عبدالحسین طالعی، استاد دانشگاه و مؤلف کتاب «نجوا زیر آسمان غدیر» در گفتوگو با ایکنا از خوزستان بهمناسبت عید غدیر به بیان «اهمیت زیارت غدیریه و تبیین برخی عبارات آن پرداخت» و گفت: برخی از زمانها، زمانهایی طلایی و بینظیر و آسمانی هستند. عید غدیر، یک روز عادی از روزهای عادی تقویم نیست. برای روشنشدن مثالی میزنیم؛ تفاوت روزها، مثل تفاوت دو کاغذ هستند که یکی چک چند میلیاردی و دیگری کاغذ باطله است و یک کودک این تفاوت را نمیفهمد و هر دو را مچاله میکند. یا میتوانیم بگوییم مثل تفاوت اعضای بدن است؛ یکی قلب و دیگری ناخن، قطعاً قلب اصل است.
وی با تأکید بر اینکه بهره بردن از روز بزرگی مانند عید غدیر، نیازمند کسب آمادگی قبلی است، افزود: برای ورود به این روز عزیز، باید مثل یک کشاورز که از قبل کاشت بذر را انجام میدهد، تمام سال، کاشت انجام دهیم. به عبارتی فصل کاشت برای غدیر تمام سال است و روز غدیر روز برداشت و رساندن پیام غدیر به گوش جهانیان است. پس حقایق و معارف مربوط به غدیر باید دستمایه مرور تمام سال باشد و یادآوری منحصر به غدیر نشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم در ادامه درباره زیارت غدیریه گفت: حقایق بیان شده در زیارت غدیریه امام هادی(ع) مثل یک کتاب فشرده است که باید از قبل با آن آشنا شد. خطبه غدیریه حضرت رسول(ص) هم که تالی تلو قرآن بوده و هم در حکم وصیتنامه شفاهی رسول الله(ص) است، از همین قسم است که باید در طول سال کار شود.
نویسنده کتاب «سفیر غدیر» تصریح کرد: علمای شیعه در باب الفاظ احادیث خیلی دقت بهکار بردهاند، اما در باب نگهداری ادعیه و زیارات دقت را مضاعف کردهاند، چون دستوراتی از ائمه داشتهاند که فرمودند این دعا را منتقل کنید. پس دقت بالای علمای گذشته دقت فراوان ما را هم میطلبد. نکته دیگر اینکه ائمه تقیه زیاد داشتهاند، اما در دعا، که امام با خدا حرف میزند و همچنین در زیارات، امام با امام قبلی حرف میزند، تقیهای در کار نیست. از جمله این زیارات، زیارت غدیریه است که امام هادی(ع) با امام علی(ع) سخن میگوید. لذا دعاها و زیارات چون از معصوم و بدون تقیهاند، حقایق نابی دارند که در روایات و احادیث دیگر نیست.
طالعی در ادامه به مرور مختصر فرازهای این زیارتنامه پرداخت و گفت: زیارت غدیریه با سلامی بر رسول خاتم شروع میشود، بعد سلام بر انبیاء و رسل و عباد صالح خدا و بعد امیرالمؤمنین علی(ع). نبوت رسول خاتم(ص)، مطلع تمام مباحث است و نشان میدهد تمام آنچه حضرت علی(ع) داشت به برکت وجود خاتم الانبیاء(ص) است. یادمان باشد ما هر چه داریم از وجود رسول الله(ص) است و کسی تصور نکند شیعه به رسول خدا توجه ندارد.
وی ادامه داد: ما در دعاهایی که برای امام عصر(عج) داریم، میخوانیم: «واحفظ رسولک و آل رسولک؛ خدایا با محفوظ نگاه داشتن امام عصر، رسول خودت و اهل بیت رسولت را محفوظ نگهدار.» پس وقتی از اهل بیت میگوییم در واقع از رسول خدا(ص) میگوییم و وقتی از رسولالله میگوییم در واقع از توحید میگوییم، چون پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان ارکان توحید خدا هستند. فضائل اهل بیت(ع) در واقع زیر مجموعه فضایل رسول خدا(ص) است.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم ادامه داد: سلامی که در همه زیارتنامهها عرضه میکنیم، حرفهای عجیبی دارد. خدا در آیه 56 سوره مبارکه احزاب به ما امر کرده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» سلام بگویید و تسلیم او باشید. در سوره نساء آیه ۶۵ میفرماید: مسلمانان در اختلافات کوچک و بزرگ به پیامبر مراجعه کنند و البته کاملاً تسلیم نظر پیامبر هم باشند. این تسلیم بودن بیچون و چرا، شاخصه ایمان است. «السلام علی محمد رسول الله» یعنی؛ من با تمام وجودم و روحم تسلیم هستم. پیام دیگر سلام این است که اگر من به شخصی سلام میدهم و تسلیم او هستم، در واقع به این معناست که با دشمن او سر آشتی و سازش ندارم.
وی با تأکید بر خواندن مکرر و با معرفت این زیارات گفت: مرگ معنوی ما، زمانی است که این کلمات نورانی که کلیدی در معرفت است برای ما تبدیل به کلمات عادی بشود و بار انسانسازی برای ما نداشته باشد، در حالیکه اگر واقعاً معرفتی باشد به خود کلمه رسول الله، هر بار گفتنش باید یک رشد معنوی به انسان بدهد و ما از این دستمایههای رشد معنوی فراوان در زندگی داریم.
این پژوهشگر ادامه داد: خداوند فرمود: من نعمت رسول را به شما دادم شکرش این است که اطاعت و تبعیت کنید. رسول الله(ص)، کلمه سادهای نیست، با شخصیت بزرگواری طرفیم که ظاهری بشری دارد و باطنی آسمانی و عرشی. چنانچه در زیارت جامعه داریم که شما نورها در عرش خدا بودید و خدا بر ما منت نهاد و شما را در خانههایی قرار داد تا ما شما را ببینیم. عظمت رسول الله(ص) بسیار بالاست و واقعیت ماجرا این است که عظمت پیامبر(ص) را باید در عظمت اهل بیت(ع) شناخت و عظمت اهل بیت را در مقاماتی که دارند.
وی با اشاره به دیگر صفات رسول خدا(ص) در این زیارت گفت: بشر برای نجات، هیچ راهی جز هدایت الهی ندارد و برای هدایت یافتن نیز هیچ راهی جز بهرهگیری از وحی نیست. وقتی بنا شد تنها راه منحصر نجات بشر و هدایت بشر از ظلمت و گرفتاری آن وحی باشد که خدا فرستاده، در این صورت آن بزرگوار که امین خداست بر آن وحی، آن هم خیلی مهم میشود؛ میشود یک موجود بینظیر که در رتبه مخلوقیت خود قابل مقایسه با هیچ مخلوقی نیست. لذا اهمیت و عظمت مقام رسول خدا(ص) از تک تک این جملات پیدا میشود و جلوه میکند.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه افزود: در زیارت غدیریه ما وصف رسول الله(ص) را از امام هادی(ع) میشنویم که هم فرزند رسول الله(ص) است، هم وارث کمالات رسول الله(ص). وصف نور را باید از نور شنید. وصف پیغمبر را از کسی باید شنید که کمالات پیغمبر را میفهمد.
وی ادامه داد: صفت «المهیمن علی ذلک کله» آخرین جمله در وصف رسول خدا در این زیارت است و یادآور آیه ۴۸ سوره مائده است؛ یعنی؛ رسولی که از طرف خدا آمده و مهیمن است بر تمام آنچه گذشته و آینده است. «مهیمن» در این آیه یعنی مسلط است به کتابها. انبیای گذشته ۱۲۴ هزار نفر بودهاند که ما با ۳۰ نفر از انبیا با کمک قرآن و احادیث آشنا هستیم. برخی از این انبیا کتاب و صحف داشتهاند. عقل به ما اجازه نمیدهد از روی کتابهای تورات و انجیل فعلی حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) را بشناسیم، چون بدترین نسبتها را به این انبیاء میدهند. اینجاست که وجود مقدس رسول الله(ص) و ائمه هدی بهکار ما میآیند. برای پذیرفتن نبوت انبیای گذشته راهی جز تأیید حضرت رسول خاتم(ص) وجود ندارد.
طالعی افزود: بنابراین وجود مقدس رسول خدا(ص)، نبوت انبیاء گذشته را نگاهبانی کرده است. هر چه از عظمت انبیاء گذشته میدانیم به برکت قرآن و رسول الله(ص) و عترت است که آلودگیها را از ساحت انبیا زدودند و چهره سالم و صحیح و منزه انبیا را -ولو در حد مختصر- برای ما ترسیم کردند. پس رسول خدا(ص) مهیمن است یعنی: نگاهبان عقیده پاک و نبوت انبیای گذشته.
وی تصریح کرد: در زیارت غدیریه که در باب امیرالمؤمنین علی(ع) و عرض ادب به محضر این امام است، نظیر دیگر زیارات از انبیای گذشته شروع کرده، اما چون بالاترین انبیاء و بالاترین مخلوق خدا، رسول خاتم است، زیارت را با سلام به ایشان شروع کرد، و بعد از آن؛ انبیاء و ملائکه و عباد صالح خدا. بنابراین؛ اگر ما به امیرالمؤمنین علی(ع) سلام میدهیم، در واقع در ادامه خط انبیای گذشته است. اگر حضرت نبود راه تورات و انجیل و راه حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) تحریف شده بود. به این دلیل که دین پیغمبر خاتم(ص) تحریف میشد و بهدنبال آن دین حضرت موسی و عیسی(ع). پس؛ امیرالمومنین حق حیات نسبت به حضرت موسی و عیسی و انبیای گذشته دارد که دین آنها را پاس داشت و از این تحریفاتی که به اینها نسبت داده شد، منزه کرد. در دعاهای ائمه نیز به وضوح این مطلب را در مییابیم که خط سیر و حرکت و فرج اهل بیت، همان خط سیر و فرج انبیاء گذشته است.
به گفته این استاد دانشگاه، هر کلمه این زیارت، یک کتاب فشرده است و شامل چندین صفت از صفات امیرالمؤمنین علی(ع). اینکه نمیشود یک دریا را در یک کوزه جا داد در منطق وحی جایی ندارد؛ امام هادی(ع) در هر کلمه از این فراز یک اقیانوس مطلب جا داده، البته طبعاً درک عظمت این اقیانوس از توان همه ما خارج است. در هر حال کلام بسیار عمیق و فشرده است.
وی افزود: کلمه «امیرالمؤمنین» که طبق روایات لقب خاص امام علی(ع) است، اطلاق دارد و هیچ محدودیتی نمیپذیرد. یعنی اولاً: مؤمنین محدود به زمان و مکان خاصی نیستند تا الی الابد و ثانیاً: هر جا مؤمنی هست، حضرت علی(ع) بر او امیر است و امیر بودن او هم محدود به حدی نیست؛ در دنیا و آخرت، بر همه شئون دین و دنیا، ظاهر و باطن ما امیر است.
نویسنده کتاب «نجوا زیر آسمان غدیر» ادامه داد: برای اثبات این مطلب، مرحوم سید بن طاووس در قرن ۷ کتابی بهنام «الیقین» نوشته که شامل روایات متعددی از شیعه و غیر شیعه است که حضرت رسول(ص) اصحاب را امر میکردند که در مقابل علی(ع) بگویید: «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» کسانی که نسبت به پیامبر معرفت داشتند، تسلیم حضرت بودند و اطاعت میکردند، اما؛ آنها که معرفت نداشتند و حتی بعدها خود را جانشین پیامبر میدانستند، دو سؤال میپرسیدند: آیا در زمان حیات شما هم به علی(ع) امیر بگوییم؟ آنچه میگویید سفارش شماست یا امر خدا؟ پاسخ رسول الله(ص) این بود: هر چه میکنم و هر چه میگویم امر و وعده خداست، شک و شبهه نکنید.
طالعی گفت: ابن طاووس بعدها تکملهای بر کتاب خود زد و کتابی بهنام «التحصین» نوشت. این دو کتاب برای اهل مطالعه و تحقیق دیدنی است. او بعد از نقل روایات این دو کتاب، نتیجه میگیرد که این روایات، هیچجا حدود امارت امیرالمؤمنین علی(ع) را محدود نکرده و اینکه رسول خدا(ص) فرمودند از او اطاعت کنید، حدی برای این اطاعت نیست.
این پژوهشگر گفت: در روایت مشهور «علی مع الحق والحق مع علی» دقت کنید؛ این روایت (که با سند معتبر در منابع اهلسنت و شیعه نقل شده) یعنی؛ به هیچ وجه علی شما را به هیچ خلافی و ضلالتی امر نمیکند. این روایات، حجت را تمام میکند تا کسی لقب امیرالمؤمنین را در موضوع دیگری یا برای شخص دیگری غیر از علی(ع) بهکار نبرد.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه با اشاره به تحریف معنای «امیرالمؤمنین» گفت: شما ببینید در طول تاریخ چه بلایی بر سر این کلمه آوردند. در نخست امیر را به امارت دنیا محدود کردند. سپس هرکس قدرت دستش بود شد امیر. بدیهی است که ما هم به فرمانده نظامی، امیر میگوییم ولی مرادمان آن امیری نیست که خداوند آن را مخصوص امام علی(ع) قرار داده است. این دو را کنار هم گذاشتند بعد با یک عوام فریبی گفتند: این فرمانده، امیر است و افرادی که زیر دستش هستند هم مؤمنند، پس امیرالمؤمنین یعنی همین! اینگونه، لقب امیرالمؤمنین را تا حد یک حاکم پایین آوردند. حالا این حاکم یکبار فاسقی مثل ولید بود که در حال مستی به مسجد آمد و نماز صبح را چهار رکعت خواند و یکبار جانی و جنایتکاری مثل یزید بن معاویه بود.
وی تصریح کرد: این تحریف عجیب به روزگار ما هم کشیده شد: به ملا محمد عمر رئیس طالبان، امیرالمؤمنین گفتند. به جرثومه فساد داعش که هیچ بویی از دین نبرده، بخاطر چهار روز حکومتش، امیرالمؤمنین گفتند.
این استاد دانشگاه گفت: کار دنیا که بدون حاکم پیش نمیرود(به هر طریقی که حاکم شود) اما حاکمان موقت دنیا کجا و کسی که از طرف خدا، امیر شده برای همیشه و هیچکس هم نمیتواند عزلش کند، کجا؟ بنابراین کلمه امیرالمؤمنین را یک معدن بدانیم و به لایههای عمیقش راه یابیم و مرتب مواد جدیدی استخراج کنیم، نه اینکه به یک لایه نازکی از روی آن، بسنده کنیم و بی بهره بمانیم.
طالعی گفت: کلمه امیرالمؤمنین تمام افرادی که خودشان را به عنوان امیر بر مردم معرفی کردند، در حالیکه حاکم دنیای مردم بودند، را کنار میزند. چون امیرالمؤمنین یعنی؛ کسی که از طرف خدا بر مؤمنین امیر است. مؤمن یعنی؛ کسی که به خدا ایمان دارد و بنابراین برای راهبری چنین افرادی چه کسی باید نظر بدهد؟ مردم یا خدا؟ اصلاً تعیین یک چنین بزرگواری غیر از خدا کار هیچکس نیست، لذا جایی که حضرت رسول(ص) میفرمودند: به حضرت علی(ع) سلام بدهید و به او «امیرالمؤمنین» بگویید. میپرسیدند: از طرف شماست؟ و حضرت پاسخ دادند: خیر، از طرف خداست و من هم نقشی در این کار نداشتم. این لقب را خداوند اختصاصاً به امام علی(ع) داده؛ نه به کسی قبل از او و نه به کسی بعد از او. بنابراین؛ اولاً: حاکمان و والیان حق استفاده از این کلمه را ندارند. ثانیاً: ائمه نیز این حق را از خودشان سلب کرده و گفتند: حق استفاده از این لقب را نداریم. لذا در صلوات ضراب اصفهانی که از ناحیه مقدسه صادر شده، به همه ائمه با لقب «امام المؤمنین» سلام داده اما به حضرت علی با لقب «امیر المؤمنین» سلام داده است.
وی در پایان اظهار کرد: هر کدام از کلمات این زیارت، کتاب بزرگی از معارف است، پس لازم است در این کلمات تفکر و تأمل و تدبر کنیم.
انتهای پیام