به گزارش ایکنا؛ ناصر مهدوی در جلسه مجازی که به مناسبت ایام محرم برگزار شد، به بررسی نسبت امام حسین(ع) و قرآن پرداخت و اظهار کرد: حادثه عاشورا یک رویداد بزرگ است. اگر شما اسطوره را به معنای بزرگی یاد کنید، امام حسین(ع) در شجاعت اسطوره است، امام حسین(ع) در پاسداشت اخلاق و فضیلت اسطوره است. آنچه اخبار به ما نشان میدهد، شخصیتی است که به خاطر روح بزرگش رنجها میکشد. امروز روشنفکران هم معتقدند امام حسین(ع) انسان بزرگی بوده و در برابر ظلم ایستادگی میکند و به خودش حق میدهد حاکم مسلمان را برنتابد. آن زمان کسی نمیفهمید که یک نفر میتواند به حاکم ظالم معترض باشد؛ اما امام حسین(ع) میایستد و مقابل ستم مقاومت میکند تا ثابت کند من به عنوان یک انسان حق دارم نسبت به یک حاکم نالایق انتقاد و اعتراض کنم.
وی افزود: بحث این است که این شخصیت از کجا تغذیه شد که به چنین سطحی از بزرگی رسید؟ ایشان در عین اینکه یک عارف بود، در صحنه اجتماعی هم حضور داشت و نسبت به بیداد حساس بود. او در عین اینکه انسانی فروتن و صبور است، سوار بر مرکب عقل شده است. یک انسان بزرگ و یک فرزانه قابل احترام و یک شخصیت اصیل که انسان میتواند از او درس بگیرد. یک سوال این است که این شخصیت تحت تأثیر چه عواملی بود؟ انسان بیجهت و به صورت اتفاقی بزرگ نمیشود. برای بزرگی باید خون دل خورد. ائمه(ع) زندگی طبیعی داشتند و مثل بسیاری از آدمها انتخاب کردند درست زندگی کنند، یاد گرفتند بیمورد دلبستگی پیدا نکنند، یاد گرفتند عشق بورزند، یاد گرفتند از مرگ نترسند.
مهدوی ادامه داد: پرسش این است که منبع یادگیری اینها چه بود؟ شما میگویید مولانا انسان بزرگی بود، ولی منابعی که مولانا تحت تأثیر آن بوده، مشخص است؛ مثلاً گفته میشود تحت تأثیر نهجالبلاغه امیرالمومنین(ع) بوده است. به نظر میرسد امام حسین(ع) هم از چند منبع تغذیه کرده که یکی از آنها قرآن بوده است. من معتقدم یکی از منابعی که میشود رد تحول روحی امام حسین(ع) را در آن جستوجو کرد، همین کتاب قرآن است. غرض من اصلاً این نیست که قرآن را تبلیغ کنم، ولی میخواهم بگویم نوع نگاه چقدر عجیب است. آدمها با تمام تعلقاتشان، چشم به جهان میگشایند و هر کس یک گمشدهای دارد. یکی دغدغهاش پول است، دیگری دغدغهاش معرفت و آگاهی است. ما در جهان خودمان سیر میکنیم. ما با تعلقات ذهنیمان پا به این جهان میگذاریم و به همین دلیل متفاوت میشویم.
پژوهشگر مطالعات اسلامی ادامه داد: ذهنها به تعلقات درونی بستگی دارد. مولانا حرف عجیبی دارد: «زانک از قرآن بسی گمره شدند/ زان رسن قومی درون چه شدند/ مر رسن را نیست جرمیای عنود/ چون تو را سودای سربالا نبود». قرآن هم تفاوتی با طبیعت ندارد. بستگی دارد انسان با چه نیتی به قرآن نگاه میکند. آن وقت برداشت شخص از قرآن متفاوت میشود. برخی میخواهند از قرآن حلال و حرام در بیاورند. برخی فقط برای آخرت به قرآن نگاه میکنند تا به بهشت برسند. برخی قرآن میخوانند تا خشونت راه بیاندازند و چشمشان فقط خشونت و جنگ میبیند و مخالفین منافع خودشان را با قرآن تنبیه میکنند. انسانها با توجه به ظرفیتشان به این کتاب نگاه میکنند.
وی ادامه داد: ممکن است یک نفر مثل من ظرفیتش کم باشد، ولی تلاش کند رازهای قرآن برایش افشا شود. پس همینطور که ما در زندگی متفاوت هستیم، در مورد قرآن هم همینطور است و همه مسلمانها از قرآن یک معنا نمیفهمند. یک تعدادی دنبال حکم و شریعت هستند، ولی یک تعدادی میگویند قرآن تجلی خدا بر پیامبر(ص) است و پیامبر(ص) تماس بسیار عمیق و گرم با خداوند داشته و معانی بر قلب او سرازیر شده و آن حس را به کلام تبدیل کرده است و چنین کتاب حیرتانگیزی از زبان پیامبر(ص) بیان شده است. این قرآن یک کشف و شهود و یک رویداد عظیم در روح و روان پیامبر(ص) بوده است.
وی در ادامه تصریح کرد: به نظر میرسد این کتاب برای اهل هدایت، کتاب هشدار است و دارای واژههایی است که انسان را به حقایق گمشدهای رهنمون میشوند. من فکر میکنم یکی از منابع مهمی که امام حسین(ع) استفاده میکرده، قرآن بوده است. ایشان به قرآن به عنوان کتابی برای جنگ نگاه نمیکرده، ایشان به قرآن به عنوان عرصه نور نگاه میکرده که قرار است پیام خدا را به انسان برساند. گویی قرآن عرصه ملاقات انسان با خداوند است. وقتی شما وارد قرآن میشوید، گویی با تمام هستی در ارتباط هستید.
وی افزود: واقعاً قرآن برای امام حسین(ع) پا گذاشتن به ایوان هستی است. قرآن یک نسبت لفظی نیست، پشت این کلام، انسان به یک حقیقت ارتباط پیدا میکند. حقیقی که گم است و آدمهای رنجدیده و مشتاق میخواهد. قرآن این نیست که بگوید دست و پای مخالفان را قطع کنید. امام حسین(ع) به قرآن اینطور نگاه نکرده است. ایشان در قرآن خدا را دیده است. این کتاب ایشان را در آغوش خداوند پرتاب کرده است. قرآن شما را در دامن هستی فرو میبرد و یک بیکرانگی را تجربه میکنید. امام حسین(ع) یک بیکرانگی را در قرآن تجربه کرده است و این کتاب بخش عظیمی از شخصیت حسین بن علی(ع) را ساخته است.
انتهای پیام