به گزارش ایکنا، گسترش ویروس کرونا و به دنبال آن قرنطینه، خانهنشینی، فاصلهگذاری اجتماعی و ترس از به خطر افتادن سلامت و از دست دادن عزیزان، زندگی روزمره اکثر مردم را تغییر داده است. کادر درمان از نخستین روزههای این بیماری در خط مقدم مبارزه ایستادهاند اما تنها راه جلوگیری از شیوع این ویروس تغییر سبک زندگی مبتنی بر پروتکلهای بهداشتی است. جلوگیری از گسترش ویروس کرونا مستلزم تلاش تمامی افراد جامعه و رعایت اصول بهداشتی و اخلاقی است. عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و اصول اخلاقی مانند سفرهای غیرضروری، عدم استفاده از ماسک و شرکت در مراسم جشن و عزا باعث گسترش بیماری و مبتلا شدن افراد بیشتری میشود.
به دنبال عدم رعایت اصول بهداشتی مقابله با کرونا از سوی برخی افراد جامعه، بهطور روزافزون تعداد بیشتری به این بیماری مبتلا میشوند و آمار مرگ و میر نیز افزایش مییابد. در این میان افرادی که در رعایت پروتکلهای بهداشتی سهلانگاری میکنند در حق سایر گروهها ظلم میکنند. افرادی که خواسته یا ناخواسته ناقل این بیماری هستند و از ماسک و مایع ضدعفونی استفاده نمیکنند و در مجامع عمومی مانند مترو، تاکسی یا فروشگاهها حاضر میشوند، حقالناس بر گردن دارند و باید پاسخگو باشند؛ از جمله این گروهها که زندگی آنها در ابعاد گسترده تحت تأثیر قرار گرفته است کودکان و نوجوانان هستند.
با تعطیلی مدارس، مؤسسات آموزشی و مراکز ورزشی، کودکان و نوجوانان بیشتر وقت خود را در خانه صرف رایانه، تبلت و تلفن همراه برای آموزش مجازی و تحویل تکالیف خود میکنند. همچنین اوقات فراغت آنها با تلویزیون و فضای مجازی سپری میشود. کودکان و نوجوانان در این محدوده سنی نیازمند به فعالیت جسمانی، ارتباط با گروه همسالان و ارتباط با معلمان و کادر آموزش هستند اما در ایام قرنطینه از تمامی آنها محروماند. چنین شرایطی در ابعاد متفاوت آسیبهایی را برای کودکان ایجاد میکند که در ادامه بدان اشاره میکنیم.
شیوع ویروس کرونا، مجازی شدن آموزش برای دانشآموزان را به دنبال داشت. کودکان و نوجوانانی که تا پیش از این در کنار گروه همسالان آموزشهای مختلف را دنبال میکردند و در فضایی شاد و صمیمی دروس را میآموختند، امروز اسیر فضای مجازی و محدودیتهای معتنابه آن شدهاند. در این دوران روند یادگیری دانشآموزان دچار مشکلاتی شده است. طراحی محتوا و کتب آموزشی متناسب با این فضا صورت نگرفته و آموزشهای لازم برای تدریس مجازی معلمان ارائه نشده است. از طرفی تبلت و سیستمهای مورد نیاز برای آموزش مجازی در اختیار تمامی دانشآموزان نیست.
با شیوع کرونا، تعطیلی مهدهای کودک، مدارس و برچیده شدن دورهمیهای خانوادگی، امکان ارتباط کودکان و نوجوانان با دوستان و گروه همسالان بسیار محدود و در مواردی به طور کلی قطع شد.
مجازی شدن مدارس و محدود شدن اوقات فراغت به فضای مجازی و بازیهای آنلاین، درصورتی که بدون کنترل و مدیریت والدین باشد، آسیبهای متعدد روحی را برای کودکان و نوجوانان ایجاد میکند. با توجه به جذابیت روزافزون بازیها و فضای مجازی و در اختیار بودن بدون محدودیت آن برای کودکان و نوجوانان تمایل آنها به وقت گذراندن در این فضا افزایش مییابد و از طرفی میل آنها به بازیهای دستهجمعی و ارتباط برقرار کردن با همسالان و والدین خود کاهش مییابد. در این شرایط کودکان و نوجوانان تمایل دارند که بیشتر وقت خود را در تنهایی بگذرانند و کسی مزاحم آنها نشود و به این ترتیب دچار انزوا و افسردگیهای شدید میشوند.
قرنطینه و مجازی شدن آموزش منجر به کاهش فعالیتهای جسمانی در این دوره شده است؛ از طرفی آپارتماننشینی و محدودیتهای آن فرصت کودکی کردن را از کودکان و نوجوانان میگیرد. کاهش فعالیتهای جسمانی از طریق بازی و یا کلاسهای ورزشی باعث میشود کودکان در سن رشد، تحرک و فعالیت مورد نیاز را انجام ندهند. چشم دوختن به صفحه نمایشگر تبلت و رایانه، بیتحرکی گسترده و محدود شدن اوقات فراغت به خانه، باعث آسیبهای جسمی متعدد میشود، والدین باید شرایطی را برای فرزندان ایجاد کنند که انرژی کودکان در این دوران تخلیه شود و بتوانند فعالیت جسمی مورد نیاز خود را انجام دهند.
با شیوع ویروس کرونا و قرنطینه خانگی، ارتباط کودکان و نوجوانان با گروه همسالان و معلمان خود صرفاً از راه مجازی صورت میگیرد. مجازی شدن ارتباط در دوره سنی کودکی و نوجوانی باعث جلوگیری از اجتماعی شدن و یادگیری مهارتهای اجتماعی میشود. در این روزها کودکان و نوجوانان فقط با پدر، مادر و یا خواهر و برادر خود در ارتباط هستند و بیشتر وقت خود را با آنها و همچنین فضای مجازی میگذرانند، اگر برای این وضعیت چارهاندیشی نشود، مهارت ارتباطی به درستی آموخته نمیشود و کودکان و دانشآموزان در روزگار پس از کرونا دچار مشکلات ارتباطی میشوند.
خانهنشینی فرزندان و والدین و افزایش وقت مشترک آنها، فقدان دانش کافی والدین در خصوص نیازهای تربیتی، روحی و جسمی کودکان و نوجوانان و همچنین چالشهای بسیار این دوره، باعث میشود آستانه تابآوری کاهش و آستانه تحریکپذیری افزایش یابد. والدین باید با مشورت مشاوران و معلمان فرزندان خود نیازها و چالشهای دوره سنی آنها را بشناسند و بر اساس دانش علمی برای دوران قرنطینه برنامهریزی مناسب را انجام دهند.
کرونا به کابوس روز و شبهای کودکان معصومی تبدیل شده است که دنیای بیحد و مرز آنان را برای شکفتن محدود و کوچک کرده است. عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و مهیا نکردن سازوکارهای تعلیم و تربیت در این دوران حقی است که بر گردن ما میماند. کوتاه کردن دوران شیوع کرونا و کمک به قطع زنجیره ابتلا وظیفه انسانی تکتک افراد جامعه است؛ جامعه فردا به شهروندانی مسئولیتپذیر و پویا نیاز دارد؛ امروز با مسئولیتپذیری اجتماعی که رسم مسلمانی است، شادی را به دنیای کودکانه فرزندان این سرزمین هدیه دهیم تا دغدغه فرداهایمان کاهش یابد. کودکی که امروز کودکی کردن را تجربه نکند، فردا پدر، مادر، کارمند، شهروند، مدیر و مسئول شاد و پویایی نخواهد بود. مسئولیت اجتماعی را در اعمالمان به کودکان آموزش دهیم تا افرادی مسئولیتپذیر برای مدیریت فردای جامعه تربیت کنیم.
سارا افتخاری
انتهای پیام