فیلم | نگاه و زبان نو در شعرهای «هفت بند مویه»
کد خبر: 3919318
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۹:۳۳
محرم در شعر و ادب فارسی/ ۶

فیلم | نگاه و زبان نو در شعرهای «هفت بند مویه»

نوع نگاهی که مصطفی علیپور، شاعر «هفت بند مویه» چه به لحاظ زبانی و چه زاویه دید به ماجرای کربلا دارد، نگاه تازه‎ای است.

فیلم | نگاه و زبان نو در شعرهای «هفت بند مویه»به گزارش ایکنا؛ اسماعیل امینی، شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی در ششمین برنامه «محرم در شعر و ادب فارسی» که به ارائه گزیده و گلچینی از سروده‌های عاشورایی و آیینی شاعران کهن و معاصر اختصاص دارد، به شعری از کتاب مصطفی علیپور پرداخت. متن این برنامه را در ادامه می‌خوانید:

شعری از کتاب «هفت بند مویه» اثر مصطفی علیپور می‌خوانم؛ وی از شاعران بسیار برجسته هم‌روزگار ما هستند، که در صورت‌های گوناگون شعر موزون، نیمایی، سپید و ... تجربه های متفاوتی دارد. این اثر نیز با وجود اینکه کتاب پرحجمی نیست، اما بسیار پربار است. نکته اساسی در رابطه با آن نیز این است که؛ نوع نگاهی که مصطفی علیپور، چه به لحاظ زبانی و چه زاویه دید به ماجرای کربلا دارد، نگاه تازه‎ای است، گرچه از نمادها و نشانه‌ها و اصطلاحات یادآور واقعه عاشورا استفاده کرده، اما شعر را که بخوانم، متوجه خواهید شد، که چگونه نگاه نو داشته و با زبان نو توانسته آن را بیان کند:

صدایش

بر نیزه می‌درخشد

و چرخ سماعش در میدان

قبیله تاریک را سرگردان می‌کند

[نی هفت بند مویه‌ست، حنجره‌ام..]

در باد، عطشی‌ست، 

که هفت دریا را

به اسارت می‌برد،

و در آینه، تصویر شیهه‌ای

که راه را

به سواران نشان می‌دهد

و ماه را

صدایش بر نیزه می‌درخشد

و در خون گلویم فرات 

در پای بیابان ذبح می‌شود

نی هفت بند مویه است، حنجره‌ام

توجه کنید که چگونه از نی و از مویه کردن نی که نوای آن حزین است، بهره گرفته است و اینکه این نی، همان نای سخنگوی شاعر است و بن‌مایه آن نیز کهن است، زیرا در نی‌نامه آغاز مثنوی نیز همین است که می‌گوید: «با لب دمساز خود گر جفتمی/ همچو نی من گفتنی‌ها گفتمی». از همین پیشینه شعری که در زبان شعری فارسی است، استفاده کرده، اما با زبان و بیانی نو. هم به لحاظ زاویه دید و هم گونه‌ای که استفاده کرده، ما را به دنیای جدیدی می‌برد. دنیای جدیدی که هم آشناست و هم غریب.

شعر دیگری از هفت بند مویه می‌خوانم:

رود نام اوست

و رود

باغ نام اوست

و چراغ

شانه‌هایم، گرچه خواهد ریخت

در زیر فشار زردی پاییز

لیک، نامش

در دهانم کوچه باغی خواهد شد، سبز

در رگانم چلچراغی خواهد شد، سرخ

ببینید که چگونه تصویر عزاداری در محرم را با بیانی تازه، مقابل چشمان ما مجسم می‌کند. پاییز در این قطعه، هم به لحاظ برگریزان است و هم شرح واقعه شهادت و بر زمین ریختن شهداست و به تعبیر استاد محمدعلی معلم، «در برگریز باغ زهرا برگ کردیم‌/ زنجیر خاییدیم و صبر مرگ کردیم‌» و هم به لحاظ نَقلی است که از نظر تاریخی اعتبار آن ثابت شده است و آن اینکه، اساساً واقعه کربلا در فصل پاییز بوده و این قطعه شعر هم اشاره معنوی به ماجرای شهادت و فرو ریختن شهدا بر خاک و هم به لحاظ تاریخی و زمانی دارد.

بنابراین رنگ‌ها در این شعر این کارکرد را دارند که زرد اشاره به واقعه مرگ و شهادت، سبز اشاره به شعار بنی هاشم، پرچم‌ها و لباس‌های اردوی امام حسین(ع) و سرخ هم اشاره به فلسفه شهادت و ماجرای قیام برای اقامه حق دارد.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha