به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست عقل سرخ، از سلسله نشستهای اصحاب علوم انسانی در باب فهم و تبیین جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی، امروز، 14 بهمنماه با حضور جمعی از علاقهمندان در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
غلامرضا جمشیدیها، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این نشست با اشاره به دورههایی که انقلاب اسلامی از قبل و پس از پیروزی خود سپری کرده و دشمن را به شکست کشانده است، بیان کرد: قبل از انقلاب، نظام شاه یک نظام وابسته بود نیروهای چپ مارکسیست نیز تحت حمایت آمریکا بودند. در این بین به نیروهای مذهبی نیز توجه نمیشد و اگر هم طیف مذهبی دیده میشدند، فهم نمیشدند و در آن شرایط زمانی، همهجا هم آرام بود و زمانی که رئیس جمهور آمریکا به ایران آمد، اینجا را جزیره ثبات و آرامش دانست.
انقلابی که وقوع آن در مخیله تحلیلگران نمیگنجید
وی تصریح کرد: بنابراین قبل از انقلاب فضای سیاسی اینچنین بود و مراد ما حوالی سالهای 1350 تا 1357 است. به همین ترتیب فضای فرهنگی نیز به همین صورت بود و شاهد وجود دوگانگیهایی در فضای دانشگاه نیز بودیم. نیروهای مذهبی و انجمن اسلامی فعالیت داشتند و البته بیشتر همین نهاد انجمن اسلامی نقش ایفا میکردند که پیرو خط امام خمینی(ره) بودند. در هر صورت در حوزههای فرهنگ و سیاست، نیروهای مذهبی دیده نمیشدند و کسی هم فکر نمیکرد که انقلاب رخ دهد. بنده نیز در آن زمان دانشجو بودم و در مخیلهام هم نمیگنجید که انقلاب رخ دهد.
پیش از انقلاب، در حوزههای فرهنگ و سیاست، نیروهای مذهبی دیده نمیشدند و کسی هم فکر نمیکرد که انقلاب رخ دهد. بنده نیز در آن زمان دانشجو بودم و در مخیلهام هم نمیگنجید که انقلاب رخ دهد.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: روشنفکران ما و افرادی نظیر شریعتی، مطهری و ... نیز در مخیلهشان نبود که انقلاب شود. حتی وقتی که به شریعتی گفتند که از آینده چه تحلیلی ارائه میکنید؟ در پاسخ گفت که باید به وظیفه خود عمل کنیم. بنابراین شرایط اینچنین بود، اما اتفاقاتی افتاد که معادلات را بههم زد و آن اتفاقی که در چارچوب ذهنی تحلیلگران نمیگنجید، به وقوع پیوست. همچنین باید به حادثهای که برای فرزند امام(ره) رخ داد اشاره کرد که نقش مهمی داشت.
گزارههای بدیع انقلاب
جمشیدیها با اشاره گزارههای انقلاب اسلامی، گفت: این گزارهها غیر از گزارههایی بود که در دیگر انقلابها وجود داشت. مشهورترین گزارهها در این زمینه برای جامعه تودهوار بود و تبیین میکرد که چطور استالین سر کار آمد، اما تاکنون نظریهای که بیاید و به گزارههای مذهبی ارجاع بدهد وجود نداشت و به نظر بنده این انقلاب به لحاظ انسانشناسی، فضای جدیدی را وارد کرد که اساساً سابقه نداشت و کسی ندیده بود که گزارههای مذهبی بتواند انقلاب کند.
در مکتب امام خمینی یک انسان جدید به دنیا معرفی میشود، اما متأسفانه روی این مسئله کار نشده است و از جهانشناسی آن نیز میگذریم
وی در ادامه افزود: یکی از شاهکارهای انقلاب، طرح یک انسان جدید است. چون وقتی به سمت فلاسفه یونان بروید، از عقل حرف میزنند، اما انسانی که اسلام معرفی میکند، عقل و منش را به صورت توأمان دارد و آدم مذهبی، آدمی نیست که از واقعیتهای اجتماعی فرار کند. البته انسانی که در مکتب امام خمینی قرار دارد، اینطور است و یک انسان جدید از سوی این مکتب به دنیا معرفی میشود، اما متأسفانه روی این مسئله کار نشده است و از جهانشناسی آن نیز میگذریم، حال آنکه، این بزرگترین نظریه انسانشناسی است که امام مطرح کرد و میتواند کمک زیادی به ما بکند.
این استاد دانشگاه گفت: یکی از ویژگیهای بدیع انقلاب اسلامی، داشتن رهبر دینی بود که یک نقطه قوت محسوب میشود. در حقیقت دین انسان را رها نمیکند و همانطور که در بحثهای معرفتی الگوسازی کرده، در سیاست نیز چنین است و به ارائه راهبرد در این زمینه میپردازد. پس از پیروزی انقلاب نیز شاهد تشکیل دولت بودیم. همچنین یکی از نکات مهم دیگر در این زمینه این بود که این انقلاب به لحاظ سیاسی و معرفتی هیچگونه وابستگی به نظامهای شرق و غرب عالم نداشت. همچنین بلندگوی فلان دانشمند غربی هم نبود.
بسیج نیروهای مردمی
وی در ادامه با اشاره به حوادث پس از انقلاب بیان کرد: در سالهای بعد از انقلاب، شاهد تشکیل دولتها بودیم و شرایط به گونهای پیش رفت که برخیها تعبیر کردند که خاورمیانه دچار زلزله شده است. البته غربیها فکر میکردند که این انقلاب زمین میخورد و از همین رو جنگ را راه انداختند. هیچ انقلابی هم نبوده که اینچنین در ابتدای کار با چنین جنگی مواجه شود.
نیروهای ایرانی با روش و مدلی که داشتند، بسیج مردمی را تشکیل دادند و باز هم موجب شکست آمریکا شدند. در حقیقت، جنگ ایران و عراق یک جنگ منطقهای بود، اما جنگ با داعش یک جنگ جهانی بود
جمشیدیها تصریح کرد: در زمان شاه که خدمت سربازی را در پدافند هوایی شیراز میگذراندم، بعینه شاهد بودم که آمریکاییها سیطره داشتند و انقلاب اسلامی برای بقای خود نمیتواند مشی اینچنینی را در پیش بگیرد. از همین رو انقلاب تصمیم گرفت که نیروهای مردمی را بسیج کند و سپاه نیز به همینصورت شکل گرفت که امام راحل نیز فرمودند که اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. در جریان جنگ تحمیلی نیز در نهایت این قدرت ایمان مردم بود که موجب پیروزی شد.
وی در ادامه بیان کرد: آمریکاییها در جنگ چیزی به دست نیاوردند و وارد مرحله بعدی شدیم که هر یک از دولتها با شعارهایی که داشتند، سر کار آمدند. البته غربیها با این دولتها نیز نتوانستند نفوذی داشته باشند و پس از این شکستها بود که داعش را علم کردند. تنها نیرویی که میتوانست با داعش مواجه شود نیز تربیتشدگان مکتب امام و شهید سلیمانی بود. در هر صورت نیروهای ایرانی با روش و مدلی که داشتند، بسیج مردمی را تشکیل دادند و باز هم موجب شکست آمریکا شدند. در حقیقت، جنگ ایران و عراق یک جنگ منطقهای بود، اما جنگ با داعش یک جنگ جهانی بود.
جهانی شدن اندیشههای دینی
این استاد دانشگاه گفت: پس از همه این شکستها بود که آمریکاییها عصبی شده بودند و در نهایت شهید سلیمانی که مصداق عینی مبارزه با داعش بود، به دست آمریکاییها به شهادت رسید. اما نکته قابل توجه این است که این شهید توانست اندیشه و روش امام خمینی را جهانی کند و این اندیشه و مقاومت موجب شد که آمریکاییها در خاورمیانه به اهداف خود نتوانند دست یابند.
وی در ادامه افزود: اتفاقی که بعد از شهادت شهید سلیمانی رخ داد، این بود که عکسالعملهای زیادی رخ داد و اینها نشان میدهد که اندیشه قاسم سلیمانی، جهانی شده است. چون در همه کشورها به هر دلیلی اعم از دلایل ایمانی و ملی و ... به او احترام گذاشتند و معتقد بودند که او انسان درستی بوده است. وقتی او جهانی میشود، یعنی اندیشههای ایمانی او جهانی میشود و شهادت ایشان باعث شد که اندیشههای دینی جهانی شوند.
انتهای پیام