به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، «تحلیل همسانی زبان قرآن و قوم و پیامدهای آن» یکی از مقالات شماره جدید فصلنامه ذهن است که نویسندگان آن، ابوالقاسم علیدوست، علیرضا قائمینیا و محمدحسین رفیعی، کوشیدهاند با ارائه تحلیلی متفاوت از موضوع «لسان قوم» دیدگاهی را درباره زبان قرآن ارائه دهند.
از نظریات رایج در زبان قرآن، عرفیبودن آن است که از پیشینه طولانی در میان نظریات زبانی برخوردار است، اما همواره مورد انتقاد بوده است. بهویژه در دوره اخیر با گسترش مباحث زبانشناختی، تردیدهای بیشتری در عرفی بودن زبان قرآن ایجاد شده است و مقاله «تحلیل همسانی زبان قرآن و قوم و پیامدهای آن» میکوشد این مسئله را با ارائه تحلیلی متفاوت مورد بررسی قرار دهد.
در بخشی از مقدمه این مقاله میخوانیم: «یکی از امیدوارکنندهترین رویکردها درباره تفسیر متون دینی، مطالعاتی است تحت عنوان کلی «زبانشناسی» که در سدههای اخیر مورد توجه اندیشمندان اسلامی و غیراسلامی قرار گرفته و باب وسیعی را به روی فهم متون دینی گشوده است. تأثیرات این مطالعات جدید گرچه هنوز به صورت گسترده وارد فهم نصوص دینی اسلامی نشده و اندیشوران و مفسران نامی متون اسلامی، بهویژه قرآن کریم تاکنون عنایت کافی به این دست از روشها و شیوههای فهم و تفسیر نداشتهاند، اما سیر نگارشهای روزافزون در این حوزه، نشاندهنده تحول در مبانی و مدلهای تفسیر کلام خدا را در آیندهای نهچندان دور است.
آنچه پیش از سایر مطالعات مربوط به زبانشناسی مورد توجه محققان قرار گرفته است، شناسایی و تبیین زبان قرآن است. در تبیین زبان قرآن تاکنون نظریات مختلفی ارائه شده است که صد البته برخی از این نظریات، سابقهای بسیار دیرینه دارند و در این سالها تنها بیان تازهتر و استدلالهای نوتری از آنها ارائه شده است.
در این نوشتار، بر اساس تحلیل نظامات زبان و تقسیم آن به بخشهای ثابت و متغیر، دیدگاهی تلفیقی در حوزه زبان قرآن ارائه خواهیم داد. البته این دیدگاه که از آن به «زبان عرفی دوسطحی» یاد میکنیم، با نظرداشت قوتها و چالشهای سایر نظریات زبان قرآن به دست آمده است و از این حیث مرهون تلاشهای نظریات رقیب است. بر مبنای دیدگاه مختار در زبان قرآن، انتخاب این نوع زبان در قرآن پیامدهای متعدد زبانشناختی و معناشناختی به دنبال خواهد داشت.»
این مقاله با طرح دو مقدمه در باب «دوگانگی نظامات زبانی» و «تعریف عرف» و بررسی جوانب مختلف این دو مبحث، به موضوع اصلی، یعنی بحث زبان قرآن وارد میشود و نویسندگان ضمن اشاره به نظریات در این باب و گوشزد کردن نقصان آنها به طور اجمال و خودداری از ورود به بحث بیشتر درباره نظریات زبان قرآن، نظریه خود را در این زمینه تبیین میکنند.
بر اساس این نظریه زبان قرآن در دو سطح تحقق یافته است؛ در یک سطح زبان قرآن، زبان عرف عام است و در سطح دیگر، زبان عرف خاص. این، بدان معنا نیست که برخی آیات برای عرف عام و برخی برای عرف خاص باشد، بلکه در تمام آیات قرآن، هر دو لایه عرف عام و خاص تحقق یافته است.
در انگاره دوسطحی بودن زبان قرآن، دیدگاههای زبان ادبی، زبان عرفی، زبان جامع و زبان ویژه نیز مورد تأیید فیالجمله قرار میگیرند. به عبارت دیگر، پذیرش دوسطحی بودن زبان قرآن، نافی دیدگاههای فوق در زبان قرآن نیست، بلکه دربر گیرنده آنهاست.
در ادامه این مقاله نیز بحث «لسان قوم» بر اساس دیدگاه فوق مطرح و تبیین میشود. بر اساس نظر نویسندگان، واژه «لسان» در تعبیر مورد نظر شامل سه سطح معناست و بر همین اساس قرآن خود را مقید به هماهنگی با لغت قوم، فرهنگ زبانی قوم و سطح فهم قوم خود میداند.
بنابراین بر اساس دیدگاه مطرح شده در این مقاله، با تفکیک نظامات زبانی به بخشهای ثابت و متغیر، اثبات میشود که زبان قرآن کریم در حوزه نظامات ثابت زبانی، زبان عرف عام است؛ افزون بر اینکه پیامهای خود را بر اساس نظام محاورهای عرف عصر نزول ارائه میکند؛ بلکه حتی از تصورات و تلقیهای باطل آنها نیز به عنوان مبنای گفتوگو بهره میگیرد. اما در حوزه نظامات غیرثابت زبانی، زبان قرآن زبان عرف خاص است؛ چرا که با بهرهمندی اعجازگونه از این نظامات، توانسته است ویژگیهای منحصربهفردی به خود بخشیده، شیوه خاصی در معناسازی و ایجاد گفتوگوی علمی با مخاطبان خاص و جهانی در پیش گیرد.
مطابق این ایده که زبان قرآن، زبان «عرفی دوسطحی» است و یک سطح آن مربوط به نظامات ثابت زبانی است و قرآن مقید به ارائه پیام بر اساس آن است، در این سطح، پیام قرآن به همه مخاطبان منتقل میشود و حجت بر همه آنها تمام است. در سطح دوم، قرآن با بهرهگیری مناسب از ظرفیتها و قابلیتهای غیرثابت زبانی، پیامهای ویژهای برای مخاطبان خاص ارائه میکند. به عقیده نویسندگان، با تحلیل این سطح، جاودانگی و جهانشمولی قرآن نیز توجیه منطقی مییابد.
دیگر مقالات این شماره
دیگر مقالات این شماره عبارتند از «نمابرداری شناختی در مفهومسازی قرآنی» از شعبان نصرتی و محمد رکعی، «تحقیقپذیری زبان مناجات» از فاطمه فرضعلی و شراره سادات سرسرابی، «بررسی تطبیقی خیال در اندیشه ابنعربی و ملاصدرا» از احمد پهلوانیان و حسن معلمی، «بررسی "مسئله تعامل علّی" از دیدگاه ملاصدرا» از بیژن منصوری، «بررسی جایگاه "نفس الأمر" در تئوری مطابقت و چالش آن در رویکرد مبناگرایی علامه طباطبایی» از عبدالله نصری و یحیی صولتی چشمهماهی و «چندجهانی در فیزیک و تبعات فلسفی آن» از سعید معصومی.
یادآور میشود، فصلنامه علمی ـ پژوهشی «ذهن» به صاحبامتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مدیرمسئولی علیاکبر رشاد و سردبیری علیرضا قائمینیا منتشر میشود.