به گزارش خبرنگار ایکنا؛ همایش مجازی ابعاد انسانی و اجتماعی کرونا در ایران از صبح امروز شنبه، دهم خردادماه با ارائه چهار پنل تخصصی در حال برگزاری است. بخش دوم این پنل با حضور حجتالاسلام والمسلمین علیرضا صادقزاده قمصری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، نعمتالله موسیپور، دانشیار برنامهریزی درسی گروه آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان و خسرو باقری، استاد دانشگاه تهران به دبیری احمد پاکتچی برگزار شد.
نعمتالله موسیپور، در ابتدای این پنل با ارائه موضوعی با عنوان «دامن کشیدنِ فرهنگسازی از نظام تربیتی: آثار کرونا بر درک ارزش ساختارها» اظهار کرد: درباره این موضوع دو پرسش اساسی مطرح است. نخست اینکه چگونه فرهنگسازی با تمرکز بر فاعلیت فرد در نظام تربیتی ایران جا باز کرد و همچنان جا خوش کرده است؟ دوم اینکه کرونا به چه شکل درک ما از جامعه را دگرگون ساخت که به ناچار در پی رقیب فرهنگسازی یعنی ساختارسازی رهسپار شویم؟
وی افزود: برای پاسخ دادن به این سوالات باید دو تعریف از فرهنگسازی و ساختارسازی داشته باشیم. فرهنگسازی، عبارت است از عاملی که مبتنی بر برنامه، روش و اهداف مشخصی است و از سوی عاملی به اجرا گذاشته میشود. این تصور و نگاه فرهنگسازی شخصی را در اختیار جامعه میگذارد که این شخص حامل افعال ارزشی است که جامعه به آن آموخته و بر همین اساس شخص به آنها میپردازد و در نهایت میتواند عمل درست را به انجام برساند. ساختارسازی هم شامل چند عامل ازجمله جامعه و شرایط آن، تعریف نقشها، تعیین حدود عمل و نظارت بر عمل است.
دانشیار برنامهریزی درسی گروه آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: در این نگاه به فرهنگسازی و ساختارسازی به نظر میرسد که چهار بنیاد خطا در فرهنگسازی وجود دارد. ابتدا فرهنگسازی نوعی عمل بیرونی است که افراد را برای درست عمل کردن، میسازد؛ دوم، فرهنگسازی، منجر به تحقق جامعه مطلوب و مدینه فاضله و حیات طیبه میشود؛ سوم، متولی فرهنگسازی نظام تربیتی (اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی و نظامات مشابه) است؛ چهارم، فرهنگسازی وقتی محقق میشود که کارگزاران نظام تربیتی از اعتقاد و همت لازم برخوردار باشند؛ در حقیقت این چهار بنیاد، خطاهایی است که در جامعه ما نهادینه شدهاند.
انتظار از مقولهای به نام فرهنگسازی
موسیپور با تأکید بر اینکه از فرهنگسازی تنها میتوان انتظار یک چیز را داشت و آن افزایش آگاهی در فردی است که خواهان آن است و در صورت تشخیص به آن عمل میکند، گفت: هرگونه تحقق قطعیتر عمل تربیتی فرد، وابسته به ساختارسازی اجتماعی است. ساختارها، حدود تعیینشدهای برای افعالی هستند که حق فرد نام میگیرد. نقش و کارکرد نظام تربیتی، بالانشینی و افتخار به فرهنگسازی نیست؛ بلکه ایفای نقش مشخص برای آگاهسازی افراد نسبت به ساختارهای اجتماعی است، که همان عمل پیامبرانه است.
وی در ادامه به مؤلفههای فرهنگسازی اشاره و اظهار کرد: در فرهنگسازی دو مؤلفه اساسی موجود است. ابتدا باور به اینکه شخص در عمل خود دارای اختیار است و دوم آنکه شخص براساس آموختههای درونیشده خود به عمل میپردازد. در این خصوص باورهای بنیادین وجود دارد که شامل آگاهی نهادینه شده به معنی اینکه نهادینهشدن، زمان خاص، روش اثربخش و مجری شایسته نیاز دارد. همچنین اختیار شخص به معنی این است که امری انسانی و سبب مسئولیت است و عمل اختیاری، دارای ارزش اخلاقی است.
دانشیار برنامهریزی درسی گروه آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به واقعیتهای فرهنگسازی اظهار کرد: فرهنگسازی مفهومی تازه در میان ایرانیان است و رویکرد اصلی آن، تربیت بیرونی است؛ اما ظهور متنوع دارد. در واقع کارگزار اصلی این حوزه، همواره شخصی بزرگسال است، چراکه متمرکز بر هدفهای مقدس است و تحقق آن بر هر چیز، مقدم قرار میگیرد.
موسیپور در ادامه به پیامدهای ایده فرهنگسازی پرداخت و گفت: باور به فرهنگسازی، بنیاد توسعه مدارس و دانشگاهها، فرهنگستانها، پژوهشگاهها و برخی دیگر از نهادهای فرهنگی را فراهم کرد؛ اما انتظار از آنها تحقق نیافت. فرهنگسازی همانند ظرف خالی عمل میکند و هر مظروفی را پذیراست؛ یعنی میتواند هم باستانگرایی قومی و هم با آیندهگرایی دینی همنشین باشد.
وی در بخش دیگری از سخنانش به فرهنگسازی و انقلابی بودن اشاره کرد و گفت: فرهنگسازی، که دارای جلوهای اغواکننده است، به دلایل متعددی در تمام سطوح جامعه انقلابی ایران طی چهار دهه گذشته گسترش یافت و همگان آن را باور کردند. این مسیر آنچنان شد که برای حل هر مسئلهای، از طولانی شدن دادرسی در دادگاه تا جرم رانندگان در آزادراه، یک راه حل مطرح شد و آن این بود که «باید فرهنگسازی شود». در پی همین موضوع هم بود که وقتی از افسر راهنمایی و رانندگی در کلانشهر تهران پرسیده میشود چگونه میتوان وضع رانندگی را در جامعه بهبود بخشید، جواب میدهد که باید فرهنگسازی شود و اگر همین پرسش از یک والد بیسواد در دوردستترین شهرها هم پرسیده میشد، او هم میگفت باید فرهنگسازی شود.
دانشیار برنامهریزی درسی گروه آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به سیمای علمی فرهنگسازی در کشور گفت: در جامعه ایران به دلیل مشکلات سیاسی، اداری، حکومتی، وضعیت اقتصادی و معیشت، اقدامات در راستای نیازهای مادی است؛ بنابراین از فرهنگ غفلت و موجب شده سطح فرهنگی جامعه کاهش پیدا کند. در این شرایط جامعه ساخته نمیشود و مردم نیز حقوق یکدیگر را رعایت نکرده و دزدی، بیاحترامی در جامعهای بیفرهنگ رواج پیدا میکند.
فرهنگ عمومی و اثرگذاری دانشگاهیان
موسیپور با تاکید بر اینکه دانشگاهها باید در خصوص فرهنگ عمومی و مسائل مربوط به دانشجویان فعالیت کنند، اظهار کرد: نمیتوان به مسئولان و سیاستگذاران امیدی داشت و این کار باید از سوی دانشگاهیان انجام شود؛ بنابر این لازم است در کنار تحصیلات دانشگاهی، دورهها و نشستهای فرهنگی برگزار شود تا آنها با میراث فرهنگی کشور آشنا شوند و به صورت غیر رسمی فرهنگسازی شود. حتی در گذشته سخنرانان مذهبی در منبرهای خود فرهنگسازی کرده و مردم را به اعمال درست دعوت میکردند. چه بسا مردم نیز به این موضوعات اعتقاد داشتند، اما امروزه مردم شعارزده شدهاند؛ بنابراین نیاز به فرهنگسازی از این طریق وجود دارد.
دانشیار برنامهریزی درسی گروه آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان به پیامدهای اعتقاد به فرهنگسازی هم اشاره کرد و گفت: فرهنگسازی طی سه دهه گذشته رمز عملیات روانی و حتی عملی علیه نظام آموزشی و استادان و معلمان شد که با جانفشانی، بذر دانایی را در جان ملت میکاشتند و زنده نگه میداشتند با ذکر این مصیبت، بر تن این مجموعه، چه ضربهها که زده شد. آن زمان اصرار بر این بود که اگر «تربیت صحیح» باشد، «عمل در پی آن است؛ و سنگر مبارزه با کفر و ظلم و استکبار جهانی، سنگر مدرسه و تعلیم و تربیت و فرهنگ است. در این دیدگاه، اصولا همه عمل مردم را مدرسه و دانشگاه رقم میزند و اگر در جایی ضعفی وجود دارد، به سبب آن است که مدرسه و دانشگاه ناکارآمد است.
وی به ساختارهای اجتماعی فرهنگسازی نیز اشاره کرد و گفت: ساختارها، مجموعهای از قواعد و اصول حاکم بر عمل اجتماع هستند که بر بنیادی توافقی یا تحمیلی شکل میگیرند، اما بهطور جدی از استمرار خود محافظت میکنند و بازتولید میگردند. ساختارها در قامت کلی حکومت با قوای مستقل یا نامستقل تبلور پیدا میکنند و تبعیت از آنها راهی برای زیستن در آنهاست. آنها تعیین حقوق و حدود میکنند و خود حامی بالفعل خود هستند.
موسیپور ادامه داد: ساختارها نه تنها حدود و حقوقی را برای افراد، که حتی برای اجزای خود که واحدهای سازمانی و گاه بسیار قدرتمند هستند، تدارک میدهند؛ لذا در درون ساختار، نقش، جایگاه و اختیاری برای یک واحد مثل وزارت آموزش و پرورش وجود دارد و تا به آن متعهد است، عضویت موثر دارد. هرگاه گامی فراتر یا فروتر نهد، ساختار را با اختلال مواجه میکند. در این وضعیت است که دیگر نمیتوان نهاد آموزش با همان فرهنگسازی را مخاطب قرار داد.
آنچه بیش از یک قرن از سوی متفکران سیستمی بیان میشد
وی در ادامه به کرونا و ساختارها اشاره کرد و گفت: نحوه عمل «ویروس کرونا» در عصر ما، آشکار ساخت که چگونه هیچ عملی در این جهان، بیارتباط با سایر رخدادها و پدیدهها نیست. آنچه بیش از یک قرن از سوی متفکران سیستمی بیان میشد، اکنون به شکل عملی تحقق یافت تا ذهن عینیگرای بشر، به فهم آن نائل آید و باور کند که فرهنگسازی بنیادی برای عمل آزاد و اجتهادی ایجاد میکند و فقط در عصری دارای حرمت است که هر شخص بتواند مستقلا عمل خود را تعریف کند. کرونا شرایطی را پدید آورد که آشکار ساخت شخص در عین دانایی و توانایی، ممکن است به سبب عامل موثرتری، به عمل منطقی حاصل از آن دانایی تن ندهد.
دانشیار برنامهریزی درسی گروه آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان اظهار کرد: دانایی کامل، یعنی همان فرهنگ شکل گرفته در فرد، گاه از قدرت کافی برای مقابله با همتایان اثرگذار خود، برخوردار نیست. چنین باوری که فرهنگسازی میتواند به تحقق پیلتنی برای عمل منجر شود، خطایی است که در جامعه رواج یافته است. واقعا، در بسیاری از موقعیتها، عوامل پیلتن بسیارند و فرهنگ و اخلاق قادر به شکست آنها نیستند. اصولا جامعه دارای مصالحی است که نمیتواند معطل تصمیم اخلاقی بر اساس قاعده «میازار موری» شود.
وی افزود: وقتی تعطیلات پایان سال ۱۳۹۸ اعلام شد، آگاهی از کرونا و ضرورت در خانه ماندن وجود داشت، اما در مواجهه با خواهش حاکمان و مدیران که سفر نکنید، میلی دیگر جمع کثیری را روانه جادهها کرد تا از شهر آلوده خود خارج شوند، رفتنی بیمحابا آغاز شد و چند میلیون سفر را شکل داد. جادهها بسته شد، بزرگراهها پر تراکم شد و بسیاری به خواهش مدیران، توجه نکردند و البته مدیران هم گفتند که فرهنگسازی نشده است. اما همین مردم، وقتی که در روز سیزده بدر که روز فرهنگ آنان برای به در رفتن بود، اعلام شد همه خروجیهای شهرها بسته است و همه بوستانها تعطیل و و پذیرش مراجعهکننده ممنوع است در خانه ماندند.
موسیپور به نقش ساختارسازی و فرهنگسازی در تحقق عمل هم اشاره و تصریح کرد: در دو عمل حاکمانه «خواهش برای سفر نکردن در تعطیلات» و «اعلام مقررات برای سیزده بدر»، که در اولی گوشی آن را نشنید و در دومی، عملی همگانی تحقق یافت؛ بنیاد اولی را نظریه فرهنگسازی و بنیاد دومی را نظریه ساختارسازی تشکیل میدهد. برای تحقق مصالح جمعی ملت، نمیتوان به فرهنگسازی بسنده کرد؛ که امری مبتنی بر تشخیص شخصی در موقعیت است. البته فرهنگسازی با هدف آنکه حقوق و حدود را به مردم بشناساند، دارای نقش اساسی است؛ ولی نمیتوان آن را چنان عظیم کرد که بر مسند ساختار نشانده شود.
دانشیار برنامهریزی درسی گروه آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان در پایان سخنانش گفت: یکصد سال تلاش بر اساس نظریه فرهنگسازی با محوریت عاملیت و اخلاق، حاکی از ناکارآمدی آن است. راه بدیل، بهرهگیری از ساختارهای اجتماعی و حرمت نهادن به هویت جامعه است. راهی که طریق خیر است، روی نهادن به ساختارسازی و دامن کشیدن فرهنگسازی از نظام تربیتی است. خیر نظام تربیتی آن است که به «آگاهسازی» بسنده کند. اینگونه میتوان از حیثیت جامعه و تحقق ساختار حمایت کرد و البته میتوان به انتظار حوادث تحقق بخش آن نشست.
در ادامه این نشست حجتالاسلام والمسلمین علیرضا صادقزادهقمصری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس به مبحث «رویداد کرونا، شاهدی آشکار بر اولویت پرداختن به وجوه عقلانی حیات طیبه در نظام تربیت اسلامی» پرداخت و گفت: در قرآن کریم به زندگی مطلوب انسان تنها یک بار به صراحت با تعبیر حیات طیبه اشاره شده است (سوره نحل، آیه ۹۷)؛ که ناظر است به توصیف و ترسیم سیمای زندگی آرمانی انسان و مشخصات و ابعاد آن از منظر دین؛ البته این نوع زندگی پدیدهای نیست که در عالم آخرت و پس از مرگ محقق گردد، بلکه در حقیقت در همین زندگی دنیوی و با تنظیم و ساماندهی و صبغه الهی بخشیدن به زندگی طبیعی و روزمره آدمی صورت تحقق مییابد. به بیانی دقیقتر حیات طیبه عبارت است از وضعیت دلپسند، رضایتبخش و شایسته زندگی فردی و اجتماعی آدمی در دنیا و در همه شئون مختلف، براساس نظام معیار ربوبی است که مراتبی از آن، پس از انجام اعمال شایسته، همراه با ایمان، از سوی خداوند کریم و در جهت تعالی زندگی طبیعی، به همه انسانهای نیکوکار و مؤمن عطا میشود.
وی افزود: تحقق حیات طیبه در معنای حقیقی آن، مشروط به پذیرش اختیاری دین حق و انجام اعمال صالح بر این مبنا است، اما چنانکه میدانیم نظام معیار ربوبی در دیدگاه اسلامی، مفهومی ذومراتب است که برخی از ارزشهای مراتب نخستین آن، مطلوب بالفعل فطرت کمالجوی همه انسانهاست و میتوانیم مصادیقی از ارزشهای اصلی مورد تأکید در حیات طیبه حقیقی (مواردی نظیر صداقت، عدالتورزی، شکر نعمت، امانتداری و وفای به عهد و حتی حفظ سلامت بدن) را برای هر انسان طبیعی، سالم، خردمند و باقیمانده بر اصل فطرت (ولو افراد غیر متدین به دینِ حق) نیز اموری خواستنی و تحققپذیر بدانیم و در نتیجه اهتمام به این نوع ارزشهای عقلانی که عقل بشری بهطور مستقل درباره آنها حکم میکند، باعث میشود تا تحقق این مراتب از نظام ارزشهای حیات طیبه، آرمان قابل وصول و واقعبینانهای برای عموم مردم (اعم از دینداران و افراد غیر متدین) بهشمار آید و لذا باید تلاش برای تحقق حیات طیبه، از این مراتب آغاز شود.
صادقزاده قمصری تصریح کرد: یکی از زمینههای اصلی تحقق حیات طیبه آن است که همه انسانها را به اقتضای فطرت پاک و حکم عقل سلیم و ندای وجدان درون، نخست به تحقق این مراتب اولیه از ارزشهای انسانی و عقلانی فرا خواند و انسانیت آنها را از این مسیر بالفعل نمود؛ زیرا وصول بهمعنای حقیقی حیات طیبه، بدون دستیابی به این مراتب ممکن نیست. یعنی در جریان تربیت اسلامی- بهمثابه روند زمینهسازی برای ورود متربیان به فضای حیات طیبه حقیقی - ابتدا باید نسبت به پذیرش و التزام عملی ایشان به آن دسته از ارزشهای انسانی اصرار نماییم که وجوه عقلانی و فرادینی حیات طیبه هستند (یعنی قبول و پایبندی نسبت به آنها مشروط به انتخاب دین حق و ایمان و التزام به همه ارزشهای نظام معیار ربوبی نیست هر چند در عین حال دین، حکم مستقل عقل عملی درباره حسن آنها را تقریر و امضا مینماید و لذا در نظام معیار ربوبی مقبول و حتی بسیار مورد تأکید هستند)، زیرا رعایت عملی این دسته از ارزشهای عقلانی- حتی اگر صرفاً با انگیزههای دنیایی و غیر دینی صورت پذیرند- مراتب اولیهای از زندگی مطلوب انسانی را- بهمثابه پیش نیاز حیات طیبه حقیقی- فراهم میسازد؛ بنابر این آماده شدن جهت تحقق حیات طیبه (یعنی مقصود اصلی جریان تربیت اسلامی) نیز میتواند بهجای مباحث اعتقادی و عبادی، از درخواست التزام مخاطبان به این وجوه عقلانی و فرادینی حیات طیبه آغاز گردد؛ چراکه تعهد عملی به آنها با فطرت آدمی و حکم مستقل عقل بشری متناسب میباشد و لذا قبول آنها نیازمند حل و فصل مباحث گسترده درباره عقائد دینی نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس افزود: اما به رغم آنچه گفته شد نکته قابل توجه و چالشبرانگیز در اندیشه عموم صاحبنظران تربیتی مسلمان و یکی از نواقص عموم مفهومپردازیهای رایج در جهت ترسیم نظام تربیت اسلامی در جوامع معاصر، عبارت است از نوعی غفلت و یا کم توجهی نسبت به وجوه عقلانی حیات طیبه و در نتیجه شاهد کمترین تلاش برای توجیه این نوع زندگی شایسته انسانی اسلامی با تکیه بر دلایل عقلی و عقلایی هستیم؛ یعنی بهجای بیان استدلالی لزوم حرکت متربیان در مسیر تربیت اسلامی، با تکیه بر کمالگرایی فطری ایشان و انجام بحث در فضایی فلسفی و فراتر از دلایل درون دینی، نوعاً توجیه لزوم حرکت در این مسیر با فرض پذیرش عقاید دینی اسلام از سوی مخاطب بحث و بنا بر تعبد و التزام او به آموزهها و ارزشهای آن، (و طبیعتاً برای اقناع خصوص دینداران و مؤمنان) صورت گرفته است. در حالی که چنین توجیهی و توجه به وجوه عقلانی و فرادینی حیات طیبه، میتواند برای عموم انسانهای دارای عقل سلیم و وجدان بیدار - اعم از متدین و غیر متدین- موضوعی پذیرفتنی باشد.
وی بیان کرد: برهمین اساس (به اقتضای بحث حاضر و لوازم آن) نظامهای تربیت اسلامی باید تحقق وجوه عقلانی حیات طیبه، را در مرتبه نخست اهتمام خود قرار دهند در حالیکه روند سیاستگذاری و برنامهریزی و عمل در عموم نهادهای تربیتی جوامع اسلامی معاصر، معمولاً برای ساحت تربیت دینی بهمعنای خاص اولویت ویژه قائل هستند و خصوصاً عرصههایی مانند تربیت بدنی و زیستی، تربیت اخلاقی (بهمعنای عام) و تربیت اجتماعی را در مراتب بعدی اهمیت قرار میدهند.
صادقزاده قمصری اظهار کرد: در این میان رویداد کمسابقه کرونا و آثار گسترده آن در زندگی عموم افراد جامعه را باید شاهدی از غیب بر لزوم توجه به وجوه عقلانی حیات طیبه در نظام تربیت اسلامی دانست، پدیدهای که باعث شد اموری عقلانی مربوط به مواجهه با این رویداد، نظیر التزام به خانهنشینی برای حفظ سلامت بدن، مسئولیت اخلاقی نسبت به سلامت و بهداشت دیگران، رعایت ضوابط و مقررات سختگیرانه در فاصلهگذاری اجتماعی ناظر به مصالح اجتماعی عموم افراد و تلاش اخلاقی و ایثارگرانه در حمایت از آسیبدیدگان کرونا- نسبت به سایر امور مهم فردی و جمعی زندگی (نظیر تلاشهای اقتصادی و فعالیتهای آموزشی و فرهنگی و حتی انجام مناسک جمعی مذهبی) از سوی همگان در درجه اول اهمیت قرار گیرند.
وی در پیان گفت: در شرایط پساکرونا، نظام تربیت اسلامی جامعه ما (چه در مقام اندیشه و چه در مقام عمل) باید مورد بازنگری اساسی قرار گیرد و درآن وجوه عقلانی حیات طیبه از جمله اهداف و تدابیر مربوط به ساحتهای تربیت بدنی و زیستی، تربیت اخلاقی و تربیت اجتماعی بهعنوان امور ضروری و پیشنیاز برای سایر وجوه حیات طیبه، مورد توجه جدی عموم سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران و معلمان مدارس و دیگر نهادهای تربیتی این نظام قرار گیرند».
آخرین سخنران این پنل خسرو باقری، استاد دانشگاه تهران بود که سخنان خود را با عنوان «مثلث دوّار من - تو - آن: نگرشهای تربیتی کرونایی» را با ارائه پاورپونتی در این زمینه مطرح کرد و گفت: پدیده کرونا هر روز دامنه تأثیرش را بلندتر میکند. سخن گفتن از تأثیر آن بر قلمرو تعلیم و تربیت، خود، در حوزههای مختلفی، چون روشهای یادگیری مجازی، ارتباطهای اجتماعی مجازی دانشآموزان و نظایر آن قابل بررسی است. آنچه در این نوشتار مورد نظر است، تأثیر این پدیده بر نگرشهای تربیتی است. نگرش، تا حدی متفاوت با دانش و دانشورزی است. نگرش هم از حیث کلنگری، وسیعتر از دانش است و هم از حیث آمیزهها و عناصری که در آن حضور دارند، پیچیدهتر است.
تأثیر کرونا بر قلمرو تعلیم و تربیت
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: نگرش، چشم انداختن و دانش، چشم دوختن است؛ نگرش با چشمانداز بیکران افق سروکار دارد، درحالیکه دانش در کران سرزمینی معیّن به ژرفکاوی میپردازد. از حیث آمیزهها نیز نگرش، مزاجی امتزاجی دارد و عناصر مختلفی، چون شناخت، عاطفه و روابط اجتماعی را در خویش گرد میآورد، در حالی که دانش، حتی در شکل بینرشتهای آن، از چنین تنوع و تکثری برخوردار نیست. به هر روی، در پی آنیم که تأثیر کرونا بر قلمرو تعلیم و تربیت را با تمرکز بر نگرشهای تربیتی بررسی کنیم.
وی افزود: کرونا نگرش نوینی را در تعلیم و تربیت فراهم میآورد و این کار را با بههمآوردن سه ضلع یک مثلث به انجام میرساند؛ سه ضلعی که گرایش به دور شدن از هم داشتهاند. ضلع نخست، من فردی، ضلع دوم، دیگری و ضلع سوم، طبیعت یا جهان است که از آنها با عناوین «من»، «تو»، و «آن» یاد میکنیم. تباعد این سه ضلع، یا گرایش آنها به دوری از یکدیگر، به شرح زیر است. «من» در درجه نخست، دو ضلع دیگر را همتای خود نمیبیند، بلکه رابطه ارباب و رعیتی با آنها برقرار میسازد: «تو» تا جایی که در خدمت «من» است، قابل تحمل است و «آن» تا جایی که منبع تغذیهکننده «من» است، در نظر میآید. بر این اساس، «تو» به منزله «دیگری» همواره در اندیشه انتقام گرفتن از منیّت «من» بوده است و نیز در کار حیلهآوردن برای بیرون کشیدن «آن» از چنگ وی. تاریخچه «دیگری»های تحقیرشده، انباشته از سرگذشت این نبردهاست. سرانجام، «آن» نیز که طعمه «من» و «تو» بوده، همواره فرصتجویی کرده تا بر این دو شریک ناسازگار بشورد و علیه آنان طغیان کند و چون چهارپایی که بیش از طاقت بر او بار کردهاند، از سواران خود تن زند و آنان را بر زمین زند.
باقری تصریح کرد: نگرشی که کرونا فراهم میآورد، از طریق کنار هم چیدن این سه ضلع فرّار و دَوَرانی کردن مثلث حاصل از آنها است. نخست، باید این سه ضلع، همتا شوند و باور کنند که سهم هر یک در شکل دادن به مثلث، برابر است. نه «من» بدون «تو» معنا و حیاتی دارد و نه لازم است که «تو» یا دیگری، در تلاشی واکنشی، حق تقدم را از «من» برباید و از آن خویش کند، چنان که اندیشمندان معاصری، چون لویناس و دریدا بر آن کوشیدهاند تا «دیگری» را بر تارک بنشانند و «من» را به تبعیت بکشانند. از سوی دیگر، «من» و «تو» بی «آن» چه توانند کرد، جز آن که سر بر بالین گرسنگی بگذارند و بمیرند؟ طبیعت، مامی است که این دو طفل را با دو پستان خویش شیر داده و میدهد. به این سان، باید همتایی این سه ضلع در برساختن مثلثی هماهنگ را باور کرد و فراهم آورد. اما حرکت دَوَرانی این مثلث برای آن است که هیچ دوضلعی برای ریاست تبانی نکنند؛ مثلث دوّار، رأس ثابتی برفراز ندارد.
وی بیان کرد: کرونا نشان داد که باید میان «من» و «تو» اصلاح ذاتالبین صورت گیرد. هنوز البته این نگرش به خوبی آموخته نشده است و دیده میشود افراد و ملتها در فکر ربودن فرصت و امکانات از یکدیگر برای بقای خویشند. اما کرونا با همهگیری بینظیری که از خود نشان داده، اثبات کرده است که بقای همگان به همگان وابسته است. باید روزی فرابرسد که آدمیان باور کنند بدون دیگران، در وحشت تنهایی به سر خواهند برد و باید باور کنند که نیاز «من» به «تو» از نوع نیاز ارباب به برده، در تصویر هگلی آن، نیست، بلکه نوعی همتایی و هماوایی است. به راستی، تا کی باید آدمی در این توحش به سر برد که زندگی «من» (خواه فردی یا ملی) با دریدن «تو» (خواه فردی یا ملی) فراهم میآید؟ چه زمانی قرار است آدمیان بفهمند که تنها با هم زندهاند و اگر تنها بمانند، بازندهاند؟ اکنون آن زمان فرا رسیده است و باید پای درس خودشناسی و اجتماعی کرونا این نگرش را نیک اندیشید.
کرونا فریاد کَرکننده طبیعت است
استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: حکایت «آن» نیز در کرونا، بس شنیدنی است. از این منظر، کرونا فریاد کَرکننده طبیعت است؛ انتقامی است که «آن» از «من» و «تو» میستاند. طبیعت به آدمی میآموزاند که خطاشکیبی «آن» حدی دارد و تحمیل بیش از حد آدمی را تحمل نخواهد کرد. آدمی باید حریم طبیعت را پاس دارد وگرنه حیات را بر او حرام خواهد کرد. با کرونا، طبیعت، نفسی تازه کرده است: والصُبحِ إذا تَنفّس. جلوههای گشایش تنگی نفس طبیعت، اینجا و آنجا هویداست؛ در پاکیزگی هوا در رهایی حیوانات، در ترمیم لایه اوزون و نظایر آنها. کرونا به ما آموخت که بسیاری از کارهای ما بیهوده بوده و بدون انجام آنها، نه تنها آسیبی به کسی یا جایی نمیخورد، بلکه آسیبهایی نیز چاره میشوند. «کار» باید اکنون بازتعریف و از شبهکار تفکیک شود؛ هم باید مشخص شود که شبهکار چقدر از ارزش کار دور است و هم ارزش دورکاری بهخوبی درک شود.
باقری تصریح کرد: اکنون بایسته است که از دریچه نگرشهای انسانی، اجتماعی و طبیعی حاصل از کرونا به تعلیم و تربیت نگاه کنیم و در این چشمانداز وسیع به دانشآموزان خود چیزی بیاموزیم. نیاز داریم که مقدار خود را بشناسیم، قدر دیگران را بازیابیم و قدرت خویش را به رخ طبیعت نکشیم. در متن این نگرشها، دانش نیز در جایگاه مناسب خود خواهد آرمید.
بنابر گزارش ایکنا؛ مطالعات اجتماعی، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی، علوم تربیتی و اخلاق، مطالعات دینی، فلسفی و مسئله کرونا، مطالعات سیاسی و فلسفه کرونا، مطالعات اقتصادی و مسئله کرونا، مدیریت و مسئله کرونا، مسائل حقوقی کرونا، مطالعات تاریخی و جغرافیایی، علوم ارتباطات، زبانشناسی، نشانهشناسی و ادبیات، مطالعات فرهنگی مربوط به کرونا، علمشناسی، علمسنجی، دانشنامهنگاری و مسئله کرونا ازجمله محورهای این همایش سه روزه مجازی است.
در روز اول همایش (چهار روزه) مجازی ابعاد انسانی و اجتماعی کرونا در ایران، جمعی از متفکران از جمله، بختیار شعبانیورکی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد، محمد حسنی، دانشیار فلسفه تعلیم و تربیت، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا صادقزاده قمصری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، نعمتالله موسیپور، دانشیار برنامهریزی درسی گروه آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان و خسرو باقری، استاد دانشگاه تهران، سیدمحمدحسین حسینی و... نظرات خود را بیان کردند.
انتهای پیام