امروز مردی بزرگ با شعفی وصف ناپذیر به متعالیترین آرزوی خود رسید و عالمی را اندوهگین فقدان زمینی خود کرد و برای ما فقط این آیه قرآن تسلی بخش است که میفرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپندار بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند»(آیه 169 سوره آل عمران).
قبل و بعد از انقلاب فرمانده بود
متولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی بود. پیمانکار سازمان آب کرمان(در 18 سالگی) قبل از انقلاب یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان و بعد از پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی از فرماندهان عملیاتهای والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ بود. یادمان باشد عملیات کربلای ۵ از مهمترین عملیاتهای ایران در دوران جنگ بود که تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی ارتش بعث عراق و تثبیت اوضاع به سود قوای نظامی ایران از نتایج آن ارزیابی شده است.
مبارزه با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر
شاید خیلیها ندانند اما جنگ که تمام شد سردار به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی ایران هدایت میشدند. او تا زمان انتصاب به فرماندهی سپاه قدس(سال 1379)، با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان میجنگید.
مبارزه با طالبان و عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان
مبارزه با طالبان، کمک به قدرت گرفتن حزب الله لبنان و عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان تنها سه نمونه از اقداماتی است که سردار شهیر ایران انجام داده است.
مردی که اعلام کرد دیگر داعش به عنوان یک دولت وجود ندارد
ظهور داعش و مبارزه علنی و قدرتمندانه با این دولت خودخوانده، سردار را به صدر خبرهای رسانه های جهان آورد و او را بیش از گذشته به جهانیان شناساند. تمام قدرت هایی که داعش را در منطقه به وجود آوردند، هرگز فکر نمی کردند حرف نهایی در خصوص این دولت خودخوانده را سرداری ایرانی خواهد زد. زمانی که سردار سلیمانی پایان داعش را به نفع امنیت ایران و منطقه اعلام کرد، پدرخوانده های داعش دست پاچه شروع کردند به بیانیه دادن و فریاد زدن که داعش را ما از بین برده ایم! اما حرف نهایی را سردار زده بود.
مردی که قدرت، هوش، دلیری و ذکاوتش دشمنان را نیز به تحسین واداشته بود، در همه تحولات منطقه از لبنان و سوریه گرفته تا کمک به کردهای عراق برای مقابله با داعش و البته قدر مسلم صدها خدمت دیگر که به دلیل مسائل امنیتی گفته نشده است، حضور داشت.
بازسازی عتبات عالیات و تمام اقداماتی که برای تأمین امنیت مراسم پیاده روی اربعین حسینی انجام می شد نیز از دیگر فعالیت های این سردار بزرگ اسلام بود.
فروردین امسال سیل که آمد؛ همه را بسیج کرد و رفت به همان مناطقی که سال ها قبل عزیزترین دوستانش آنجا شهید شده بودند. سرداری که نامش لرزه به وجود بی وجود دشمنان اسلام می اندازد، به در خانه های مردم در معرض سیلی رفت که حاضر نبودند خانه هایشان را ترک کنند و از آنها خواهش می کرد برای حفظ جانشان خانه هایشان را ترک کنند. تصویر خواهش های سردار از پیرمردی که عکس رهبری را در دست گرفته بود و نمی خواست از خانه اش که در معرض سیل و خرابی بود خارج شود از ذهن ها پاک نمی شود. سردار عزیز و شکست ناپذیر اسلام به پیرمرد التماس می کرد که خانه را ترک کند چرا که نگران جان او بود.
مردی که با هزاران شهید زیسته بود و هر روز بلند بلند آرزوی شهادت می کرد، امروز شهید شد. اندوه ها عمیق است، اما اندوه آنهایی که از نزدیک می شناختندش عمیق تر است. اگر دیدید امروز کسی غمگین نیست یقین بدانید که سردار را نمی شناخته و نمی داند جهان چه انسان بی نظیری را از دست داده است.
ای کاش این خبر دروغ بود. ای کاش بودی و باز هم مانند همیشه با آن لبخند محو بی نظیریت که عمیق به دل می نشست با خبرنگارها حرف می زدی و راضیشان می کردی مصاحبه نکنند. بودی و باز هم از نگرانیهایت حرف می زدی از اینکه نگران دین و دنیای مردی.
ایران بزرگ بلند نام و بلند اوازه سردار شهیر خود را از دست داد، اما تمام تاریخ باشکوه این سرزمین نشان داده است که این بیشه بی شیر نخواهد ماند.
مولای متقیان امام علی (علیه السلام) در جنگ جمل، سال 36 هجری، هنگامی که پرچم را به دست فرزندش محمد حنفیه داد، به وی چنین سفارش کرد: «اگر کوهها از جای خود کنده شوند تو ثابت و استوار باش. دندانها را بر هم بفشار، کاسه سرت را به خدا عاریت ده، پای را بر زمین میخکوب کن، به صفوف پایانی لشکر بنگر - برای نابودی آخرین نفر -. هیبت دشمن را از نظر دور کن و بدان که پیروزی از جانب خداوند سبحان است». و من باور دارم که سردار این مطلب را خوانده و با تمام وجود به آن عمل کرده است.
انتهای پیام