به گزارش ایکنا از لرستان، شهید عزیز قاسمیان از شهدای استان لرستان یکم اردیبهشتماه سال 1343 در روستای گاوکش علیا از توابع شهرستان دلفان دیده به جهان گشود پدرش «صیدطاهر» و مادرش «سکینه» نام داشت، تحصیلات خود را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد و به شغل کشاورزی روی آورد و در 17 فروردینماه سال 1367 در شاخ شمیران بر اثر اصابت ترکش به سر و گردن به شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش را در روستای گاوکش علیا از توابع شهرستان دلفان به خاک سپردند.
شهید عزیز قاسمیان در وصیتنامه خود آورده است: «شهادت به آسانی به دست نمیآید مگر با جهاد و آگاهی و عقیده، شهادت این آرزوی جاودانه ما و همه پیروان حسین(ع) دو چهره دارد خون حسین(ع) و پیام زینبی(ع)، ما باید از اسلام دفاع کنیم که دفاع هم عقلاً و هم شرعاً واجب است، شهادت آرزوی هر مسلمانی که اسلام واقعی را درک کرده است، میباشد.
آری، مردم شهیدپرور گاوکش! من و شماها آرزو میکردیم که ای کاش در جنگهای صدر اسلام میبودیم و با معاویهها و ابوسفیانها و خوارج میجنگیدیم و از یاران محمد(ص) و علی(ع) و حسین(ع) به حساب میآمدیم و شهید و شاهد میشدیم.
اکنون جنگ صدر اسلام پیش آمده است و اگر در آن زمان جنگ بدر و یا خیبر بود امروز هم هست، در راه خدا مالهایتان و جانهایتان را انفاق کنید که خداوند بهشت را به بها میدهد نه به بهانه.
از شما مردم شهیدپرور گاوکش و حزبالله میخواهم که جبهه را خالی نگذارید و دست از پشتیبانی جبههها و رزمندگان اسلام برندارید و اگر نمیتوانید در جبههها حضور پیدا کنید حداقل در مقابل فسادهای داخلی مقابله کنید و اجازه ندهید عدهای از ضد انقلابها به اسلام ضربه بزنند.
خدایا! اگر کارهای بدی انجام دادهام نادان بودم و باید ای خدای متعال مرا ببخشید ولی ای خدای بزرگ! میدانم که امام امت خمینی بتشکن را برای راهنمایی ما فرستادهای و من هم بر خودم وظیفه دیدهام و به امام امت لبیک گفتهام و به خاطر حفظ دین اسلام به جبههها آمدهام و این راه را خود انتخاب کردهام و در این راه تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم استقامت میکنم تا شاید با خون ماها و سایر رزمندگان راه کربلا را آزاد کنیم، خوشتر است، چند سخنی با پدر عزیزم و مادر مهربانم و خواهران و برادرانم:
مادر! تو خوب میدانی که زینب وقتی تمام یاران و عزیزانش را شهید دید و موقع آن رسیده بود که حسین(ع) به میدان برود ناراحت بود و حسین به او گفت خواهرم ناراحت نباش که شاید دشمنان دین اسلام از ناراحتی تو خوشحال شوند و همچنین هم بود.مادر! اگر من شهید شدم ناراحتی به خودت راه ندهید که شاید کوردلانی از ناراحتی تو خوشحال شوند و از تو میخواهم که زینبوار مقاوم باشید و با مقاومت خود شما دشمنان اسلام را کوردل و زبونتر سازی.
و باری پدر گرامیام! از تو میخواهم که مثل زینالعابدین(ع) صبور باشید و از خواهرانم میخواهم که همچنان که حجابتان را رعایت کردهاید، رعایت کنید.پدر عزیزم و مادر مهربانم! شماها همیشه میگفتید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بارخدایا تنها تو را می پرستم و از تو یاری می جوییم»، «اهدنا الصراط مستقیم» ما را به راه راست خداپرستی و توحید هدایت فرما، باری پدر عزیزم و مادر مهربانم! این است راه مستقیم که پسرتان را در راه دین اسلام به هراس هدیه کردهاید و در رزوز قیامت شفاعت شما را میکند و در پایان از مادرم و پدرم و برادرم و خواهرانم و دوستان و آشنایان که از من بدی دیدهاند میخواهم که به بزرگی خودشان ما را حلال کرده و ببخشند».
انتهای پیام