قطع وابستگی و تولید قدرت ملی؛ دو هدف عمده پیشرفت علمی در اندیشه امام(ره)
کد خبر: 3875976
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۷:۲۶
14 بهمن روز ««جوان انقلابی، جهاد علمی، امیدآفرینی»/

قطع وابستگی و تولید قدرت ملی؛ دو هدف عمده پیشرفت علمی در اندیشه امام(ره)

گروه سیاسی ــ‌ امام خمینی(ره) بر مبنای روایت «العلم سلطان»، رشد و پیشرفت علمی را لازمه رهایی از وابستگی به شرق و غرب و تولید قدرت ملی می‌دانند، هرچند معتقدند علم بدون تزکیه و معنویت با وجود تولید قدرت در مسیر شر و شیطانی حرکت می‌کند، لذا همواره به جوانان توصیه می‌کنند که همراه با علم‌اندوزی، تربیت و تزکیه نفس را فراموش نکنند تا این پیشرفت علمی نه فقط برای خدمت به ملت بلکه برای خدمت به بشریت باشد.

14 بهمن در میان روزهای دهه فجر 1398 «جوان انقلابی، جهاد علمی، امیدآفرینی» نام گرفته است و این امر هم نشانه تأکید و توجه انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری به پیوند و ارتباط وثیق انقلابی‌گری و پیشرفت علمی با یکدیگر و میوه این رابطه که همان امید به آینده است، می‌باشد.

امام خمینی (ره) نیز پیش از اینکه یک شخصیت و رهبر برجسته سیاسی باشد یک شخصیت علمی در حوزه فقیه و علوم دینی محسوب می‌شدند و از این لحاظ ایشان سخنان فراوانی در زمینه ضرورت پیشرفت علمی بیان فرموده‌اند.

بشتر بخوانید

الزامات فردی و اجتماعی تمدن اسلامی از نگاه امام خمینی(ره)

علم نافع به مثابه مولد قدرت 

امام خمینی (ره) در این رابطه در بیاناتی خطاب به طلاب و دانشجویان می‌فرمایند: «باید چه طبقۀ جوان روحانی و چه دانشگاهی، با کمال جدیت به تحصیل‏‎ ‎‏علم، هر یک در محیط خود ادامه دهند. این زمزمۀ بسیار ناراحت کننده‏‎ ‎‏که اخیراً بین بعضی جوانان شایع شده که درس خواندن چه فایده‌ای‏‎ ‎‏دارد، مطلبی است انحرافی و مطمئناً یا از روی جهالت و بیخبری است و‏‎ ‎‏یا با سوءنیت و از القائات طاغوتی شیطانی است که می‌خواهند طلاب‏‎ ‎‏علوم دینی را از علوم اسلامی باز دارند که احکام اسلام به طاق نسیان‏‎ ‎‏سپرده شود و محو آثار دیانت به دست خودمان تحقق پیدا کند، و‏‎ ‎‏جوانان دانشگاهی ما را انگل و متکی به قشرهای استعماری بار بیاورند‏‎ ‎‏که همه کس چون همه چیز وارداتی باشد و احتیاج به اجنبی در تمام‏‎ ‎‏ابعاد و رشته‌های علمی هر چه بیشتر روزافزون شود؛ و این خطر بزرگی‏ است که کشور را هر چه بیشتر به عقب می راند.

اگر علوم اسلامی مردانی‏‎ ‎‏متخصص نداشت، تاکنون آثار دیانت محو شده بود؛ و اگر پس از این‏‎ ‎‏نداشته باشد، این سد عظیم مقابل اجانب منهدم می‌شود و راه برای‏‎ ‎‏استثمارگران هر چه بیشتر باز می‌شود و اگر دانشگاه‌ها خالی از مردانی‏‎ ‎‏دانشمند و متخصص شوند، اجانب منفعت‌طلب چون سرطان در تمام‏‎ ‎‏کشور ریشه دوانده و زمام امور اقتصادی و علمی ما را در دست می‌گیرند‏‎ ‎‏و سرپرستی می‌کنند. باید جوانان با این فکر غلط استثماری مبارزه‏‎ ‎‏کنند؛ و بهترین و مؤثرترین مبارزه با اجنبی، مجهز شدن به سلاح علم‏‎ ‎‏دین و دنیاست. و خالی کردن این سنگر و دعوت به خلع این سلاح،‏‎ ‎‏خیانت به اسلام و مملکت اسلامی است». (24 بهمن 1356)

در این سخن ایشان به خوبی روایت «العلم سلطان» یا به تعبیر امروز «دانش به مثابه مؤلفه اصلی قدرت» را بیان می‌کنند و بهترین راه مبارزه با جبهه استکبار و قوی شدن را تجهیز جوانان به دو اسلحه علم دینی و دنیوی بیان می‌دارند. لذا جوان انقلابی اگر واقعا می‌خواهد در میدان عمل انقلابی شناخته شود نمی‌تواند بنیه علمی ضعیفی داشته باشد. چون صدور پیام‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی نیازمند جوانی است که علاوه بر روحیه انقلابی با تجهیز به سلاح دانش قدرت تولید محتوا در هر حوزه‌ای را داشته باشد.

کسب علم برای رهایی از وابستگی

اساساً با مرور سایر بیانات امام خمینی(ره) در این زمینه می‌توان گفت محور اصلی سخنان ایشان در تشویق به علم‌آ‌موزی جوانان برای این است که جامعه و کشور از وابستگی‌های دوران طاغوت رهایی پیدا کرده و علاوه بر پیشرفت مادی و افزایش قدرت ملی، با تلفیق تعهد و تخصص، جامعه نیز به لحاظ معنوی و ایمانی در مسیر رشد و پیشرفت قرار گیرد.

از جمله در این راستا ایشان می‌فرمایند: «باید کوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشته های مختلفه‏‎ ‎‏اساس فعالیت دانشجویان عزیز باشد؛ که نیازمندی‌های میهن به دست‏‎ ‎‏خود آن‌ها برآورده و کشور ما با کوشش شما خودکفا شود. مع‌الأسف در‏‎ ‎‏دوران گذشته اساس بر آن بود که ما را در هر چیز وابسته کنند؛ و با ملت‏‎ ‎‏ما آن کنند که دستش برای هر چیز پیش دیگران دراز باشد. شما‏‎ ‎‏عزیزان کوشش کنید که از این وابستگی بیرون آیید و احتیاجات کشور‏‎ ‎‏خودتان را برآورید. و از نیروی انسانی و ایمانی خودتان غافل نباشید، و‏‎ ‎‏از اتّکال به اجانب بپرهیزید؛ و استقلال خود را در تمام ابعاد بیمه کنید.‏‎ ‎‏و از هیاهوی غرب و غربزدگان نهراسید که خداوند متعال با‏‎ ‎‏شماست.» (31 شهریور 1358)

ریشه قرآنی و اسلامی توجه ویژه به کسب دانش

امام خمینی(ره) این تأکید بر علم‌آموزی را مسئله‌ای ریشه‌دار در قرآن و عترت دانسته و می‌فرمایند: «خدای تبارک و تعالی علم را یکی از عبادات بزرگ قرار داده است چنانچه‏‎ ‎‏جهت داشته باشد. جهت هم همان است که ‏‏اِقْرَءْ بِاسْمِ رَبِّکَ‏‏. در هیچ ملتی‏‎ ‎‏مثل ملت اسلام از علم توصیف نکرده است. قرآن کریم در جاهای زیاد از‏‎ ‎‏علم و از عالِم و توجه به علم توصیف فرموده است... ‏‏طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ‏‎[1]‎‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی به وسیله نبی اکرم فرموده است بنابراین حدیث،‏‎ ‎‏که طلب علم فریضه است. و در بعض از روایات ‏‏فَریضَةٌ عَلیٰ کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ‏‎ ‎‏برای همه زنها و مردها فریضه است. با علم است که انسان می‌تواند‏‎ ‎‏تأمین سعادت دنیا و آخرت را بکند. با آموزش است که انسان می تواند‏‎ ‎‏تربیت کند جوان‌ها را به طوری که مصالح دنیا و آخرت خودشان را‏‎ ‎‏خودشان حفظ کنند. اگر کشور ما علم را بیاموزد، ادب بیاموزد، جهتیابی‏‎ ‎‏علم و عمل را بیاموزد، هیچ قدرتی نمی تواند بر او حکومت کند.

تمام‏‎ ‎‏گرفتاری‌هایی که ما در این طول مدت تاریخ داشتیم بهره‌برداری از‏‎ ‎‏جهالت مردم بوده است. جهالت مردم را آلت دست قرار دادند و بر‏‎ ‎‏خلاف مصالح خودشان تجهیز کردند. اگر علم داشتند؛ علم جهتدار‏‎ ‎‏داشتند، ممکن نبود که مخرّبین بتوانند آنها را به یک جهتی که بر خلاف‏‎ ‎‏آن مسیری است که مسیر خود ملت است تجهیز کنند. علم و سواد است‏‎ ‎‏با آن جهتی که باید به او توجه کرد، که می تواند ملت را از همۀ گرفتاریها‏‎ ‎‏نجات بدهد. و نمی‌توانند کسانی که می خواهند این نهضت را، این‏‎ ‎‏نهضت اسلامی را به خلل برسانند، و نمی‌توانند ببینند که اسلام در این‏ مملکت پیاده دارد می شود. این علم است که می‌تواند جلوی این فسادها‏‎ ‎‏را بگیرد. اگر ملت ما علم را، آن علم جهتدار را یاد بگیرند، تربیت بشوند،‏‎ ‎‏در مقابل علم، در پهلویِ علم هم تربیت باشد؛ تربیت دینی، تربیت الهی،‏‎ ‎‏تربیت انسانی و هم علم، اگر این دو حربه در دست شما باشد، کسی‏‎ ‎‏نمی‌تواند به شما تعدّی کند، کسی نمی‌تواند استبداد را برگرداند. و اگر‏‎ ‎‏این علم نباشد مردم را توجیه می کنند به جایی که باز هم آن مسائل‏‎ ‎‏سابق برگردد، و آن استبداد سابق و آن وابستگی‌های سابق.» (6 دی 1359)

عدم تضاد بین اسلام و علم‌آموزی

ایشان در سخنان دیگری به انتقاد از افرادی می‌پردازند که به تضاد اسلام و علم‌آموزی اعتقاد دارند و بیان می‌دارند که «اشکال ما این است که مواجه هستیم با اشخاصی که بدون توجه به‏‎ ‎‏مشکلات و بدون توجه به خواست‌های ملت، به مجرد اینکه گفته می‌شود‏‎ ‎‏که فلان مرکز باید اسلامی باشد، آنها می‌گویند یعنی تخصص نباشد.‏‎ ‎‏اینها می‌خواهند که به دنیا ارائه بدهند که اسلام با علم و تخصص مخالف‏‎ ‎‏است، در صورتی که آیات قرآن کریم آن قدر راجع به علم و راجع به‏‎ ‎‏دانش سفارش فرموده است که شاید در سراسر کتب دیگر نباشد. اسلام‏‎ ‎‏با تخصص، با علم، کمال موافقت را دارد، لکن تخصص و علمی که به‏‎ ‎‏خدمت ملت باشد؛ در خدمت مصالح مسلمین باشد. یک صحبت این‏‎ ‎‏است که ما متخصص نمی‌خواهیم، این را به طور تبلیغات نسبت‏‎ ‎‏می‌دهند به بعضی ـ مثلاً ـ مسلمین که وقتی می گویند باید در دانشگاه،‏‎ ‎‏انقلاب فرهنگی بشود و باید دانشگاه‌ها اسلامی باشد، اینها از این فوراً‏‎ ‎‏منتقل می‌کنند مطلب را به اینکه دانشگاه‌ها دیگر طبیب لازم ندارد،‏‎ ‎‏متخصص طب نمی‌خواهد، متخصص صنعت‌های پیشرفته نمی‌خواهد،‏‎ ‎‏فقط باید بروند آنجا و مسائل و احکام اسلامی را بگویند.

این از‏‎ ‎‏شیطنت‌هایی است که شاید از بعضی از افراد و گروه‌ها نسبت به اسلام و انجمن‌های اسلامی که گفته می‌شود و در خصوص انقلاب فرهنگی،‏‎ ‎‏اینطور تبلیغات می شود. اینها نمی‌دانند که مقصود ما که می‌گوییم باید‏‎ ‎‏تمام گروه‌ها، تمام نهادها و به خصوص دانشگاه‌ها که مرکز علم است و‏‎ ‎‏مغز متفکر جامعه است، ما که می‌‌گوییم باید اینها اسلامی باشد،‏‎ ‎‏نمی‌گوییم که ما احتیاج به متخصص نداریم. تا آنجا اسلام کوشش دارد‏‎ ‎‏برای متخصص که در احکام عادی هم، در احکام شرعی هم،‏‎ ‎‏متخصص‌تر را میزان قرار داده است، رأی متخصص تر را میزان قرار داده‏‎ ‎‏است.» (4 خرداد 1360)

علم و معنویت، دو بال جوان انقلابی

در عین حال یکی از تأکیدات امام (ره) در کنار پیشرفت و رشد علمی جوانان همگامی آن با تزکیه و تربیت معنوی و اخلاقی است و این دو را به مثابه یک بال دانسته که اگر در کنار هم نباشند نمی‌تواند به نفع ملت و نظام باشد و لذا می‌فرمایند: «دانشگاه و حوزه‌های علمیه و روحانیون می توانند دو مرکز باشند برای‏‎ ‎‏تمام ترقیات و تمام پیشرفت‌های کشور. و می‌توانند دو مرکز باشند برای‏‎ ‎‏تمام انحرافات و تمام انحطاطات. از دانشگاه هست که اشخاص متفکر‏‎ ‎‏متعهد بیرون می‌آید. اگر دانشگاه، دانشگاه باشد، اگر دانشگاه واقعاً‏‎ ‎‏دانشگاه باشد و دانشگاه اسلامی باشد؛ یعنی در کنار تحصیلات متحقَّق‏‎ ‎‏در آنجا، تهذیب هم باشد، تعهد هم باشد، یک کشوری را اینها می‌توانند‏‎ ‎‏به سعادت برسانند. و اگر حوزه‌های علمیه مُهذَّب باشند و متعهد باشند،‏‎ ‎‏یک کشور را می‌توانند نجات بدهند. علمِ تنها اگر ضرر نداشته باشد،‏‎ ‎‏فایده ندارد. تمام این، وقتی ما به یک نظر وسیعی به همۀ دنیا و به همۀ‏‎ ‎‏دانشگاه‌هایی که در دنیا هست بیندازیم، تمام این مصیبت‌ها که برای بشر پیش آمده است ریشه‌اش از دانشگاه بوده. ریشه‌اش از این تخصص‌های‏‎ ‎‏دانشگاهی بوده. این همه ابزار فنای انسان و این همه پیشرفت‌هایی که به‏‎ ‎‏خیال خودشان در ابزار جنگی دارند، اساسش از دانشمندانی بوده است‏‎ ‎‏که از دانشگاه بیرون آمده اند. دانشگاهی که در کنار او اخلاق نبوده است،‏‎ ‎‏در کنار او تهذیب نبوده است. و تمام فسادهایی که در یک ملتی یا ملت‌ها‏‎ ‎‏پیدا شده است از حوزه‌های علمیه ای بوده است که متعهد به دستورات‏‎ ‎‏اسلامی نبوده اند. تمام این ادیانی که ساخته شده است از دانشمندان و‏‎ ‎‏علما سرچشمه گرفته است. علمی که پَهْلویِ او اخلاق و تعهد اسلامی‏‎ ‎‏نبوده است، تهذیب نبوده است، دنیا را دانشگاه به فساد کشانده است. و‏‎ ‎‏دنیا را دانشگاه می‌تواند به صلاح بکشد. دانشگاه‌های سرتاسر جهان اگر‏‎ ‎‏موازین انسانی را، اخلاق انسانی را، آنچه که در فطرت انسان است، در‏‎ ‎‏کنار تعلیم و تعلّم قرار بدهند، یک عالَم، عالَم نور می شود. و اگر تخصص‌ها‏‎ ‎‏و علم‌ها منفصل باشد از اخلاق، منفصل باشد از تهذیب، منفصل باشد از‏‎ ‎‏انسان آگاه، انسان متعهد، این همه مصیبت‌هایی که در دنیا پیدا شده‏‎ ‎‏است از همان متفکرین و متخصصین دانشگاه‌ها بوده. این دو مرکز ـ که‏‎ ‎‏مرکز علم است هم می‌تواند مرکز تمام گرفتاری‌های بشر باشد و هم‏‎ ‎‏می‌تواند مرکز تمام ترقیات معنوی و مادی بشر باشد. علم و عمل، علم و‏‎ ‎‏تعهد به منزلۀ دو بال هستند که با هم می توانند به مراتب ترقی و تعالی‏‎ ‎‏برسند» (27 آذر 1359)

در واقع تأکید اصلی امام(ره) بر افزایش قدرت کشور از طریق پیشرفت علمی به واسطه وابستگی دانشگاه‌ها به غرب است که مانعاز تحقق این اتفاق می‌شده است و لذا ایشان دانشگاه را در جمهوری اسلامی در وهله اول جایی می‌داند که باید انسان‌های خودساخته و خودباور تربیت کند که تخصص و دانش خود را در مسیر منافع ملت و رشد و پیشرفت جامعه به کار گیرند و براین اساس بیان می‌دارند «‎‏آنچه که ما می خواهیم بگوییم این است که دانشگاه‌های ما،‏‎ ‎‏دانشگاه‌های وابسته است. دانشگاه‌های ما دانشگاه‌های استعماری‏‎ ‎‏است. دانشگاه‌های ما اشخاصی را که تربیت می کنند، تعلیم می کنند،‏‎ ‎‏اشخاصی هستند که غربزده هستند. معلمینْ بسیاری شان غربزده‏‎ ‎‏هستند و جوان‌های ما را غربزده بار می آورند. ما می گوییم که‏‎ ‎‏دانشگاه‌های ما یک دانشگاه‌هایی که برای ملت ما مفید باشد، نیست. ما‏‎ ‎‏بیشتر از پنجاه سال است که دانشگاه داریم، با بودجه های هنگفت‏‎ ‎‏کمرشکن که از دسترنج همین ملت حاصل می شود، و در این پنجاه سال‏‎ ‎‏نتوانستیم در علومی که در دانشگاه‌ها کسب می شود خودکفا باشیم. ما‏‎ ‎‏بعد از پنجاه سال اگر بخواهیم یک مریضی را معالجه کنیم، اطبای ما‏‎ ‎‏بعضی‌هایشان یا بسیاری شان می گویند این باید برود به انگلستان؛ پنجاه‏‎ ‎‏سال دانشگاه داشتیم و طبیبی که بتواند کفایت از ملت بکند، از احتیاج‏‎ ‎‏ملت بکند، به حسب اقرار خودشان نداریم. ما دانشگاه داشتیم و داریم و‏‎ ‎‏برای تمام شئونی که یک ملت زنده لازم دارد احتیاج به غرب داریم. ما‏‎ ‎‏که می‌گوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر بکند و تغییرات بنیادی داشته‏‎ ‎‏باشد و اسلامی باشد، نه این است که فقط علوم اسلامی را در آنجا‏‎ ‎‏تدریس کنند. نه اینکه علوم دو قسمند. هر علمی دو قسم است: یکی‏‎ ‎‏اسلامی و یکی غیراسلامی. ما می‌گوییم که در این پنجاه سال یا بیشتر‏‎ ‎‏که ما دانشگاه داریم، فرآورده‌های دانشگاه را برای ما عرضه دارید. ما‏‎ ‎‏می گوییم که دانشگاه‌های ما مانع از ترقی فرزندان این آب و خاک است.‏» (اول اردیبهشت 1359)

با بررسی مجموعه این بیانات می‌توان به این نکته دست یافت که از نگاه امام(ره) جوانی، رشد علمی و تربیت دینی ارتباط عمیق و مستقیمی با هم دارند و جوان انقلابی برای تأثیرگذاری بر جامعه با به سلاح علم و تقوا مجهز باشد تا بتواند اقشار مختلف جامعه را به سمت آرمان‌های انقلاب جذب کند.

همچنین امام(ره) با مشاهده وضعیت دانشگاه‌ها و محتوای دانشی تولید شده در آن، درمی‌یابند که این دانشگاه نمی‌تواند تولید قدرت کند و تنها راه اینکه دانشگاه و دانشجو در مسیر منافع ملی و افزایش اقتدار کشور حرکت کند آن است که از وابستگی به شرق و غرب رهایی یافته و با خودباوری و اتکا به توان خود در عین کسب علم و دانش از هر نقطه جهان، تخصص و علم خود را برای قوی شدن کشور در اقتصاد، صنعت، پزشکی، کشاورزی و سایر حوزه‌ها به کار گیرد و با تحقق این اتفاق مهم است که امید در جامعه آفریده می‌شود و جامعه امیدوار به آینده و دارای چشم‌انداز زمینه حرکت رو به جلو و تبدیل شدن به یک قطب قدرت جهانی را دارد.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha