امر به معروف، ارتباط بین سلامت معنوی با سلامت اجتماعی است
کد خبر: 1362367
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۰
بنیانگذار مؤسسه بهداشت روانی:

امر به معروف، ارتباط بین سلامت معنوی با سلامت اجتماعی است

گروه اجتماعی: کارشناس عرفان‌های نوظهور در برنامه «راه و بی راه» با تأکید بر اینکه سلامت معنوی فرد در جامعه گسترش پیدا می‌کند، گفت: امر به معروف و نهی از منکر در واقع ارتباطی است که بین سلامت معنوی با سلامت اجتماعی وجود دارد.


به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) موضوع برنامه امشب(دوم بهمن) «راه و بی راه» رادیو معارف به ادامه بحث «عرفان‌های نوظهور و معارف شبه نوین» با محوریت «نقش امر به معروف در سلامت اجتماعی» اختصاص داشت.



حجت‌الاسلام حمیدرضا مظاهری سیف، بنیانگذار مؤسسه بهداشت روانی و کارشناس عرفان‌های نوظهور به عنوان کارشناس این برنامه در پاسخ به این سؤال که افراد مرتبط با مدعیان عرفان‌های نوظهور چگونه باید این افراد را امر به معروف کنند، گفت: مسئله امر به معروف و نهی از منکر در واقع ارتباطی است که بین سلامت معنوی با سلامت اجتماعی وجود دارد.



وی تصریح کرد: امر به معروف و نهی از منکر بر عهده کسی است که خود می‌داند و عمل می‌کند، البته اگر کسی بداند اما عمل نکند وظیفه از او ساقط نمی‌شود، بلکه امر به معروفش مشکل دارد که باید اصلاح شود.



کسی که از نظر معنوی سلامت است، این سلامت را در جامعه پخش می‌کند



حجت‌الاسلام مظاهری سیف در ادامه به تبیین رابطه بین سلامت معنوی و سلامت اجتماعی پرداخت و اظهار کرد: کسی که از نظر معنوی سلامت است، به طور طبیعی این سلامت را در جامعه پخش می کند و امر به معروف تکلیفی است که خداوند به دلیل طبیعت بشری ارائه کرده است، یعنی همچنان که نماز مدلی است که خداوند برای رفع نیاز پرستش بشر بیان کرده، امر به معروف نیز مدلی برای جهت‌دهی به اشتیاق انسان‌ها برای گسترش دادن خوبی‌ها است.



وی ادامه داد: انسانی که خود وارد فضای معنویت می‌شود و از آن لذت وافر می‌برد، می‌خواهد این زیبایی را به دیگران هم نشان دهد؛ خداوند به این فرایند مدل داده است؛ مدلی که از درون انسان می‌جوشد.



نیاز به برنامه داریم/ دوست داشتن؛ اولین گام امر به معروف



این کارشناس عرفان‌های کاذب با تأکید بر اینکه امر به معروف مدل دارد و اینگونه نیست که راه بیفتیم و به بقیه دستور دهیم که چنین کنند و چنین نکنند، گفت: حتی پس از انجام چنین امر به معروف‌های نافرجامی خود انسان نیز احساس معنویت نمی‌کند و برای اینکه مسئله امر به معروف و نهی از منکر سلامت معنوی، تأثیرات اجتماعی بگذارد، برنامه نیاز است؛ امر فقط به زبان آوردن یک مسئله نیست بلکه امر به معروف یعنی جامعه را یک قدم به راه درست نزدیک کنیم و نهی از منکر یعنی جامعه را یک قدم از راه غلط باز بداریم که هر دو کار نیاز به برنامه دارد.



وی گام اول امر به معروف را "دوست داشتن و نگران بقیه بودن" دانست و اظهار کرد: ما باید اول افراد را دوست داشته باشیم تا نگران آنها شویم و در گام دوم به این مسئله بپردازیم که چرا فرد چنین می‌کند و چه خلع‌هایی موجب چنین اقداماتی شده است.



مظاهری سیف تصریح کرد: باید با چنین افرادی (افرادی که گرفتار عرفان‌های نوظهور شده‌اند) صحبت کرد و دید مشکل آنها کجاست؛ موضع سلامت معنوی این است که فرد را از فضای آسیب‌زایی که دچار آن شده است، خارج کنیم. در اصل یک درمان‌گر معنوی با فرد بیمار خود از نزدیک ارتباط برقرار کرده و مشکلات وی را ریشه‌یابی می‌کند.



وی به بیان برخی از دلایلی پرداخت که افراد به عرفان‌های نوظهور گرایش پیدا می‌کنند و عنوان کرد: افرادی که روابط مستحکم خانوادگی ندارند، دچار اختلال در روابط اجتماعی هستند و علاقه‌مندند به یک گروه خاص تعلق داشته باشند و ... به عرفان‌های کاذب گرایش پیدا می‌کنند و وقتی این روابط و مشکلات درست می‌شود، می‌بینیم که علاقه و ارتباط آنها نیز با منادیان عرفان‌های کاذب از بین می‌رود. در اصل بسیاری از این مسائل ناشی از خلع معنوی در جامعه نیست.



60 تا 70 درصد گروندگان به عرفان‌های کاذب، بانوان هستند



مظاهری سیف 60 تا 70 درصد گروندگان به عرفان‌های کاذب را بانوان دانست و گفت: به دلیل زندگی صنعتی و شهری خانم‌ها غالباً تعلق به گروه(خانواده، همسایه‌ها، دوستان و ... ) را از دست داده‌اند و به همین دلیل به دنبال جایگزین برای آنها هستند و این جریان‌های معنوی معمولاً حالت جمعی و گروهی دارند.



وی در ادامه به بیان مفهوم و جایگاه معنویت از منظر غرب و اسلام پرداخت و گفت: تفاوت مهمی که بین معنویت دینی و معنویت‌های سکولار وجود دارد، این است که نگاه ما به پیامدهای دنیوی معنویت یک نگاه پیامدی است نه هدف. راه ما مشخص است و آن تقرب به خداست و در این مسیر انسان به دستاوردهایی هم می‌رسد و پیامدهایی هم این سیر دارد اما راه، راه مشخصی است از انسان تا خدا.



خدا حقیقت سرور عارفان است



این کارشناس عرفان‌های نوظهور با اشاره به اینکه در عرفان اسلامی روح محدود بشری به روح الهی تبدیل می‌شود و کسی که این راه را می‌رود به اقتدار باطنی رسیده و با این قدرت، فرد می‌تواند وارد عرصه‌های مختلف شده، به موفقیت دست پیدا کند، عنوان کرد: خدا حقیقت سرور عارفان است و هر که به او نزدیک‌تر شود سرور در قلبش بیشتر می‌شود، اما سرور هدف نیست بلکه ره آورد معنویت است، در حالی که سرور در معنویت سکولار هدف است و سایر مسائل (حتی خدا) نیز وسیله، چنین افرادی نمی‌توانند به حقیقت سرور برسند.



وی ادامه داد: معنویت‌های سکولار حتی انسان‌ها را به سطح عادی احساس خوب زندگی کردن هم نمی‌توانند برسانند. در حالی که کسی که روحش به روح خدا پیوند می‌خورد، در همین زندگی دنیوی هم به موفقیت و آرامش می‌رسد و زندگی دنیوی را در سطح عالی‌تر به دست می‌آورد.



مظاهری سیف در پاسخ به این سؤال که در عرفان حلقه نیز مطرح شده است که انسان به جایی می‌رسد که روح خداوند به صورت کامل در انسان دمیده می‌شود، این مسئله چه تفاوتی با نگاه اسلام دارد که مطرح می‌کند انسان با نزدیک‌تر شدن به خدا، خدایی می‌شود و روح خدا در وی تجلی می‌کند، گفت: عرفان حلقه مطرح می‌کند که انسان در این دنیا «اله» است و وقتی به مرحله بالاتر می‌رسد «رب» و بی‌نیاز از خدا می‌شود. در حالی که در اسلام انسان مظهر روح الهی و وابسته به روح الهی می‌شود و هر چه بیشتر این روح در او دمیده می شود، این وابستگی را بیشتر درک می‌کند حتی در این دنیا.



وی در ادامه تصریح کرد: سلامت معنوی تأثیرات زیادی بر سلامت اجتماعی دارد و می‌توان در شاخه‌های مختلف این تأثیر را بررسی کرد. مثلاً اگر سلامت معنوی در افراد وجود داشته باشد امکانات به صورت متعادل‌تری توزیع می‌شود و شاهد تفاوت‌های عمیق در رفاه و برخورداری گروه‌های جامعه نخواهیم بود و عملاً در مسیر عدالت اجتماعی قرار می‌گیریم.



مظاهری سیف با اشاره به اینکه تفاوت طبقاتی عمیق، سلامت جسمانی و روانی جامعه را به خطر می‌اندازد، گفت: اگر سلامت معنوی جامعه افزایش پیدا کند، مردم به هم آموزش و خدمات ارائه می‌دهند، سطح آگاهی جامعه بالا می‌رود و  افراد به خاطر منافع شخصی به جامعه صدمه نمی‌زنند.



معنویت یک پدیده اجتماعی است



وی با اشاره به اینکه به عنوان نمونه در ماه رمضان میزان جنایت و جرم‌های عمدی و غیر عمدی کاهش پیدا می‌کند، بیان کرد: علت این است که انسان‌هایی که به لحاظ معنوی از خود مراقبت می‌کنند، کمتر دچار خطاهای سهوی و عمدی می‌شوند و وقتی مراقبت بیشتر می‌شود، رفتارها کنترل می‌شود؛ معنویت یک پدیده اجتماعی است و نمی‌توان آن را به درون قلب محدود کرد چرا که اگر وجود داشته باشد در جامعه منتشر می‌شود و رفاه، دارایی و ثروت جامعه را بالا می‌برد.

captcha