به گزارش ایکنا؛ اولین نشست بینالمللی «منجیگرایی و آیندهپژوهی جهان از منظر ادیان»، امروز پنجشنبه، 15 آبانماه با سخنرانی جمعی از صاحبنظران به صورت وبیناری برگزار شد. حجتالاسلام علی کربلاییپازوکی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست با موضوع «آثار انتظار منجی موعود با تأکید بر تاثیر آن در آینده بشر از منظر ادیان» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را میخوانید؛
بشر از روزی که در روی زمین سکنی گزید، در آرزوی یک زندگی اجتماعی همراه با سعادت بهتمام معنا و مدینه فاضله بوده است و پیوسته به امید رسیدن به این روز قدم برداشته و تلاش علمی و عملی داشته است. همچنین، باور به منجی موعود و انتظار او، یکی از آموزههای مشترک بین تمام ادیان ابراهیمی و حتی غیرابراهیمی است و البته که پیروان ادیان، به انتظار از دو منظر متفاوت نگریستهاند. بنابراین تا اینجا مشخص شد که بحث انتظار و موعود یک نیاز فطری بشر است و تمام پیروان ادیان الهی و غیر الهی قائل به منجی موعود هستند و انتظار یک منجی را میکشند، اما نگاه به انتظار و فلسفه انتظار و بحث منجی موعود از دو منظر متفاوت بحث شده است.
یکی از این دیدگاهها، انتظار منفی است که ماهیتی انفجاری، منفعلانه، سطحی و عوامانه دارد و دارای آثار مخرب است و منظر دوم، انتظار مثبت است که سازنده، تعهدآور، اصلاحگر، مسئولیت بخش و تحرکآفرین است که این نگاه، زمینهساز ظهور خواهد بود. در نگاه مثبت، انتظار یک پدیده اصلاحگرایانه و یک پدیده سازنده و تعهدآور محسوب میشود.
این نگاه مثبت به انتظار، آثار باورشناختی، جامعهشناختی و روانشناختی را به همراه دارد. اولین اثر، باورشناختی است که سه محور دارد و به آنها میپردازم؛ برخی از فلاسفه دین، اینکه انبیا در رشد و تکامل و هدایت انسانها به توفیق نرسیدهاند را در تضاد با غایتمندی الهی و هدفمداری خلقت و حکمت الهی بیان کردهاند. البته کاری ندارم که در کتب فلسفی و کلامی، جوابهای متینی به این اشکال یعنی بحث غایتمندی افعال خدا داده شده است، بلکه میخواهم از منظر انتظار به آن نگاه کنم. در جواب میتوان گفت بر اساس فلسفه انتظار، عالم هستی تنها محدود به زمان و مکان حال و گذشته نیست، بلکه عصر حضور که ابتدا و مدت زمانی آن بر ما معلوم نیست را نیز شامل میشود.
بنا بر تصریح متون مقدس و اجماع اندیشمندان ادیان الهی و غیر الهی و روایات اسلامی و روایاتی که از سایر ادیان نقل شده است، در عصر ظهور، آسمان برکاتش و زمین نعماتش را در اختیار انسان میگذارد. افزون بر این، منجی موعود با عنایت و قدرت الهی و نَفَس قدسی، سبب رشد عقلها و علم در بالاترین درجه آن میشود. با اجرای عدالت و ایجاد صلح و امنیت به وسیله منجی و از بین رفتن فساد و تبعیض، زمینههای شرور طبیعی و اخلاقی از بین میرود و تکامل اخلاقی، روحی و معنوی انسانها محقق میشود. مجموعه این شرایط در عصر ظهور، زمینهساز ایجاد جامعه عادلانه جهانی و معناداری صفت حکمت الهی و تحقق هدف خلقت عالم خواهد شد، لذا به لحاظ باورشناختی، براساس فلسفه انتظار، میتوانیم به برخی از شبهات که به حکمت و غایتمداری افعال خدا شده است، جواب دهیم.
دومین اثر باورشناختی که بحث فلسفه انتظار دارد، این که آنهایی که معتقد به منجی موعود زنده هستند، بر این باروند که از طریق منجی، منافع معنوی و مادی زیادی نصیب آنها شده است و مسئله منجی را مانند مسئله خورشید پشت ابر میدانند که زمینیان از آن بهره میبرند. این باور که از وجود منجی زنده غایب بهرههای زیادی برده شده است و میشود در نوشتههای کتب مسیحی و مسلمان، به ویژه شیعیان بسیار است و در عرف نانوشته مسلمانان و مسیحیان نیز به وفور میتوان آنها را دید. بنابراین، معتقدان به انتظار، بر این باورند که میتوان در این دنیا از بهرههای علمی و کرامتهای منجی موعود استفاده کرد.
سومین اثری که به لحاظ باورشناختی وجود دارد اینکه از این منظر منجی موعود، حجت خدا و وسیله فیض الهی در هدایت معنوی انسانها است. یعنی منجی راهنمایی است که سبب هدایتیافتگی میشود. باورمندان به انتظار میگویند این منجی موعود و مهدی موعود، واسطه فیض هدایت الهی در هدایت انسانها است و هدایت انسانها با تصرف تکوینی که در وجود انسانها میکند محقق میشود. این بحث هدایت معنوی، در کلام نیز جایگاه خاصی دارد.
دومین اثر که در مورد فلسفه انتظار منجی میتوان به آن اشاره کرد، اثر جامعهشناختی انتظار است. از منظر جامعهشناختی، انتظار منجی در ایجاد حکومتی عادلانه، همراه با سعادت واقعی، پاسخی مناسب به نگرانیهای انسان از وضع موجود و آینده مبهم خود است. پس انتظار اینکه منجی موعود میآید و آن جامعه و مدینه فاضله را ایجاد میکند، پاسخی است به انسانهای نگران امروز که نسبت به امروز و آینده نگران هستند.
یکی از عوامل مهم پایداری و ایجاد وحدت اجتماعی و حفظ هویت پیروان ادیان، در تاریخ در برابر نیروهای غالب نیز اندیشههای انتظار منجی موعود بوده است. اگر اقلیتهای مذهبی نتوانستند در طول تاریخ ماهیت خود را حفظ کنند، یکی از دلایلش بحث انتظار منجی بود که خواهد آمد. سومین اثر جامعهشناختی فلسفه انتظار هم آن است که بحث انتظار، به عنوان یک آموزه مشترک و آرمان مشترک در بین تمام ادیان وجود دارد که از بسیاری زوایا شبیه به یکدیگرند. یعنی در تمام ادیان، این فلسفه انتظار و ویژگیهای آن، شبیه یکدیگر است. این آموزه و آرمان مشترک، میتواند زمینه وحدت و همگرایی و همزیستی مسالمتآمیز پیروان ادیان و گفتوگوی بینالادیانی را فراهم کند.
یکی دیگر از آثار جامعهشناختی مسئله انتظار، بحث نهاد وکالت و نیابت از طرف امام(عج) در بین شیعیان است که از طرف نواب خاص و عام، امام(عج) شیعیان را به مرکز امامت و ولایت متصل میکند. نواب عام، مرجعیت دینی و معنوی را به عهده دارند و حقوق مالی را جمع میکنند و در امور عامالمنفعه هزینه میکنند و به عنوان نماینده امام(عج) بین شیعیان قضاوت میکنند. لذا چهار اثر برای بحث انتظار و باور به منجی به لحاظ جامعهشناختی وجود دارد.
اما یک اثر نیز در زمینه روانشناختی وجود دارد که انتظار، به آیندهای روشن و عادلانه و همراه با صلح، امنیت و مبارزه با ظلم و فساد و تباهی نوید میدهد و به انسانها نشاط، تحرک و پویایی خواهد داد، از طرفی نیز بردباری آنها را در برابر مشکلات تقویت میکند، لذا در روایات آمده است که انتظار فرج، خود نوعی گشایش است. یعنی خود این انتظار، نوعی خوشبینی نسبت به آینده به وجود میآورد و از دیدگاه روانشناسی نیز آنچه انسانها را زنده نگه میدارد، امید به آینده است.
انتهای پیام