فیلم | خلاقیت شاعرانه استاد محبت در «شهید عشق»
کد خبر: 3923574
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۶
محرم در شعر و ادب فارسی/ ۲۳

فیلم | خلاقیت شاعرانه استاد محبت در «شهید عشق»

اسماعیل امینی در بیست و سومین برنامه «محرم در شعر و ادب فارسی» می‌گوید: بسیاری علاوه بر عزاداری، با بهره‌گیری از ابیات شاعران و خلاقیت‌های خاص آنها در شعر عزاداری می‌کنند که چنین مواردی را می‌توان در شعر «شهید عشق» استاد محمدجواد محبت دید.

فیلم | خلاقیت شاعرانه استاد محبت در «شهید عشق»به گزارش ایکنا، اسماعیل امینی، شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی، در بیست و سومین برنامه «محرم در شعر و ادب فارسی»، که به ارائه گزیده و گلچینی از سروده‌های عاشورایی و آیینی شاعران کهن و معاصر اختصاص دارد، به بازخوانی شعری از محمدجواد محبت، شاعر پیشکسوت کشورمان، پرداخت و نکته‌هایی از آن بیان کرد که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

سلام خدمت دوستانی که به شعر عاشورایی علاقه دارند و علاوه بر عزاداری و شرکت در هیئت‌ها و محافل مذهبی، از طریق ابیات شاعران و زمزمه‌هایی که اهل سخن داشته‌اند و با خلاقیت‌های خاص شاعرانه و نگاه نافذی که آنها به جزئیات، ظرایف و دقایق آن حماسه عظیم دارند، عزاداری و وقایع عاشورای حسینی را ذهن خود تکرار می‌کنند.

می‌دانید که در تمام عالم و تاریخ تنها نقطه‌ای که کاملاً صف‌بندی حق و باطل روبه‌روی هم بوده، در واقعه کربلاست و صف‌بندی حق و باطل نیز در یک صحنه کوچک و مدت کوتاهی رخ داد، زیرا جنگ خیلی عظیمی نبود و زمان آن نیز به اندازه یک نیمروز بود، اما به اندازه تاریخ امتداد پیدا کرد و به همین دلیل هم منبع بی‌پایان الهام برای اهل سخن و اندیشه است.

امروز ابیاتی از شعر استاد محمدجواد محبت را می‌خوانم. استاد محبت از پیران حوزه شعر عاشقانه، کودک و نوجوان، حماسی و حتی شعر طنز است، زیرا در نشریات قدیمی نظیر توفیق شعر می‌نوشت و در روزگار استبدادی به خاطر همین شعرها، دردسرهایی نیز برایش ایجاد شد و مدتی تحت فشار بود و زندانی شد.

استاد محبت ساکن کرمانشاه و محور خیمه شاعران و سخنوران آن خطه است و شاعران بسیار برجسته‌ای را پرورش داده و تقریباً هیچ شاعر بزرگی در کرمانشاه نیست که نزد استاد محبت شاگردی نکرده باشد و من نیز این افتخار را دارم که از وی آموخته‌ام، زیرا انسانی وارسته، باسواد و اهل خلوت و زهد و پرهیز است.

شعر «شهید عشق» از کتاب «کجایی گریه دل ناصبوران» است.

شهید عشق، زمین و زمان گریست تو را

زمین گریست تو را، آسمان گریست تو را

ز سنگ سنگِ زمین، چشمه چشمه خون جوشید

ز دل بر آمدی و و دیدگان گریست تو را

ندیده بود کسی خون از آسمان بارد

چو دید خون تو را، ناگهان گریست تو را

تو روح دینی و دین از تو جان تازه گرفت

تو جان شدی به تن عشق و جان گریست تو را

چو مَرکَبَت که ز دل بر کشید شیهه درد

وحوش و طَیر، زبان در زبان گریست تو را

هر آنکه جنبش و ادراک و روح و جانی داشت

به هر چه بود مقدر ـ بدان گریست تو را

قرار داد، ز کف، هر که قصه تو شنید

کشید نعره ز دل ـ بی‌امان گریست تو را

تو نور دیده ایمانی ‌ای حسین(ع) شهید

شگفت نیست گر این‌سان ـ جهان گریست تو را

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha