روابط ایران و آمریکا از ریاستجمهوری دونالد ترامپ پرتنش بوده است. خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران موسوم به برجام و وضع تحریمهای سنگین علیه ایران باعث شده که روابط دو کشور بیش از پیش به سوی تنش و برخورد مستقیم پیش رود. البته شیوع کرونا در جهان باعث شد که امیدهایی برای کاهش یا تعلیق موقت این تحریمها به دلایل بشردوستانه شکل بگیرد، اما دونالد ترامپ علاوه بر رد هر نوع تغییر در سیاست تحریم و فشار حداکثری علیه ایران، تحریمهای تازهای را علیه ایران وضع کرد. همچنین این وضعیت و تنشهای اخیر در خلیج فارس بین ایران و آمریکا باعث نگرانی بسیار زیادی در مورد احتمال رویارویی بین دو کشور شده است.
پروفسور آرشین ادیب مقدم، از کارشناسان مسائل بینالملل، معتقد است که سیاستگذاریهای دونالد ترامپ در قبال بسیاری از موضوعات جهانی از جمله ایران و مقابله با ویروس کرونا بیانگر نوعی ناسیونالیسم ارتجاعی و ناکارآمد است.
پرفسور ادیب مقدم در حال حاضر در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن(SOAS) در کسوت استاد اندیشه جهانی و فلسفههای تطبیقی فعالیت دارد. وی در دانشگاه کمبریج به عنوان عضو افتخاری انجمن اعتماد اروپا(Cambridge European Trust Society) این دانشگاه انتخاب شد. او نویسنده چندین کتاب از جمله درباره انقلابهای عربی و انقلاب ایران (انتشارات Bloomsbury در سال 2013) و «Psycho-nationalism»(انتشارات دانشگاه کمبریج، 2017) است. علاوه بر این، وی تاکنون بیش از 50 مقاله تحقیقاتی را در مجلات علمی و کتاب منتشر کرده و سخنرانیهای بسیاری در سراسر جهان از جمله ژاپن، قطر، ارمنستان، ایالات متحده، ایران، آلمان و بریتانیا انجام داده است. وی در گفتوگو با ایکنا نظر خود را درباره تنشهای رو به افزایش ایران و آمریکا بیان کرده است.
ایکنا ـ ویروس کرونا در جهان شیوع گستردهای پیدا کرده است. مسائل سیاسی و تنش بین کشورها در شیوع و رشد تلفات این بیماری چه نقشی دارند؟
این همهگیری وحشتناک در وهله نخست کاملاً از فقدان رهبری جهانی پرده برداشت و دوم نشان داد که یک کشور و ملت به خودی خود برای مقابله با چالشهای جهانی یک واحد سازمانی ناکافی است و در وهله سوم ثابت کرد که حتی نهادهای چندجانبه ما به اندازه کافی مجهز نیستند که بتوانند با آن روبهرو شوند. این حقایق برای اکثر کارشناسان، که بر روی نظم جهانی فعلی تحقیق و مطالعه کردهاند، آشکار است.
بیشتر کشورها در مواجهه با این بیماری همهگیر جهانی دقیقاً همان کاری را کردند که نباید انجام میدادند؛ خودشان را منزوی کردند، این یک اشتباه کشنده بود. آنچه از نظر علمی لازم و ثابت شده بود، همکاری جهانی بیشتر است. چرا ما یک مرکز فوریتهای جهانی برای مقابله با کرونا نداریم که بهترین دانشمندان از سراسر جهان در آن حضور داشته باشند؟ چرا یک آزمایشگاه جهانی وجود ندارد که همه منابع انسانی را برای یافتن واکسن گرد هم آورد؟ پاسخ این است که سیاست از علم جدا شده است.
امروزه سیاست جایی برای عادیسازی تردستی و اخبار جعلی است. ما را گول میزنند و سیاستمداران و دانشمندان به حاشیه رانده میشوند. به همین دلیل شمار کشتهشدگان در سراسر جهان بالا رفته و فاجعه رخ داده است.
ایکنا ـ دلیل عدم تعلیق یا کاهش بخشی از تحریمهای ایران به دلیل شیوع کرونا چیست؟
طبقه سیاسی حاکم بر ایالات متحده دقیقاً همان رویهای را دارد که در پاسخ قبلی خود به آن اشاره کردم. دولت ترامپ كاملاً مخالف حقیقت است. در واقع، آمریکا یکی از ارتجاعیترین سیاستگذاریهای جهان در تاریخ معاصر را داشته است. این دولت دقیقاً به این دلیل که مبتنی بر شکلی هیستریک از ناسیونالیسم ارتجاعی است یا همانطور که من آن را روانی ـ ناسیونالیست (psycho-nationalism) میخوانم، از همکاری جهانی امتناع میکند.
سیاستهای دولت ترامپ مبتنی بر این پیشفرض دروغین است که میتوان کشورهایی مانند ونزوئلا، ایران یا کوبا را با تحریم تسلیم کرد. این سیاست ناشی از تحلیلی پیچیده یا استراتژی بزرگی نیست، بلکه مبتنی بر شایعه و افکاری است که به رؤیا شبیه هستند.
ایکنا ـ در هفتههای اخیر، دوباره شاهد تنش در خلیج فارس بین ایران و ایالات متحده هستیم. آیا چشماندازی برای کاهش این تنشها میبینید؟
برای ایران مهم است که همچنان دیپلماسی تقابل و مواجهه اولویت داشته باشد و از این رو طرحهای جدیدی را دنبال کند. یکی از کمترین نتایج این دیپلماسی آن است که افرادی در سراسر جهان با توجه به وضعیت ایران، با این کشور ابراز همدردی میکنند. البته این افراد در کنار نمایندگان دیپلماتیک ایران قرار نگرفتند تا بتوانند شکل جدید دیپلماسی فرهنگی و سازنده را دنبال کنند، در حالی که دیپلماسی فرهنگی ابزاری مؤثر برای کاهش تنشها و تلاش برای دستیابی به صلح پایدار در منطقه است و میتواند جایگزین خوبی برای جلوگیری از تشدید تنش و از طرف دیگر باز کردن باب گفتوگو و تبادل نظر به منظور صلح باشد.
ایکنا ـ برخی معتقدند اگر جو بایدن(نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا) در انتخابات ماه نوامبر پیروز شود، ایالات متحده ممکن است به توافق هستهای با ایران بازگردد. چقدر این احتمال وجود دارد؟
همواره برای مقابله با ایران فشارهایی بر ریاست جمهوری آمریکا وجود داشته و خواهد داشت، اما بایدن برای کاهش فشارهای این اهرم قطعاً رویکردی نرمتر اعمال میکند. فکر میکنم که شانسی برای فعال شدن دوباره برجام بعد از خروج ترامپ از آن وجود دارد. اما آنچه کاملاً مهم است، پیوند دادن هرگونه توافق هستهای به توافق صلح با ایالات متحده است.
دولت روحانی برای دستیابی به چنین نتیجهای فشاری وارد نکرد و ریاست جمهوری بایدن ممکن است زمینه را برای این هدف فراهم کند. البته این امر به اوضاع داخلی در ایران نیز بستگی دارد كه باید با آرامش و ایجاد تغییرات سازندهتری، كه به نفع اعضای آسیبپذیر جامعه است، همراه باشد.
ایکنا ـ با توجه به مطالعات شما روی روابط این کشورها، خروج آمریکا از عراق چقدر میتواند در روابط ایران و ایالات متحده مؤثر باشد؟
باید برای بازسازی عراق و بهبود وضعیت موجود در آنجا که چهار دهه از دیکتاتوری، جنگ و ویرانی رنج میبرد؛ اقداماتی صورت گیرد. بهبود اوضاع عراق باید شروع و شرایطی فراهم شود که سربازان به سنگرهای خود بازگردند و دیپلماتها مسئولیت این امر را برعهده بگیرند.
برای این منظور، ایالات متحده و ایران میتوانند نوعی قرار موقت (Modus vivendi) را در روابط خود مانند حاکم کنند. قرار موقت نشاندهنده توافق بین دول و طرفینی است که عقیدهشان با هم متفاوت است، به نحوی که خود طرفین بر اختلافنظر توافق دارند. هدف اصلی این کار آن است که دولت عراق را قادر سازد که حاکمیت و امنیت داخلی خود را بدون دخالت خارجی تأمین کند.
ایکنا ـ اگر ترامپ مجدداً به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شود، روابط تهران و واشنگتن به کجا خواهد انجامید؟
در صورت انتخاب مجدد ترامپ، رفتارها و سیاستهای غلط آمریکا و در نتیجه تنش در روابط ادامه خواهد داشت. بهطور قطع اگر چهار سال دیگر ترامپ بر سر کار باشد، جهان خطرناکتری را پیش رو خواهیم داشت.
گفتوگو از محمدحسن گودرزی
انتهای پیام