به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، استاد محمدتقی مروت، پیشکسوت قرآنی و قاری بینالمللی از پایهگذاران تلاوت قرآن به صورت اصولی و صحیح در ایران است که بسیاری از قاریان و اساتید فعلی قرآن از شاگردان وی محسوب میشوند. حضور مستمر در محافل و مجالس قرائت قرآن در شهرهای مخلتف مصر و بهرهمندی از تلاوت قاریان مشهور جهان اسلام و همچنین اجرای برنامههای قرآنی در محافل این کشور و نشر فرهنگ تشیع در میان جامعه قراء مصر از جمله نکات منحصربهفرد این استاد بزرگوار است. از همین رو نظر این استاد و پیشکسوت بزرگ قرآنی را درباره برخی مسائل روز قرائت جویا شدیم.
ایکنا: جناب استاد مروت، به عنوان سؤال نخست تقوای در تلاوت را تعریف کنید؟
قرآن خود همه تقوی است. نخست سوره بقره، پس از «الۤمۤ» خداوند بزرگ قرآن را هادى «متقین» معرفى مىکند؛ «هدًى للمتقین» که «و من أصدق من الله حدیثا؛ چه کسى از خدا صادقتر است»؟ در قرآن مجید کلمات مشتقه از تقوا از ۲۳۵ مورد تجاوز مىکند که این امر بهترین نشانه براى عموم مردم بهویژه قاریان و تالیان کلام پاک خداست تا آن را همواره مد نظر داشته و بدان عمل کنند.
بسیارى از تلاوتکنندگان قرآن، دروغ مىگویند، غیبت مىکنند، تهمت مىزنند، درباه یکدیگر تجسس مىکنند، و بسیارى از منهیات و افعالى که در قرآن کریم نکوهش شده را انجام مىدهند؛ این خود تفسیر حدیثى از پیامبر اکرم(ص) است که فرمود: «رُبَّ تَالٍ لِلْقُرْءَانِ وَ ٱلْقُرْءَانُ یَلْعَنُهُ»؛ یعنى، چه بسا کسانى که قرآن را تلاوت مىکنند، اما قرآن آنان را (به جهت سرپیچى از اوامر الهى) لعنت مىکند.
ایکنا: استاد به نظر شما بایستههای شأن، رفتار و منزلت قاری چیست؟
قارى قرآن همواره باید در نظر داشته باشد که بنا بر احادیث صحیح، خداوند متعال در هنگام تلاوت با وى سخن مىگوید؛ به همین جهت باید احترام حضور در برابر خالق خود را مراعات کند و به عنوان کسى که از سنت پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت گرامىاش(ع) پیروى مىکند، باید نحوه تلاوت آنان را در ذهن خود تصویر کرده و از آنان تقلید کند، نه اینکه با جیغ و فریاد و شکلکبازى، سعى در جلب انظار مستمعین داشته باشد.
خداوند استاد مصطفى اسماعیل را رحمت کند؛ وی به هنگام تلاوت سر را به سوى آسمان بر مىداشت و به افق مىنگریست و به هنگام سکوت سر را به پایین مىانداخت و توجهى به حضار نداشت. شأن یک قارى باید بر اساس حفظ و صیانت شأن کلام خدا باشد؛ همان طور که در پاسخ قبلى گفته شد کارى نکند که (خداى ناخواسته) موجب سرشکستگى دیگر قاریان محترم و ارجمند شده و در نظر دشمنان دین، قرآن را بىاعتبار سازد.
خاطرهای از تواضع اساتید مصری
این گونه افراد بهیقین در زمره کسانى هستند که پیامبر اکرم(ص) درباره آنان فرموده است: «رُبَّ تالٍ للقرآن و القرآن یلعنه»؛ چه بسا تلاوتکنندگان قرآن که قرآن بر آنان لعنت مىفرستد. این نوع قاریان در وهله اول سبب سرشکستگى خود شده و سپس از شأن قاریان دیگر مىکاهند. قارى قرآن نباید به خود چه با جهت و چه بىجهت مغرور باشد. روزی در منزل مرحوم استاد مصطفى اسماعیل بودم و مرحوم استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد وارد شد. بهمجرد ورود خم شد و دست مصطفى اسماعیل را بوسید و مصطفى اسماعیل هم او را در آغوش گرفت و صورتش را بوسید. این گونه باید اخلاق و رفتار قاریان قرآن با یکدیگر باشد.
زمانى که در ایران بودم، یک شکلکبازى گفته بود که بعضىها تا جوان هستند مىتوانند قرآن بخوانند و وقتى پیر شدند دیگر نمىتوانند. این شخص فکر نکرده بود که او هم پیر و ناتوان خواهد شد و دیگر قادر به خواند قرآن نخواهد بود. بحمدالله اینک در ۷۰ سالگى هم به خاطر احترام به دیگران بهخوبى قادر به خواندن قرآن هستم.
ایکنا: استاد به نظر شما حد و مرز استفاده از نغمات قرآن چیست؟
درباره حوزه مقامات و نغمات قرآنى باید بگویم؛ اولًا چه در مقوله مقامات و چه در مبحث وقف و ابتداء، قارى باید با زبان عربى آشنائى کافى داشته باشد تا بتواند معنى، مفاد و مفهوم آیاتى را که تلاوت مىکند بداند تا بر اساس آن نغمه مناسبى را که همخوانى با معانى آیات داشته باشد در تلاوت خود به کار برد. حال اگر یک قارى زبان عربى را نمىداند، باید معانى آیاتى را که قصد خواندنشان را دارد، از قبل مرور کند و به هنگام تلاوت بر اساس معانى آنان مقام مناسبى را به کار برد.
تلاوت صحیح؛ اولین قربانی بساط مقامات و نفس طولانى
برخى مىگویند که براى هر آیهاى باید یک مقام مشخص را بهکار برد. این حرف صحیح نیست؛ زیرا هر یک از مقامات بهتنهائى داراى شعب و شاخههاى متعددى هستند که پاسخگوى معانى آیاتى که خوانده مىشوند، هستند. متأسفانه بساط مقامات و نفس طولانى (ناشى از نفس دزدى)، قربانى بس عزیزى یعنى تلاوت صحیح قرآن را گرفته، که جمعاً دربرگیرنده ترتیل آن یعنى «حفظ الوقوف و أداء الحروف» مىباشد. ترتیل قرآن سنت خداوند تبارک و تعالى است که در قرآن مجید فرموده: «کَذَلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَک و َرَتَّلْنَاهُ تَرْتِیلًا»(فرقان/33). همچنین سنت رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم) (مزمل/5) «وَ رَتِّلِ ٱلْقُرْءَانَ تَرْتِیلًا» که ما همگى مُلزَم به اطاعت و تبعیت از آنان هستیم.
اغلب گفته مىشود که یک مبتدى باید مرتبا به تلاوت یکى از قاریان مورد علاقه خود گوش کند تا بتواند مانند وى بخواند، ولى معتقدم که یک مبتدى در هر موقعیتى که دارد باید تلاوت همه قاریان بزرگ عصر طلائى تلاوت قرآن استماع کند تا شیوه تلاوت آنان در ذهن او رسوخ کرده و پس از چندى متوجه خواهد شد که خود شیوه تلاوت مخصوص به خود را یافته است.
دو خاطره
در این خصوص داستانى براى من اتفاق افتاد که خالى از لطف. در سفرى که چند سال پیش به تهران داشتم، شوراى عالى قرآن یک روز از من دعوت کرد تا درباره تلاوت چند جوان نظر دهم. اولین جوانى که شروع به تلاوت کرد دیدم که ایشان کاملًا از مرحله پرت است و قرآن را بدون توجه به احکام تجوید و ترتیل مىخواند. از ایشان پرسیدم این چه نحوه قرآن خواندن است و چرا از احکام تجوید پیروى نمىکند. در پاسخ گفت: اگر من با تجوید بخوانم دیگر نمىتوانم از شحات انور تقلید کنم. در جواب گفتم: چرا از قواعد تجوید شحات انور پیروى نمىکنید؟ گفت: استادم این طور به من توصیه کرده!!!
یک مورد دیگر نیز در سال ۱۳۷۷ بود که دو هفته مرخصى داشتم و تصمیم گرفتم سفرى به مالزى داشته باشم. شیخالقراء مالزى، حسن ازهرى که اینک باید حدودا ۹۰ سال داشته باشد براى دیدار من به هتل آمد و پیشنهاد کرد اگر مایل باشم دو برنامه تلاوت ۱۵ دقیقهاى در رادیو مالزى ضبط کنم که پذیرفتم. در فاصله بین راه (شاید براى امتحان که آیا هنوز مىتوانم بخوانم یا نه) از من درخواست کرد که چند آیه قرآن تلاوت کنم.
بهمجرد خواندن اولین آیه گفت: این قرار بیات است و هرچه جلوتر میرفتم مقاماتى را که در تلاوتم اجراء مىکردم بر مىشمرد: این صبا است، این حجاز است، این نهاوند است، این رست است الى آخر. من تا آن روز حتى نام این مقامات را نمىدانستم ولى متأسفانه برخى از قاریان این روزها بهجاى معطوف داشتن توجه خود به تجوید و مفاهیم قرآن، اغلب خود را به سلاح مقامات و نفس طولانى که غالبًا در حالت وصل، فعل قبیح نفسگیرى را انجام مىدهند، مجهز کرده تا هرچه بیشتر، بلند و طولانىتر بخوانند تا توسط مستمعین غافل خود تشویق شوند و «الله الله» بگیرند.
جریان قاریان منحرف در کلام رسول اکرم(ص)
امام صادق(ع) و أئمة طاهرین(صلوات الله و سلامه علیهم أجمعین) از قول رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل مىکنند که فرمود: «اقرؤوا القرآن بلحون العرب و أصواتها، وإیاکم و لحون أهل الکِتابَینِ و أهل الفسق و الکبائر، فإنه سیجیء قوم من بعدی یرجعون بالقرآن ترجیع الغناء والرهبانیة والنوح، لا یجاوز حناجرهم، مفتونة قلوبهم وقلوب الذین یعجبهم شأنهم؛ یعنی قرآن را با نواهاى عرب و آهنگهاى آنان بخوانید و بر حذر باشید از نواهاى اهل کتاب (یهود و نصارى)، و پرهیز کنید از نواهاى هرزهگان و بىبند و باران و کسانى که مرتکب گناهان کبیره مىشوند. و پس از من گروهى خواهند آمد که قرآن را در (گلوى) خود (مانند چهچه زدن در آواز) مىپیچانند و آن را به شیوه تارکان دنیا و مرثیه خوانان مىخوانند. تلاوت اینان از حنجره هاشان تجاوز نکند (یعنى به قلبشان نرسد). قلب این گونه از قاریان و قلب آنانى که بدین اشخاص دلبستگى پیدا مىکنند از راه راست منحرف است. در حدیث دیگرى جمله «أُولَـٰئِکَ هُمُ ٱلْغَافِلُونَ» در آخر آن آمده که براى شناخت این گروه بهتر است به آیه ۱۷۹ سوره اعراف رجوع شود.
از سوى دیگر یکى از ملزومات تلاوت قرآن مجید، خواندن آن همانطور که در حدیث بالا آمده باید با نواهاى عربى باشد، نه کمتر و نه بیشتر. در زمان رسول خدا(ص) این همه مقامات و شاخ و برگها که به قول یک متخصص این فن به ۱۲۰ شاخه متفرع مىشود، وجود نداشته و برداشت من از این حدیث رساندن معانى و مفاهیم قرآن مجید به وسیله آواهاى خوشایند و صداهاى آهنگین آن زمان براى جلب توجه مسلمانان به تلاوت قرآن مجید بوده است.
رشد قاریان پس از انقلاب اسلامی
نیکبختانه پس از پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى راحل(ره)، و رهبر عظیم الشأن انقلاب (مد ظله العالی) دیگر بساط خوانندگىهاى آنچنانى که توسط مردها و زنها در مراکز فساد اجراء مىشد، بر چیده شد و مردان خوشصدا به جاى آن صداىشان را براى تلاوت قرآن به خدمت گرفتند. مردانى که به مراتب داراى اصواتى زیباتر از آن خوانندگان قدیمى هستند. آیا تصور نمىشود که برخى از این خوشصدایان در صورت به فرجام نرسیدن انقلاب اسلامى «لا قَدَّرَ الله» به جرگه خوانندگان لالهزارى مىپیوستند؟ به یاد دارم که در دبستان ما دانشآموزى بود که صداى خوش و دلنشینى داشت و در مراسم صبحگاهى آیاتى از قرآن مجید را تلاوت مىکرد.
جابجایی از پنج مقام در یک نفس
چندى بعد دیدیم که سر و کله این آقا از کابارههاى خیابان لالهزار، مرکز فساد زمان طاغوت در آورد و در آن کابارهها آواز مىخواند. نمونه بهترى که همه با وى آشنا هستیم، کسى است که پس از چند بار توبه کردن سرانجام نتوانست در برابر افسون خوانندگى مقاومت کند، تلاوت قرآن را رها کرد و به خوانندگى بازگشت. یکى از جوانان که من به نحوه تلاوتش بهخاطر سوءاستفاده و افراط در اجراى مقامات اعتراض کرده بودم، در غیابم به دیگران گفته بود که فلانى (یعنى من) دیگر پیر شده و نمىتواند با مقامات بخواند.
من در شوراى عالى قرآن فرصتى یافتم و از یکى رفقا خواستم که از من بخواهد چند آیه قرآن بخوانم. در بخشى از تلاوتم از سوره بلد با یک نفس که ۴۵ ثانیه طول کشید، ۵ آیه کوتاه را با ۵ مقام بدون وقفه عوض کردم که همگى از تعجب به پا خواستند. این مقامات عبارت بودند از حجاز، نهاوند، رست، چهارگاه، و سهگاه.
ادامه دارد...
یادم هست شخصیتی مثل استاد مولایی بزرگ در موارد اختلافی تجوید نظر شما را میپذیرفت و درس میداد .چرا که پشتوانه تتبع و تحقیق علمی داشت و مستند و مستدل بود و شما حسن ختام جلسه ی استاد مولا یی میخواندید
یادم هست یک ساعت با شیخ عوضین مغربی در کنار شیخ سید النقشبندی مباحثه ی تجویدی داشتید دهانها خشک شد ومن با کاسه ی آبی بزرگی آب آوردم و همان شب در جلسه ی استاد مولایی در حضور نقشبندی ابتهال بنبی عربی خواندم