مبانی فکری عطار برگرفته از قرآن و معارف اسلامی است
کد خبر: 4133892
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۴
به‌مناسبت روز بزرگداشت عطار نیشابوری

مبانی فکری عطار برگرفته از قرآن و معارف اسلامی است

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: مبانی فکری و اندیشه شخصیت‌های بزرگی مثل عطار، از این نظر که به اقیانوس بی‌کران قرآن و معارف اسلامی متصل است، امروز نیز قابل استفاده بوده و باید از آنها بهره‌مند شویم.

آرامگاه عطار نیشابوری

سید‌‌علی‌اصغر میرباقری‌فرد، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان به‌مناسبت روز بزرگداشت عطار نیشابوری اظهار کرد: عطار شخصیتی چندبعدی داشت و مجموعه آثار او جزو مهم‌ترین آثار ادبیات عرفانی بوده که به زبان فارسی و در قالب نظم و نثر ارائه شده است. بنابراین، شخصیت عطار را باید به‌صورت متوازن و جامع بررسی کرد.

وی افزود: عطار، شاعری شاخص و بزرگ در ادبیات فارسی محسوب می‌شود و در این حوزه، انواع شعر فارسی را سروده است. در دیوان شعر او، قالب‌های گوناگون وجود دارد که البته کمتر به قصیده پرداخته، اما غزل‌های بسیار لطیفی سروده است. همچنین رباعیات درخور توجهی دارد و از همه مهم‌تر، منظومه‌هایی که در مثنوی سروده، از حيث هنر شاعری، بسیار درخور توجه است. درواقع، عطار شاعری است که هم باکیفیت و هم پرشمار سروده و منظومه‌های بسیاری دارد. تعداد شاعرانی که تا این اندازه پرکار باشند و آثارشان در سطحی از هنر شاعری باشد که در شمار شاعران بزرگ قرار گیرند، زیاد نیست.

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان گفت: عطار در قرن ششم و اوایل قرن هفتم می‌زیست که در این دوره، شاعران به دنبال نوآوری بودند و تلاش می‌کردند از تقلید بپرهیزند و با سبک و شیوه تازه شعر بسرایند. عطار جزو شاعرانی است که در این مسیر موفق بود. او اثر منثور و مهمی به نام «تذکرةالاولیا» دارد که جزو منابع بسیار مهم در حوزه نثر عرفانی فارسی است و علاوه‌ بر اینکه اطلاعات متنوعی در باب شخصیت‌های بزرگ عرفانی تا قرن هفتم می‌دهد، سبک و روش خاصی در تألیف آن به‌کار رفته که نیازمند تحلیل جایگاه این اثر در متون نثر فارسی است. بنابراین، عطار شخصیتی جامع محسوب می‌شود و اگر بخواهیم بررسی علمی انجام دهیم، باید به ابعاد گوناگون شخصیت او توجه کنیم.

سنت و مشرب عرفانی عطار

وی بیان کرد: نکته مهم در باب سروده‌های عطار، این است که مضمون اصلی آنها را موضوعات عرفانی دربر می‌گیرد و درواقع بعد از سنایی، عطار از بزرگترین شخصیت‌های ادب فارسی به شمار می‌رود که آثار ادبی خود را با موضوع عرفان خلق کرده است.

میرباقری‌فرد درباره سنت و مشرب عرفانی عطار گفت: آثار او از نظر محتوا و موضوع بسیار غنی و پربار است و به همین دلیل، به تبیین نیاز دارد. سنت عرفانی سنایی، عطار و مولانا یکسان است و هر سه پیرو سنت اول عرفان بودند، اما بی‌تردید مشرب عرفانی آنها با هم متفاوت است. مسئله مهم در باب آثار عطار این است که برای تحلیل مشرب عرفانی او با مشکل مواجه می‌شویم؛ عطار در منظومه «منطق‌الطیر» در قالب داستانی رمزی و نمادین، از هفت وادی سخن می‌گوید، اما در «الهی‌نامه» طرح دیگری دارد که بر اساس منطق‌الطیر می‌توان گفت سیر و سلوک و مشرب عرفانی او بر این مبناست که از این هفت وادی آغاز و به وادی آخر ختم می‌شود‌. اگر بخواهیم این مشرب را مبنا قرار دهیم، وقتی وارد الهی‌نامه، اسرارنامه یا مصیبت‌نامه می‌شویم، می‌بینیم که در این منظومه‌ها طرح سلوک و مشرب عرفانی عطار متفاوت است.

وی در پاسخ به اینکه چگونه می‌توان از آثار متفاوت عطار به مشربی واحد رسید، بیان کرد: این مشکل پیچیدگی در آثار مولانا و سنایی وجود ندارد، ولی در آثار عطار با این مسئله رو‌به‌رو هستیم. علت اینکه عطار منظومه‌های متفاوت سروده، این است که طرحی کلان را دنبال می‌کرده و هر یک از این منظومه‌ها بخشی از این کلان‌طرح را پوشش می‌داده است. به همین دلیل، شعر عطار از نظر موضوع و محتوا بسیار غنی و پربار محسوب می‌شود و این منظومه‌ها را حتما باید با الگوهای تحقیقی مناسب، هم در حوزه سنت و هم در حوزه مشرب عرفانی تحلیل کنیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: از نظر لفظ، ساختار و صورت شعر، عطار شاعری قوی‌دست است، قریحه‌ای توانمند و طبعی روان داشته و در حوزه تمثیل و به‌کارگیری تلمیحات در شعر، بسیار ظریف و هنرمندانه عمل می‌کند. همچنین در به‌کارگیری صور‌ خیال و ارتباط با مخاطب بسیار توانمند است. بنابراین، اشعار عطار از نظر صورت و ساختار، جزو آثار برجسته حوزه شعر فارسی به شمار می‌رود.

عرفا مخالف عقل نیستند

وی در پاسخ به این سؤال که عطار چه دیدگاهی درباره فلسفه داشت، گفت: عطار مثل شخصیت‌های بزرگ عرفانی تا قرن هفتم هجری، میانه خوبی با فلسفه نداشت، به این سبب که روش فلاسفه را برای رسیدن به معرفت کافی نمی‌دانست و معتقد بود راهی که ما را به معرفت حقیقی می‌رساند، آن نیست که فلاسفه طی می‌کنند، بلکه راه کشف و شهود است؛ راهی که از دل می‌گذرد، نه راهی که با عقل سپری می‌شود. بنابراین، عطار در شمار عارفانی است که فلسفه را دارای کفایت لازم برای رسیدن به آن مقصود نمی‌دانست. عارفان با عقل مخالف نبودند و از آن‌ نهی نمی‌کردند، بلکه استفاده از آن‌ را بلامانع می‌دانستند و می‌گفتند باید از عقل هم استفاده کرد، اما اگر فکر کنیم که با عقل می‌توانیم به مقصود برسیم، این اتفاق نمی‌افتد؛ عقل ما را بر در او می‌برد، اما بر او نمی‌برد و آنچه ما را به وصال حق تعالی می‌رساند که هدف اصلی عارف است، از عقل برنمی‌آید. این‌طور نیست که عرفا مخالف عقل باشند، بلکه موضع آنها نسبت به فلسفه متفاوت است، به این دلیل که در فلسفه با اتکا به استدلال و روش عقلی به مقصود می‌رسند و فلاسفه مدعی هستند که از این طریق می‌توان موضوعات مربوط به وجود و هستی را حل کرد، اما عارفان با این مسئله موافق نیستند.

میرباقری‌فرد درباره تأثیر عطار بر شاعران بعد از خود اظهار کرد: به‌طور کلی، عطار در حوزه شعر فارسی، چه شعر عرفانی و چه غیرعرفانی، بر همه شاعران و شاگردانش تأثیرگذار بوده است. بیشترین اثر‌گذاری عطار بر شاعرانی بوده که موضوع شعر آنها عرفان است و یکی از بزرگترین آنها، مولانا بود که کاملا ارادت خود را به عطار نشان داده و مشخص است که از آثار او بهره گرفته است. بنابراین، می‌توان گفت عطار از جمله شخصیت‌های ادبی به شمار می‌رود که بر ادبیات فارسی اثرگذار بوده است.

وی درباره شخصیت‌های مهم و به‌کارگیری اندیشه و پیام آنها در دنیای امروز بیان کرد: علاوه بر اینکه باید جایگاه این شخصیت‌ها در فرهنگ و تاریخ تبیین شود، می‌توان اندیشه‌های آنها را با شرایط امروز جامعه متناسب‌سازی کرد و از آنها بهره گرفت. اگر صرفا این‌گونه فکر کنیم که در گذشته چنین شخصیت‌های مهمی داشته‌ایم و باید به آنها افتخار کنیم، درواقع جایگاهشان را فروکاسته، آنها را به شخصیتی نمایشگاهی تبدیل کرده و از این سرمایه‌ها خوب استفاده نکرده‌ایم.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه سرچشمه افکار این شخصیت‌ها، فرهنگ اسلامی و قرآن بوده است، تأکید کرد: همه آنها مفسر قرآن بوده‌اند، آموزه‌های خود را بر اساس روایات و احادیث شکل داده و به سیره معصومین(ع) توجه کرده‌اند. سرچشمه فکری این شخصیت‌ها، آن منابع اصلی و جاودان است که به وحی متصل‌اند و این منابع آمده‌اند تا انسان را هدایت کنند. بنابراین، مبانی فکری و اندیشه شخصیت‌های بزرگی مثل عطار، از این نظر که از آن اقیانوس بی‌کران گرفته شده، امروز نیز قابل استفاده است و باید از آنها بهره‌مند شویم.

وی تصریح کرد: نهاد‌های علمی مخصوصا گروه‌های تحقیقی وظیفه دارند که اندیشه و نگاه این سرمایه‌های بزرگ علمی و فرهنگی را به جامعه منتقل کنند. افکار و مبانی فکری امثال عطار باید شناسایی و با توجه به نیازها، برای مردم محصول فکری تولید شود. متأسفانه در دانشگاه‌ها این کار را انجام نداده‌ایم، در حالی که اگر دانشگاه‌ها بخواهند به‌طور کامل به رسالت خودشان عمل کنند، باید این مهارت در حوزه‌های تخصصی ایجاد شود و ما بتوانیم از این منابع فکری بزرگ استفاده کنیم. جامعه امروز ما بیشتر به این منابع فکری نیاز دارد. بنابراین، دانشگاه‌ها باید به‌عنوان یک رسالت و وظیفه اساسی، در نوع فعالیت‌هایشان بازنگری کنند و علاوه بر پژوهش‌های ارزشمندی که انجام می‌دهند، به این موضوع بپردازند که چگونه در بطن جامعه می‌‌توانند نیازهای فکری و فرهنگی مردم را پاسخ دهند.

فاطمه کاظمینی

انتهای پیام
captcha