به گزارش ایکنا، هجدهمین جلسه تفسیر قرآن امام موسی صدر با ارائه شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شب گذشته، 23 اردیبهشتماه، به صورت مجازی برگزار شد و یکی از موضوعات مطرح شده در این جلسه بررسی نگاه تفسیری امام موسی صدر درباره مسئله معراج رسول خدا(ص) بود که در ادامه متن آن را میخوانید؛
آیاتی که امام موسی صدر در چهار گفتاری که در مورد مبحث اسراء صحبت کردند، آیات یک تا هشت سوره مبارکه اسراء است. بحثی بسیار مهمی است و آیات از ابتدا که مطرح میشود، به ویژه آیه اول، آیهای است که دلالت بر معراج رسول خدا(ص) دارد و معجزهای که در این بخش رخ داده است را مطرح میکند. گفته شده که حضرت(ص) قبل از هجرت و بعد از بعثت یک معراجی داشتند و آیه نیز میگوید که از کجا تا کجا بوده است.
معراج از مسجد الحرام به مسجدالاقصی و از آنجا نیز به آسمانها بوده و کل این روند در یک شب رخ داده است. مفسران در این زمینه بحثهای زیادی دارند، از جمله اینکه این واقعه در چه زمانی رخ داده است؟ یکی از روایتها این است که در هفدهم ماه رمضان بوده است. روایاتی نیز داریم که هفدهم ربیعالاول را گفتهاند. امام موسی صدر میگویند که این سوره شامل معانی عمیق تربیتی و حماسی بسیاری است. چه اینکه قدس شریف، قبله اول مسلمانان است که به تعبیر ایشان محل پیوند همه رسالتها و سرچشمه اصیل همه تمدنها است.
اینکه چرا این اتفاق رخ میدهد و از مسجدالحرام به مسجدالاقصی است را امام اینطور توضیح میدهد و میگوید به این دلیل است که معراج پیامبر(ص) به معنای جهانی شدن دعوت پیامبر است و گسترش اسلام از محل تولد پیامبر(ص) به محل تولد رسالتها و تمدنها است. یعنی مسجدالاقصی و آنچه اطراف آن است، سرچشمهای است که همه تمدنهای جهانی از آنجا نشئت گرفتهاند. حتی ایشان میگویند خیلی از علوم نیز از آنجا نشئت گرفته است و خدا به این سرزمین برکات زیادی عنایت کرده است.
خداوند به این منطقه و این مکان مقدس برکات خودش را نازل کرده است و این برکات نیز به تعبیر امام، برکات معنوی و مادی است. هم بسیاری از پیامبران و بزرگان و علما و فلاسفه و اولیا و قدیسان از اینجا بروز و ظهور پیدا کردند و برآمدند و هم به لحاظ مادی این سرزمین واجد برکات و نعماتی است که آن را مهم کرده است. لذا فرمودند، هدف از معراج این بود که این سرچشمهها را بههم متصل میکند. یعنی سرچشمه وحی اسلامی را به رسالتهایی که در گذشته برآمدند و از آنجا برخاستند متصل میکند که به معنای جهانی شدن اسلام و ربط اسلام و جهانی شدن است.
در اینجا یک قاعده کلی یعنی ارتباط پیامبر(ص) با قدس و جهانی شدن رسالت پیامبر(ص) مطرح است و اینکه قدس برای همه مسلمانان مقدس است و جایگاه بلندی دارد. چون قبله اول مسلمانان است. امام به ویژه بحث تمدن را در اینجا مطرح میکند. نظر ایشان این است که منطقه مسجدالاقصی و پیرامون آن، جایگاه همه تمدنها است که همه تمدنها از آنجا نشئت گرفتهاند.
بنابراین بحث تمدن مطرح میشود و یادآوری میکنند که قدس سرچشمه اصیل در این تمدنها است و معراج پیامبر(ص) برقراری این ارتباط اسلام و رسالتشان با این تمدن و تمامی رسالتهای دیگر انبیا(ع) است. یک قاعده دیگر و اصل دیگری را نیز در این آیه مطرح میکنند و آن اینکه هرگاه یهودیان منحرف شدند و از مسیر الهی دور شدند، اینها مورد سرزنش خدا قرار میگیرند و خدا هم آنها را تعذیب میکند. هم انحراف آنها تکرار میشود و هم تأدیب خدا نسبت به آنها که آیات این سوره به این نکته اشاره دارد.
این قاعده نشان میدهد که خدا با هیچ امتی عقد اخوت نبسته است و اگر جامعهای بر آن مدار اساسی هستی حرکت نکند و انحراف پیدا کند، آن جامعه سقوط میکند و اصل این است که همه چیز در مدار هستی در جایگاه خودش قرار داشته باشد و رو به سوی حق داشته باشد. چنان که هر حرکتی خلاف آن انجام شود، به سقوط انسان منتهی میشود. در این آیات بحث در مورد بنیاسرائیل است که سرپیچی کردند و خدا نیز آنها را تعذیب و تأدیب کرد.
گویی که این آیات دارد نکته تربیتی را برای مسلمانان مطرح میکند و در ضمن، بر جهانی کردن رسالت اسلام، صیانت از قدس و رد نژادپرستی که علت انحراف یهودیان است تأکید میکند. این آیات همچنین نفرت نداشتن از انسان بما هو انسان، مگر در صورت سرکشی را صحه میگذارد. پس ما از انسانها نباید نفرتی داشته باشیم و ارتباط ما با دیگران، بر اساس این اصل است که ما با همه به یکسان و با محبت و با رحمت برخورد کنیم و ارتباط داشته باشیم، مگر اینکه اینها قوانین خدایی را انکار کنند.
در این آیات، این نگاه اجتماعی امام برجستگی دارد. این آیات نشان دهنده این است که جامعه الهی باید به سمت خداوند حرکت کند و مراقب انحرافات خودش باشد و لذا مسئولیت انسان در برابر سرکشیهایی که رخ میدهد را گوشزد میکند. چرا نباید انحراف باشد؟ چون میخواهد در مسیر اصیل این تمدنها قرار بگیرد و باید در این مسیر حرکت کند و تمدن اصیلش را محافظت کند.
گفتار دیگر ایشان در باب این آیات، طرح این بحث است که این معراج معجزهای بود که علت آن رسالت رسول خدا(ص) نبود، بلکه معجزه معراج، به دلیل عبادات پیامبر(ص) بوده است. در ادامه نیز ایشان در مورد عبادت صحبت میکند. ایشان تفاوت مهمی بین عبادت و عبودیت قائل میشود و میگوید عبادت آزادی و رهایی است و عبودیت نیز همان بندگی است و میگوید عبادت از عبودیت گرفته نشده است.
امام یک رکن عبادت را این میداند که کار نزد خدا نیکو باشد. یعنی وقتی عبادت میکنیم، بدانیم که نفعی از این عبادت به خدا نمیرسد، بلکه این عبادت نیکو برای این است که به خلق خدا نفع برساند. پس عمل نیکو نزد خدا، هر چیزی است که انسان را بالا ببرد و کمال حقیقی او را افزون کند. کمال حقیقی برای آدمی پیشرفتی است که در چارچوب حقیقی خود به آن دست پیدا میکند.
انتهای پیام