به گزارش ایکنا، گسترش اعتراضات در سایر کشورهای جهان به نژادپرستی و تبعیض، اقداماتی را در پی داشت که یکی از نمونههای آن تلاش برای پایین کشیدن مجسمه افرادی بود که در تاریخ کشورهای اروپایی و آمریکا متهم به نسلکشی، نژادپرستی و بردهداری بودند.
در بریتانیا پایین کشیدن مجسمهها به تبعیت از اعتراضات آمریکا واکنشهای بسیاری را در پی داشت. برخی این اقدام را نوعی اعتراض به شخصیتهای تاریخی دانستهاند که متهم به نسلکشی و بردهداری بودند. از سوی دیگر برخی دیگر این اقدام معترضان را به عنوان آشوبطلبی و تخریب اموال عمومی توصیف میکنند، زیرا با مالیات مردم ساخته شده و در نهایت برای همه هزینهآور است.
یکی از افرادی که همواره در تاریخ بریتانیا مورد قضاوتهای ضد و نقیضی قرار گرفته وینستون چرچیل، نخستوزیر بریتانیا از سال 1940 تا 1955 است که تلاشهای وی در دوران جنگ جهانی دوم در مبارزه با نازیسم برجستهترین نقطه زندگی سیاسی به حساب میآید. با این همه گروهی عقیده دارند که سیاستهای وی به خصوص در مورد اقلیتهای نژادی بریتانیا و اقدامات او هنگام استقلال هند نشان از نگاه منفی چرچیل نسبت به سایر نژادها و ملیتها دارد. روزنامه هندوستانی تایمز در مطلبی به دیدگاههای او درباره هند و اعتراضات اخیر در بریتانیا پرداخته است و مینویسد:
وینستون چرچیل دیدگاههای ضد و نقیضی در مورد مبارزات آزادی هند و ماهاتما گاندی داشت، اما بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا، دوشنبه(24 خرداد) ادعا کرد که مردی (وینستون چرچیل) که بسیاری او را «بزرگترین بریتانیایی» میدانند، سالها بعد نظر خود را در مورد گاندی تغییر داد.
چرچیل، که زمانی مخالف استقلال هند بود و به عنوان نخستوزیر بریتانیا در قحطی سال 1943 هند نقش داشت، در مرکز اعتراضات اخیر جنبش «جان سیاهان مهم است» (Black Lives Maters) موسوم به BLM قرار دارد. مجسمه وی در میدان پارلمان لندن پس از آنكه معترضان زیر آن عبارات نژادپرست را نوشتند، پوشانده شده است.
جانسون، که مخالف حذف مجسمههای چهرههای تاریخی از سوی معترضین BLM است، در روزنامه دیلی تلگراف نوشت که در انگلستان موضوع نژاد بسیار تغییر کرده است، اما اعتراف کرد که اقدامات بیشتری باید در این باره انجام شود.
جانسون، نویسنده کتابی در مورد چرچیل در سال 2014، مینویسد که سلَف او قهرمان اما شخصی بود که در طول فعالیت سیاسی خود همه نوع دیدگاهی را بیان میکرد. او (چرچیل) به طور کلی با همراه زمان تغییر کرد. نظر خود را در مورد هند و استقلال این کشور و هرچه را ممکن است درباره اسلام در دهه 1890 گفته باشد، تغییر داد. او همچنین مسجد پارک ریجنتس را در دهه 1940 بنا کرد و مهمتر از همه ـ همانطور که بسیاری به درستی به آن اشاره کردهاند ـ اوج دیوانگی است که او را به نژادپرستی متهم کنید، آن هم زمانی که او در برابر استبدادی نژادپرستانه ایستاد که میخواستند این کشور و بقیه اروپا را تحتالشعاع خود قرار دهند.
مبارزان کارگری و ضد نژادپرستی فوراً اظهارنظر جانسون را در این یادداشت، با اندکی تغییر که برای تشکیل کمیسیونی با هدف بررسی نابرابریها در اشتغال، بهداشت و سایر جنبههای زندگی ارائه شده بود، رد کردند.
دیوید لامی(David Lammy)، وزیر دادگستری دولت سایه بریتانیا، گفت: «اگر جانسون مایل به رفع نابرابریهای نژادی است، باید توصیههای بسیاری از محققان را اجرا کند. من در تحقیق لامی 35 توصیه خاص کردم. در بررسی اِلیش آنجیولینی(وکیل اسکاتلندی) 110 توصیه در مورد مرگ و میر در بازداشت پلیس وجود دارد. آنها را اجرا کند. 30 توصیه در تحقیق وزارت کشور در مورد رسوایی Windrush(رسوایی سیاسی که در سال 2018 رخ داد و در رابطه با افرادی است که به اشتباه بازداشت و از حقوق قانونی محروم و تهدید به اخراج و حداقل در 83 مورد به اشتباه توسط وزارت امور خارجه از بریتانیا تبعید شدهاند) وجود دارد و 24 مورد در تحقیق بارونس مک گرگور(سیاستمدار بریتانیایی) در مورد تبعیض در محیط کار وجود دارد. آنها را اجرا کند. این همان کاری است که بوریس باید انجام دهد تا اعتراضات BLM متوقف شود و بتوان بر مبارزه با کووید-19 تمرکز کرد.»
جانسون در یادداشت خود نوشت که تا آخرین نفس با پایین آوردن مجسمهها مقاومت میکند و با برداشته شدن مجسمه چرچیل از میدان پارلمان بریتانیا مخالف است و ادامه داد: «نابود كردن اموال عمومی با خشونت فقط یک اشتباه نیست. من نسبت به برنامههای سازمانیافته برای ویرایش یا تغییر کلی چشمانداز فرهنگی بسیار مشکوکم. آیا بهتر و صادقانهتر نیست كه از فرزندانمان بخواهیم این موضوع را کامل بفهمند تا آمیزهای از خوب و بد را در حرفه چرچیل و دیگران بتوانند توضیح دهند؟»
انتهای پیام