کد خبر: 4252055
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۵
پژوهشگر تاریخ اسلام:

حق حضرت زهرا(س) را ادا نکرده‌ایم

عبدالحسین طالعی با بیان اینکه ایام فاطمیه باید کمک کند که حقانیت و معرفت حضرت زهرا(س) را پیدا کنیم و به نسل‌های بعد انتقال دهیم، گفت: حضرت فاطمه(س) در خطبه فدکیه خطاب به انصار فرمود: «انتم بلغائه الی الامم» شما پیک پیامبر(ص) به‌سوی امت‌ها هستید؛ یعنی به همه جهانیان. این خطاب محدود به آن دوره نیست و این تکلیف ادامه دارد.

عبدالحسین طالعی، پژوهشگر تاریخ اسلام و استاد دانشگاه

به گزارش ایکنا از خوزستان، عبدالحسین طالعی، پژوهشگر تاریخ اسلام و استاد دانشگاه، شب گذشته، 14 آذرماه در نشست مجازی شرحی بر زیارت جامعه ائمه المؤمنین(ع) به تبیین فرازهایی از این زیارت به‌مناسبت ایام فاطمیه پرداخت. مشروح سخنان او را در ادامه می‌‌خوانید:

زیارت جامعه ائمه المؤمنین(ع)، زیارتی است که مرحوم محدث قمی آن را در مفاتیح الجنان آورده است، اما کمتر به آن توجه می‌شود. این زیارت جزو ملحقات مفاتیح است که مرحوم سید بن طاووس نقل کرده و زمانی برای آن ذکر نکرده است؛ یعنی در هر زمان و در هر جا و همه حرم‌های اهل بیت(ع) می‌شود آن را خواند.

اول زیارت چنین است: «الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِی وَفَّقَنِی لِقَصْدِ وَلِیهِ وَزِیارَةِ حُجَّتِهِ، وَأَوْرَدَنِی حَرَمَهُ» کل زیارت تقریبا 1200 کلمه و حدود 300 جمله است. محتوای آن را می‌توان در شش بخش تقسیم کرد. این شش بخش هر کدام چند عنوان فرعی دارد. بخش اول در تبیین «امامت» است. این بخش، شش عنوان فرعی دارد که شامل: مقامات ائمه (43 مورد)، تعامل ما با ائمه (10 مورد)، سیره ائمه در ارتباط با خدا (5 مورد)، مقامات ائمه (13 مورد دیگر) و سیره ائمه در ارتباط با مردم (14 مورد) است.

بخش دوم این دعا بخش «تبری» است. این بخش، 107 جمله دارد. عناوین این فصل شامل این موارد است: جنایت به اهل بیت(ع) (22 مورد)، جنایت به دین (11 مورد)، جنایت به اهل بیت(ع) از زاویه‌ای دیگر (24 مورد)، جنایت در بیعت سقیفه و شواهد تاریخی بعد آن (40 مورد)، وظیفه ما در این زمینه (10 مورد).

بخش سوم «شاخص‌های توحید» است که 15 جمله دارد. بخش چهارم «نبوت» است که مقامات انبیا (10 مورد) را ذکر کرده است. بخش پنجم «درخواست‌های ما از خدا» که شامل 55 مورد است. فصل ششم هم «عرض عبودیت» است و 20 مورد را ذکر کرده که در مجموع 300 جمله است. 

در این جلسه بر بخش «تبری» که با این ایام مناسبت دارد، مرور سریعی خواهیم داشت. خوب است این زیارت را جزء برنامه‌های خود قرار دهید. این بخش از زیارت این طور شروع می‌شود:

«یا سادَتِی یا آلَ رَسُولِ اللّهِ، إِنِّی بِکمْ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ جَلَّ وَعَلَا بِالْخِلافِ عَلَی الَّذِینَ غَدَرُوا بِکمْ، وَنَکثُوا بَیعَتَکمْ، وَجَحَدُوا وِلایتَکمْ، وَأَنْکرُوا مَنْزِلَتَکمْ، وَخَلَعُوا رِبْقَةَ طاعَتِکمْ، وَهَجَرُوا أَسْبابَ مَوَدَّتِکمْ، وَتَقَرَّبُوا إِلی فَراعِنَتِهِمْ بِالْبَراءَةِ مِنْکمْ وَالْإِعْراضِ عَنْکمْ» یعنی ای سروران من، ای خاندان رسول خدا، من به‌واسطه شما و با مخالفت کردن با کسانی که به شما خیانت کردند و پیمان بیعت شما را شکستند و ولایت و منزلت شما را منکر شدند، به خدا نزدیک می‌شوم.

پس مخالفت با دشمنان اهل بیت(ع)، جزو دین و راه‌های تقرب به خداست. این مخالفت به معنی مخالفت و کینه شخصی نیست. این‌ها بیعت‌شکنی کردند: «وَنَکثُوا بَیعَتَکمْ، وَجَحَدُوا وِلایتَکمْ» اینها کسانی هستند که ولایت شما را انکار کردند. کسی که ولایت اهل بیت(ع) را از دست بدهد، قرآن را هم از دست می‌دهد. طاعت امیرالمؤمنین(ع) به گردن این‌ها فریضه بود، اما آن‌ها کمند طاعت شما را از وجود خود برکندند: «وَخَلَعُوا رِبْقَةَ طاعَتِکمْ» عوامل مودت شما را کنار گذاشتند و به فرعون هایشان با بیزاری و روی گردانی از شما، نزدیک شدند. مگر خداوند در قرآن کریم نفرمودند: «لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَی» (شوری، 23) اینها برخلاف سخن پیامبر(ص) عمل کردند.

غم و اندوه حضرت صدیقه طاهره(س) در روزهای پایانی عمر، منحصر به دردهای جسمانی نیست، اظهار ناراحتی ایشان از غم روگردانی امت پیامبر(ص) از دین است. ایشان با تعجب این پرسش را مطرح کردند: «أنسیتم قول رسول الله یوم غدیر خم؟» چگونه در این فاصله زمانی نزدیک واقعه غدیر را به فراموشی سپردید؟

بکر بن احمد بصری  حدیثی را نقل می‌کند که راویان این حدیث بانوان خاندان پیامبر(ص) هستند. او از فاطمه بنت علی بن موسی الرضا(ع) نقل می‌کند و ایشان نیز از سه عمه خود نقل می‌کنند و به ترتیب این سند ادامه پیدا می‌کند تا به حضرت ام کلثوم دختر حضرت فاطمه زهرا(س) برسد. ایشان فرمودند: «اَنَسیتُمْ قَوْلَ رَسُولِ اللّه صلی الله علیه و آله یوْمَ غَدیرِ خُمٍّ مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَعَلی مَوْلاهُ؟ وَقَوْلَهُ صلی الله علیه و آله اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هاروُنَ مِنْ مُوسی؟» آیا فراموش کردید سخنان رسول خدا(ص) در روز غدیر خم را که فرمود: هر که من مولا و رهبر او هستم پس از من، علی مولای اوست، و سخن او را که یا علی، موقعیت تو نسبت به من همانند هارون به موسی(ع) است؟

این‌ها مردمی هستند که قصاید طولانی گذشتگان خود را کاملاً در حافظه دارند چطور در این مدت کوتاهی که از رحلت رسول خدا(ص) می‌گذرد، سخن ایشان را فراموش کردند؟

ادامه زیارت چنین است: «وَتَقَرَّبُوا إِلی فَراعِنَتِهِمْ بِالْبَراءَةِ مِنْکمْ وَالْإِعْراضِ عَنْکمْ» این‌ها پیش حاکمان (به ظاهر مسلمان خود) با دوری از رویگردانی از شما خودشیرینی کردند. 

حضرت امیرالمؤمنین(ع) در دوره حکومت خود وقتی به کوفه رفتند، در جایی اصحاب رسول خدا(ص) را جمع کردند و پرسیدند چه کسی به روز غدیر شهادت می‌دهد؟ تنها 30 نفر از آن جمع شهادت دادند. نمی‌دانیم فرهنگ سقیفه با این افراد چه کرده بود که حتی در دوره حکومت امیرالمؤمنین(ع) هم حاضر نبودند شهادت بدهند. این‌ها سؤال‌های ما از تاریخ است. 

ادامه زیارت می‌فرماید: و شما را از اقامه حدود بازداشتند: «وَمَنَعُوکمْ مِنْ إِقامَةِ الْحُدُودِ» اقامه حدود را در اینجا می‌توان به اقامه توحید و اقامه قرآن دانست؛ یعنی شما را بازداشتند تا حدود توحید را اقامه کنید و معارف صحیح قرآن را بازگویید. ائمه «ارکان توحید» هستند و اگر نبودند ما توحیدی نداشتیم. 

ادامه زیارت چنین است: «وَمَنَعُوکمْ مِنْ إِقامَةِ الْحُدُودِ وَاسْتِئْصالِ الْجُحُودِ، وَشَعْبِ الصَّدْعِ، وَلَمِّ الشَّعَثِ، وَسَدِّ الْخَلَلِ، وَتَثْقِیفِ الْأَوَدِ، وَ إِمْضاءِ الْأَحْکامِ، وَتَهْذِیبِ الْإِسْلامِ، وَقَمْعِ الْآثامِ، وَأَرْهَجُوا عَلَیکمْ نَقْعَ الْحُرُوبِ وَالْفِتَنِ، وَأَنْحَوْا عَلَیکمْ سُیوفَ الْأَحْقادِ، وَهَتَکوا مِنْکمُ السُّتُورَ، وَابْتاعُوا بِخُمْسِکمُ الْخُمُورَ، وَصَرَفُوا صَدَقاتِ الْمَساکینِ إِلَی الْمُضْحِکینَ وَالسَّاخِرِینَ» و شما را از اقامه حدود و ریشه‌کن کردن انکارها و پرکردن شکاف و جمع کردن پراکندگی و بستن رخنه‌ها و صاف کردن کجی‌ها و اجرای احکام و بی‌پیرایه کردن اسلام و قلع و قمع کردن گناهان بازداشتند و بر ضد شما گردوغبار جنگ‌ها و آشوب‌ها را برانگیختند و شمشیرهای کینه را بر شما زدند و پرده‌های حرمت شما را دریدند و با خمس شما شراب‌ها خریدند و حقوق بیچارگان را در امر دلقک‌ها و مسخره پیشگان خرج کردند.

پس مخالفت ما با این تفکر، از باب داشتن چنین کارنامه سیاهی است. تمام غم حضرت فاطمه(س) هم چنین انحرافاتی بود.

در عیادتی که گروهی از بانوان مهاجر و انصار به خدمت حضرت فاطمه(س) آمدند، ایشان در این عیادت از دردهای جسمانی خود نگفتند. بحث‌شان بر سر دین و دفاع از امیرالمؤمنین(ع) بود.

پیروان مکتب سقیفه قانونی درست کرده و گفته بودند اگر با دعوای صحابه مواجه شدید آن را نادیده بگیرید. طبق این قانون، طبری که او را امام المورخین می‌دانند وقتی به برخی جزئیات بی‌اهمیت تاریخ مثلاً عرض رود می‌رسد، آن را به‌طور مفصل توضیح می‌دهد اما وقتی به اهل بیت(ع) می‌رسد، به اشاره‌های کوتاه بسنده می‌کند. به‌طور نمونه وقتی اعتراض ابوذر به عثمان می‎‌رسد یک خط می‌نویسد که ابوذر به عثمان اعتراض کرد و نتیجه این شد که ابوذر تبعید شد. بعد ادامه می‌دهد که این ماجرا تفصیلی دارد که دوست ندارم ذکر کنم، مگر او مورخ نیست؟ از این موارد فراوان است.

در قرن ششم واعظی بالای منبر رفت و خیلی کمرنگ اشاره‌ای به مقابله امام حسین(ع) با یزید کرد، او را از منبر پایین آوردند و منبر را آب کشیدند چون از نظر آن‌ها به دعوای صحابه اشاره کرده و بر خلاف قانون آن‌ها عمل کرده است.

ابن قتیبه در قرن سوم در کتابش به قضیه حضرت زهرا(س) اشاره‌ای می‌کند، ابن تیمیه در قرن هفتم به او اعتراض می‌کند که چرا این را گفتی؟ دعوای صحابه به ما چه ارتباطی دارد؟ این قانون ساختگی آن‌هاست.

بخاری برای حدیث «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی» داستانی درست کرده است که حضرت فاطمه(س) با حضرت علی(ع) دچار اختلاف شده بودند و رسول‌الله(ص) این مطلب را فرمودند. این سخنان  مصداق «قَتَلَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ بِالْأَیْدِی وَ الْأَلْسُنِ» اینها با زبان اهل بیت(ع) را کشتند و ما وظیفه داریم در مقابل این حمله‌ها از اهل بیت(ع) دفاع کنیم.

حضرت فاطمه(س) در خطبه فدکیه خطاب به  مردم حاضر در مسجد فرمودند: «انتم بلغائه الی الأمم» شما سفیران پیامبر(ص) به امت‌ها هستید. ما حق حضرت زهرا(س) را ادا نکرده‌ایم.

محمود بن لبید روایتی دارد که می‌گوید حضرت فاطمه(س) به زیارت قبور شهدای احد می‌رفتند و بالای قبر حضرت حمزه(ع) گریه می‌کردند. او می‌گوید از ایشان پرسیدم که آیا پیامبر(ص) به‌صورت صریح و روشن جانشینی حضرت علی(ع) را بیان فرمودند؟ ایشان پاسخ دادند: «واعجبا انسیتم یوم غدیر» حضرت در ادامه پاسخ خود جمله‌ای دارند فرمودند: امام مثل کعبه است، شما وظیفه دارید دور او بگردید و به سوی او بروید.

نتیجه نادیده گرفتن حق اهل بیت(ع) همه ظلم‌هایی است که برای ائمه بعد نیز پیش آمد. بی‌توجهی مردم مدینه به توصیه‌های پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) را آزار می‌داد. این لحظات برای خاندان پیامبر(ص) سخت است.

بنابراین، زیارت جامعه المؤمنین، بخشی از کارنامه سیاه مخالفان اهل بیت(ع) را به ما نشان می‌دهد. مسئله ما با این گروه، نابودی و تحریف دین است. این تفکر، توحید و نبوت و امامت را تحریف کرد. این قابل بخشیدن نیست و ما به وسیله مخالفت با این‌ها تقرب می‌جوییم؛ چون این‌ها دشمن دین هستند. صریح زیارت عاشورا این است: «اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فی هذَا الْیَوْمِ وَ فی مَوْقِفی هذا وَ اَیّامِ حَیاتی بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ» یا در جایی دیگر می‌فرماید: «وَ رَزَقَنِی الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ» این یک رزق است، پس این عرصه عقده‌گشایی شخصی نیست. این تفکر، مرام اهل بیت(ع) را کشت و هنوز دارد این کار را می‌کند. 

در زیارت فرمود: «وَصَرَفُوا صَدَقاتِ الْمَساکینِ إِلَی الْمُضْحِکینَ وَالسَّاخِرِینَ» یک سری اموال، اموال شرعی است به عنوان خمس و زکات. این‌ها اموال شرعی را صرف امور بیهوده کردند. جزئیات این کارها را می‌توانید در کتاب «الأغانی» ابوالفرج اصفهانی ببینید. خاورشناسان همین کتاب‌ها را مبنای مطالعات خود قرار می‌دهند و از آثاری چون نهج‌البلاغه و کافی بی‌خبرند.

ایام فاطمیه باید کمک کند که حقانیت و معرفت حضرت زهرا(س) را پیدا کنیم و به نسل‌های بعد انتقال دهیم. حضرت فاطمه(س) در خطبه فدکیه خطاب به انصار فرمود: «انتم بلغائه الی الامم» شما پیک پیامبر(ص) به سوی امت‌ها هستید؛ یعنی به همه جهانیان. این خطاب محدود به آن دوره نیست. این تکلیف ادامه دارد. پیک پیامبر به سوی جهانیان شدن زحمت دارد. 

نکته اینجا است: «فَلَمَّا مَضَى الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ اخْتَطَفُوا الْغِرَّةَ وَ انْتَهَزُوا الْفُرْصَةَ وَ انْتَهَكُوا الْحُرْمَةَ وَ غَادَرُوهُ عَلَى فِرَاشِ الْوَفَاةِ وَ أَسْرَعُوا لِنَقْضِ الْبَيْعَةِ وَ مُخَالَفَةِ الْمَوَاثِيقِ الْمُؤَكَّدَةِ» وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفتند فرصت را غنیمت شمردند و حرمت‌ها را شکستند. هنوز پیکر بی‌جان پیامبر(ص) بر بستر بود که با ایشان نیرنگ کردند و برای پیمان‌شکنی سرعت به خرج دادند و پیمان‌های اکید پیغمبر(ص) را نقض کردند.

«فَحُشِرَ سِفْلَةُ الْأَعْرَابِ وَ بَقَايَا الْأَحْزَابِ إِلَى دَارِ النُّبُوَّةِ وَ الرِّسَالَةِ وَ مَهْبِطِ الْوَحْيِ‏ وَ الْمَلاَئِكَةِ وَ مُسْتَقَرِّ سُلْطَانِ الْوِلاَيَةِ وَ مَعْدِنِ الْوَصِيَّةِ وَ الْخِلاَفَةِ وَ الْإِمَامَةِ حَتَّى نَقَضُوا عَهْدَ الْمُصْطَفَى فِي أَخِيهِ عَلَمِ الْهُدَى‏» کلمه اعراب، به معنی عرب در مقابل قومیت‌های دیگر نیست، بلکه این‌ها گروهی بودند که در زمان صدر اسلام در بیابان‌ها زندگی می‌کردند و به‌دلیل دوری از محیط شهر و عدم تعامل با انسان‌ها، افراد جاهل، متعصب و خشنی بودند. این‌ها را تحریک کردند و  به خانه نبوت و رسالت؛ خانه‌ای که جبرئیل بدون اجازه وارد آن نمی‌شد و محل نزول وحی و ملائکه بود؛ به جایی که محل استقرار ولایت و مرکز امامت بود، حمله کردند.

چطور مرام این‌ها را بپذیریم؟ این‌ها پیمان رسول مصطفی(ص) را درباره برادرش شکستند:

«وَ جَرَحُوا كَبِدَ خَيْرِ الْوَرَى فِي ظُلْمِ ابْنَتِهِ وَ اضْطِهَادِ حَبِيبَتِهِ‏ وَ اهْتِضَامِ عَزِيزَتِهِ بَضْعَةِ لَحْمِهِ وَ فِلْذَةِ كَبِدِهِ وَ خَذَلُوا بَعْلَهَا وَ صَغَّرُوا قَدْرَهُ وَ اسْتَحَلُّوا مَحَارِمَهُ وَ قَطَعُوا رَحِمَهُ وَ أَنْكَرُوا أُخُوَّتَهُ وَ هَجَرُوا مَوَدَّتَهُ وَ نَقَضُوا طَاعَتَهُ وَ جَحَدُوا وِلاَيَتَهُ‏» و جگر پیامبر(ص) را در ظلمی که به دخترش کردند مجروح کردند و به دختر عزیز و محبوبش که پاره‌ تن و جگرگوشه او بود، ظلم کردند و همسر او را بی‌یار و یاور گذاشتند و قدر او را پایین آوردند و پیمان برادری که پیامبر(ص) اعلام کرده بودند، انکار کردند و ولایت او را منکر شدند. 

«وَ قَادُوهُ إِلَى بَيْعَتِهِمْ مُصْلِتَةً سُيُوفَهَا مُقْذِعَةً (مُشْرِعَةً) أَسِنَّتَهَا، وَ هُوَ سَاخِطُ الْقَلْبِ هَائِجُ الْغَضَبِ شَدِيدُ الصَّبْرِ كَاظِمُ الْغَيْظِ، يَدْعُونَهُ إِلَى بَيْعَتِهِمُ الَّتِي عَمَّ شُومُهَا الْإِسْلاَمَ» امیرالمؤمنین(ع) را به بیعت خود کشاندند، در حالی که شمشیر را بر گردن حضرت گذاشته بودند؛ حضرت قلباً از دست آنها خشمگین بود. اما سخن پیغمبر(ص) را به یاد داشت که فرموده بودند: اگر یاورانی یافتی حقت را بگیر، اما اگر نیافتی صبر کن. حضرت فرمودند: «فَصَبَرتُ وَ فِی العَینِ قَذًی وَ فِی الحَلقِ شَجا» صبر  کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم. 

انتهای پیام
captcha