار کلیساها هم نقاش، هم کلیسا و هم مدیر تحت حمايت دولت صفوی بود و کیفیت هنری و مهارت هنرمندانی که به آن پرداخته‌اند، بالاتر است؛ ولی اداره‌کنندگان و پدیدآورندگان امامزاده‌ها هیچ‌کدام به طبقه حاکم وابسته نبوده‌اند و يک هنر عامه محسوب می‌شده است.

با توجه به قدمت نقاشی كليسا نسبت به امامزاده‌ها، بسياری از عناصر تزئيناتی كليسا به امامزاده‌ها منتقل شد، از جمله وجود نقش فرشته به‌صورت تمام‌قد و معلق و يا سرهای بالدار كه به‌صورت وسيع در نقاشی كليساها مورد استفاده بوده و به همان‌گونه در نقاشی ديواری امامزاده‌ها به‌صورت پرتكرار استفاده شد.

در صحنه‌سازی مصائب، نقاشی دیواری کلیساها ترکیب‌بندی قوی‌تر، استفاده بهتر از رنگ‌ها و خلاقیت هنرمندان در ایجاد تناسب میان نقاشی و فضای معماری، درایت عمیق‌تری از نقاشان را نشان می‌دهد. نقاشی دیواری کلیساها در تأثیرگذاری بر بیننده و تحریک و تهییج احساسات مخاطب که از اهداف اصلی این آثار می‌باشد، موفق‌تر است، در حالی که نقاشی دیواری امامزاده‌ها جنبه نمایشی ضعیف‌تر و بیانی سطحی را بازتاب می‌دهند. در نقاشی دیواری کلیساها، رنگ‌های متنوع و سرزنده به‌کار رفته و رنگ‌های گرم غالب هستند. قاب طلایی دور نقاشی‌ها، گرمای حاکم بر آثار را دوچندان کرده است.

در شمایل‌نگاری امامزاده‌ها و کلیساهای اصفهان، نوعی خیالی‌نگاری مذهبی به چشم می‌خورد که ریشه در باورهای دینی و اعتقادات قلبی نقاش دارد. این عامل در چهره‌نگاری شمایل‌های مذهبی به‌خوبی نمایان است. شمایل اولیا با معصومیت و همراه با هاله دور سر و تقدس و آرامش و چهره ظالمین (اشقیا) در زوایای ناخوشایند و با حالت‌های نفسانی و ناآرام به تصویر درآمده‌اند. نقاش‌ها با اعتقاد به کتاب‌های آسمانی، باور دارند که مجرمان به سیمایشان بازشناخته می‌شوند و مؤمنان که به پروردگارشان و ارزش‌های الهی چشم دوخته‌اند، در زوایا و خطوط چهره خود، آرامش و شادمانی حاصل از ایمان به آن باورها را منعکس می‌کنند.

البته فقط این عوامل در ایجاد قداست انبیا مؤثر نبودند و تأثیر عنصر رنگ نیز حائز اهمیت است. معمولاً در این‌گونه آثار برای معصومین از رنگ‌های معنوی همچون سبز و آبی در ترکیب و همنشینی با سفید استفاده می‌شود. به‌طور کلی، بهره‌مندی از رنگ‌های خاص در شمایل‌نگاری‌ها، ریشه‌های نمادین داشته و بر باورهای مذهبی توده مردم استوار است.

هماهنگی و ارتباط دیوارنگاره‌ها با عوامل محیطی

یکی از ویژگی‌های مهم نقاشی‌های دیواری، دستیابی به هماهنگی با عوامل محیطی است. یکی از نمودهای ایجاد هماهنگی با محیط، همگانی بودن نقاشی‌های دیواری‌ است. همگانی بودن، خصوصیت بارز آثاری است که در محیط‌های عمومی همچون معابر شهری، بازارها، امامزاده‌ها و... به اجرا درمی‌آیند و توجه به اقشار مختلف مردم را مدنظر دارند. این آثار نباید در انحصار افراد یا قشر خاصی باشند. البته اینکه همگان بتوانند نقاشی‌های دیواری‌ را رؤیت کنند، برای همگانی بودن آن کافی نیست و باید مضامینی انتخاب شود که اقشار مختلف را مخاطب قرار دهد. امامزاده‌ها و کلیساها مکان‌هایی عمومی، قابل احترام در فرهنگ‌ عامه و همواره میزبان اقشار و طیف وسیعی از مردم جامعه هستند. لذا، نقاشی‌های  دیواری‌ این مکان‌ها نیز همه اقشار جامعه را مخاطب قرار می‌دهد. در انتخاب موضوع نقاشی‌های دیواری‌، جنبه همگانی و غیرانحصاری بودن مراعات شده است. ضمن اینکه وجود چنین تصاویری در هر دو مکان، آرامش روحی و روانی را افرایش داده است. هماهنگی موضوع نقاشی‌های دیواری‌ با مکان نیز از دیگر ویژگی‌های قابل‌ توجه است.

نتیجه‌گیری

با بررسی و تحلیل مضامین نقاشی‌های دیواری امامزاده‌ها و کلیساهای اصفهان می‌توان نتیجه گرفت که مصائب موضوع مشترک هر دو مكان بوده است. در بيان مصائب از عناصر گوناگونی مثل فرم، ساختار و رنگ استفاده می‌شد. در مجموع، نقاشی دیواری کلیساها به‌ لحاظ کیفی از نقاشی دیواری امامزاده‌ها برتر و پخته‌تر هستند. نقاشی دیواری امامزاده‌ها، از نقاشی كليساها تأثیر پذیرفته، ولی آن‌ را با شیوه سنتی خود آمیخته است. بیشترین رنگ‌های مورد استفاده در نقاشی‌های ‌دیواری‌ امامزاده‌ها برای بيان مضمون و جايگاه فرد، مانند كليساها از رنگ نهايت بهره را بردند؛ رنگ‌های به‌کار رفته در نقاشی برای افراد مقدس و معصوم اکثراً سبز، سفید، آبی و برای نشان دادن دشمن بیشتر قهوه‌ای، سیاه و قرمز تند و به‌طور کلی، رنگ‌های تیره است. در بيان صحنه‌های مصائب، از شمایل‌نگاری مذهبی استفاده می‌شد كه نوعی خیالی‌نگاری است و ریشه در باورهای دینی، پيشينه تصويرسازی و همچنين اعتقادات قلبی نقاش دارد. شمایل اولیا با معصومیت و همراه با تقدس و آرامش و چهره ظالمین (اشقیا) در زوایای ناخوشایند و با حالت‌های نفسانی و ناآرام به تصویر درآمده‌اند. مضامین نقاشی‌‌های دیواری‌، از روایات و کتب مذهبی تأثیر گرفته‌اند. موضوع نقاشی‌هایی که بر دیوار کلیساها اجرا شده، عموماً مصائب مسیح و نزدیکان او و دیگر روایات مذهبی آمیخته به اعتقادات مردم است. در نقاشی‌‌های دیواری امامزاده‌های اصفهان نیز داستان‌های مذهبی و مصائب وارده بر ائمه اطهار(ع) آمیخته به باورهای عامیانه به تصویر درآمده است.

به قلم علیرضا محمدی میلاسی، عضو هيئت علمی گروه هنرهای تجسمی مؤسسه آموزش عالی سپهر دانش معاصر اصفهان

منابع:

ـ اهری، زهرا(1384)، دو نهاد دینی: یک زبان، دو بیان (مقایسه معماری شهری مسجد و کلیسا در مکتب شهرسازی اصفهان). گلستان هنر، ش 2، 37 تا 43.

ـ آقاجانی، حسین(1359)، تعمیرات نقاشی. اثر، ش 2 ـ 4: 160 تا 175.

ـ آقاجانی، حسین و جوانی، اصغر(1386)، دیوارنگاری عصر صفویه در اصفهان. انتشارات فرهنگستان هنر، تهران.

ـ تهرانی، رضا(1393)، بررسی تصویری دیوارنگاری در امامزاده‌های اصفهان. گنجینه هنر، کتاب هفتم، 70 تا 80.

ـ حسامی، منصور(1389)، نقاشی دیواری از طرح تا مرمت. انتشارات سمت، تهران.

ـ حق‌نظریان، آرمن(1385)، کلیساهای ارامنه جلفای نوی اصفهان. ترجمه نارسیس سهرابی ملایوسف، انتشارات فرهنگستان هنر، تهران.

ـ درهوهانیان، هاروتون(1379)، تاریخ جلفای اصفهان. ترجمه: لئون. گ میناسیان، محمدعلی موسوی فریدنی، انتشارات زنده‌رود، اصفهان.

ـ رهنورد، زهرا(1378)، حکمت هنر اسلامی. انتشارات سمت، تهران.

ـ سيكه ايروس، داويد آلفارو(۱۳۶۲)، نگاهی به زندگی و آثار سيكه ايروس. ترجمه فريده شبان‌فر، انتشارات دنيای نو، تهران.

ـ شهابی، عاطفه(1392)، بررسی آرایه‌ها و نقوش تزئینی امامزاده ‌هارون ولایت اصفهان. کنگره بین‌المللی امامزادگان.

ـ عابددوست، حسین(1392)، بررسی جلوه‌های صوری و محتوایی نقاشی‌های بقاع متبرک و نقش آن در ترویج اعتقادات شیعی در ایران. اولین کنگره بین‌المللی امامزادگان.

ـ علوی‌نژاد، سیدمحسن و دیگران(1389)، مطالعه تطبیقی در کاربرد دو اصطلاح «تزئینات معماری» و «دیوارنگاری» در منابع هنر اسلامی. نگره، ش 15، 5 تا 17.

ـ علوی‌نژاد، سیدمحسن(1387)، بررسی مفهوم دیوارنگاری در منابع هنر اسلامی. نشریه نگره، ش 7، 17 تا 29.

ـ قازاریان، مانیا(1363)، هنر نقاشی جلفای نو، ترجمه: ادیک گرمانیک، انتشارات ندا، تهران.

ـ کریمیان، حسن و نجفی، زینب(1392)، بررسی سیر هنر دیوارنگاری در امامزاده‌های اصفهان از صفویه تا قاجار. اولین کنگره بین‌المللی امامزادگان.

ـ مکی‌نژاد، مهدی(1387)، تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی: تزئینات معماری. انتشارات سمت، تهران.

ـ میرزایی‌مهر، علی‌اصغر(1386)، نقاشی‌های بقاع متبرکه در ایران. انتشارات فرهنگستان هنر، تهران.

انتهای پیام
captcha