آیتالله احمد مبلغی، استاد سطح عالی حوزه علمیه، در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه برای ارتباط با قرآن سه سطح قابل تصور و تحقق است، گفت: نخست ارتباط حسی و فیزیکی است و به صورت ملموس و مشهود صورت میگیرد و مواردی مانند مجاورت با قرآن (یعنی داشتن قرآن در خانه، کار و با خود)، شنیدن قرآن و قرائت قرآن را پوشش میدهد. اهمیت این ارتباط عمدتاً و نوعاً با این فلسفه وجودی شکل میگیرد که زمینه را برای برقراری دو رابطه بعدی فراهم آورد. از این خاستگاه، ایجاد و تقویت این ارتباط حسی ارزشمند است. طبیعتاً اگر کسی این ارتباط را ارتباط اول و آخر با قرآن بداند؛ یعنی نگاه مقدمهای و بهرهگیرانه معطوف به دو ارتباط بعدی به آن نداشته باشد و در این ارتباط بایستد و درجا بزند و توقف کند، ارتباط خشکی با قرآن پیدا میکند که تدریجاً مزمن میشود. در نتیجه به عاملی برای دور شدن از کلیت قرآن بدل میشود؛ در این صورت این نوع ارتباط فلسفه وجودی خود را از دست میدهد و کاملاً وضعیتی معکوس پیدا میکند.
مبلغی با اشاره به ارتباط فکری با قرآن به عنوان نوع دیگری از ارتباط، تصریح کرد: این ارتباط به این معناست که افکار و اندیشههای قرآن را درک و آنها را در زندگی خود اجرا کنیم. در این نوع رابطه مشکل این است که فرایندها و روندهای این بهرهگیری فکری امروزه چندان برپا و برقرار نیست، بلکه میتوان فراتر رفت و گفت که حتی برای کسانی که با قرآن ارتباط دارند، ارتباط فکری و تغذیه اندیشهای به صورت ملموس و کافی و مؤثر شکل نمیگیرد.
وی افزود: وضعیتی که با قرآن رابطه فکری به ویژه معطوف به شرایط زندگی و با هدف دریافت پاسخهای شبههشکن و تاریکیبرانداز برقرار نمیکنیم، قابل تحلیل و بررسی است. این مشکل عواملی دارد، اما مطمئناً یکی از این عوامل، نبود روش تفسیر و روش بهرهگیری از قرآن است. حوزه مطالعاتی با عنوان روششناسی قرآن وجود دارد و مقالات و کتبی نیز به رشته تحریر درآمده، ولی سخن این است که این جریان مطالعاتی عمدتاً از اشکالاتی رنج میبرد.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با اشاره به دو اشکال اساسی در این مطالعات، اظهار کرد: اشکال اول آن است که هیچ مرزبندی دقیقی بین عمده این روشهای مطرح وجود ندارد که بتوان گفت یک مرزبندی اساسی و ماهوی روشی بین آنها به چشم میخورد. مرزبندی اساسی روشى هنگامی است که عملاً هر یک مسیری غیر از مسیر حاصل از دیگری را ایجاد کند؛ يعنى تعیین مسیر حاصل از هر یک به مثابه مسیر رقیب برای مسیری باشد که از دیگری حاصل میشود. به عبارت دیگر هر یک ریلى را متفاوت از ریلگذاری دیگری بگذارد.
مبلغی تصریح کرد: آنچه روشهای تفسیری خوانده میشود عمدتاً مؤلفههایی هستند که در عملیات تفسیری از آنها در جایگاه روش استفاده میشود و به تعبیر دیگر مؤلفههای روشی هستند نه روشهای تفسیری رقابتپذیر و به معنای گفتهشده و دقیق. وقتی سخن از مؤلفههای روشی به میان میآید مقصود این است که در عملیات تفسیری از آنها بهره میجوییم.
وی افزود: به عبارت دیگر کنار هم قرار دادن آنها در عملیات تفسیری امری است که از سوی بسیاری اتفاق میافتد، اگرچه ممکن است مفسری به یک مؤلفه به دلایل خاصی نگاه بیشتری داشته باشد و دیگری به مؤلفه دیگری، ولی طبیعت این عناصر به گونهای است که وقتی که از آنها آگاهی و شناخت پیدا میکنیم، ممکن است همزمان از آنها در یک عملیات تفسیری استفاده ببریم. البته برخی از روشهای ادعایی حقیقتاً از جنبه روشی به معنای دقیق (حالت رقابتی و مرزبندی روشی) برخوردارند.
آیتالله مبلغی بیان کرد: اشکال دوم این است که حتی روشهای ادعایی هم که حقیقتاً روش هستند و شکی در روش بودن آنها نیست، با این اشکال اساسی مواجه هستند که کارکردهای متناسب با فلسفه لزوم مراجعه به قرآن را ندارند و با ظرفیتهای قرآن و حجم عظیم نیازهای انسان معاصر برای بهرهگیری از قرآن متناسب نیستند و نمیتوانند معجزه کنند و بین انسان با قرآن رابطه معنایی و فکری برقرار کنند، بلکه کلیاتی از اطلاعات و معلومات هستند که با روشی کلاسیک در همه عصرها و قرنها و از سوی همه مفسران انتزاع میشود و کلیات و عمومیات مربوط به معنای مضامین اولیه و عمومی قرآن هستند و هیچگاه قدرت ایجاد بستری برای درک اندیشههای متناسب با نیازها را چندان ندارند.
استاد سطح عالی حوزه گفت: این روشها ربطی به این زمان و آن زمان ندارند، شأن نزول را ارائه و معانی مفردات را عرضه میکنند. این مقدار کافی نیست تا بتوان اندیشههای شبههشکن و ظلمتشکن قرآن و سنن اجتماعی قرآن را از این رهگذر به دست آورد، سنتهایی که در لابهلای آیات به ویژه در عرصههای اجتماعی و مناسبات بازگو شده و برای جوامع ارائه شدهاند.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه لازم است به نگاهی استثنایی و کمنظیر توجه شود و آن پیشنهادی است که مرحوم شهید صدر ارائه کردند، اضافه کرد: ایشان به حوزه مطالعاتی روشپردازی قرآن نگاه علمی و توجه مفیدی را معطوف و روش تفسیری را با مشخصههایى قابل توجه و کاربردی ارائه کردند. دیدگاه بسیار ارزشمند علمی این متفکر بزرگ جهان اسلام به دلیل اینکه کمتر فرصت تطبیق روش پیشنهادی خود را پیدا کردند، نیمهتمام مانده است و باید روشپردازان تفسیر و حوزویان تفسیر آگاه آن را دنبال کنند.
وی با اشاره به ضرورت ارتباط معنوی با قرآن، تصریح کرد: این ارتباط و رویکرد معنویتیابی برای انسان معاصر ضروری است. به بیان دیگر ذکر و توجه به خدا ریشه عمیقی در قرآن دارد، ریشهای غیرقابل انکار و فراتر از آنچه تصور میشود، اما به دلیل نبود مطالعه کافی در این باره، ابعاد و روشهای دریافت معنویت را ارائه و تعریف نکردهایم، در حالی که توانایی و فرصت پیوند انسان معاصر به قرآن برای دستیابی به آرامش، انگیزه و اراده از طریق این ارتباط از ویژگیهای قرآن است.
مبلغی با بیان اینکه متنوعترین، جامعترین و کاملترین یاد خدا و الگوها و روشهای آن در زمینههای فکری در سطح فردی و اجتماعی در قرآن منعکس شده، اما بررسی دقیقی درباره آن صورت نگرفته است، اظهار کرد: اینکه آیا دریافت حالات و انگیزهها و شرایط روحی متعالی از قرآن متوقف بر فهم قرآن است یا بر وعى قرآن؟ اگر متوقف بر فهم قرآن است، آیا میتوان گفت در حقیقت به مثابه تابعی از ارتباط فکری با قرآن تلقی میشود یا تابعی از آمیختن وعى و فهم با یکدیگر است. این از موضوعات بسیار مهمی محسوب میشود که در مواجهه با نسلهای جدید باید آن را تبیین کرد.
انتهای پیام