به گزارش ایکنا؛ اولین نشست بینالمللی «منجیگرایی و آیندهپژوهی جهان از منظر ادیان»، امروز پنجشنبه، 15 آبانماه با سخنرانی جمعی از صاحبنظران به صورت وبیناری برگزار شد. در ادامه متن صحبتهای حسین امیرعبداللهیان، مدیر کل امور بینالملل مجلس شورای اسلامی را میخوانید که با موضوع «منجیگرایی و آینده صلح و امنیت در خاورمیانه» ایراد شده است؛
از منظر سیاست خارجی و سیاست بینالملل، دنیای کنونی و منطقهای که در آن زندگی میکنیم یعنی غرب آسیا را باید مورد توجه قرار دهیم و ببینیم وضعیت آن به چه صورتی است. غرب آسیا محل ادیان الهی و بعثت پیامبران الهی است که اعم از مسیحیت، یهودیت و اسلام است و به لحاظ تمدنی، تاریخی و ادیانی بسیار مهم است و در دل خود، تاریخ، فرهنگ و تمدنهای کمنظیری را جای داده است. این منطقه در سه عرصه کنشگران، نوع کنش و محیط کنش، شاهد تحولات شگرفی بوده است.
در حوزه کنشگران و در سطح جهانی یک تحول مهم رخ داده است و آن اینکه، بازیگران اندک در عرصه جهانی در مقطع قبل از پایان جنگ سرد، شامل اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا بودند و قاعده بازی بین اینها به صورت ساده و البته وحشتناک بوده است. لازم بود خط سرخ تماسی بین کاخ سفید در واشنگتن و کاخ کرملین در مسکو برقرار شود و اگر بحرانی به نقطه جوش میرسید، قبل از اینکه بخواهد وارد این مرحله شود سران واشنگتن و مسکو، طی تماس تلفنی به کنترل و مهار بحران توجه داشتند و از این حیث که مبتنی بر جنگ هستهای بود، وحشتناک بود و دستهای طرفین روی ماشه بود و میتوانست انهدام یکی از طرفین و یا دو طرف را در پی داشته باشد، اما دنیای فعلی، کنشگران متعددی دارد.
در جنگی که در سوریه از سال 2011 به راه انداختند، بازیگران متعددی در این منطقه و به ویژه در موضوع سوریه نقشآفرینی و مداخله میکنند و میخواهند تحولات را در راستای منافع خود جهتدهی کنند، اما اکنون کنشگران فقط آمریکا و روسیه نیستند، بلکه اتحادیه اروپا، برخی از کشورهای اروپایی و حتی در سطح منطقه کشورهایی مانند ترکیه و عربستان و حتی کشورهایی که وسعت کمتری دارند نیز سعی داشتند در تحولات سوریه نقشآفرینی کنند، هرچند نقش آنها در جهت منفی بوده است.
در عینحال، ما در حوزه تحول در سطح کنشگران، شاهد ورود بازیگران غیردولتی نیز هستیم. در بعد مثبت، حزبالله به عنوان یک سازمان مقاومتی در لبنان نقش مهمی را در پس زدن و عقب راندن صهیونیستهای اراضی لبنان ایفا کرد و جنگ 33 روزه اوج مقاومت حزبالله و متحدانش را نشان داد. حزبالله در مبارزه با داعش در کنار مردم سوریه سهم بزرگی برای کمک به امنیت حداکثری لبنان و منطقه داشت. در پرونده فلسطین، نقش گروههای مقاومت مانند حماس برجسته است که کنشگران بسیار تأثیرگذاری در این منطقه هستند.
در عینحال، در حوزه نوع کنش و نوع بازی نیز تفاوت بزرگی را در مقایسه با دوران جنگ سرد شاهدیم. در آن زمان نوع کنشها عمدتاً سیاسی و امنیتی بود، اما در جهان کنونی نوع کنشها به ویژه در منطقه غرب آسیا به شدت نظامی و امنیتی است و راهحلهای سیاسی از شدت و گستره تحولات عمیق نظامی و امنیتی جا ماندهاند. در نتیجه ما در کشوری مانند عراق، از سال 2003 میلادی تا سال 2018 میلادی شاهد کشته و شهید شدن بیش از یک میلیون و دویست هزار عراقی در ناامنیهای این کشور بودیم که ناشی از اشغال عراق توسط آمریکاییها بود. در سوریه نیز بیش از 700 هزار سوری کشته و شهید شدند که این آمار، جدای از آمار چندین میلیون آواره است. این روند نشان میدهد که نوع کنش در پیرامون ما، نظامی و امنیتی است.
اما محیط کنش نیز در دوران جنگ سرد پایدار بود، ولی در دنیای کنونی محیطی ناپایدار و ژلهای است. هنوز یک ترتیبات جدید و پایدار در سراسر جهان و در بخشهای مهم استراتژیک منطقه شکل نگرفته است. البته آمریکاییها تلاش زیادی کردهاند که ترتیبات سیاسی ـ امنیتی ایجاد کنند، اما از آنجایی که در نوع این کار میخواستند ترتیبات سیاسی ـ امنیتی را از دل جنگ بیرون آورند، لذا تلاش برای تحمیل یک جنگ هشت ساله توسط صدام علیه انقلاب تازه پیروز شده جمهوری اسلامی ایران، یکی از اقدامات آنها بود و آمریکاییها پس از ناکامی در این زمینه، به اسم ایجاد خاورمیانه جدید تلاش کردند که به تعبیر خانم رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا یک زایمان دردناک و جدید در منطقه ایجاد کنند و تحولاتی را به نفع صهیونیستها رقم بزنند که موفق نبودند.
اتفاقاتی که در یمن، لیبی، مصر و ... افتاد ناشی از این نگاه آمریکاییها بود که ترتیب سیاسی ـ امنیتی جدیدی ایجاد کنند، اما شکست خوردند. آخرین روش آنها ایجاد داعش در عراق، سوریه و منطقه ما بود که به اسم داعش رعب، وحشت و ویرانی ایجاد کنند که ترتیبات سیاسی ـ امنیتی جدیدِ آمریکایی ـ صهیونیستی ایجاد شود، اما به دلیل نقش ایران، متحدانش و همچنین مقاومت، این کار شکل نگرفت، هرچند که خسارتهای زیادی زدند. امروز میتوانیم از ایجاد ترتیبات سیاسی ـ امنیتی جدیدی سخن بگوییم که اسم آن، محور مقاومت است که حول مبارزه با توسعهطلبی رژیم صهیونیستی و حول منطقهای سرشار از امنیت و ثبات گرد هم آمدند.
کشورهایی که نگذاشتند مردم سوریه خسارتهای زیادی را تحمل کنند و مانع فروپاشی نظام سیاسی در سوریه شدند. کشورهایی که نگذاشتند نقشههای مشترک سعودی ـ آمریکایی در یمن نتیجه دهد و بخواهند به تجزیه یمن برسند. در ورای توطئههای آمریکایی ـ صهیونیستی، هدف اصلیِ تجزیه کشورهای اسلامی دنبال میشود و میخواهند در آینده یک رژیم جعلی اسرائیلی به وجود آید و همه کشورهای اسلامی در مقابل آن تجزیه شده باشند. اما به برکت جبهه مقاومت ترتیبات جدید سیاسی ـ امنیتیِ ایجاد شده در منطقه کمک میکنند که صلح حداکثری ایجاد شود.
جریانهایی که در مقابل نگاه مهدویت و نگاه و اندیشه الهی و سنت موعودگرایی در جهان و منطقه وجود داشتند، نتوانستند موفق شوند. وهابیسم که ریشه در عربستان سعودی دارد، داعش و جریانهای تکفیری که از این وهابیت جعلی و خودساخته و در تضاد با فرهنگ مهدویت شکل گرفت تلاش میکند مسیر منطقه را به سمت دیگری ببرد، اما آینده از آن معتقدین به منجی عالم بشریت است. آینده منطقه و جهان، بدون تردید در انتظار منجی است و برای رسیدن به آن نقطه از هیچ تلاشی دریغ نخواهد شد.
توجه به نقش ایران و به رهنمودهای مقام معظم رهبری و اندیشههای متعالی اسلامی در ایجاد مقاومت و در مبارزه با انحرافات و جهالتهایی که به نام اسلام و در بخشهایی از اسلام دامن زده میشود، حرکت پایدار خود را برای روزی که مقاومت پرچم خود را در جهان بالا میبرد و برای روزی که صهیونیستها از منطقه ما زدوده میشوند و برای روزی که همه منتظران ظهور حضرت مهدی موعود(عج) در همه ادیان الهی و حتی معتقدین ادیان غیرالهی شاهد یک جهان سراسر صلح و امنیت باشند انجام میدهد.
انتهای پیام