به گزارش ایکنا از خوزستان، متن زیر خاطرهای از ذوالفقار طلوعی، آزاده دوران دفاع مقدس درباره وضعیت اردوگاههای اسارت در روز ارتحال امام (ره) و انتشار خبر جانشینی رهبر انقلاب است. متن این خاطره در کتاب «خزان غمها» نوشته داود گودرزی منتشر شده است:
به همراه حاج آقا ابوترابی ما را به اردوگاه تکریت پنج بردند. اردوگاه تکریت اردوگاه خاصی بود. اکثر کسانی که آنجا بودند از فرماندهان شجاع سپاه و بسیج و یا روحانیونی بودند که به وسیله جاسوسها شناسایی شده بودند. در حال قدم زدن در اردوگاه بودیم که ناگهان، صدای رادیوی عراق لحظهای قطع شد و با اعلام ارتحال حضرت امام، اردوگاه را در بهت و حیرت وغم و انده فرو برد.
سربازهای گشتی اردوگاه با عجله اردوگاه را ترک کردند.در طول مدتی که در اردوگاه بودیم، این نکته برای بعثیها کاملا مشخص شده بودکه خط قرمز ما امام خمینی است. آنها میدانستند که ما در هر مسئلهای کوتاه میآمدیم اما اگر اسمی از امام بیاورند، حتما کار به جای باریکی خواهد کشید.
حتی یک نفر هم در اردوگاه قدم نمیزد. نمیدانستم چکار کنم. سرم به شدت درد گرفته بود و دنبال سرپناهی میگشتم تا عقدههایم را خالی کنم. راه میرفتم و اشک میریختم. در گوشهای از اردوگاه تکه سنگ بزرگی بود. به طرف آن رفتم و سر در بالین گرفتم و میگریستم. نمیدانم چقدر آنجا بودم. برای لحظهای دستان پر از مهری که دستهایم را لمس میکرد، مرا به خود آورد. در تصویر مات قطرات اشکم، چهره حاج آقا ابوترابی را دیدم. با کلاه مشکیای که خودم برایش بافته بودم، به من نگاه میکرد؛ نگاهی عمیق و پدرانه. در لرزش لبهایش صدای تسلیت او را شنیدم. شروع به دلداریم کرد. چند دقیقهای در کنارم نشست و فقط اه میکشید. شاید به خاطر انکه مرا از آن حالت پر از غم رها کند.
اولین سوالش این بود که شما فکر میکنید که بعد از رحلت امام، چه کسی به عنوان رهبر انتخاب خواهد شد؟ کمی طفره رفتم. شاید میخواستم به خلوت خودم برگردم. به آرامی گفتم: چه میدانم حاج آقا، شما که ماشاالله بهتر میدانی. دوباره سوال کرد و اصرار داشت تا چیزی بگویم. من هم اسم چهار نفر از علما رابردم. حاج اقا فرمودند: خیر اینها نیستند. با صراحت از او پرسیدم: پس اگر علما نباشند، چه کسی خواهد بود؟ حاج آقا گفتند: من به صراحت میگویم رهبری شایستهتر از سید علی خامنهای نخواهد بود. گفتم:حاج آقا خامنهای که امام جمعه تهران هستند؟ حاج آقا گفتند: بله. همان آقای خامنهای. گفتم: ایشان که خیلی جوان هستند. حاج آقا گفتند: اگر به من بگویید که اقای خامنهای میداند که ما الان در این غربت و اسارت و در گوشه زندان تکریت چه میگوییم و ایشان اشراف و آگاهی به ما دارند من باورم میشود. که البته فکر میکنم که منظور حاج آقا از اشراف ایشان به کلیه مسائل کشور بود.
حالم بهتر شد و به اتفاق حاج آقا به آسایشگاهها سرزدیم و با دلداری دادن بچهها از غم آنها کاستیم. فردای آن روز هم بعد از اعلان انتخاب مقام معظم رهبری به عنوان جانشین امام راحل، حال همگی خوب و مرهم دلهای سوخته ما شد.
انتهای پیام