17 بهمن در تقویم دهه فجر 1398 روز «معنویت، ایثار، شهادت» نامگذاری شده است؛ کلیدواژگانی که اگر نبودند نه انقلاب به پیروزی میرسید نه دفاع مقدس و نه مقاومت در مقابل فشارها و تحریمها شکل میگرفت. به عبارتی حضور فراگیر مردم و رهبری امام(ره) اگر برخاسته از یک تحول معنوی و روحیه شهادتطلبی نبود، انقلاب اسلامی نمیتوانست در یک روند حیرتانگیز و پرشتاب و در عین تعجب سیاستمداران و تحلیلگران داخلی و بینالمللی به پیروزی برساند. در واقع این سه مفهوم را میتوان شتابدهنده یا کاتالیزور حرکت انقلابی مردم ایران به رهبری امام(ره) ارزیابی کرد.
با چنین اهمیتی، قطعاً در اندیشه و کلام امام(ره) نیز رگههای پررنگی از این مفاهیم و تبیین آثار و ابعاد آنها وجود دارد که این ایام مبارک فرصت مناسبی برای بازخوانی آنهاست.
در نگاه امام(ره) و بسیاری از نظریهپردازان انقلاب اسلامی، عامل فرهنگی که همان تحول انسانی یا معنوی است که نقش اساسی را در به ثمر رساندن انقلاب ایفا کرد و عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به لحاظ رتبه و اهمیت پس از این عامل بنیانی در رقم زدن انقلاب توصیف میکنند.
امام(ره) در رابطه با پیروزی انقلاب و نقش تحول معنوی جامعه ایران در وقوع انقلاب میفرمایند: «شما ملت بزرگ ایران، همان معنایی که در صدراسلام بود محقق کردید. ابتدا از مدرسه فیضیه بلند شد صدا، و مدرسه فیضیه را خراب کردند. جوانهای ما را بعضیشان را شهید کردند. لکـن استقامت اسباب این شد که شکست روحی نخورند. این استقامت موجب شد که اقشار گوناگون به هم پیوستند. دعوتهای اسلامی را به جان خریدند و این قـطرهها بـه هم پیوستند و سیل عظیمی ایجاد کردند؛ قیام همگانی و برای اسلام. قیام برای خدا، قـیام برای جـمهـوری اسلام. این قیام در تمام اقشار ملت ریشه کرد و تمام اقـشار را به هـم پیوند داد و ایمان در هـمه ظهـور پیدا کـرد. یک تحول روحی، یک تحول فکری، با اراده مصمم !... همه اقشار با هم قیام کردند و استقامت کردند؛ «ان تقوموا لله»، قیام برای خدا، جمعاً و فرداً. مادامی که این قیام برای خداست، مادامی که این وحدت باقی است، پیروز هستید.» (صحیفه امام، ج 7، ص 245) یا اینکه بیان میکنند: «این دست غیب است که این تحولات را در کشور ما ایجاد کرده است... این خداست که در یک شب کـَاَنـّه قـلبهای ایـن ملت را مـتحول کرد و تمام ایـن ملت را در مقـابل آن قـدرتهای بسیار عظیم شیطانی به ایستادگی واداشت و دست همه قدرتها را از کشورمان کوتاه کرد... ایـن مـلت را خـدای تبارک و تعالی با دست عنایت خودش و با قدرت کامله خودش قدرتمند کـرد و متحول کرد به انسانهای الهی، انسانهایی که برای خدا قیام کردند و برای خدا ادامه میدهند.» (همان، ج 15، ص 382)
زن در آیینه اندیشه امام(ره)؛ هدایتگر و رشددهنده فردی و اجتماعی
نگاه به توان داخل برای قویکردن اقتصاد؛ آرمان همیشگی انقلاب
در این سخنان امام(ره) به وضوح از تحول روحی و فکری ملت برمبنای ایمان و بندگی خدا و به پاخاستن در راه خدا سخن میگویند و این همان عاملی است که در هیچ انقلاب و حرکت بزرگ تاریخی تا پیش از آن وجود نداشته است و همین امر درک پیروزی انقلاب را برای بسیاری از نظریهپردازان غربی پدیده «انقلاب» سخت و پیچیده کرده بود.
در واقع از نگاه امام(ره) مبارزه و قیام در صورت غیرخدایی بودن فینفسه ارزشی ندارد چون برخاسته از امیال و منافع نفسانی است و چنین قیامی در ادامه انحراف پیدا کرده و خود به ظلم و ستم مجددی تبدیل میشود و از همین روست که ایشان برتری انسان بر حیوان را معنویت میدانند (حصون، تابستان 1378، 16؛ منتشره در hawzah.net)
امام(ره) در راستای تبیین جایگاه معنویت در مجموعه رفتارهای فردی و اجتماعی انسان میفرمایند: «وقتی قلب الهی شد، همه چیز انسان الهی می شود، یعنی حرف که می زند، حرفش الهی است، استماع هم که میکند، استماعش الهی است، راه که میرود، راه رفتنش همه الهی است.» (صحیفه امام، ج 8، ص 520).
بر همین اساس ایشان ویژگی اصلی و تاریخساز انقلاب اسلامی را به صراحت معنویت مبتنی بر ایمان الهی آن بیان میکنند؛ «ملت ما جریان تاریخ را عوض کرد! آنها [رژیم پهلوی و حامیانش] هم حساب همه چیز را میکردند الاّ یک حساب، و آن حساب معنویت [بود].» (همان، ج 6، ص 310)
در واقع از نگاه امام(ره) اتصال مردم به مبدأ قدرت که همان قدرت الهی است چنان تحول عظیم فکری، معنوی و روحی در این ملت ایجاد کرد که ترس را به واژهای بیمعنا در مبارزه با نظام ستمشاهی تبدیل کرد و همین معنویتگرایی خدایی است که روحیه شهادتطلبی و ایثار را در میان ملت پدیدار ساخت. در واقع بنیان شکلگیری روحیه شهادتطلبی در دوران انقلاب و دفاع مقدس همین تحول و تعالی معنوی و فکری مردم ایران در دوران مبارزه بود.
امام(ره) نیز برخاسته از همین معنویت جاری و ساری در عموم ملت، شهادت را چنین توصیف میکنند: «ما شهادت را یک فوز عظیم میدانیم و ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول میکند و از جنگ نخواهیم هراسید و مرد جنگیم، لکن مایل نیستیم به اینکه جنگ واقع بشود.» (همان، ج 13، ص 261) و «گمان ندارم کسی بتواند ادعا کند که ملتی جز ملت عظیمالشأن ایران از کوچک و بزرگ و زن و مردِ سراسر کشور اینگونه پشتیبان قوای مسلح خود باشند و ایثارگر و داوطلب به جبهههای جنگ برای فداکاری و شهادت سبقت گیرند و گمان ندارم هیچ معیاری جز عقیده به مکتب و ایثار در راه خدا و هدف معنوی قادر به حل این معما باشد.» (همان، ج 16، ص 203)
امام(ره) در توصیف این روحیه ایثار شهادتطلبی، به تبیین پیوند این روحیه با عرفان و خلوص معنوی رزمندگان پرداخته و میفرمایند: «با کدام قلم و بیان میتوان از عزیزانی که سنگرهای جنگ را به محراب مسجد و معراج الیاللّه تبدیل کردند ثنا کرد. گیرم که قلمفرسایان هنرمند بتوانند میدانهای شجاعت و دلاوری آنان و قدرت و جسارت فوقالعاده آنها را در زیر آتش مسلسلها و توپها و تانکها ترسیم نمایند و نقاشان و هنرپیشگان بتوانند پیروزیهای هنرمندانه آنان را در آن شبهای تار در مقابل موشکها و بمبافکنهای دشمن غدار و عبور از پیچ و خمهای سیمهای خاردار و کوههای سر به فلک کشیده و بیرون کشیدن دشمنان خدا از سنگرهای بتونی و مجهز به جهازهای پیشرفته را مجسم نمایند؛ لکن آن بعد الهی عرفانی و آن جلوه معنوی ربانی، که جانها را به سوی خود پرواز میدهد، و آن قلبهای ذوب شده در تجلیات الهی را با چه قلم و چه هنر و چه بیانی میتوان ترسیم کرد. راستی این غربیان و شرقیان و غربزدگان و شرقزدگان و ملیگرایان این فداکاریها را با این بعد معنوی و روح عرفانی و عشق الهی با چه چیزی توجیه و تحلیل میکنند؟ اینجا عمل و جسارت مطرح نیست؛ انگیزه و روح و جهت لَدی الربّی آن مطرح است. عشق به محبوب حقیقی، که همه چیز را محو میکند و هر انگیزهای غیر از عشق به او را میسوزاند، مطرح است. در کدام جنگ و نهضت و انقلاب و شورش، در طول زمان و سراسر خلقت، سربازانی چنین و فداکارانی مانند ایران را سراغ دارید؛ جز در طبقه اولیای الهی و تربیتشدگان در مکتب آنان، که فرزندان این دیار به نور آنان استضائه کرده و از خود رستهاند و در کجا، در لابلای تاریخ، چون مادران و پدران و همسران و خواهران و برادران و سایر بستگان اینان را سراغ دارید که پس از چند قربانی باز برای قربانی دیگر فرزندان خود پیشقدم میشوند. این مکتب قرآن و اسلام راستین است؛ و اینان فرزندان این قرآن و این مکتب و آن صاحب مکتبمان. (همان، ج 18، ص 332ـ 333)
در واقع امام(ره) در این سخن مرز ظریف میان جسارت و شجاعت مادی و معنوی را بیان کرده و فداکاری و ایثار و عشق به شهات رزمندگان نه یک شجاعت عادی و مرسوم در جنگها بلکه آن را از متن دین و آموزههای قرآن دانسته که انسانهایی را تربیت کرده که جز خدا در جبههها نمیبینند و رهایی از مادیت و لقا الی الله را جستجو میکنند.
امام(ره) در سخن دیگری نیز بارها بر پیوند این روحیه معنوی و اخلاص با ایثار و شهادتطلبی تأکید کرده و این دو را لازم و ملزوم هم بیان میدارند؛ گویی شهادتطلبی بدون معنویت و ایمان به پروردگار ناشدنی و بیمعناست؛ «شما که جاننثاری دارید میکنید و ایثار میکنید و با ایده شهادت به میدانهای جنگ میروید و از اسلام دفاع میکنید و از مکتب دفاع میکنید و کشورهایی را که [چشم] طمع به این کشور دوختهاند مأیوس میکنید، همه اینها ارزشمند و بسیار ارزشمند، لکن آن اخلاص و محبت شما و آن ایثار در راه خدا، بالاترین ارزش است برای شما. آن ایثار و اخلاص است که حتی در ترازوی عالم غیب هم نمیشود که سنجش بشود. آن پیش خدای تبارک و تعالی سنجش میشود و ما مفتخریم که در یک همچو برهه از زمان واقع شدیم، که مثل شما عزیزان در آنجا و در آن زمان و در آن مکان واقع شدید، و ما از هوایی تنفس میکنیم که شما از آن هوا تنفس میکنید. شما ایثارگرید و شما اخلاصمندید، شما بر نفس خود پیروز شدید و ما عقب ماندیم. شما احتمال این معنی را ندهید که تفنگ وژ ـ 3 و مسلسل شما پیروز شده است؛ مقابل شما هم بالاتر از این را داشتند. شما اندک داشتید و آنها بسیار. لکن آنچه که شما را پیروز کرد و پیروز میکند، آن ایمان شماست و آن اخلاص شماست، [که] در شما هست و در آنها نیست. شما برای خدا در میدانها وارد میشوید و آنها برای شیطان؛ آنها حزب شیطانند و شما حزب خدا. آنچه شما را در دو جبهه پیروز کرد و پیروز کرده و میکند انشاءاللّه ـ جبهه باطنی و نفسانی و جبهۀ جنگ با گروه شیطانی ـ آن اخلاص و ایمان شماست که شما را پیروز میکند.» (همان، ج 16، ص 196ـ 199)
میتوان اینگونه نتیجه گرفت که در اندیشه امام(ره) اولاً پیروزی انقلاب اسلامی و توفیقات بعدی آن در دفاع مقدس و ایستادگی در مقابل مجموعه فشارها و تحریمهای استکبار جهانی ریشه در یک عامل بنیانی داشت که همان تحول و انقلاب فکری، روحی و معنوی در آحاد ملت ایران بود که این تحول درونی منجر به یک حرکت و نهضت جمعی و برای خدا در صحنه بیرونی علیه استبداد داخلی شاه و استعمار خارجی آمریکا و مجموعه نظام سلطه شد. ثانیاً این تحول معنوی و انقلاب روحی پایه اصلی شکل گرفتن روحیه ایثار و شهادتطلبی شد به گونهای که پیر و جوان را با شوق به میدانهای دفاع مقدس کشاند وگرنه صرف انگیزههای ملی وغیرالهی و غیردینی و الگوهایی غیر از نهضت امام حسین(ع) و عاشورا نمیتوانست منجر به روحیه عشق به شهادت و فداکاری برای خدا شود. لذا در اندیشه امام شهادتطلبی بدون معنویتگرایی معنایی ندارد و از طرفی نتیجه قطعی تحول و انقلاب معنوی نیز شهادتطلبی و ایثار تا پای جان است.
انتهای پیام