اندیشه‌ورزی در خدمت به جامعه ارزشمند است
کد خبر: 3942542
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۲

اندیشه‌ورزی در خدمت به جامعه ارزشمند است

الهه کولایی بیان کرد: مزیتی که یک اندیشه‌ورز سیاسی مانند مرحوم فیرحی داشت، تلاش برای رفع نیازهای جامعه بود. نوع انتخاب پایان‌نامه، رساله و پژوهش‌های او به خوبی نشان‌دهنده این جهت‌گیری فکری و عملی در زندگی ایشان بود؛ کسانی که می‌توانند به قله‌های دانش و اندیشه‌ورزی ارزشمند دست یابند، اهمیت دارد که بتوانند آن را در خدمت جامعه به کار بگیرند.

به گزارش ایکنا، نشست «اندیشمند مرزکوش در میانه سنت و زمان»، به مناسبت چهلمین روز درگذشت حجت‌الاسلام داود فیرحی، امروز اول دی‌ماه به همت سازمان اسناد و کتابخانه ملی و به صورت مجازی برگزار شد. در نوبت عصر این نشست، اندیشمندانی نظیر غلامرضا ظریفیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران، محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و الهه کولایی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، به ایراد سخن پرداختند. در ادامه متن سخنان الهه کولایی را می‌خوانید؛

افرادی که مانند فیرحی زندگی می‌کنند، می‌اندیشند و رفتار می‌کنند، درگذشتشان هم می‌تواند برکات و پیامدهای مثبتی را برای جامعه به همراه داشته باشد. این مرگ جانگداز، سرمایه‌ای انسانی را از ما گرفت و صدمه‌ای به دانشگاه و حوزه‌های علمیه وارد کرد، چون دکتر فرحی می‌کوشید از یافته‌های علمی خود، نه‌فقط در مسیر اندیشه‌ورزی، به ویژه در حوزه اندیشه سیاسی بهره‌برداری کند، بلکه اندیشه‌ورزی بود که کوشید یافته‌ها و دانش خود را در خدمت چالش‌های اساسی جامعه در حوزه‌های فکری و ... مورد بهره‌برداری قرار دهد.

اندیشه‌ورزی در خدمت به جامعه اهمیت می‌یابد

مزیتی که یک اندیشه‌ورز سیاسی مانند فیرحی داشت، غیر از وجه اندیشه‌ورزی، تلاش برای رفع نیازهای جامعه بود. نوع انتخاب پایان‌نامه، رساله و پژوهش‌های دکتر فیرحی به خوبی نشان‌دهنده این جهت‌گیری فکری و عملی در زندگی ایشان بود و شخصاً به این مسئله اهمیت می‌دهم که کسانی که می‌توانند به قله‌های دانش و اندیشه‌ورزی ارزشمند دست یابند، اهمیت دارد که بتوانند آن را در خدمت جامعه به کار بگیرند و دکتر فیرحی به عنوان یکی از همکاران ارزشمند ما این رویکرد را داشت و به مسئله رابطه دین با دولت، دین با آزادی و دین با تمدن‌های امروز و دستاوردهای زندگی بشری در قرن حاضر پرداخت تا رابطه‌ای بین سرمایه‌ها و مواریث تاریخی با دستاوردهای مدرن ایجاد کند.

 دکتر فیرحی توانست در دانشگاه نیز تحصیل کند و توانست علم حوزوی را در رشته‌های به‌روز و در تلفیق با یافته‌های امروز بشری مورد کنکاش قرار دهد تا به سوال اساسی خود پاسخ دهد. کسانی که در اندیشه‌های سیاسی و در پاسخ به سوال‌ها، چرایی‌ها و یافتن علل و عواملِ از رشدماندگی، پایداری و تداوم عقب‌ماندگی در سطوح مختلف خواستند کار کنند، نمی‌توانند به فیرحی نپردازند، به ویژه که توانست در جریان تحقیق، تفحص و تدبر در یافته‌های خودش در حوزه‌های علمیه و استفاده از این یافته‌ها در سطح دانشگاه و در کتاب‌های اندیشه سیاسی غرب و اندیشه مدرن سیاسی به این چالش‌ها پاسخ دهد.

تمرکز ایشان در مطالعات خود بر اندیشه‌های افرادی مانند نائینی نشان‌دهنده این دغدغه است و در راستای پاسخ به این سوال است که دویست سال جامعه ایرانی در تکاپو برای یافتن پاسخش بوده است و افراد مختلفی دیدگاه‌های خود را دارند و نسبت بین مواریث، سنت، آداب و یافته‌های برآمده از تاریخ در مواجهه با دولت مدرن، دستاوردهای دولت مدرن و چالش‌های برآمده از دولت مدرن یک مشغله فکری ارزشمند بوده که این را زمینه‌ساز بسیاری از تحولات اساسی می‌دانم و حتی منجر شده که تلاش‌ها و مبارزات مردم کشور ما در برخی پاره‌ها شکست بخورد.

تمرکز فیرحی بر رابطه دین و دولت

ایشان در رابطه دین و دولت و رابطه اندیشه‌ها و باورهای دینی و نیازهای امروز زندگی بشری متمرکز شده است و در جغرافیا و تاریخ ایران، سرمایه ارزشمندی است و این مرگ دردناک به نظر بنده یک انگیزه و شروعی برای بازخوانی اندیشه‌ها و آرای دکتر فیرحی در پل زدن بین سنت و نیازهای جامعه مدرن، شکل‌گیری دولت مدرن و کارکردهای آن با همه تناقض‌ها و اختلاف‌نظرهایی است که در مورد امکان و یا نبود امکان چنین انتقالی، مطرح است و این سرمایه گرانقدری است.

تا این مشکل حل نشود و این نسبت به عنوان یک نسبت مثبت و ارزنده نباشد و به تلاش فکری پویا نرسد، جامعه با چالش‌ها همچنان دست‌وپنجه نرم می‌کند. ما موضع جهانی‌شدن و امواجی از تحولات بیرونی را نیز شاهد هستیم که باید بتوانیم با استفاده از سرمایه‌ها و امکانات داخلی به آنها پاسخ دهیم. دکتر فیرحی الگوی موفقی از این تلاش در جهت رفع نیازهای جامعه با در نظر گرفتن آنچه در جامعه ایرانی در طول قرون گذشته بوده است، همچنین به استفاده از تحولات فکری قرون گذشته در جامعه اسلامی و همه سرزمین‌های اسلامی و ایرانی پرداخته است و از این حیث این اندیشه قابل بهره‌بردای است.

کاری که ایشان آغاز کرد و پل‌زدن بین این حوزه‌ها، همان ایده مبارکی است که در آستانه پیروزی انقلاب به آن توجه شد، اما شاهد یک نوع رابطه نامتوازن و نامتعادل در این زمینه هستیم و آن عبارت از پیوند حوزه و دانشگاه است. باید بتوانیم این دو بال را در یک ارتباط سازنده و مکمل در جهت رفع نیازهای جامعه ایرانی به کار گیریم، اما این اتفاق نیفتاد و در بسیاری از مواقع شاهد یک تعامل یکسویه هستیم، تا تعامل دوسویه که نیازها پاسخ داده شود. در حیطه نفوذ دولت و موضوع حکمرانی خوب و موضوع ضوابط و شرایط لازم برای کفایت و کارآمدی یک دولت که می‌خواهد دین را کنار نگذارد، باید به شکل قابل قبولی مطالب ارائه شود.

اندیشه‌ها و آثار دکتر فیرحی باید مورد بازخوانی قرار گیرد. ایشان دانشجویان زیادی تربیت کرد و آنها این وظیفه را بر عهده می‌گیرند و همکاران ایشان می‌توانند به زایش این اندیشه که پاسخ نیازهای امروز را به نفی میراث‌های کهن پیوند نمی‌دهد، بکوشند و در یک تعامل سازنده، این هدف را محقق کنند.

انتهای پیام
captcha