به گزارش ایکنا؛ سیدمحمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در یادداشتی به بررسی تأثیر واقعه عاشورا بر هویت فرقهای و خُلقیات خاص شیعه پرداخته است. متن یادداشت از نظر میگذرد؛
یکی از حوادث برجسته در دوره شكلگیری امامیه شهادت سومین امام یعنی حضرت اباعبدالله(ع) در صحرای كربلا به سال 61ق/680م بود. امام حسین(ع) را نمیتوان صرفاً به عنوان یك قیامكننده بیپروا كه حیات خود و خانوادهاش را به خطر انداخت، نگاه كرد. او در حالیكه انتقاد شدیدی نسبت به سلوك معاویه داشت، نپذیرفت كه بیعت با وی را بشكند. اما امام حسین(ع) دست بیعت به یزید نداد، كسی كه معاویه با نقض پیمان خود با امام حسن(ع)، او را به عنوان جانشین خویش منصوب كرد.
تصمیم اولیه امام حسین(ع) برای پیگیری دعوت شیعیان كوفه ـ بهرغم هشدارهای زیادی كه دریافت كرده بود ـ و دید وی نسبت به پیامبر(ع) كه ایشان را حامل یک رسالت الهی میدانست، چارهای برایش جز عمل به وظیفه باقی نمیگذاشت، حال نتیجه آن هر چه بود. امام حسین(ع) مانند پدرش امیرالمؤمنین(ع) به شدت بر این باور بود كه خاندان پیامبر(ع) برگزیدگان الهی برای رهبری جامعهای هستند كه توسط پیامبر(ع) پایهگذاری شده بود، همانطور كه خود پیامبر(ع) برگزیده شد؛ وی این حق را غیرقابل انتقال و تحصیل آن را وظیفه و لازم میدانست. اما در نهایت، امام حسین(ع) به محض اینكه فهمید دیگر حامیانی در كوفه ندارد، پیشنهاد داد كه عراق را ترك كند؛ این عبیدالله بن زیاد بود كه بیهوده به دنبال تحریك ایشان برای آغاز جنگ بود.
روایتها و داستانهایی كه درباره حوادث مربوط به كارزار كربلا، پس از آن شكل گرفت، یك مظهر مذهبی از ابتلای امام حسین(ع) و شهادت ایشان ایجاد كرد. در واقع حادثه غمبار كربلا، به حافظه جمعی شیعه برجستگی زیاد و نمادینی بخشید. این ماجرا تبدیل به نمادی شد که موجب شكلگیری حالات و انگیزههای طولانی و قوی در میان شیعیان شد؛ در نهایت حس جمعی و همچنین هویت متمایز فرقهای شیعیان، سبب تمایز بیشتر آنان از عامه مسلمانان شد. شاید تاكنون در طول تاریخ اسلام هیچ حادثهای آنگونه كه حادثه شهادت امام حسین(ع) و یارانش در شكلدهی هویت و حس جمعی شیعی نقش ایفا کردهاند، نقشی نداشته است. چرا که گرچه پیش از شهادت امام حسین(ع) مسلمانان به دو گروه اصلی یعنی حامیان خاندان علی(ع) و معاویه تقسیم شده بودند، اما یك جامعه شیعی كه به خاطر آیینهای خاص و یك حافظه جمعی مشترك متمایز شده باشند، هنوز وجود نداشت.
این حادثه همچنین حركتی بود به سمت نقش بعدی امام شیعه؛ یعنی حركت از جایگاه یك فعال سیاسی كه به دنبال برقراری حاكمیت عادلانه بود به سوی یک جانشین صامت سیاسی بعد از امام حسین(ع). در آن زمان بیشتر از آنكه امامت به عنوان نهادی فعال برای جبران اشتباهاتی كه در حق اهل بیت(ع) رخ داده، شناخته شود، به عنوان حامل دانش فقهی ـ سیاسی از وحی اسلامی معرفی شده بود؛ درحالیكه برای جامعه مسلمانان بهطور عمومی از نیمه اول سده دوم هجری دوره بیثباتی سیاسی و اجتماعی بود، برای شیعه مرحله بحرانی بازنمایی خویش در برابر رقبا و جریانهای مذهبی دارای حمایت سیاسی بود.
در نهایت تأثیر تراژدی كربلا بر وجدان مذهبی مسلمانان همیشه عمیق بوده است و فراتر از تخصیص آن به انگیزههای هیجانی و توبهطلبانه در میان شیعیان بوده است و همواره انگیزه بزرگترین شخصیت این تراژدی مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. حادثه كربلا خُلقیاتی را در شیعه ایجاد كرد كه منجر به تمایز نظام عقیدتی شیعه شد كه بر پایه اعتقاد به رهبری الهی و ایدهآل كه از جانب خدا منصوب میشود، ساخت یافته بود. از نگاه تشیع كربلا به گفتمانی برای مخالفت با قدرت ظالم كه در حادثه شهادت امام حسین(ع) به اوج خود رسید، تبدیل شد.
انتهای پیام