حجتالاسلاموالمسلمین سیدابوالفتح دعوتی، رایزن سابق فرهنگی ایران در مغرب، معتقد است که قرآن صرفا محدود به زمان خود نیست و بر اساس آیات کتابالله میتوان به تحلیل مسائل کلی حال حاضر پرداخت. دعوتی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، شناخت سنن الهی مندرج در کتابالله را یکی از محورهای کاربردی قرآن میداند. در پی مصاحبه با وی را میخوانید:
ایکنا: چگونه مفاهیم قرآنی میتواند به روز شود؟
در تفسیر مرحوم علامه طباطبائی عنوان میشود که معانی قرآن به صورت یک جریان درهمه زمانها جاری وساری میباشد و اگر قرآن بنا بود صرفا در خصوص اشخاص واحزاب وجمعیتها و یا وقایع تاریخی زمان خودش باشد، بعد از مدتی با مردن وسپری شدن آن حوادث و آن افراد این قرآن نیز معاذالله میمرد از اینرو اگر قرآن بنا باشد برقرار بماند لازم است مصادیق آن درطول تاریخ وتاقیام قیامت برقرارباشد.
چراکه مسائلی مانند جنگ، صلح، خوبی و بدی، کفر، ایمان و دیگرقضایا چیزهای هستند که در جامعه تکرار میشوند و از اینرو ما باید از قالب مصداق های قدیمی آن زمانی عبورکرده به مصادیق این زمانی منتقل نماییم والبتّه قرآن کریم به گونهای حوادث ووقایع راگزارش داده است که قابل انتقال به دیگرزمانها نیز میباشد، درواقع قرآن کریم روح وقایع رایادآوری نموده که پیوسته جریان است. البته درعین حال باید ازتطبیق آیات قرآن برمسائل خارجی و ازتفسیرسلیقهای وتفسیر به رای نیز دوری نمود.
سنت نوحیه در تاریخ
در خصوص سرگذشت نوح پیغمبر(ص) در قرآن این طور نیست که در داستان نوح(ع) در دوره خودش باقی بماند، در واقعه حضرت نوح(ع) میبینیم که همه مردم با هم در برابر پیغمبر کافر شدند، در مورد حضرت موسی(ص) همه با هم کافر نمیشوند اما در موقعیت حضرت نوح(ع) یک جمعیت و یک شهری و یک مملکتی میایستند و کفر جهانی میشود. از اینرو ما میگویم که موقعیت حضرت نوح(ص) خلاصه این است که هر گاه کفر جهانی شود، باید معالجه آن هم جهانی میشود، وقتی همه با هم دست به دستیکدیگر بدهند و از مسیر الهی خارج بشوند، قواعد و سنت الهی اقتضاء میکند کل این جمعیت ازمیان بروند وحذف و تصفیه شوند و یک جمعیت صالحی ازآنان باقی بماند که آنها صالح باشند، در داستان نوح تمام مردم از بین میروند و یک خانواده باقی میماند، لذا به حضرت نوح(ص) انسان ثانی میگویند، یعنی انسان دوم یعنی انسانی که بشریت دوباره از آن رویید و حیات دوباره یافت یعنی جهان بشریت از بین رفت، دوباره جوانه زد و دوباره رشد کرد وشاداب و سالم شد.
ایکنا: سنت نوحیه چه کاربردی برای جهان امروز دارد؟
وقتی که دراخبار وروایات ازامام زمان عجل الله فرجه الشریف به نوح ثانی تعبیر میشود، ما میتوانیم تاآخرقضایا را ازهمین مسیله نوحیّه بفهمیم، یعنی جهان بشریت در کفر و فساد غرق خواهد شد و نسل بشر در آستانه فساد خواهد افتاد و با دست الهی ناچار به تصفیه جهان بشریت خواهد پرداخت ولاجرم نوحی دیگر ظهورخواهد وداستان نوحیه دیگری روی خواهد داد و مردم تفسیر و تأویل داستان نوح را در آن روزخواهند شناخت و داستان نوح آنجا تکرارشـده و تأویل خواهد شد.
اینکه گفته شده که اخبارآیندگان درقرآن آمده داستانش این چنین است، اینکه امام زمان (ع) به نوح ثانی ملقب شده این یک باب علمی است که ازآن صدها باب علم بازمیشود.
ایکنا: آیا سنتهای دیگری را نیز میتوان در قرآن یافت؟
بله، سنتهای دیگری هم در قرآن داریم این چنین است نزاع قابیل وهابیل و داستان یونسیّه و داودیّه و313 نفر یاران او و تأسیس حکومت و بازگرداندن تابوت عهد و تورات و کافرشدن بنیاسراییل و عبادت گوساله و غصب خلافت هارون خلیفه حضرت موسی(ع) ودیگر قضایا همه به گونهای هنرمندانه انتخاب شدهاند وبیان شدهاند که میتوانند درهمیشه تاریخ مطرح بمانند که دراخبار و روایات ما اشارات خوبی به آنها شده است، برای مثال ما سنتی به نام یوسفیه داریم که بیان میکند که یک خاندانی، یک جمعیتی«عصبه» و برادران جمع میشوند و تصمیم میگیرند، حضرت یوسف(ع) را کنار بزنند وحذف کنندو فکرمیکنندچون یک جمعیت قوی ومتحدی هستنددراین راه موفق خواهندشـد
اینها جمع میشوند ونقشه میکشند و جناب یوسف را به چاه میاندازند ویک چند وقتی هم خوشحال میشوند ولی همین توطئه و دشمنی اینان اگرچه یک زحمتهایی رادرست میکند، ولی همین دشمنیها وقای خدا اراده کند، مقدمهای میشود برای عظمت وعزّت وعلو درجات جناب یوسف و آن یک قحطی هم پیش میآید وخداوند همان برادران را به گدایی درگاه یوسف میفرستد.
خیلی خوب این غلبه اراده خداوند بر توطئه معاندان وخداناشناسان همیشه دربستر تاریخ جریان دارد منتهی شکل دشمنیها وبه چاه انداختنها وبه بیگانگان فروختنها و شکل وشمایل یوسفها ودایره خانوادهها فرق میکند ما درست مشاهده میکنیم که سرگذشت پیامبراکرم(ص) مانند سرگذشت حضرت یوسف(ع) با برادرن است وهمه مردم آن زمان این نکته رامیفهمند وبه تأویل آن پی میبرند.
وقتی پیغمبر اکرم(ص) وارد مکه میشود و آنجا را فتح میکند، میگوید من با شما چه کاری انجام بدهم، آن مشرکان میگویند تو هم مانند یوسف(ع) با ما رفتار کن و این یعنی ما را ببخش یعنی خود آنها آنجا میفهمند که در جامعه خودشان کار برادران یوسف(ع) را کردند و به گدایی و دریوزگی به درگاه رسولالله(ص) آمدهاند.
در ذیل سنت یوسفیه باید گفت منطق «برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی، که در نظام طبیعت ضعیف پامال است» این غلط است و دقیقا منطق آقای داروین هم این است که ضعیف پامال است، منطق امروز آقای هیتلر و اوباما هم همین است که ضعیف پامال است، ما میزنیم، میکشیم، میبریم وهیچ قدرتی فوق قدرت ما نیست و دیانت آنها الان منطق داروین است که اگر میخواهید بمانید، باید نسل قبلی را نابود کنید و این همان منطق فرعون است واینان پیروان همان جادوگران هستند.
فلاسفه غرب پیامبران این فراعنه میباشند. درحالیکه قرآن بیان میفرماید که اراده الهی دارد کار میکند و یدالله مبسوطه و نمونه آن داستان حضرت یوسف(ع) است که همه جمع شدند، اورا در چاه بیندازند ولی عاقبت ارده خداوند غالب شد وتوطئهگران وخداناشناسان خودشان گرفتارشدنـد، اینکه به امام زمان (ع) هم میگوینـد یوسف اسلام و یوسف فاطمه (س) این نکتهاش همین است یعنی برادران حسود درشورای سقیفه جمع شدند و امامت الهی را به زعم خودشان درچاه انداختند، ولکن خداوند روزگار را میچرخاند ومی چرخاند تااینکه سرانجام آفتابی که درسقیفه روزگار غروب کرد، دوباره ازمغربش طلوع کند و آب رفته به جوی بازگردد.
انقلاب ما نیز تعبیری از سنت یوسفیه بود
در جامعه خود ما چقدر دستها به دنبال آن بودند که نهضت اسلامی و امام خمینی(ره) را سرکوب کنند. در حالی که دیدیم همه آن دستها ضعیف شدند و در یک خانوادهای که به وسعت ایران است ایشان مانند حضرت یوسف(ع) پیروز شد و و مستضعفین جهان ازا ین اتفاق نیرو گرفتند.
الان دستهایی در کار است که میخواهد اسرائیل را بالا نگه دارد و حزبالله و مومنین را پایین ببرد و ما میبینیم خیلی از افراد باورشان این است که آنها قویترند و پیروز خواهند بود، در حالی که سنت یوسفیه چیز دیگری میگوید و اینکه خداوند با مستضعفین است.
ما امروزه میبینیم شاه عربستان متوسل به آمریکا و اسرائیل میشود در حالیکه میگویند ما توسل را قبول نداریم، اما در عمل آنان متوسل به یهود ومتوسل به کاخ سفید هستند و اینان اگر اندک ایمانی میداشتند تکیه به کفار وتکیه به بتهای منطقه نمیکردند وبا توکل به خداوند دربرابر بت کاخ سفید وفرعون آمریکا میایستادند درهرحال سرگذشتهای قرآنی میتوانند ما را در همه عرصههای روزگاربه راه مستقیم هدایت کنند و ما را از ظلمات به نوررهنمون گردند.