به گزارش ایکنا، محرم امام حسین(ع) صحنهای است برای حضور تمام انسانهای حقطلب تاریخ به گونه که هر ساله میلیونها نفر از مردم مختلف جهان با هر دین و آئینی برای شهدای این واقعه عظیم عزاداری میکنند، این شور که هر ساله در عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین(ع) شعله میکشد، برخاسته از ویژگیهایی است که در قیام حضرت سیدالشهداء(ع) وجود دارد. در ادامه تلاش میکنیم به تحلیل و واکاوی آن بپردازیم، ولی قبل از آن لازم است به دو مقدمه مهم اشاره کنیم.
الف: بر اساس اندیشه شیعه تمام ائمه(علیهمالسلام) از جهت کمالات و فضائل یکی هستند، به گونهای که تفاوتی بین آنها وجود ندارد، همان گونه که امام صادق(ع) به این موضوع اشاره کرده و میفرماید: «خَلْقُنَا وَاحِدٌ وَ عِلْمُنَا وَاحِدٌ وَ فَضْلُنَا وَاحِدٌ وَ كُلُّنَا وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل؛ خلقت ما یکی بود و علم ما یکی بود و فضل ما یکی بود و تمام ما نزد خدای عزوجل یکی هستیم.»[1] امّا بروز و آشکار شدن این کمالات در جهان مادی بر اساس اقتضائات دوران حیات هر کدام از ائمه اطهار(علیهمالسلام) است.
ب: فطرت تمام انسانها از ابتدای خلقت تا انتهای خلقت بر کمال طلبی خلق شده است به گونهای که هر چیزی را که مطابق با کمال خویش ببینند با سرعت به سوی آن حرکت میکنند و هر چیزی را که مخالف و بر ضد آن ببیند از آن روی بر میگرداند و از آن دور میشود، از سوی دیگر کمالطلبی انسان در گرو حقطلبی است، زیرا باطل از آن جهت که باطل است هیچگاه کمالی برای انسان ایجاد نمیکند، بلکه این حق است که انسان را به سوی کمالات سوق میدهد؛ از اینرو هر انسان بر اساس هر اندیشهای حق را همیشه دوست میدارد و از باطل بیزار است و اگر در طول تاریخ برخی افراد گرایش به سوی باطل داشتهاند، به خاطر این بوده است که باطل را حق میدیدهاند و در واقع در مصداق دچار اشتباه میشدهاند و گرنه از جهت اندیشهای این افراد نیز حق را محترم شمرده و باطل را طرد میکنند، و هر چقدر حق آشکارتر باشد، سرعت سیر انسان به سوی آن بیشتر است.
با توجه به این دو نکته، زمانی که به واقعه عظیم عاشورا نگاه میاندازیم، میبینم که حق در این روز به صورت آشکار خویشتن را به نمایش گذاشته است و باطل با تمام سپاهیانش پای در میدان نهاده است؛ از اینرو هر انسان آزادهای که فطرتش هنوز در پیچ و خم پندارهای ناصحیح گرفتار نشده است، به خوبی پی به حقانیت امام حسین(ع) خواهد برد و تلاش خواهد کرد که با کاروان امام حسین(ع) همراه شود؛ از اینروست که در احادیث از امام حسین(ع) به چراغ هدایت و کشتی نجات یاد شده است و حتی برخی از صاحب دلان در مورد این واقعیت این گونه گفتهاند که گرچه تمام اهل بیت(علیهمالسلام) کشتی نجات هستند ولی کشتی امام حسین(ع) در میان امواج خروشان پرشتابتر به مقصد میرسد.[2] این حقیقت را میتوان در آمار توابین مجالس محرم مشاهده کرد، افرادی که رسول ترکوار مجذوب حرکت امام حسین (ع) شدن و پشت پا به تمام گذشته خویش زدن.
جلوهای از حقانیت کاروان امام حسین(ع) را میتوان در روز عاشورا مشاهده کرد؛ آنجا که امام(ع)، حضرت علی اصغر(ع) را بر روی دست گرفته و از سپاه کوفیان درخواست آب میکند، در این زمان ولولهای در میان سپاه دشمن ایجاد میشود که ما با حسین جنگ داریم نه با پسر شش ماههاش؛ از اینرو عمر سعد به حرمله دستور میدهد که قبل از انشقاق در سپاه، علی اصغر را به شهادت برساند، اکنون این موضوع بعد از هزار و چهارصد سال هر انسان آزادهای را به عکسالعمل بازمیدارد، به گونهای که حتی اگر این افراد به حوادث صدر اسلام آشنایی نداشته باشد، ولی حق را به حضرت سیدالشهداء(ع) میدهند.
اکنون که مشخص شد که ویژگی مهم حرکت امام حسین(ع) این است که با فطرت بشر همخوانی دارد، باید از هر رفتاری که سبب میشود این موضوع به حاشیه برده شود، جلوگیری به عمل بیاید، اعمال مانند قمهزنی یا روضههایی که در آن فقط به دست و بازوی حضرت عباس(ع) و ... بسنده شده است، این گونه رفتارها نه تنها سبب همراهی غیر شیعیان با عاشورا نمیشود، بلکه حتی سبب وارونه شدن اهداف عاشورا نیز میگردد، از این روست که مستکبران جهان در کشورهای تحت تسلط خویش از قمهزنی و مانند آن حمایت میکنند، ولی با مراسم شیرخوارگان حسینی به مخالفت بر میخیزند.
از سوی دیگر باید به این نکته دقت داشت که این موضوع آغاز پیام عاشوراست، به همین خاطر نباید در این حد توقف کرد بلکه باید انسانهای مختلف از مذاهب دیگر و دینهای دیگر با اهداف مهم عاشورا که ظلمستیزی و مقابله با استکبار است آشنا شوند، در حقیقت حوادث عاشورا مانند بذرهایی میمانند که در وجود تکتک انسانهای حقشناس کاشته شده است، ولی رشد این بذرها به این است که این افراد با حقیقت حرکت امام حسین(ع) بلکه با حقیقت شیعه آشنا شوند و گرنه در هر مرحلهای که توقف ایجاد شود به واقعه عاشورا ظلم شده است.
نویسنده: محمدعلی کمالی نسب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. محمد بن ابراهيم ابن أبي زينب، ، الغيبة للنعماني، نشر صدوق، 1397 ق، ص 86.
[2]. شيخ جعفر شوشترى، الخصائص الحسينية،ص 14.