مرتضی کاشانینژاد ابیانه، روانشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با ایکنا از اصفهان درباره بعد تربیتی شخصیت حضرت زهرا(س) اظهار کرد: یکی از ابعاد زندگی آن حضرت که بسیار درخشان و دلنواز است، بعد تربیتی زندگی ایشان به شمار میرود. آنچه میتواند مادران و فرزندانشان را در امر تربیت بیمه کند، عمل کردن به سیره و رفتار عملی و علمی حضرت فاطمه زهرا(س) است؛ تمام عظمت و شکوهی که به بهترین صورت در زندگی فرزندان آن حضرت متجلی بود، تربیت تابناک، دامان پاک و آموزههای گرانقدر این بانوی نمونه را نشان میدهد.
وی ادامه داد: حضرت فاطمه(س) به تربیت همهجانبه فرزندان خود اهتمام ویژه داشت؛ در تربیت جسمانی، به پرورش جسم فرزندان، سلامت و تغذیه آنها اهمیت میداد. ایشان فرزندانش را شیر میداد و گاهی خود غذا نمیخورد تا شوهر و فرزندانش غذا بخورند و نیز زمانی که فرزندان آن حضرت بیمار میشدند، از پیامبر(ص) درخواست میکرد تا برای سلامت آنها دعا کند. سوره هل اتی و روایت بیماری حسنین(ع) و نذر سهروزه حضرت فاطمه(س) برای بازگشت سلامتی و صحت به فرزندان، صحهای بر این امر است. در بعد تربیت روحی و عاطفی نیز دختر پیامبر(ص) با وجود مرارتهای زندگی، محبت و مهر مادری را از فرزندانش دریغ نمیکرد و خود به کارهایشان رسیدگی میکرد؛ با آنان همبازی میشد و برایشان شعر کودکانه با مفاهیم سیاسی، اجتماعی و اعتقادی میخواند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه حضرت فاطمه زهرا(س) نگران رشد صحیح فرزندان و سرنوشت آنان بود و حتی به امیرالمؤمنین(ع) وصیت کرد تا با امامه، خواهرزادهاش ازدواج کند که همانند خود ایشان با فرزندانشان مهربان بود، گفت: تکریم و احترام به کودکان و رعایت عدالت و مساوات میان آنان از دیگر ویژگیهای سیره تربیتی آن حضرت به شمار میرفت. تربیت دینی و معنوی کودکان به مراتب مهمتر از جنبههای دیگر تربیت محسوب میشود؛ چراکه هدف اصلی تربیت فرزند، حرکت به سوی عبودیت است. در مسیر تربیتی حضرت فاطمه(س)، تشویق به کارهای عبادی نیز اهمیت ویژهای داشت. در این کار افزون بر راهنماییهای گفتاری، حضرت از طریق رفتار عملی نیز الگویی شایسته برای فرزندان خود به شمار میرفت و مفاهیمی چون ایثار، خدامحوری و توکل به خدا در همه امور را به آنان میآموخت.
وی با بیان اینکه حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آنها تثبیت کرد، خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیفشان سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت، افزود: فرزندان در هر سنی که باشند، برای خود شخصیت قائل هستند و دوست دارند در کانون توجه و عنایت قرار گیرند. حضرت زهرا(س) فرزندان خود را از همان سنین کودکی با مسجد مأنوس میکرد. بهدلیل این روش تربیتی بود که امام حسن مجتبی(ع) تشویق میشد تا ضمن حضور در مسجد، به مواعظ و کلمات پیامبر(ص) نیز دقت و بعد از بازگشت به منزل، آنها را برای مادر و اهل خانه نقل کند. وقتی امیرمؤمنان علی(ع) وارد منزل میشد و با همسر خود سخن میگفت، درمییافت که حضرت فاطمه(س) آنچه را از آیات قرآن نازل شده است، میداند. از ایشان میپرسید: «با اینکه شما در منزل هستید، چگونه از آنچه پیامبر(ص) در مسجد بیان کرده است، آگاهید؟» حضرت نیز در پاسخ میگفت که این آگاهی، از ناحیه فرزندشان امام مجتبی(ع) بوده است.
کاشانینژاد عادلانه رفتار کردن با فرزندان و توجه درست به آنها را اصل سازندهای دانست که تا اعماق وجود کودک اثر میگذارد و گفت: والدین باید خود را جای فرزندانشان بگذارند و سپس رفتاری متناسب با آنها بروز دهند و از بعضی قضاوتها بین کودکان بپرهیزند. گاهی عادلانه قضاوت کردن بسیار سخت است و پدران و مادران باید به آثار و پیامدهای قضاوتهای خود بیندیشند.
وی تصریح کرد: حضرت زهرا(س) فرزندان خود را به بازی و مسابقه تشویق و با گفتاری شیرین و مادرانه و بالا و پایین انداختن آنها، فرزندان خود را از احساسات پاک مادری سیراب میکرد، به تربیت روحی و پرورش جسمی عزیزان خود عنایت داشت و گاهی در قالب اشعار زیبا و ادیبانه، معارف به آنها میآموخت. گزارشهای تاریخی نشان میدهد که حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) در برخورد با کودکان، خود را خندان و خوشحال نشان میدادند و مشغله زیاد، مانع وقت گذاشتن برای فرزندان نبود. بدون تردید، فرزندانی که محصول تربیت چنین خانوادههایی هستند، از روحیهای قوی، نفسی مطمئن و روانی سالم برخوردار خواهند بود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه روانشناسان معتقدند کودکان به موازات نیازهای زیستی و فیزیولوژیکی بهویژه در سنین نخستین، نیازمند ارتباطات عاطفی و پذیرش از جانب دیگران هستند، افزود: برآورده کردن این نیازها موجب زمینهسازی آرامش و تعادل روانی و دستیابی به بخشی از بالندگیهای روانی است. آرامش روانی، امنیت خاطر، اعتماد به نفس، اعتماد به والدین، الگوگیری در مهرورزی به دیگران و پیشگیری از انحرافات، نمونههایی از این امتیازات به شمار میرود. درس محبت در خانه حضرت زهرا(س) بهطور کامل ارائه میشد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندانش بود، در این زمینه نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل انجام میداد.
وی توضیح داد: فطرت انسان خواهان کمال و فضیلت است. اسلام هم که دین کمال و فضیلت محسوب میشود، با خواستههای فطری بشر هماهنگ است و در تربیت کودک و دعوت او به سوی کمال و فضیلت، هیچگاه به تنبیه و زور متوسل نمیشود، بلکه با آشنا کردن کودک با زبان قابل درک و ترغیب و تشویق او، استعدادهایش را در راستای کمال شکوفا میکند و حتی اگر کودکی در اثر آشنا نبودن با صلاح و فساد مرتکب عمل خلافی شود، تنبیه فوری را تجویز نمیکند، بلکه با آشنا کردن او با عاقبت کارهای خلاف و ترغیب و تشویق به کمال و فضیلت، کودک را از این امور بازمیدارد.
کاشانینژاد با بیان اینکه سخن گفتن محبتآمیز و مؤدبانه نقش مؤثری در شخصیت و بزرگی روح کودک دارد، اضافه کرد: رفتار مؤدبانه پدر و مادر با یکدیگر و رعایت احترام، بهترین آموزش برای فرزندان است. استفاده از کلمات محبتآمیز و مؤدبانه سبب محبت و صفای بیشتر خانوادگی میشود. علاوه بر این، مذهب، بزرگترین منبع تربیتی در خانواده به شمار میرود و همه فعالیتها و رفتار اعضای خانواده بر آن استوار است. اینکه خانوادههای مسلمان سعی میکنند همه مسائل زندگی را بر اساس فرامین مذهبی انجام دهند، به این علت است که معتقدند مذهب، نیروی کنترلکنندهای محسوب میشود که آدمی را از شهوات و تمایلات نابودکننده بازمیدارد و زمینه بهرهمندی از عقل را فراهم میکند.
وی با بیان اینکه تربیت دینی برای طفل امری ضروری و حیاتی به شمار میرود، اظهار کرد: کودک در زندگی نیازمند ستون پایداری است که هنگام تزلزل به آن تکیه دهد و در مسیر رسیدن به هدفش نلغزد. هدف تربیت دینی، ایجاد رابطه بین کودک و خدا و نیز ایجاد وابستگی فرد به پروردگار است، به گونهای که آدمی بر اساس آن بتواند خواستهها و تمایلات نامشروعش را به بند بکشد، زندگی را رنگ الهی دهد و برنامه حیاتش را بر اساس مقررات خداوند استوار کند.
این استاد دانشگاه یکی از موارد مهم تربیت را آموختن رعایت حق دیگران و نوبت افراد برشمرد و گفت: پدر و مادر از دوران کودکی باید به بچه بیاموزند که وقتی وارد اجتماع میشود، حقوق دیگران را محترم بشمارد، آن را ضایع نکند و نپندارد که میتواند با زورگویی حقوق دیگران را پایمال کند و فقط به فکر خودش باشد. در خانه فاطمه(س) نیز این مطلب بسیار در نظر گرفته میشد. همچنین از جمله روشهای تربیتی حضرت فاطمه(س)، نوعدوستی ایشان بود که در برابر چشمان تیزبین فرزندانش به مردم کمک میکرد و در عین اینکه خود گرسنه میماند، دیگران را سیر میکرد.
وی در خصوص اندیشه حضرت فاطمه(س) درباره فرزند بهمثابه امانت خداوند در دست پدر و مادر بیان کرد: والدین در برابر حفظ و رشد این امانت مسئول هستند. حضرت زهرا(س) فرزند را وجودی ارزنده و درخور احترام و کرامت ذاتی میشناخت که شخص مادر باید رسیدگی به او را به عهده بگیرد. ایشان فرزندداری را شأن کوچکی نمیدانست که اداره آن را به دیگران واگذارد. حضرت فاطمه(س) تربیت را امری تحولانگیز، سازنده و نجاتبخش بشر از خطرات و عوارض میشناخت.
کاشانینژاد یکی از مهمترین دغدغههای ذهنی و دلهرههای همیشگی پدر و مادر را حفظ و تأمین سلامت کودک دانست و اظهار کرد: آنان برای حفاظت و سلامت کودک از هیچ کوششی دریغ نمیکنند تا آنجا که گاه سلامت خود را نیز در این راه به خطر میاندازند. پدر و مادر آگاه سعی میکنند در کنار توجه به مسائل مهمی همچون رعایت بهداشت، تغذیه سالم و کامل، بررسی رشد طبیعی کودک و مواظبت دقیق در مقابل خطرات و حوادث به همین موارد اکتفا نکنند، بلکه برای حفظ و تأمین سلامت و سعادت کودک از راههای دیگری هم که اسلام پیشنهاد کرده است، بهره بجویند. یکی از این راهها، صدقه دادن برای کودک و عقیقه کردن برای اوست.
وی افزود: انسان دارای دو بعد روحانی و جسمانی است. در خصوص مسائل تربیتی به بعد اختصاصی انسان که همان بعد رحمانی (عقل و عاطفه) است، به انضمام بعد جسمانی توجه میشود. یکی از جنبههای تمییز انسان از سایر موجودات، قدرت تعقل، تفکر و استدلال اوست. اسلام برای رسیدن به مراحل عالی نفسانی، انسان را به این امور دعوت میکند تا به خودشناسی، خداشناسی و خودسازی نائل شود. توجه و توصیه شریعت مقدس به پرورش عقل و دعوت به تعقل و اندیشه، اهمیت تربیت عقلانی را روشن میکند.
این روانشناس در پایان محبت را داروی شفابخش بسیاری از دردها و بهترین راهحل مشکلات و ناسازگاریهای تربیتی دانست و گفت: محبت بجا در هر مکان و زمانی و در هر مقطع و سنی، وسیلهای کارآمد و مؤثر است. انسانها در هر سن و موقعیتی به عاطفه و محبت نیازمندند؛ اما کودکان، نوجوانان و جوانان بیش از دیگران تشنه محبت هستند. چه بسیارند والدینی که در برابر فرزندان خود محبت فراوان دارند؛ اما آن را ابراز نمیکنند، در حالی که محبت وقتی سازنده و تأثیرگذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاه شود. محبت میتواند رفتار نابجا و ناقص فرزندان را اصلاح کند و ناسازگاری و پرخاشگری آنان را از میان ببرد.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام