به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست عقل سرخ، از سلسله نشستهای اصحاب علوم انسانی در باب فهم و تبیین جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی، امروز، 14 بهمنماه با حضور جمعی از علاقهمندان در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران در این نشست با موضوع «تکوین امت اسلامی» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: مفاهیم مختلفی برای گروهها و جوامع بشری وجود دارد که یکی از آنها مفهوم جامعه است که به حیثیت تجمع، افراد و اعداد انسانها توجه دارد. اما مفاهیم دیگری مانند قوم، قبیله، عشیره و طائفه را داریم که غیر از مجتمع و جامعه هستند و برخی از این مفاهیم مانند قوم، عشیره یا شعب به زمینه نژادی و خونی توجه دارند. برخیها به حوزه جغرافیایی توجه دارند که میتوان از طایفه، قبیله یا قریه نام برد که بیشتر به مرکز جغرافیایی توجه دارند.
وی تصریح کرد: اما دو مفهوم داریم که به حوزه معنا و نظام معنایی توجه دارند که عبارت از امت و ملت هستند. در جهان مدرن، همه این مفاهیم به صورتی به کار میروند، اما همه اینها، بر خلاف گذشته تاریخی که به کار میرفتند، یک سیرت و صورت دنیوی و اینجهانی و سکولار یافتهاند. در گذشته که مفهوم قوم، قبیله، امت و ... را به کار میبردیم، هر قوم و گروهی، هویت خود را ذیل یک توتم و خدایی معرفی میکرد. همچنین هر قبیلهای، قبلهای و هر طایفهای مطافی داشت که بر مدار یک کانون جغرافیایی که حلقه ارتباط زمین و آسمان بود، خود را معنا میکرد و مُلک نیز یک هویت ملکوتی داشت. خون و نژاد نیز یک نسب انسانی برای خود پیدا میکرد.
عقل نابی که به سخن میآید
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: اما در جهان مدرن، اینها هویت دنیوی و سکولار یافتند و خون، به ژنها و خصوصیتهای ارگانیزم بدنی تقلیل یافت. جغرافیا نیز به جهان طبیعی تنزل یافت و معانی نیز برساخت شدند. بنابراین، این تفاوت جدی وجود دارد، اما در بین این مفاهیم، میخواهم به مفهوم «امت و ملت» بپردازم. در فرهنگ اسلامی این دو مفهوم، مهمتر از مفاهیم قوم و قبیله هستند و قوم، ذیل امت و ملت بازخوانی میشود. در حقیقت، امت به جنبه قابلی و حیثیت انسانی مسئله و به قصد عاملان و کنشگران و ملت به جنبه فاعلی این معنا میپردازد که املای الهی است و به عقل مستفاد است. یک عقل سرخ و یک عقل فعال وجود دارد. مفهومی که فارابی از عقل دارد، عقل فعال است و شیخ اشراق، عقل سرخ را مطرح میکند. این عقل، ناب است و مستقیماً به زبان آمده و تفاوت عقل مفهومی با عقل سرخ و مستفاد در این است که عقل مفهومی شهود از دور است و این عقل، شهود از نزدیک است و همه از عقل فعال و سرخ بهرهمند هستند، اما نسبت به آن فاصله دارند.
یکی از مهمترین معانی دین عادت است؛ یعنی سبک و شیوه زیست و زندگی محسوب میشود، اما این عادت و شیوه وقتی بر مدار اداره الهی و تسلیم فرمان الهی باشد، یکی از معانی دین، انقیاد خواهد شد که مراد، دین به معنای خاص است
پارسانیا بیان کرد: آنکه خود، عقل سرخ میشود، عقل از زبانش سخن میگوید و با چشم او میبیند و با دست او عمل میکند و در تعبیر فارابی، صاحب عقل مستفاد است و رابطه طولی با عقل متمرکز در زندگی و حیات تکتک انسانها دارد و همه با این عقل ارتباط دارند، همانطور که جهان در ذیل این عقل عمل میکند. املای الهی به طریق این عقل، روحالقدس است که شیوه و نحوه زیست را بیان میکند.
وی در ادامه افزود: مفهوم ملت و امت با دین نزدیک است. یکی از مهمترین معانی دین هم عادت است. یعنی سبک و شیوه زیست و زندگی محسوب میشود، اما این عادت و شیوه وقتی بر مدار اداره الهی و تسلیم فرمان الهی باشد، یکی از معانی دین، انقیاد خواهد شد که مراد، دین به معنای خاص است. یعنی عادتی که بر مدار یک هدف متعالی شکل گرفته و مدار مسیر فطرت انسانی است. دین در معنای خاص خود اینگونه است و به نحو اخص همان است که در قرآن فرمود «دین نزد خداوند اسلام است».
تحقق دین در گرو اراده انسانها
پارسانیا تصریح کرد: این دین، همان ملت است که به املای الهی ابلاغ میشود و عقل، او را بیان میکند و عقل انسانها او را مییابد و انسان با تفکر خود، به شیوهای از زیست میرسد که دین حق است. اما امت، گروهی هستند که یک هدفی را قصد کردهاند و غرض چیزی است که به املای الهی رسیده است. امت به جنبه قابلی و انسانی دین و ملت به جنبه فاعلی آن نظر دارد و تکوین یک جامعهای که امت و ملت باشد، منوط به حضور این نظام معنایی و قصد انسانها است. چیستی دین با عقل شناخته میشود، اما تا انسانها اراده نکنند، دین محقق نخواهد شد.
امت به جنبه قابلی و انسانی دین و ملت به جنبه فاعلی آن نظر دارد و تکوین یک جامعهای که امت و ملت باشد، منوط به حضور این نظام معنایی و قصد انسانها است. چیستی دین با عقل شناخته میشود، اما تا انسانها اراده نکنند، دین محقق نخواهد شد
وی در ادامه گفت: از ناحیه انسانها قصد و از ناحیه حق، ابلاغ است و رسول میآید تا شیوه زیستی که مقتضای فطرت است، بیان کند. همچنین، امت و ملت با یک فرد محقق میشوند. ابراهیم(ع) خود یک امت واحده است، یعنی معنا در یک فرد وجود دارد که ظهور کرده است و از سپهر خودش که سپهر عالم معانی است، به زمین و زمان و از طریق انسان وارد میشود و تکون یافته است و فردی است، اما برای اینکه بینالاذهانی و اجتماعی بشود، باید ابلاغ صورت گیرد و با ابلاغ است که بسط پیدا میکند. اینجا است که یک شکل اجتماعی پیدا میکند و وقتی در یک فرد موجود شد، در جهت توسعه خود و در چارچوب بسط همان معنا و زیست متناسب با او است که شکل میگیرد.
تکوین امت و ملت در رفتار شهید سلیمانی
پارسانیا تصریح کرد: ما تکوین امت و ملت اسلامی را میتوانیم ببینیم که در رفتار شهید سلیمانی و کنش این شهید، وجود دارد و به گونهای خود را نشان میدهد. تحقق واقعیت امت و ملت، در فرد و به فرد نیست، بلکه تحقق این مسئله در سطح واقعیت جهانی امروز است که به عنوان یک قطب اجتماعی و فرهنگی و تاریخی دارد ظهور و بروز پیدا میکند. شهید سلیمانی در درون خودش این نظام معنایی را که اسلام و توحید است، محقق و به آن عمل کرد.
وی در ادامه افزود: امت اسلامی بیش از یک سده است که هویت معنایی خود را از دست داده است و بعد از مواجهه با جهان غرب و مدرن، در حاشیه اقتضائات یک امت و ملت دیگری با قصد دیگری درآمده است. اما به نظر بنده، امت اسلامی با انقلاب اسلامی ایران متولد شد که در یک چارچوب جغرافیایی خاص یعنی ایران این اتفاق افتاد. در مرزهای ایران این هویت، کنش و فعالیت به صورتی خودآگاهانه بازگشت. ایران از قبل، کانون امت اسلامی بود و با آمدن اسلام، ایران نقش مهمی در حوزه معرفت اسلامی ایفا کرد. البته نه اینکه بگوییم ایران، تنها بخش فعال بوده است، اما مهمترین کانون فعالیت علمی، نظری و عقلانی جهان اسلام در ایران بود و جریانی از جریانهای معرفتی جهان اسلام را ندارید که در ایران حضور فعال نداشته باشند.
شهادت سردار سلیمانی در ایران رخ نداد و توجه به ایشان متعلق به ایران نیست و این نشان میدهد که این امت یک طرح و نقشه فراموش شده نیست، بلکه یک هویت بهپا خاسته است.
پارسانیا بیان کرد: طبیعی بود که اگر قرار باشد خیزش مجددی در جهان اسلام وجود داشته باشد، این کانون مستعدترین جا بود. بنابراین این حادثه رخ داد و پیدایش انقلاب در چارچوب مفاهیمی بود که بیرون از مفاهیم مدرن قرار داشتند. مسائل این انقلاب به حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی بازمیگردد و انرژی که این انقلاب از او تغذیه میکرد، انرژی نبود که در چارچوب مدرن تعریف شود. در این تفکر، روستا، شهر و ... همه یکسان بودند و امام راحل(ره) تعبیرش این بود که همه مردم از کوچکترین جمعیتها تا ... حرف واحدی میزنند و چیزی که اینها را جمع کرد، اسلام بود.
وی در ادامه افزود: شهید سلیمانی به عنوان یک استراتژیست برجسته مطرح بود و باید توجه کنیم که استراتژی روی هدف معنا مییابد و آن مسئلهای که رخ داد، این بود که عملاً ایشان با شهادتش نشان داد که این امت اسلامی تا کجا محقق شده است. یعنی نشان داد که این امت، دیگر در چارچوب مرزهای جامعه ایران نیست و اصلاً ایران نمیتواند در چارچوب خودش مسائل را تحلیل کند و حل مسائل در چارچوب حل مسائل امت است. شهادت ایشان نیز در ایران نبود و توجه به ایشان متعلق به ایران نیست و این نشان میدهد که این امت یک طرح و نقشه فراموش شده نیست، بلکه یک هویت بهپا خاسته است.
انتهای پیام