وصیتی که شهید قاسمیان به اهالی روستای گاوکش کرد
کد خبر: 4171669
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۶

وصیتی که شهید قاسمیان به اهالی روستای گاوکش کرد

شهید عزیز قاسمیان در وصیت‌نامه خود با بیان اینکه خداوند بهشت را به بها می‎دهد نه به بهانه، خطاب به مردم گاوکش آورده است: «دست از پشتیبانی جبهه‌ها و رزمندگان اسلام برندارید و اگر نمی‎توانید در جبهه‌ها حضور پیدا کنید حداقل در مقابل فسادهای داخلی مقابله کنید».

وصیت نامه شهیدبه گزارش ایکنا از لرستان، شهید عزیز قاسمیان از شهدای استان لرستان یکم اردیبهشت‌ماه سال 1343 در روستای گاوکش علیا از توابع شهرستان دلفان دیده به جهان گشود پدرش «صیدطاهر» و مادرش «سکینه» نام داشت، تحصیلات خود را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد و به شغل کشاورزی روی آورد و در 17 فروردین‌ماه سال 1367 در شاخ شمیران بر اثر اصابت ترکش به سر و گردن به شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش را در روستای گاوکش علیا از توابع شهرستان دلفان به خاک سپردند.

شهید عزیز قاسمیان در وصیت‌نامه خود آورده است: «شهادت به آسانی به دست نمی‎آید مگر با جهاد و آگاهی و عقیده، شهادت این آرزوی جاودانه ما و همه پیروان حسین(ع) دو چهره دارد خون حسین(ع) و پیام زینبی(ع)، ما باید از اسلام دفاع کنیم که دفاع هم عقلاً و هم شرعاً واجب است، شهادت آرزوی هر مسلمانی که اسلام واقعی را درک کرده است، می‎باشد.

آری، مردم شهیدپرور گاوکش! من و شماها آرزو می‎کردیم که ای کاش در جنگ‌های صدر اسلام می‌بودیم و با معاویه‌ها و ابوسفیان‌ها و خوارج می‎جنگیدیم و از یاران محمد(ص) و علی(ع) و حسین(ع) به حساب می‌آمدیم و شهید و شاهد می‎شدیم.

اکنون جنگ صدر اسلام پیش آمده است و اگر در آن زمان جنگ بدر و یا خیبر بود امروز هم هست، در راه خدا مال‌هایتان و جان‌هایتان را انفاق کنید که خداوند بهشت را به بها می‎دهد نه به بهانه.

از شما مردم شهیدپرور گاوکش و حزب‌الله می‎خواهم که جبهه را خالی نگذارید و دست از پشتیبانی جبهه‌ها و رزمندگان اسلام برندارید و اگر نمی‎توانید در جبهه‌ها حضور پیدا کنید حداقل در مقابل فسادهای داخلی مقابله کنید و اجازه ندهید عده‌ای از ضد انقلاب‎ها به اسلام ضربه بزنند.

خدایا! اگر کارهای بدی انجام داده‌ام نادان بودم و باید ای خدای متعال مرا ببخشید ولی ای خدای بزرگ! می‌دانم که امام امت خمینی بت‌شکن را برای راهنمایی ما فرستاده‌ای و من هم بر خودم وظیفه دیده‌ام و به امام امت لبیک گفته‌ام و به خاطر حفظ دین اسلام به جبهه‌ها آمده‌ام و این راه را خود انتخاب کرده‌ام و در این راه تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم استقامت می‎کنم تا شاید با خون ماها و سایر رزمندگان راه کربلا را آزاد کنیم، خوش‎تر است، چند سخنی با پدر عزیزم و مادر مهربانم و خواهران و برادرانم:

مادر! تو خوب می‎دانی که زینب وقتی تمام یاران و عزیزانش را شهید دید و موقع آن رسیده بود که حسین(ع) به میدان برود ناراحت بود و حسین به او گفت خواهرم ناراحت نباش که شاید دشمنان دین اسلام از ناراحتی تو خوشحال شوند و همچنین هم بود.مادر! اگر من شهید شدم ناراحتی به خودت راه ندهید که شاید کوردلانی از ناراحتی تو خوشحال شوند و از تو می‎خواهم که زینب‌وار مقاوم باشید و با مقاومت خود شما دشمنان اسلام را کوردل و زبون‌تر سازی.

و باری پدر گرامی‌ام! از تو می‎خواهم که مثل زین‌العابدین(ع) صبور باشید و از خواهرانم می‎خواهم که همچنان که حجاب‌تان را رعایت کردهاید، رعایت کنید.پدر عزیزم و مادر مهربانم! شماها همیشه می‎گفتید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بارخدایا تنها تو را می پرستم و از تو یاری می جوییم»، «اهدنا الصراط مستقیم» ما را به راه راست خداپرستی و توحید هدایت فرما، باری پدر عزیزم و مادر مهربانم! این است راه مستقیم که پسرتان را در راه دین اسلام به هراس هدیه کرده‌اید و در رزوز قیامت شفاعت شما را می‎کند و در پایان از مادرم و پدرم و برادرم و خواهرانم و دوستان و آشنایان که از من بدی دیده‌‌اند می‎خواهم که به بزرگی خودشان ما را حلال کرده و ببخشند».

انتهای پیام
captcha