حجتالاسلام والمسلمین محمد شریفیصادقی، استاد حوزه و عضو جامعه مبلغان برتر کشور، در گفتوگو با ایکنا؛ با اشاره به ویژگیهای اخلاقی پیامبر(ص) به عنوان بهترین و صحیحترین الگو برای داشتن اظهار کرد: امیرالمؤمنین در خطبه ۱۶۰ نهجالبلاغه جملهای دارد که میگوید «لقد کان فی رسولالله کافٍ لکف الاسوة» یعنی پیامبر نمونهای کافی برای شما، برای الگو گرفتن است. بعد حضرت میفرماید: «فتأسٍّ بنبیّ الاطیبِ الأطهر، فإنّ فیه اُسوة لمَن تَاسّی و عزاء لمن تعزّی و أحب العباد الی الله المتأسّی بنبیّه وَ المقتص لأثره». پس به پیامبر پاک و پاکیزهات اقتدا کن، بیگمان در پیامبر اسوه و نمونهای است برای کسی که بخواهد الگو بگیرد و الگویی است عالی برای هرکس که بخواهد الگو پذیرد. محبوبترین بندگان نزد خدا کسی است که به پیامبرش تأسی و او را دنبال کند.
عضو جامعه مبلغان برتر کشور ادامه داد: قرآن کریم اسوه زندگی انسان را در آیه ۲۱ سوره احزاب، فردی معرفی میکند که در همه حال فرمانبردار خداست و اطاعت او را در تمام زوایای زندگی ملاک قرار میدهد: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه»، قطعاً برای شما در رسول خدا سرمشقی نیکوست؛ بنابر این ایدهآلترین الگوی سبک زندگی، تعمق در زندگی پیامبر بزرگ اسلام(ص) است. بر همین اساس است که الگوپذیری از سیره ایشان نه تنها مایه سعادت فردی، بلکه موجب تعالی جامعه نیز خواهد بود.
وی با اشاره به برخی از ویژگیهای اخلاقی پیامبر(ص) در ابعاد گوناگون افزود: پیامبر(ص) با جامعهای فرورفته در ظلمات، تندی، تیزی، فقدان حلم، خشونتورزی روبرو بود. امام علی(ع) در خطبه ۲۶ نهجالبلاغه در تبیین و توصیف زندگی و اوضاع جاهلی آن زمان میفرماید: «ای گروه عرب، شما اینطور زندگی میکردید که بدترین آیین را داشتید و در بدترین خانه و منزلگاه زندگی میکردید، در منزلگاههای سخت اقامت داشتید، زندگی انسانی نداشتید، همدم مارهای گزنده بودید، آب گندیده میآشامیدید؛ غذای ناگوار میخوردید، یکدیگر را میکشتید، ارتباطات و پیوندهای انسانی را قطع میکردید و بتان در میان شما برپا و گناهان و آلودگیها به وجود شما پیوسته بود. تصور کنید پیامبر(ص) در چنین فضایی آمد و با مردمانی که خیلی سرسخت بودند روبهرو شد.
عضو جامعه مبلغان برتر کشور با بیان اینکه رحمت و محبت، شاهکلید موفقیت پیامبر(ص) در جامعه جاهلی آن زمان بود، افزود: نقل است که روزی علی(ع) نزد پیامبر(ص) رفت و سوال کرد که شما چگونه این جامعه را تغییر دادید؟ راه و رسم و سنت شما در تغییر دادن مردم چه بود؟ پیامبر(ص) در پاسخ به علی(ع) فرمود: «محبت، بنیاد و اساس روش و سنت من است» یعنی من با محبت این کار را کردم، راه و رسم و سنت من تنها محبت بود. به عبارت دیگر شاه کلید راه و رسم پیامبر رحمت و محبت بود که موجب تغییر نظام جاهلی شد. در حقیقت پیامبر (ص) شخصیتی پر رحمت، سراسر محبت، پرحلم، بسیار بزرگوار و بخشنده داشت که از صد لشکر نفوذ و قدرتش بیشتر بود. اینکه قرآن کریم درباره پیامبر(ص) میگوید: «وَما اَرْسَلْناکَ اِلّا رَحْمَهً لِلعالَمینَ است» به واقع اینطور بود؛ پیامبر (ص) جلوه تمام عیار رحمت خدا در روی زمین برای انسانها بود و توانست جامعه جاهلی و حتی سرسختترین دشمنان خود را تغییر دهد؛ خداوند به روشنی و محکمی خطاب به پیامبر(ص) فرموده است: «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ به سبب رحمتی از جانب خدا تو با مردم ملایم و نرمخو شدی؛ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانفضوا من حولک؛ اگر تندخو، سخت دل و خشن بودی قطعا از گرد تو پراکنده میشدند.»؛ لذا مهمترین و برجستهترین ویژگی شخصیتی پیامبر رحمت، مهربانی، محبتورزی، گذشت، بزرگواری و بلندنظری آن حضرت است که اگر این ویژگیها نبود، اصلاً امکان نداشت تغییری در آن جامعه پیدا شود.
منطق قرآن این است که شما انسانها و جامعه نمونه ارائه کنید، اگر این کار را کردید، دیگران هم به شما تأسی خواهند کرد. پیامبر یک انسان آزاده به تمام معنا بود. یعنی انسان از غیر خدا آزاد شود و فقط بنده خدا باشد و تنها در برابر او سر خم کند؛ پیامبر اینگونه بود و برای همین آمد که انسانها را آزاد کند تا اسیر نفسانیات، خودخواهیها و ظلم و ستم دیگران نباشند
این استاد حوزه تصریح کرد: پیامبر(ص) در زندگی خود یک انسان مرزبان بود. با اینکه بنیانگذار دین بود، اما هیچ مرز الهی را زیر پا نگذاشت و بیش از همه پایبند بود. پیامبر(ص) میفرمایند: «من از همه شما حدود، مرزها، حریمها و پرواها را بیشتر پاس میدارم» وقتی انسانی به مردم میگوید که مرزبان باشید و حریم نگه دارید، اگر خودش بیش از همه این را رعایت کرد، شما شیفته او میشوید و این تغییرتان میدهد، ولی وقتی سخنان زیبا گفته میشود، حق گفته میشود، ولی خود آنهایی که میگویند، رعایت نمیکنند بلکه بیش از همه زیر پا میگذارند، معلوم است دین گریزی پیدا میشود و کسی علاقهمند به این دین نمیشود. آنچه در رفتار و زندگی شخصی پیامبر(ص) بیش از همه میدرخشد، رعایت حریم و مرزبانی است.
حجتالاسلام والمسلمین شریفی صادقی با بیان اینکه پیامبر(ص) هیچ وقت برای پیشبرد کارهای خود در هیچ حوزهای وسیله نادرست و ناپاک به کار نگرفت، افزود: ایشان در سختترین شرایط، هیچ وقت به وسیله نادرست متوسل نشد. انسانها از نظر شخصیتی وقتی در فشار و تنگنا قرار میگیرند، استفاده کردن از وسیله نادرست را برای خود مجاز میدانند، اما پیامبر(ص) هرگز این کار را نکرد؛ از خبرها و تاریخ زندگی پیامبر، رعایت این اصل به وضوح مشخص است. پیامبر به تمام معنا سادهزیست بود. هرگز از ساده زیستی دور نشد، به اشرافیت میل نکرد و از اینکه شبیه سلاطین بودن بیزار بود. این ساده زیستی در همه امور پیامبر از جمله پوشش، خوراک، رفت و آمد، نشست و برخاست و تعاملش با دیگران وجود داشت.
عضو جامعه مبلغان برتر کشور اظهار کرد: پیامبر(ص) هرگز افراط و تفریط نکرد و معتدل بود و تلاش میکرد که مسلمانان معتدل شوند. خداوند در قرآن، مسلمانان را انسانهایی نمونه میخواهد تا الگوی دیگران باشد و میفرماید: «وَکَذلِکَ جَعَلناکُم أُمَّهً وَسَطًا لِتَکونوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ؛ شما را این گونه امت وسط قرار دادیم تا برای مردم الگو باشید». به عبارت دیگر مسلمان کسی است که دیگران از او الگوی سبک زندگی معتدل میگیرند؛ هر غیر مسلمانی که به مسلمانی مینگرد، باید چنان این مسلمان را لطیف، رحمانی، زیبا، معتدل، خیرخواه و دوستداشتنی ببیند که برای او الگو شود. مسلمانی این نیست که کسی او را ببیند و از دین گریزان شود، لذا خداوند میگوید که شما باید گواه و الگو برای همه مردم باشید و پیامبر الگو، گواه و شاهد شماست، اگر شما انسانها و جامعه معتدل بودید، آن وقت دیگران هم به شما تأسی میکنند و اسلام اینگونه پیش میرود.
وی با اشاره به اینکه منطق قرآن و سیره پیامبر با زور، قدرتمداری، جنگ و شمشیر نبود، به ایکنا گفت: منطق قرآن این است که شما انسانها و جامعه نمونه ارائه کنید، اگر این کار را کردید، دیگران هم به شما تأسی خواهند کرد. پیامبر یک انسان آزاده به تمام معنا بود. یعنی انسان از غیر خدا آزاد شود و فقط بنده خدا باشد و تنها در برابر او سر خم کند؛ پیامبر اینگونه بود و برای همین آمد که انسانها را آزاد کند تا اسیر نفسانیات، خودخواهیها و ظلم و ستم دیگران نباشند. انسان هم وقتی آزاده میشود، با حیا میشود، حریم نگاه میدارد و به هیچ حریمی تعدی نمیکند، بیحیایی از اسارت و بندگی نفس است.
شریفیصادقی بیان کرد: پیامبر به شدت منضبط بود. یک وقت از اوقات پیامبر(ص) به خانوادهاش اختصاص داشت؛ یک وقت به جامعه و مدیریت اختصاص داشت و یک وقت هم به خودش اختصاص داشت. وقتی که به خودش اختصاص داشت، دو قسمت میشد، یک وقت شخص خودش، یک وقت، شخص خودش در تعامل با دیگران؛ ایشان اصل آزادی را محترم میشمرند و به زنان و به خصوص مادران شخصیت فوقالعاده داده و تا آنجا که کلید بهشت را در دست مادران میداند و برای زنان حقوق مساوی با مردان قائل است و سلب حقوق زنان را گناه غیر قابل بخشش معرفی کرده است.
این استاد حوزه در پایان افزود: اعضای یک خانواده نیازهای گوناگونی دارند که تأمین درست، معتدل و به موقع آن نیازها در تحقق روابط سالم و پرنشاط و رشد دهنده نقش اساسی دارد. زن و مرد نیازهای عاطفی، روحی، مادی، امنیتی و جنسی دارند. رسول گرامی اسلام بنا بر سیره تبلیغی خود، برای رسیدگی به کارهای مردم و برآوردن نیازهای آنان بسیار میکوشید و براساس مواسات اسلامی، در خوشی و ناخوشی، با ایشان همراه و همدرد بود و از هیچ کمکی به مؤمنان دریغ نمیکرد. در نگاه پیامبر اکرم(ص) بهترین اشخاص در زندگی کسانی هستند که نیازهای اعضای خانواده را دریابند و به درستی تأمین نمایند. آن حضرت در اواخر عمرش ریاست و سیادت ظاهری پیدا کرده بود که نظیر نداشت و با وجود این همه عزت و اقتدار، لباس خود را شخصاً وصله میزد و کفش خود را میدوخت و سوار بر الاغ برهنه میشد و مانند بردگان نشست و برخاست میکرد.
انتهای پیام